هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

موسوعة الاعتکاف؛ ترازنامه‌ ده سال پژوهش در ساحتِ فقه مقارن و سنت نبوی

موسوعة الاعتکاف؛ ترازنامه‌ ده سال پژوهش در ساحتِ فقه مقارن و سنت نبوی

گفت‌وگوی تفصیلی با استاد محمدامین پورامینی پیرامون ابعاد فقهی و آسیب‌شناختی اعتکاف

اعتکاف، این آیین دیرپای توحیدی و سنت حسنه نبوی، در دهه‌های اخیر از یک عمل عبادی محدود در شبستان‌های غربت، به یک شعیره عظیم و میلیونی در سطح جامعه اسلامی بدل شده است. این گستردگی و اقبال روزافزون، به‌ویژه از سوی نسل جوان، ضرورت بازخوانی مبانی، مرزهای فقهی و آسیب‌شناسی میدانی آن را بیش از هر زمان دیگری نمایان می‌سازد. اثر گران‌سنگ «موسوعة الاعتکاف» تلاشی است جامع و ده ساله که با نگاهی مقارن و استدلالی، این عبادت را در آینه مذاهب هشت‌گانه اسلامی واکاوی کرده است. مؤلف این اثر، محقق ارجمند جناب حجت‌الاسلام والمسلمین محمدامین پورامینی، با تتبع در آراء بیش از ۷۰ مفسر و بررسی بیش از400 منبع اصیل، کوشیده است تا نه‌تنها غبارِ زمان را از چهره این سنت نبوی بزداید، بلکه پاسخگوی نیازهای نوین فقهی در مواجهه با دنیای مدرن باشد. در این گفت‌وگوی تفصیلی، وی با عبور از مباحث انتزاعی، به چالش‌های کاربردی نظیر «اعتکاف در مساجد صنفی و دانشگاهی»، «ضرورت مردمی ماندن و استقلال این شعیره از نهادهای دولتی» و همچنین «احیای سنت حضورِ بی‌تکلف عالمان در میان معتکفین»  می‌پردازند. آنچه در ادامه می‌خوانید، دورنمایی است از یک دهه زیستِ علمی در فضای اعتکاف که میان «خلوتِ فردی معتکف» و «مصالحِ اجتماعی دین» پیوندی وثیق برقرار می‌کند.

□ جناب استاد پورامینی، کتاب موسوعه «اعتکاف» شما امروزه یکی از آثار مرجع در این حوزه شناخته می‌شود. انگیزه اصلی شما از تألیف این اثر و انتخاب این عنوان خاص چه بود؟
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.
  جرقه اصلی این کار پس از اتمام کتاب « المروى من كتاب علی(ع)» زده شد. حضرت آیت‌الله حاج آقا جواد فاضل لنکرانی این موضوع را مطرح کردند و فرمودند اگر مسئولیت تألیف اثری جامع درباره اعتکاف را بپذیرید، موجب خرسندی خواهد بود. در آن مقطع، بنده تمرکز ذهنی خاصی روی این موضوع نداشتم، لذا فرصتی برای مطالعه اولیه خواستم.در واقع، بر پایه درخواست جناب حجت الاسلام آقای تکیه‌ای (مسئول ستاد مرکزی اعتکاف) از آیت‌الله فاضل مبنی بر انجام کاری علمی پیرامون اعتکاف، ایشان هم خواسته را به بنده ارجاع دادند. پس از مطالعات مقدماتی، ساختار کلی اثر را در ساحت‌های مختلف از جمله: اعتکاف در قرآن کریم، روایات، فقه، تاریخ و کتب اخلاق دسته‌بندی کردم و کار را با توکل بر خدا آغاز نمودم.
