هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

سفر به وقت استانبول؛ از عاشورا تا اربعین

گفت‌وگوی خبرگزاری حوزه با مدیر مؤسسه آل‌البیت(ع) در استانبول

سفر به وقت استانبول؛ از عاشورا تا اربعین

از ما بسیار می‌پرسند که چطور شده، با اینکه غربی‌ها در استانبول و ترکیه سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛ اما نتوانستند، روحیه جوانان و اسلام‌گرایی را در آنجا ریشه‌کن کنند؟ درست است که ظاهر ترکیه خراب شده بود؛ اما ما توانستیم با مساجد و نماز جمعه ریشه مذهب و اسلام‌گرایی را حفظ و تقویت کنیم. حجت‌الاسلام انورشاه رحمانی، مدیر مؤسسه آل‌البیت(ع) در استانبول ترکیه است. در ادامه، صحبت‌های وی در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه را باهم می‌خوانیم که حاوی مطالب جالبی درباره نوع کار فرهنگی در غرب و اروپا می‌باشد.

در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که چه سالی برای تحصیل به ایران آمده بودید؟
    بنده انورشاه رحمانی، نماینده و مدیر مدرسه آل‌البیت(ع) متعلق به دفتر آیت‌الله‌العظمی سیستانی در استانبول هستم. در سال ۱۹۸۹ میلادی به ایران آمدم. اوایلی که به ایران آمده بودیم، مرکز جهانی علوم اسلامی بود و ما را به نجف‌آباد اصفهان برای تحصیل زبان فارسی ‌فرستادند. طی شش ماهی که در اصفهان سکونت داشتیم، زبان فارسی را فراگرفتیم. بعد از یادگیری زبان فارسی به تبریز رفته و در محضر آیت‌الله شیخ عبدالمجید بنابی در مدرسه حضرت ولی‌عصر(عج) بناب، دوسال تحصیلات مقدماتی را فراگرفتیم. بعد از تحصیلات مقدماتی به قم برگشته و حدود ۷ سال در قم سکونت داشتم و سپس به استانبول بازگشتم. اساتید زیادی بودند که از آنها استفاده کردیم؛ مانند حضرت آیت‌الله علوی گرگانی، آیت‌الله سیداحمد خاتمی، حاج آقای محسن قمی، استاد احمد عابدی و دیگر اساتید.

چطور شد که مؤسسه آلالبیت(ع) را در استانبول تأسیس کردید؟    سال۱۹۹۹ که به استانبول برگشتم، با چند نفر از دوستان خدمت حاج آقای شهرستانی رسیدیم و با موافقت ایشان مؤسسه آل‌البیت(ع)(نمایندگی ترکیه) را تشکیل دادیم. مؤسسه آل‌البیت(ع) در ابتدا یک انتشارات بود و کم‌کم در زمینه‌های دیگر فرهنگی‌اجتماعی حرکت‌های عظیمی انجام داد؛ از جمله بخش زن دانا، انتشارات آل‌البیت(ع)، وقف آل‌البیت(ع) و مجمع علمای آل‌البیت(ع). یک شعبه هم در آلمان و یک شعبه هم در شهر «ایغدیر» ترکیه باز کردیم. در نقاط دیگر هم نمایندگی‌هایی معین کردیم. از علمای برجسته هم خواهش کردیم و آنها هم قبول کردند و شخصیت‌های بزرگی در وقف و مؤسسه ما فعالیت می‌کنند. کتاب‌های مختلفی هم در زمینه‌های عقاید، تاریخ، اخلاق و... که حدود ۲۰۰ عنوان کتاب است، چاپ کرده‌ایم. قریب به ٢٠ کتاب در آلمان و برلین به‌ زبان آلمانی چاپ کردیم. مجله مجتبی را به زبان ترکی و آلمانی برای بچه‌ها چاپ کردیم. کنفرانس‌های بین‌المللی برای معرفی معارف اهل‌البیت(ع) برگزار کردیم و رئیس سازمان دیانت ترکیه و نماینده‌های مراجع در آن شرکت کردند. در ماه محرم هم در میدان تاریخی سلطان احمد استانبول، خیمه عاشورا زدیم و با برگزاری مسابقات مختلف هزاران جوان را، به زیارت عتبات عالیات فرستادیم.

