هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

 سرمایه حیات انسانی

اخلاق در حوزه - شماره 731

 سرمایه حیات انسانی

آیتالله عبدالله خائفی
السلام علی الحسین و علی علی‌بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و علی ابنه السید القائد الامام خامنه‌ای.
قال‌الله تعالی فی کتابه: [لَقَد خَلَقنَا الإنسَانَ فِی أحسَنِ تَقوِیمٍ]1
خداوند متعال فرمود: انسان را در احسن تقویم خلق کردیم. نفرمود: لقد خلقنا الحمار فی احسن تقویم و یا نفرمود: لقد خلقنا البقر والشجر فی أحسن تقویم؛ بلکه فرمود: انسان را در احسن تقویم خلق کردیم.
ای انسان! می‌دانی در چه نقطه‌ای از نقطه انسانیت قرار داری؟! می‌دانی أحسن تقویم یعنی چه؟
أحسن تقویم یعنی آن عقل نظری؛ یعنی آن عقل عملی؛ یعنی آن عقل مستفاد.
می‌دانی این عقل نظری، عقل عملی و مستفاد به تو اعطاء شده است؟!
می‌دانی درباره تو [وَ لَقَد کَرَّمنَا بَنِی‌آدَمَ]2 خوانده شد؟!
می‌دانی کرامت‌الله تعالی، لقب تو قرار گرفته؟!
می‌دانی فطرت تو، فطرت الاسلام است؟ [فِطرَةَاللّهِ التی فَطَر الناسَ علیها]3
می‌دانی آمیخته به روحِ الله هستی؟ [ونَفَختُ فِیه مِن رُوحِی]4
چه سرمایه عظیمی!
سرمایه‌ای مانند عقل نظری. سرمایه‌ای مانند عقل عملی. سرمایه‌ای مانند کرامت‌الله. سرمایه‌ای مانند فطرت‌الله و همچنین سرمایه‌ای مانند روح‌الله!
تو با این سرمایه‌ها حیات انسانی‌ات را ادامه می‌دهی؛ پس قدر این‌چنین حیاتی را بدان. تو در دانشگاه کرامت الهی به سر می‌بری. تو از او درس کرامت را می‌آموزی.
می‌دانی به چه منظور؟
به‌منظور اینکه برسی به آنجایی که تعلیم نگرفته‌ای؛ بلکه به تو آموخته شود. «مَن عَمِلَ بِما عَلِم، أَورَثَه [وَرَّثه] اللهُ علمَ ما لم‌یعلم»5
اگر با دانشگاه کرامت و با عقل نظری دانش کرامت را آموختی و اگر در این دانشگاه، با اساتیدی برخورد کردی که درس کرامت به تو آموختند، برای آن است که عمل هم به دنبال داشته باشی.
«من عمل بما علم» با داشتن عقل نظری؛ با آموزش کرامت، عمل هم به دنبال آن باشد.
«اورثه‌الله علم ما لم‌یعلم» آنچه که در عالم وجود دارد و مخفی است، برای تو؛ الله‌تعالی تو را وارث آن علوم مخفی قرار می‌دهد.
وصلی‌الله علی محمد وآل ‌محمد.
..............................................

 
   پی نوشتها1. سوره تین، آیه 4؛                             2. سوره اسرا، آیه 70؛
3. سوره روم، آیه 30؛                          4. سوره حجر، آیه 29؛
5. الخرائج والجرائح، ج3، ص1058.

ارسال دیدگاه