این پروژه حدود ۱۰ سال زمان برد و تمام وقتِ بعد از ظهرهای بنده را معطوف به خود کرد. در این مسیر، آیات قرآنی، اقوال مفسرین (اعم از شیعه و اهل‌سنت) و روایات منابع اولیه فریقین را به‌دقت بررسی کردم. همچنین تبیین‌های بزرگان فن همچون علامه مجلسی و مرحوم فیض کاشانی ذیل روایات را استخراج و درج نمودم، وآنچه هم به ذهن ما می‌آمد را ذکر کردیم.
ساختار و نوآوری‌های کتاب
این اثر در مجلدات مختلف تدوین شده است که ساختار آن به شرح زیر است:
• جلد اول: حدود ۲۵۲ صفحه از آن به مباحث قرآنی اختصاص دارد و نیمه دوم آن وارد بحث روایی می‌شود.
• جلد دوم: به‌طور کامل به بررسی روایات (با دسته‌بندی تطبیقی میان منابع شیعه و اهل‌سنت) می‌پردازد.
• جلد سوم به بعد: اختصاص به مباحث فقهی دارد.
در بخش فقهی، تعمد داشتم که کار به‌صورت استقصای کامل انجام شود تا نکته‌ای فرونماند. یکی از ویژگی‌های بارز این بخش، «تبویب و فصل‌بندی نوآورانه» است. برخلاف ساختار سنتی که در آثاری نظیر عروة‌الوثقی، تحریرالوسیله امام خمینی(قد) یا منهاج‌الصالحین آیت‌الله خویی مشاهده می‌شود، بنده چینش مطالب را با اسلوب و دسته‌بندی جدیدی ارائه کرده‌ام که کاملاً ابتکاری است.
در بررسی هر مسئله فقهی، یک «پرونده سیر تاریخی» آن مسئله را گشوده‌ام؛ به این معنا که آراء فقها را به ترتیب زمانی از زمان ابن‌بابویه (پدر شیخ صدوق)، شیخ مفید، شیخ طوسی، سلار بن عبدالعزیز و ابوصلاح حلبی پی گرفته‌ام تا به ابن‌ادریس حلی، محقق حلی، علامه حلی، مقدس اردبیلی، صاحب جواهر و در نهایت علمای معاصر برسم. این تتبع تاریخی تحت عنوان «الفقه الامامی» تدوین شده که در هر مسئله، نخستین بخش آن به واکاوی دقیق آراء فقهای شیعه اثناعشری اختصاص یافته است.

□ آیا در خلال این تتبع تاریخی، با تطور و تحول خاصی در آراء فقها نیز مواجه شدید؟
  بله، دقیقاً همین‌طور است. در این مسیر دو نکته بسیار برای من برجسته شد؛ یکی مشاهده همین سیر تطور آرا و دیگری درک عظمت و کیفیت زحماتی که فقهای سلف متحمل شده‌اند. این دریافت، در حین کار برای من بسیار لذت‌بخش و شگفت‌آور بود.به عنوان نمونه، وقتی به شخصیت علامه حلی نگاه می‌کنیم، با اقیانوسی مواجه می‌شویم که نظیر ندارد:
• ایشان از یک سو فقه خالص و موجز شیعی را در کتابی مثل «ارشاد الاذهان» و «تبصرة المتعلمین» می‌نویسد.
• از سوی دیگر، به فقه مقارن و تطبیقی میان مذاهب در «تذکرة الفقهاء» می‌پردازد.
• و باز در اثری مستقل به نام «مختلف الشیعة»، موارد اختلافی میانِ خودِ فقهای شیعه را به بحث می‌گذارد.
بنده حقیقتاً مبهوتِ همت این مرد بزرگ شده‌ام. در تاریخ فقاهت، تعداد کسانی که یک دور کامل فقه استدلالی (از طهارت تا دیات) را به رشته تحریر درآورده باشند، اندک است؛ اما علامه حلی چندین دوره فقه کامل با رویکردهای مختلف نگاشته است.
