قرارگاه معنوی و نفوذ اسلام، تمام جهان است. در مقابل جریان اسلام‌ستیز، سرعت نفوذ اسلام و اقبال جهانی به شناخت قرآن و معارف آن، امری است که دشمنان را در موضع انفعال قرار داده است.
حجت‌الاسلام والمسلمین حسین بنیادی عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه، با اشاره به هتک حرمت به بزرگ‌معجزه پیامبر اسلام(ص) و سکوت دول جهانی نسبت به مقدسات جهان اسلام، ضمن محکوم کردن این حادثه، گفت: اهداف و دست‌های پشت‌پرده این اقدامات، امری است که هوشیاری امت اسلام و پیروان ادیان توحیدی را می‌طلبد و یقیناً نیات شوم آنان، کشور یا پیروان خاصی از مذاهب اسلامی نمی‌باشد؛ بلکه ستیزی آشکار با اصل اسلام و تمام مسلمانان است تا در قالب تظاهر به شعارهای مزورانه، مقاصد سیاسی خود را پیش ببرند. اما آیا این قبیل حرکات، توسط جریانی فعال صورت می‌پذیرد یا جریانی منفعل در برابر نفوذ و قدرت اسلام و مسلمانان؟ آنچه که شواهد و قرائن روشن در ادوار تاریخ گواه آن است، جریان‌های منفعل در برابر منطق و فرهنگ اسلام، به‌طرق مختلف ضعف و سستی تفکر خود را با اهانت و جسارت به قرآن، نشان داده‌اند.

  اسلام‌هراسی به فاز اسلام‌ستیزی تغییر وضعیت داده است
این استاد حوزه، با بیان اینکه اسلام‌هراسی به فاز اسلام‌ستیزی تغییر وضعیت داده است، افزود: آنچه که در سال‌های اخیر در رسانه‌ها و اقدامات میدانی علیه اسلام و مسلمانان صورت گرفته، هرچند با عنوان «اسلام‌هراسی» شایع است؛ اما به‌خوبی نشان‌گر آن است که ستیز با اسلام در صدر فعالیت‌های استکباری قرار گرفته است؛ از این‌رو می‌توان به‌وضوح مشاهده کرد که با برنامه‌ریزی، این جریان تغییر وضعیت داده و این پروژه خطرناک به سمت «اسلام‌ستیزی» در حال اجراست. قرآن‌سوزهای پی‌درپی و گسترش آن در رسانه‌ها طوری انجام می‌شود تا در اذهان جهانیان، تقابل با اسلام، امری نهادینه جلوه داده شود و افکار عمومی را مشغول جنگی ذهنی و روانی کند و در حقیقت نوعی جنگ نرم علیه اسلام به راه بیندازند.

  اسلام‌ستیزی و قرآن‌سوزی، ثمره نبود منطق در میان معاندین است
وی با تأکید بر اینکه اسلام‌ستیزی و قرآن‌سوزی، ثمره نبود منطق در میان معاندین با فرهنگ و معارف اسلام و قرآن است، ادمه داد: آنچه از آیات قرآن و تاریخ اسلام مشهود است، ضعف دشمنان در مقابل معارف اسلام و منطق و فرهنگ قرآن، آنها را به سمت اهانت، جسارت و گفته‌های ناروا در مورد اسلام می‌کشاند. این موارد را می‌توان از آیات تحدی در قرآن کریم، متوجه شد که عاملین و مروجین چنین جریانی، یهودیان متعصب و کینه‌توز بوده‌اند که به نظر می‌رسد، تهیه و نگارش مجموعه‌ای محققانه که بتواند، گفتمان معاندین با اسلام، قرآن و مسلمانان و اهداف و روش‌های آنان را در طی تاریخ و سالیان متمادی به تصویر بکشاند، امری شایسته و ضروری است. اما آنچه که بدیهی به نظر می‌رسد، امروزه نیز همان تفکر ستیز علیه اسلام با کمک رسانه‌ها، در حال شکل دادن یک جریان جهانی در معاندت با اسلام و با محوریت و مدیریت صهیونیزم بین‌الملل و استکبار جهانی می‌باشد.

  قرارگاه معنوی و نفوذ اسلام، تمام جهان است
حجت‌الاسلام والمسلمین بنیادی اظهار کرد: در مقابل جریان اسلام‌ستیز، سرعت نفوذ اسلام و اقبال جهانی به شناخت قرآن و معارف آن، امری است که دشمنان را در موضع انفعال قرار داده است؛ آمارها و گزارش‌های جهانی نشان‌گر آن است که رویکرد جهانی در مقابل تفکرات اسلام‌ستیزانه، رویکردی همراه با احتیاط و یا علاقه‎مندی به اسلام و قرآن است، تا جایی‌که شناخت از اسلام و مطالعه قرآن، بیشترین استقبال را در میان مردم جهان داشته و شاید همین امر و واهمه از فراگیری نفوذ اسلام، دشمنان - به‌خصوص همدستی مراکز پژوهشی و امنیتی - را به تکاپویی وحشیانه علیه اسلام و قرآن وا داشته است.

  خط اختلاف‌افکنی میان پیروان ادیان توحیدی
وی ادامه داد: نکته‌ای که نباید از آن غفلت ورزید، شتاب مستکبران در اختلاف‌افکنی و تقابل میان پیروان ادیان توحیدی است؛ این موضوع، امری دو لبه است که از یک طرف هوشیاری نخبگان عاقل و هوشمند ادیان توحیدی را می‌طلبد و از طرفی، دشمنان به این باور حتمی رسیده‌اند که آینده جهان و پایه‌ریزی تمدن نوین و پایدار جهان بر اساس آموزه‌های توحیدی به‌خصوص دین مبین اسلام است؛ بر همین اساس با سردرگمی، شتاب‌زدگی و دیوانه‌وار در حال انتحار می‌باشند تا در مقابل استیلای تفکر دینی و اسلامی، صف‌آرایی کنند که البته برای انسان‌های بصیر و فهیم، استیصال آنها مشخص‌تر از همیشه است که جهان غرب، در ضعف مفرط ایدئولوژی و در دام علوم انسانی مادی‌نگر و ساخته اذهان مریض افتاده است.