در مؤسسه چند نفر و از چه ملیتهایی فعالیت میکنند؟
    آیت‌الله‌العظمی سیستانی در ترکیه طلبه ایرانی و عراقی نمی‌فرستد. اعضای آل‌البیت(ع) که حدود ۴۰ نفر هستیم، همه ترکیه‌ای هستیم و عراقی و ایرانی نداریم. همه اعضا، ترک‌هایی هستند که در ایران و نجف درس خوانده‌اند و حالا به ترکیه برگشته‌اند. یک سازمانی را هم به‌نام وقف آل‌البیت(ع) ایجاد کردیم که قوی‌تر از مؤسسه است که حتی می‌تواند مدرسه و دانشگاه تأسیس کند. اصلاً اساسنامه وقف آل‌البیت(ع)، تأسیس مدرسه برای تربیت علمای شیعه بود. دولت هم تأیید کرده است؛ اما به‌خاطر موانع قانونی هنوز به نتیجه نرسیدیم. این وقف متفاوت از وقفی است که شما در ایران دارید.

مؤسسات شیعی در استانبول در چه قالبها و جریانهایی مشغول فعالیت هستند؟
    در مورد جریان‌های داخل ترکیه هم باید گفت، جریان‌های داخلی خودشان حد و حدودی دارند. یک جریان به‌نام زینبیه است که حدود ۴۰ سال پیش توسط آقای شیخ صلاح‌الدین اوزگندوز به وجود آمد. جریان دیگر مربوط به ۳۰ سال پیش است که به احداث مؤسسه کوثر منجر شد. هردو گروه کارهای زیاد و خدمات فراوانی انجام داده‌اند. زینبیه در بخش اجتماعی، تأسیس مساجد و مراسم عاشورا خدمات زیادی کرد. کوثر هم در بخش فرهنگی و چاپ کتاب، تلویزیون و مجله فعالیت بیشتری دارد. گروه سوم مؤسسه آل‌البیت(ع) است که تقریباً ۲۰ سال پیش تأسیس شد. مؤسسه آل‌البیت(ع) اولین مؤسسه‌ای است که متعلق به یک مرجع تقلید است. در تاریخ ترکیه مؤسسه‌ای که به‌عنوان دفتر مراجع حساب شود، نبود و این مؤسسه پلی بین مردم و مرجعیت است. علمای برجسته و از اقشار مختلف با ما همکاری می‌کنند یا در ارتباط هستند.

حاج آقای شهرستانی چه سیاستهایی را برای مؤسسه آلالبیت(ع) ترسیم کرده است؟
    مسئولیت مؤسسات آل‌البیت(ع) با حاج آقای شهرستانی است و دید ایشان بسیار وسیع است؛ یعنی از قم تا اروپا را نظارت و مدیریت می‌کنند و مشاوران بسیار قوی دارند. طریقه و روش کارشان با تمامی کشورها سازگار است. به این معنی که دور از سیاست هستند و اکثراً اجازه نمی‌دهند، علمایی که با ایشان کار می‌کنند، وارد کارهای تجاری شوند. تجارت، علما را لکه‌دار می‌کند. وقتی علما وارد این فاز شوند، نمی‌توانند راحت خدمت کنند. البته ایران استثناست، چون یک کشور اسلامی است و علمای ایران مردان سیاست هم هستند. خیلی از سیاسیون دوست دارند که با ما در ارتباط باشند. درب مؤسسه ما به روی همه باز است و همه می‌توانند بیایند؛ ما هم می‌توانیم به دعوت آنها جواب بدهیم؛ اما ارتباط سیاسی و سازمانی با دولت و مسئولان و... نداریم. این اجازه را از سوی حاج‌آقای شهرستانی نداریم. فعالیت‌های سیاسی را از نزدیک زیر نظر داریم، ولی وارد کارهای دیپلماسی نمی‌شویم.

الآن مشغول ساخت حسینیه برای زوار در کربلا هستید. درباره این فعالیتهایتان هم توضیح میدهید؟
    ما کارهای مختلفی در کشورهای اسلامی داریم. در نجف اشرف یک مدرسه و مجتمع فرهنگی و در کربلای معلی یک حسینیه عظیم برای ترک‌ها می‌سازیم. از فعالیت‌های دیگر ما، برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی بود. از عراق، ایران و کشورهای مختلف شرکت کردند. نماینده‌های آیت‌الله‌العظمی سیستانی، نماینده‌های مقام معظم رهبری و رئیس سازمان دیانت ترکیه، در این کنفرانس‌ها شرکت می‌کردند. در محرم کنفرانسی با عنوان وحدت مسلمین در حب امام حسین(ع) برگزار شد.