مطالعه عمیق این آثار، «سبک‌شناسی» و «روش‌شناسی» فقهی این بزرگواران را به انسان می‌آموزد؛ این‌ها حقایق و ظرایفی است که معمولاً در درس‌های خارجِ متداول و عادی به دست نمی‌آید، به ویژه با توجه به وضعیت برخی درس‌های خارجِ امروزی که متأسفانه از آن غنا و عمقِ اصیل فاصله گرفته‌اند.

□ در بررسی آراء فقهای متأخر، تا چه دوره‌ای پیش رفتید و آیا نظرات علمای معاصر را هم در این اثر گنجانده‌اید؟
  در بررسی آراء معاصرین، بنا را بر این گذاشتیم که تا طبقه اساتیدی همچون آیت‌الله خویی، آیت‌الله تبریزی و آیت‌الله فاضل لنکرانی پیش برویم. در گفتگو با مدیریت مرکز، به این نتیجه رسیدیم که به جهت پرهیز از برخی حساسیت‌ها ، متعرض آراء فقهای بزرگوارِ در قید حیات نشویم؛ لذا آثاری مثل «فقه الصادق» مرحوم آیت‌الله روحانی را به دلیل آنکه در زمان تألیف در قید حیات بودند، نیاوردیم.گستره مذاهب (هشت مذهب فقهی):
من در این اثر، اعتکاف را از منظر هشت مذهب فقهی بررسی کرده‌ام:
1. فقه امامیه (شیعه اثناعشری): که محور اصلی است و در دو سطح «فتاوا» و «بحوث استدلالیه» تدوین شده است.
2. فقه زیدیه: که به طور کامل بررسی شد.
3. فقه اسماعیلیه: بسیار مشتاق بودم که این مذهب را هم به طور جامع بیاورم، اما به دلیل کتمانِ وباطنی بودن این مذهب و در دسترس نبودن منابع (به جز چند اثر از قاضی نعمان مثل دعائم‌الاسلام و دو اثر مختصر دیگر او)، به آنچه یافت می‌شد بسنده کردم.
4. مذاهب چهارگانه اهل‌سنت: حنفی (به عنوان اقدم مذاهب)، مالکی، شافعی و حنبلی.
5. فقه ظاهریه: (پیروان ابن‌حزم) که به دلیل مخالفت با قیاس، آراء متفاوتی دارند.
6. فقه اباضیه: (موجود در عمان) که در تداوم تفکر خوارج هستند، ولى اينها معتدلند.
روش‌شناسی و ساختار مجلدات
من در این اثر «مسأله‌محور» پیش رفته‌ام. به این معنا که در هر مسأله (که مجموعاً شاید بالغ بر ۱۵۰۰ مسأله باشد)، ابتدا آراء فقه امامیه، سپس زیدیه و در نهایت مذاهب اهل‌سنت را آورده‌ام. ساختار نهایی هشت جلد به این شرح است:
• نیم‌جلد اول: مباحث قرآنی.
• یک و نیم جلد: مباحث روایی (مجموعاً ۲ جلد اول موسوعه به قرآن و روایت اختصاص دارد).
• جلد ۳ تا ۸: فقه مقارن (شامل ۶ مجلد استدلال و فتوا).
در بسیاری از ابواب، پیش از ورود به جزئیات، یک «مدخل» شامل چکیده و دورنمای بحث را آورده‌ام و در صورت نیاز، نظرات خود را نیز ضمیمه کرده‌ام تا کار صرفاً یک تتبع و جمع‌آوری نباشد.
بخش‌های «اعتکاف در تاریخ» و «کتب اخلاق» نیز مطالعه شده است، اما به پیشنهاد مرکز فقهی دیگر تدوین نشد، وفعلاً در این مجموعه قرار نگرفته است، البته در صورت تدوین فکر کنم کمتر از چهارصد صفحه شود. در حال حاضر نیز مشغول تدوین اثر دیگری تحت عنوان «فقه الاعتکاف» هستم که به یاری خداوند عصاره مباحث استدلالیِ خالص شیعی در یک مجلد خواهد بود، ان‌شاء‌الله.

□ با توجه به تتبع گسترده شما در آراء مفسران و فقهای مذاهب هشت‌گانه، چه دورنمایی از تطور آراء فقهی در موضوع اعتکاف ارائه می‌دهید؟
 در طول این پژوهش ده ساله، یکی از ملموس‌ترین تطورات فقهی که هم جنبه نظری دارد و هم جنبه کاربردی، بحث «مکان اعتکاف» است. این مسئله مستقیماً با فراگیری یا محدودیت این شعیره الهی در جامعه گره خورده است.۱. گذار از انحصار در مساجد اربعه:
در ادوار پیشین، قولِ قوی بر این بود که اعتکاف منحصراً در مساجد اربعه (مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجد بصره) صحیح است. اما به مرور و در تطور فقهی، این انحصار شکسته شده است. امروزه فتوای مشهور ومبتنی بر روایات معتبر، اعتکاف در «مسجد جامع» را نیز صحیح می‌دانند.
باید توجه داشت که اگر بخواهیم نگاهی تبلیغی و دعوت عمومی برای حضور توده‌های مردم و جوانان داشته باشیم، حصر در مساجد اربعه عملاً جوابگو نیست؛ زیرا ظرفیت این مساجد محدود است و دسترسی همگان به آن‌ها میسر نیست. بنابراین، فقه با خروج از این حصر، راه را برای حضور میلیونی معتکفین باز کرده است.
۲. چالش «مساجد صنفی» و خدشه در شرط جامعیت
نکته‌ای که بنده بر آن تأکید دارم و از مباحث جدی کتاب است، تعریف دقیق «مسجد جامع» است. مقصود از جامع، مسجدی است که انحصار به گروه، صنف یا محله خاصی نداشته باشد.
• نقد اعتکاف در مساجد دانشگاهی: امروزه شاهد برگزاری اعتکاف در مساجد دانشگاه‌ها هستیم. در حالی که این مکان‌ها ماهیتاً «صنفی» و مختص دانشجویان هستند. وقتی یک فرد عادی از بیرون نتواند به راحتی وارد شود یا به دلیل قوانین حراستی و محدوده دانشگاه با مانع روبرو شود، اطلاق «مسجد جامع» بر آن جای تأمل جدی دارد.
• اشکال فقهی: اگر درِ مسجدی به روی عموم مردم بسته باشد، صحت اعتکاف در آن «جای حرف» دارد. این از آن دست مسائلی است که در تطورات معاصر باید به دقت واکاوی شود تا عبادات جوانان دچار شبهه نشود. البته استفتاء از مراجع معظم رهگشا است، اگر فقیهی مطلق مسجد را برای اعتکاف کافی بداند راه برای مقلدان ورجوع کنندگان به ایشان باز خواهد بود، واین هم در راستای همان تطور فقهی می‌گنجد.
۳. اولویت‌بندی در صحت و فضیلت
ما در این پژوهش میان «اصل صحت» و «مراتب فضیلت» تفکیک قائل شده‌ایم. هرچند اعتکاف در مسجد جامع صحیح است، اما همچنان فضیلت و ثوابِ برتر متعلق به مساجد اربعه و سپس مساجدی است که سابقه حضور و امامت معصومین(ع) در جمعه وجماعت را در پیشینه خود دارند.
خلاصه سخن اینکه  تطور آراء به ما می‌آموزد که فقه امامیه، هم‌زمان با حفظ اصالت‌های روایی، به دنبال گره‌گشایی برای اجرای شعائر در سطح کلان است؛ مشروط بر اینکه معیارهای فقهی نظیر «عمومی بودنِ مکان» فدای ساختارهای محدودِ صنفی و اداری نشود.