از اقتضائات کار تبلیغی و فرهنگی در ترکیه بگویید.
  در «ایاصوفیه» به‌مدت یک هفته خیمه عاشورا برپا کردیم و از همه اقشار برای بازدید آمدند. می‌دانید که از کشورهای زیادی به استانبول سفر می‌کنند و اینجا شهر سیاحتی است. لذا به دوستان گفتیم، یک کتاب در مورد عاشورا و امام حسین(ع) به زبان انگلیسی بنویسند تا در این خیمه‌ها در اختیار بازدیدکنندگان قرار بدهیم.
دوستان کتاب را آماده کردند و آوردند. نوشته بودند: یزید شراب‌خوار و حیوان‌باز و... بود. گفتم: نه، این‌طور نمی‌شود. باید دیدمان را تغییر بدهیم. اولاً اینکه شما می‌گویید: یزید شراب‌خوار بود. ما می‌خواهیم امام حسین(ع) را به غربی‌ها و مسیحی‌ها بشناسانیم. آنها این لفظ شراب‌خوار را که می‌شنوند، می‌گویند: وای یزید چه شخصیت باکلاس و بافرهنگی بوده؛ حتی نوع شرابش را هم می‌پرسند. دوم اینکه شما می‌گویید: یزید حیوان‌باز و میمون‌باز بوده. در حال حاضر سازمان‌هایی برای حمایت از حقوق حیوانات تأسیس شده و آنها می‌گویند: پس یزید چه شخصیت خوبی بوده که با حیوانات مسالمت‌آمیز برخورد می‌کرده است؛ چون در اکثر خانه‌های غربی‌ها یک حیوان مانند سگ، گربه و... به‌عنوان حیوان خانگی نگهداری می‌شود.
گفتم: شما بنویسید که، یزید ضد حقوق بشر بود. ضد حقوق زنان بود. خانم‌ها را به غل و زنجیر کشید و شهر به شهر گرداند و آنها را کافر و گناهکار می‌خواند و تحقیر می‌کرد. این یزید ضد حقوق کودکان بود و کودک شش‌ماهه را هم کشت. ضد تاریخ بود؛ کعبه، خانه حضرت ابراهیم(ع) را که پدر همه انبیاست، خراب کرد.
از حقوق بشر و انسانیت بگوییم. بگوییم که این یزید یک امپراطوری عظیم و ظالم داشت که یک سر آن در اروپا و سر دیگر آن در آفریقا، ایران و... بود. حالا ۷۲ نفر برای دفاع از حقوق بشر در مقابل این امپراطوری عظیم و ظالم قیام کردند.
حقوق بشر را هم باید تعریف کنیم. یکی از مشکلات ما در تاریخ و امروز این است که امام حسین(ع) را آپدیت(به‌روز) نکرده‌ایم؛ همین‌طور یزید را هم باید تجدید کنیم. امام حسین(ع) کسی بود که همه دار و ندارش را فدای حقوق انسان‌ها و عزت انسان کرده است. کسی که در مقابل یزیدی ایستاده است که به هیچ حقوقی پای‌بند نیست. چرا نتوانستیم این واقعه را توضیح بدهیم؟ مگر امام زمان(عج) نخواهد آمد؟ مگر ایشان یک حکومت جهانی تشکیل نخواهند داد؟ این چیزها را ما نتوانستیم به‌روز کنیم و به اروپایی‌ها بفهمانیم. مشکل ما این است که نتوانستیم امام حسین(ع) و یزید را به‌روز کنیم. ما می‌توانیم این کار را انجام بدهیم؛ به‌شرطی که اعتقاد شیعه را به‌روز کنیم و با قالب امروز ارائه بدهیم.
بنده یک مقاله‌ای نوشتم که حضرت فاطمه(س) اگر در استانبول زندگی می‌کرد، چه می‌شد؟ آیا امام حسین(ع) را به مدرسه لائیک‌ها می‌فرستاد؟ آیا امام حسین(ع) از گوشی‌های هوشمند استفاده می‌کرد؟ آیا حضرت فاطمه(س) تلویزیون تماشا می‌کرد؟ حضرت چه نوع پوششی را استفاده می‌کرد؟ تمام این سؤالات را پرسیدم و گفتم: اگر بتوانید برای اینها جواب پیدا کنید، تمام موانعی که نمی‌توانیم به اروپا برسیم و اهل‌بیت(ع) را بشناسانیم، برطرف می‌شود؟ تمام موانعی که نمی‌توانیم به زنان و یا جوانان رسیدگی کنیم و آنها از دست می‌روند، برطرف می‌شود. اصلاً مشکل ما این است که نمی‌توانیم حضرت فاطمه(س) را از آسمان به خیابان‌های تهران و استانبول بیاوریم.
حضرت فاطمه و زینب و... باید به خیابان‌های ما بیایند و خانم‌های ما را ببینند! مشکلات آنها را ببینند و چاره کنند. حضرت فاطمه(س) برای چاره مشکل ما آمده بود؛ نه اینکه فقط ایشان را تقدیس کنیم.
سؤال این است که چرا غربی‌ها امام حسین(ع) را نمی‌شناسند؟ ۲۰ سال است که اربعین شناخته شده و ۲۰- ۲۵ میلیون زائر پیاده می‌روند و گریه می‌کنند و محبت خودشان را نشان می‌دهند. صدها میلیون دلار پول خرج می‌شود. با این وجود، چرا جهانیان امام حسین(ع) را نمی‌شناسند؟ به‌طور مثال، یک درخت را در فلان جا قطع می‌کنند تا یک هفته خبرش در همه‌جا می‌پیچد؛ پس چطور خبر اربعین را پوشش نمی‌دهند؟ اینها مشکلات مهمی است که باید رویشان کار شود؟
در همه بخش‌ها کارهای مختلف را باید امتحان کرد. فکر می‌کنید غربی‌ها چکار می‌کنند؟! اولاً یک شخصیت را با انیمیشن معرفی می‌کنند، از آن شخصیت قهرمان می‌سازند، بعد عروسکش را درست می‌کنند، کتاب راجع به آن شخصیت می‌نویسند، روی لباس‌ها عکسش را چاپ می‌کنند و...؛ یعنی یک کار فرهنگی همه‌جانبه را شروع می‌کنند. اگر یک روز امام زمان(عج) ظهور کند، کربلا و امام حسین(ع) مقدمات کار است. مقدمات ظهور امام زمان(عج) با عاشورا و اربعین است. باید امام زمان(عج) را به جهانیان بشناسانیم و ارائه بدهیم. نه اینکه فقط علما تبلیغ کنند. از بُعدهای مختلف می‌توان این کار را کرد؛ فیلم، انیمیشن، کتاب، کنفرانس، تدریس در مدارس و دانشگاه و... . ایران مرکز این تغییرات است. هر کاری که شما انجام بدهید، ما هم یاد می‌گیریم و انجام می‌دهیم؛ یعنی انقلاب اساسی از حوزه‌ها و دانشگاه‌های ایران باید شروع شود.