□ به نظر شما، «اعتکاف» در دنیای پرسرعت و پیچیده امروز، چه پیام و ضرورتی برای انسان معاصر، به‌ویژه نسل جوان دارد؟
  در جهان امروز که سیطره زندگی ماشینی، انسان را نه تنها از خدا، بلکه از «خودِ واقعی‌اش» نیز بیگانه کرده است، اعتکاف یک ضرورت حیاتی است. انسان معاصر برای بازگشت به فطرت توحیدی خویش، نیازمند «تغذیه روحی» و بازنگری در خویشتن است؛ و اعتکاف دقیقاً همین بستر را فراهم می‌کند.۱. اعتکاف؛ تصفیه روح و جسم
همان‌طور که رسول اکرم(ص) فرمودند «صُومُوا تَصِحُّوا»، روزه دو کارکرد بزرگ دارد: پالایش جسمی و تصفیه روحی. اعتکاف نیز همین‌گونه است. برخی به بهانه‌های مختلف از روزه فرار می‌کنند، اما تجربه نشان داده کسانی که اهلِ صیام و اعتکاف‌اند، از سلامت جسمی و آرامش روانیِ بالاتری برخوردارند. اعتکاف فرصتی برای «تأمین توشهٔ باطنی» در دنیایی است که مدام انرژی روحی ما را تخلیه می‌کند. جالب اینجاست که حتی در کشورهای سکولاری مثل آلمان، بخشی از مالیات را صرف کلیسا وتبلیغات مسیحیت می‌کنند تا آرامش روانی جامعه تأمین شود؛ زیرا دریافته‌اند که نبودِ آرامش روحی، هزینه‌های مادی سنگینی به دولت‌ها تحمیل می‌کند.
۲. ضرورت بازگشت به «اعتکاف نبوی»
من بر این باورم که ما باید به الگوی «اعتکاف نبوی» بازگردیم. اعتکافِ پیامبر(ص) به دور از «های و هو» و جنجال‌های تبلیغاتی بود. اعتکاف یعنی خلوت با حق. در روایت است که وقتی پیامبر دیدند شخصی در مسجد، در کنار خیمه رسول خدا(ص)، کمی با صدای بلند قرآن می‌خواند و مزاحم دیگران است، معترض شدند و فرمودند همه در حال مناجات با پروردگارشان هستند؛ یعنی نباید خلوتِ دیگری را بر هم زد.
متأسفانه امروزه ما در اعتکاف‌ها بلندگو می‌آوریم، فیلم پخش می‌کنیم و برنامه‌های شلوغ می‌چینیم. اعتکاف، «جشن» یا «اردوی تفریحی» نیست. اگر نوجوان دبیرستانی درک درستی از این خلوت داشته باشد، حضورش بسیار سازنده است، اما اصرار بر آوردن کودکان خردسال و ایجاد «گفتمان شاد» در فضایی که ذاتاً جای خلوت و سکوت است، شاید با حقیقت اعتکاف سازگار نباشد.
۳. سیره پیامبر(ص) و نیاز به استغفار
پیامبر اکرم(ص) با تمام مشغله‌های حکومتی، هدایت جنگ‌ها و اداره امور مردم، هرگز اعتکاف ده روزه ماه رمضان را ترک نکردند. ایشان که متصل به وحی بودند، می‌فرمودند: «إنّهُ لَيُغانُ عَلى قَلبي و إنّي لَأستَغفِرُ الله فی کُلِّ یَومٍ سَبْعینَ مَرَّةً» ( بر قلبم غباری می‌نشیند و من روزی هفتاد بار استغفار می‌کنم). وقتی وجود مقدسی چون ایشان برای زدودن غبارِ امور دنیوی از قلبش، به خلوت و استغفار نیاز دارد، تکلیف ما روشن است.
۴. اعتکاف؛ عبادتی در کتمِ غیب
ویژگی متمایز روزه و اعتکاف، جنبه «تکتم» و پنهان بودن آن‌هاست. امام صادق(ع) می‌فرمایند خداوند فرمود: «الصَّومُ لِي وأنَا أجْزَى بِه». روزه چون از سنخِ «انجام ندادن» (ترکِ مفطرات) است، ریا در آن کمتر راه دارد. اعتکاف نیز همین‌گونه است؛ فرو رفتن در خود برای یافتنِ خدا. این خلوص، همان چیزی است که بشرِ خسته از هیاهوی مدرنیته، به شدت به آن محتاج است.

□ به تجربه شخصی یا مشاهدات شما، بزرگترین «مانع» و بزرگترین «دستاورد» برای افرادی که برای نخستین بار اعتکاف را تجربه می‌کنند، چیست؟
  به عقیده بنده، بزرگترین دستاورد اعتکاف، ایجاد فرصتی برای «حساب‌رسی شخصی» است. در غوغای زندگی روزمره، انسان هرگز فرصت نمی‌کند که «خودش باشد و خودش». اعتکاف این خلوتِ ناب را فراهم می‌کند تا فرد سالی یک‌بار به بازخوانی پرونده وجودی‌اش وعملکردش بپردازد.۱. دستاورد: لذت روحی و معنوی
«اگر اعتکاف از زوائد و حواشی فاصله بگیرد و به معنای حقیقی کلمه تحقق یابد، چنان حلاوت و شوقی در جانِ جوانان برمی‌انگیزد که برای درکِ دوباره‌اش لحظه‌شماری می‌کنند؛ همان گونه که امروزه شاهد گرایش مشتاقانه نسل جوان به سوی این خلوتِ قدسی با هزینه و اراده شخصی هستیم.
بنده عمیقاً باور دارم که این عبادت الهی باید ماهیتی مردمی داشته باشد. نباید اجازه داد نهادهای دولتی متولیِ تأمینِ مادیِ این آیین گردند. نانِ خشک و مائدهٔ ساده‌ای که از ثمرهٔ اخلاصِ مردم، خیرین و مراجع فراهم آید، بر اطعامِ تشریفاتی و سفره‌های رنگینِ ارگان‌های دولتی و شهرداری‌ها رجحانِ قطعی دارد؛ چرا که برکت و قداستِ این انقطاع، در استقلال و پیوندِ ناگسستنی آن با بطنِ جامعه است.»
۲. مانع: حواشی مخلِّ خلوت
بزرگترین مانع، همین حواشی و برنامه‌های متراکم است که اجازه نمی‌دهد معتکف به آن لذت روحی دست یابد. اعتکافِ واقعی، بازگشت به معنویتی است که به برکت نَفَس امام(ره) و خون شهدا در جامعه جاری شد. پیش از انقلاب، اعتکاف بسیار محدود بود؛ مثلاً در شبستان مسجد امام حسن عسکری(ع) قم، با پرده فضایی کوچک جدا می‌کردند و تنها چند طلبه معتکف می‌شدند، اما امروز سخن از حضور بیش از یک و نیم میلیون نفر در سطح کشور است که آماری خیره‌کننده وامیدوار کننده است، این به برکت انقلاب است که مقام معظم رهبری هم بر این نکته تکیه کردند.
حکایتی از سیره مراجع در اعتکاف
در همین راستا، خاطره‌ای شنیدنی از جدم، مرحوم آیت‌الله العظمی شیخ محمد رضا طبسی نجفی(ره)، به نقل از کتاب «درر الاخبار» ایشان برایتان بگویم. موضوع این کتاب سه جلدی مربوط به سرنوشت انسان پس از مرگ تا صحنه قیامت است، ایشان در بخشی از این کتاب که به احکام اموات وزیارت قبور و استحباب قرائت «آیةالکرسی» مربوط است، گریزی به ایام اعتکاف خود زده‌اند که جالب است.
ایشان نقل می‌کنند: «در مسجد کوفه به همراه استادم، مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، معتکف بودیم. در آن ایام، فرصتی دست داد تا از ایشان سؤال کنم: آيا آیةالکرسی تا "هو العلی العظیم" است یا تا "هم فیها خالدون"؟ ایشان فرمودند: تا همان العلی العظیم است، مگر آنکه در جای خاصی امام معصوم(ع) دستور به قرائت آیات بعدی داده باشند.»
این حکایت نشان می‌دهد که:
• اولاً، مراجع بزرگ و شاگردان زبده‌شان، اهل اعتکاف (به‌ویژه در مسجدی نظیر کوفه) بوده‌اند.
• ثانیاً، فضای اعتکافِ آن‌ها، فضایی آمیخته با «مذاکره علمی» و بهره‌گیری از محضر اساتید بوده است؛ یعنی در عین خلوت، از آموزش و تبیین معارف غافل نمی‌شدند.
خلاصه سخن اینکه اعتکاف یک «ایستگاه بازسازی» انسان است. اگر بتوانیم آن را از تشریفات ومزاحمات دور نگاه داریم و به همان سادگی و عمقِ سنتِ نبوی و سیره بزرگان بازگردانیم، بیشترین تأثیر را بر روح و جان جوانان خواهد داشت.

□ به نظر شما، چه زمینه‌های پژوهشی درباره اعتکاف هنوز ناگفته ویا کمتر پرداخته شده است؟
  پرسش بسیار مهمی را مطرح فرمودید. به نظر می‌رسد پس از تدوین مبانی فقهی و روایی، اکنون زمان آن فرا رسیده است که از «متن» به سمت «عینیت» و «سطح جامعه» حرکت کنیم. بر اساس تجربیات بنده، زمینه‌های پژوهشی زیر همچنان تشنه تحقیق و تتبع هستند:۱. حوزه‌های کاربردی و آسیب‌شناختی
اگرچه مباحث علمی و فقهی در اثر اینجانب به تفصیل آمده است، اما جنبه‌های کاربردی و میدانی هنوز جای کار دارد. اخیرا در «کرسی نظریه‌پردازی» که در مشهد برگزار شد و بنده به عنوان ناقد حضور داشتم، مشاهده کردم که نظریه خوبی در باب رسیدگی به امور معنوی جامعه مطرح ‌شده است، اما باید میان «نظریه کلی معنویت» و «مصداق خاص اعتکاف» تفکیک قائل شد.
• پژوهش در اسباب و شرایط: ما نیازمند پژوهش‌هایی هستیم که چگونگی بسترسازی برای اعتکاف را تبیین کنند. در اینجا دولت وظیفه دارد به عنوان «حامی هویت دینی» زیرساخت‌ها را فراهم کند، بدون آنکه در استقلال معنوی اعتکاف دخالت مستقیم نماید.
• آسیب‌شناسی میدانی: بررسی نیازها، ضرورت‌ها و آسیب‌هایی که اعتکاف‌های پرجمعیت امروزی را تهدید می‌کند (مانند فاصله گرفتن از خلوت نبوی)، یک ضرورت پژوهشی است.
۲. تصحیح انگاره‌های زمانی (اعتکاف رجب و رمضان)
یکی از ضرورت‌های پژوهشی، تبیین نسبت میان «زمان» و «مذهب» در اعتکاف است. نباید اجازه داد این تصور نادرست شکل بگیرد که «اعتکافِ شیعه در ماه رجب است و اعتکافِ اهل‌سنت در ماه رمضان».
• اولویت ماه رمضان: از نظر فقهی و روایی، زمان اصلی و کاملِ اعتکاف، دهه آخر ماه رمضان و به مدت ۱۰ روز است.
• اعتکاف رجب: درست است که ماه رجب به دلیل ماهِ حرام بودن فضیلت دارد، اما هرگز به پایه اعتکافِ رمضانیه نمی‌رسد. پژوهشگران باید بر اشتراک زمانی و ساختاری اعتکاف میان مذاهب تأکید کنند تا وحدت رویه در سنت نبوی حفظ شود.
۳. مطالعات تطبیقی و بین‌المللی
در حاشیه کنگره‌ای که اخیراً در مشهد با حضور ملیت‌های مختلف برگزار شد، چالش‌های عجیبی مطرح گشت. مثلاً شنیدم که شیعیان در چین که اجازه داشتن مسجد مستقل ندارند، با چالش «مکان اعتکاف» برخوردارند، وبرخی به ایشان گفته اند در حسینیه‌ها معتکف شوید!. البته باید دنبال حل مشکل بود، نه آنکه اجازه انجام اعتکاف در خارج مسجد را داد.
۴. استخراج سیره معصومین(ع)
همان‌طور که اشاره کردم، ما درباره سیره اعتکافی پیامبر(ص) به دلیل حاکمیت ایشان گزارش‌های زیادی داریم، اما درباره سایر ائمه(ع) به دلیل تقیه یا نبود شرایط، گزارش‌ها کمتر است. استخراج دلالت‌های التزامی از زندگی ائمه برای تبیین نگاه آنان به خلوت و اعتکاف، می‌تواند افق‌های جدیدی به روی محققان بگشاید.

□ سخن پایانی: ضرورت پیوندِ دوباره توده معتکفین با عالمان و بزرگان
  در پایان، می‌خواهم بر نکته‌ای تأکید کنم که ریشه در سنت‌های اصیل حوزوی و اخلاقی ما دارد. حکایتی که از اعتکافِ مشترک جدم با مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید ابوالحسن اصفهانی نقل کردم، یک «درسِ بزرگ» برای امروز ماست.در گذشته، مراجع و علمای بزرگ بیش از امروز در دسترسِ مردم و طلاب بودند. هرچند امروز به دلیل کهولت سنِ مراجع عظام، این حضور دشوار شده، اما وظیفه بر دوش علمای رده‌های بعدی است که همراه و هم‌نفس با معتکفین در مساجد حضور یابند.
۱. نقد اعتکاف‌های صنفی:
در پاسخ به پرسش برخی از اعضای ستاد محترم اعتکاف از اینجانب که درباره «صنفی کردن» معتکفین (مثلا جدا کردن دانشجویان از طلاب یا سایر اقشار) نظر خواستند، عرض کردم که برکت اعتکاف در «عمومی بودن» آن است. اعتکاف باید بستری برای تلاقی نسل‌ها و صنف‌های مختلف باشد تا از تجربیات و معنویات یکدیگر بهره‌مند شوند.
۲. الگوی حضورِ بی‌تکلف:
حضور بزرگان در اعتکاف نباید لزوماً با سخنرانی‌های رسمی و استفاده از بلندگوهایی باشد که خلوتِ دیگران را بر هم می‌زند. الگوی مطلوب این است که هر عالمی در گوشه‌ای از مسجد بنشیند وطلاب ، دانشجویان، دانش‌آموزان و عموم مردم به صورت خودجوش گرد ایشان جمع شوند.
این «مذاکرات علمی و معنویِ چهره‌به‌چهره»، بدون هیاهو و تشریفات، بیشترین اثر تربیتی را دارد. باید زمینه‌ای فراهم شود تا بزرگان ما در میان معتکفین بنشینند و مردم عادی از رایحه علم و عمل آن‌ها از نزدیک بهره‌مند گردند.
پایان سخن اینکه اعتکافِ آرمانی، اعتکافی است که در آن «خلوتِ فردی» با «بهره‌مندی از محضرِ عالم» پیوند بخورد؛ اعتکافی عمومی، ساده و عمیق که در آن فاصله میان مردم و عالمان برداشته شود.
گفت‌وگو و تنظیم: حمید کرمی

ارسال دیدگاه