پس از مدرن شدن ترکیه، چه عواملی باعث حفظ اعتقادات مسلمانان در این کشور شده است؟
    شاید برای شما عجیب باشد؛ یکی از علت‌های اساسی که توانسته است،‌ اعتقادات مسلمین و اهل‌سنت در ترکیه را نگه دارد، نماز جمعه است. در ترکیه همه‌جا مسجد هست و اگر با این روحانی رابطه خوبی ندارند، به مسجد دیگری می‌روند. شما ببینید حتی کسی که نماز نمی‌خواند؛ ولی نماز جمعه را شرکت می‌کند. همین هفته‌ای یک بار نماز جمعه توانسته است، اعتقاد این‌ها را حفظ کند. حدود 90‌هزار مسجد در ترکیه هست و مردم هفته‌ای یکبار برای اقامه نماز جمعه به این مساجد و پایگاه‌ها می‌روند. نوع ساخت مسجد هم مهم است. به نوع ساخت مسجد در ایران و عراق خیلی اهمیت نمی‌دهند؛ اما وقتی وارد مساجد اهل‌سنت می‌شوید، دوست دارید، ساعت‌ها بنشینید و لذت ببرید. هر مسجد عظمت یک کشور را نشان می‌دهد. مساجد باید طوری باشند که وقتی وارد می‌شوید، احساس آرامش کنید.
در این‌جا(استانبول) مساجد برای نماز جمعه پر می‌شود. علما گفتند: حتی اگر نماز هم نمی‌خوانید، نماز جمعه را بیایید! همین فعالیت ریشه اسلام‌گرایی را در ترکیه حفظ کرده است. از ما بسیار سؤال می‌پرسند که چطور شده با اینکه غربی‌ها در استانبول و ترکیه سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛ اما نتوانستند، روحیه جوانان اهل‌سنت و اسلام‌گرایی را ریشه‌کن کنند؟ درست است که ظاهر ترکیه خراب شده بود؛ اما ما توانستیم با مساجد و نماز جمعه ریشه مذهب و اسلام‌گرایی را حفظ کنیم. اصلاً اردوغان با این مساجد و نماز جمعه‌ها روی کار آمد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه