دستمایههای سخن تحلیل محتوایی زیارت عاشورا
استاد جواد محدثی
زیارت عاشورا از معروفترین، رایجترین و حماسیترین زیارتهایی است که از پیشوایان دینی نقل شده و در روز عاشورا و اوقات دیگر خوانده میشود و مداومت بر آن، آثار و برکات فراوانی دارد.
این زیارتنامه که از سوی امام محمدباقر(ع) به علقمه حضرمی آموخته شده است، بهنوعی مرامنامه پیروان اهلبیت(ع) و ادعانامه شیعه بر ضد ظلم و جنایاتی است که نسبت به دودمان پیامبر خدا(ص) و بهویژه حضرت سیدالشهداء(ع) در حادثه کربلا انجام شده است و تأکیدی است بر جایگاه والای اهلبیت(ع) در منظومه فکری اعتقادی ما.
در این نوشته بنای تحقیق سندی نیست که دیگران در کتابها و مقالات متعدد، درباره اعتبار و اسناد آن بحث کردهاند.1 هدف در این مقاله، تحلیل محتوایی و پیامهای مطرحشده از زیارت عاشوراست.
گرچه شاخص اصلی این زیارت، تولی و تبری و اعلام موضع نسبت به حق و باطل و اظهار نصرت و سلام و درود بر کشتهشدگان جبهه نور و ابراز لعن و نفرت و نفرین بر دستاندرکاران آن فاجعه بزرگ و مصیبت عظمی است؛ لیکن نکتهها و پیامها و درسهای دیگری هم دارد. مبلغان عزیز میتوانند بر اساس پشتوانه علمی و اطلاع و مطالعات خویش به تبیین و تشریح مفاهیم زیارت عاشورا در مجالس حسینی بپردازند؛ البته این 16 محور که در این مقاله ارائه شده است، میتواند به محورهای بیشتری هم افزوده گردد. سوژههایی بیان شده تا سخنوران مراسم عاشورایی، بتوانند از آنها الهام و الگو بگیرند. شیوه کار هم بر اساس مراجعه به منابع حدیثی، تاریخی، بلکه درنگ و تأمل بر روی خود زیارتنامه و فقرات آن است.
مکتب و فرهنگ زیارت
نکات قابل بحث در این محور:
1. مشروعیت زیارت، با استناد به روایات پیامبر و معصومین(ع)و سیره قولی و عملی آن؛
2. ثواب و پاداشهای زیارت که در روایات آمده است؛
3. سازندگی و جنبههای تربیتی زیارت و ابعاد الگودهی و الگوگیری؛
4. شبهات وهابیت درباره زیارت و توسل و گرامیداشت یاد پیامبر و ائمه(ع) و پاسخ به آنها؛
5. نقش احیاگری نسبت به یاد بزرگان دین و شهدا در سایه زیارت قبور آنان؛
6. زیارت از راه دور با خواندن زیارتنامه یا زیارت از نزدیک و سفرهای زیارتی.
امام صادق(ع): «إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَشِيعَتِهِ وَإِنَّ مِنْ تَمَامِ اَلْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَحُسْنِ اَلْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ».2
«من زار قبر الحسین یوم عاشورا، کان کمن تشخطّ بدمه بین یدیه».3
امام صادق(ع) (درباره زیارت از راه دور): «اِذا بَعُدَتْ بِاَحَدِكُمُ الشُّـقَّةُ وَنَأَتْ بِهِ الدّارُ فَلْيَصْعَدْ اَعْلى مَنْزِلِهِ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَلْيَؤُمَّ بِالسَّلامِ اِلى قُبُورِنا، فَاِنَّ ذلِكَ يَصِلُ اِلَيْنا».4
2. متون زیارتی و زیارتنامههای مأثور
زیارتنامههایی که از معصومین(ع) نقل شده و دارای سند است. اهمیت دارد و دقت در مضامین آنها آموزنده است. در این متون، هم معارف دینی مطرح است، هم سیمای اهلبیت(ع) و فضایل و مناقب آنان، هم پیوند و فضائل و مناقب آنان، هم پیوند زائر با ایشان و هم ستایش از عملکرد و اوصاف خوب آن پیشوانان.
در این زمینه این محورها قابل بحث است:
1. فرق زیارت مأثور و غیرمأثور؛
2. ارزش محتوایی و استنادی زیارت مأثوره؛
3. مفاهیم اعتقادی، اخلاقی، تاریخی و ارزش زیارتنامهها؛
4. اهتمام ائمه(ع) به تعلیم شیعه از راه زیارتنامهها و آموزش این متون؛
5. تلاش علمای شیعه در طول تاریخ برای ثبت و نقل و تدوین این روایات و زیارات؛
6. ترجمهها و شرحهایی که بر برخی زیارات نوشته شده است؛
7. مستند بودن زیارت عاشورا (پاسخی به شبههافکنی برخی مخالفان و اینکه زیارت عاشورا بهنقل علقمه حضرمی از امام باقر(ع) است. در مفاتیح هم اشاره شده است، در کتابها و مقالاتی هم، بحثهای علمی و پژوهشی دقیق درباره سند زیارت انجام گرفته است)؛
8. آداب زیارت و حضور در حرمها و زیارت از دور و نزدیک؛
9. نقش تربیتی و فرهنگی مزارها و بقاع منصوب به اهلبیت(ع)؛
ورود به بحث پیامهای محتوایی زیارت عاشورا و بررسی فراز به فراز آن و تقسیمبندی محتوا در بخشهای زیر:
3. سلامها و درودهای زیارت
بسیاری از زیارتنامهها با السلام علیک شروع میشود.
سلام، نام خداست. مفهوم سلم و آشتی و خیرخواهی نسبت به طرف مقابل دارد. نشانه ادب در اولین برخورد است. نشانه همبستگی و تولی با کسی است که به زیارتش رفتهایم.
در چند سطر اول زیارت، سلام به امام حسین(ع) است. با این ویژگیها: فرزند پیامبر(ص)، فرزند امیرالمؤمنین(ع) فرزند حضرت فاطمه(س)
تأکید بر آباء و اجداد او و اشاره به شجره طیبهای که آن حضرت وابسته به آن است، خنثیکننده تبلیغات سوء دشمن و یادآوری جایگاه او بهعنوان یکی از اهل بیت(ع) است.
سلام دادن به پیامبر و حضرت علی و حضرت زهرا(ع) و ... در زیارتهای امامان بعدی هم، یادآور همین شجره طیبه است؛ حتی در زیارت حضرت معصومه(س) هم، بر پیامبر(ص) و ائمه(ع) دیگر سلام میدهیم و آن بانو را از نسل آن پاکان میدانیم.
4. مفهوم ثارالله
در فراز بعد، امام حسین(ع) بهعنوان ثارالله و فرزند ثارالله مطرح است و بهعنوان «وترالموتور» از او یاد میشود.
مباحث قابل طرح:
- معنای ثارالله و خون خدا و فرق این خون، با خون سرخ در رگها، اشاره به مفهوم حق خونخواهی و اولیای دم و ... است؛
- هم امام حسین(ع) ثارالله است، هم پدرش امیرالمؤمنان(ع)؛
- مفهوم وترالموتور، مظلومی که خونش ریخته شده، خون به ناحق ریختهای که تقاص نشده (موتور، هم بهمعنای مظلوم است، هم خونی که به ناحق ریخته شده، هم خونی که انتقام آن گرفته نشده است)؛
- سلام بر یاران آن حضرت که فدای او شدند(تجلیل از شهدای دیگر)؛
- سلام و درود و پیوسته و لاینقطع (ما بقیت وبقی اللیل والنهار).
5. عظمت حادثه کربلا
در فراز بعد (لقد عظمت الرزیّه...) از عظمت این فاجعه و مصیبت بزرگ یاد شده است. فاجعهای بینظیر. بازتاب این سوگ و رزیّه در آسمانها و میان کرّوبیان. در این قسمت میتوان با این محورها بحث کرد:
- ابعاد فاجعه کربلا و خشونت دشمن و مظلومیت اهلبیت(ع)؛
- پرداختن به عمق این تراژدی و مظلومیت در کنار بعد حماسی و انقلابی آن؛
- زیر پا گذاشتن همه مقررات جنگی از سوی سپاه دشمن، جنایات جنگی سپاه یزید؛
- عبرتهای عاشورا، چه شد که پنجاه سال پس از پیامبر(ص) چنین حادثهای پیش آمد؟؛
- چرا حادثه عاشورا مصیبت است؛ آن هم عظیمترین مصیبت؟؛
- در حادثه کربلا، غیر از قتلعام خاندان پیامبر(ص) و آن شهادتها، هتک اسلام و قرآن شد، اشاره به گوشهای از زیارت امام زمان(عج) خطاب به جدّش امام حسین(ع)، ابعاد این فاجعه را نشان میدهد که ضربه به اسلام و دین بود، نهتنها کشتن فرزند پیامبر(ص) و احیای خط جاهلیّت بود، کشتن تکبیر و تهلیل و نماز و قرآن بود:
«فَالْوَیْلُ لِلْعُصَاةِ الْفُسَّاقِ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِکَ الْإِسْلَامَ وَعَطَّلُوا الصَّلَاةَ وَالصِّیَامَ، وَنَقَضُوا السُّنَنَ وَالْأَحْکَامَ، وَهَدَمُوا قَوَاعِدَ الْإِیمَانِ، وَحَرَّفُوا آیَاتِ الْقُرَآنِ وَهَمْلَجُوا فِی الْبَغْیِ وَالْعُدْوَانِ... وفُقِد بفقدک التکبیر والتهلیلُ والتحریم والتحلیلُ والتنزیل والتاویلُ وظهر بعدک التغییر والتبدیلُ والالحاد والتعطیلُ والاهواء والاضالیلُ والفتن والاباطیل...»5
6. لعن و تبرّی
از موضوعات محوری در زیارت عاشورا، سلام و لعن است. سلام بر امام و شهدا و لعن بر قاتلان و دشمنان دین سلام. لعن، نماد تولّی و تبری است که از فروع دین است. لعن افراد بد و کافر و ظالم در قرآن هم بارها آمده است. اظهار برائت، نشاندهنده موضوع برای یک مؤمن است. تا آخر زیارت عاشورا این لعنها چندبار تکرار شده است؛ هم بهعنوان کلی و هم با اسم بردن از بعضیها تا صراحت بیشتری داشته باشد.
محورهای قابل بحث:
- اصل لعن و اظهار برائت، اصلی قرآنی و دینی و جایز است و شبهه مخالفان گواه بیاطلاعی آنان است؛
- سلام و لعن نوعی اعلام مواضع و نشاندهنده جهتگیری اجتماعی و سیاسی است؛ مثل مرگ بر آمریکا و اسرائیل؛
- پایهگذاران ظلم به اهلبیت(ع) پس از پیامبر(ص)؛
- ریشه ظلمهای بعدی از جمله عاشورا، در حوادث پیشین؛
- جریانشناسی باطل و ضدّ حق در طول تاریخ (امّة اسّست اساس الظّلم)؛
- جایگاه والای اهلبیت(ع) در نظام اسلامی و توطئه کنار زدن آنان (دفعتکم عن مقامکم...).
7. مباشران ظلم، یاوران، حامیان، راضیان
گاهی در ظلم و جنایتی که انجام میگیرد، کسانی بهطور مستقیم دخالت دارند و عاملاند، گاهی هم کسانی سیاهی لشکرند، پشتیباناند، تبلیغات چیاند، زمینهسازند، ابزار و امکانات فراهم میکنند، پول میدهند و حمایت زبانی میکنند، یا حداقل در دل به آن عمل جنایتکارانه راضی و خوشحالاند. همه اینها شریک جرماند و مورد مؤاخذه و مستحقّ لعن و برائت. در زیارت عاشورا این بینش و بصیرت داده میشود که تنها صحنهگردانان و مباشران را نبینند؛ بلکه دستهای پشت پرده و عوامل اصلی مخفی یا زمینهسازان حوادث را هم بشناسند.
محورهای قابل بحث در این فراز:
- همدستی عاملان قتل و زمینهسازان و حامیان (نگاه جریانشناسانه)؛
- دشمنشناسی و شناخت چهرههای پنهان و پشت پرده؛
- نگاه واحد به مباشران توطئه و جنایت و عوامل پشت پرده و حامیان و ساکنان و راضیان؛
- تحلیل واژههای «الممهّدین لهم»، «اشیاع»، «اتباع» و «اولیاء» در این بخش و تعابیر «اسرجت والجمت وتنقبّت» در فراز بعدی، مشارکت آنان که حتی اسب و زین و لجام برای نیروهای عمرسعد و ابنزیاد فراهم کردند.
8. سلم و حرب
مسلمان نمیتواند نسبت به جریان حق و باطل، بیتفاوت باشد. جهاد با دشمنان حق و مبارزه با باطل و همبستگی و نصرت حق و خط ائمه(ع) و ولایت، یک تکلیف است و بیتفاوتی نوعی ترک تکلیف بهشمار میرود. (سلم لمن سالمکم وحرب لمن حاربکم).
محورهای قابل بحث:
- بهجای تعبیر مُسالم و مُحارب، کلمه سلم و حرب آمده، نشانه عمق این مواضع است و تأکید بیشتری را میرساند؛
- تکلیفمداری و موضع داشتن در برابر جریان حق و باطل و نفی بیطرفی؛
- شاخص بودن اهلبیت(ع) و صاحبان ولایت برای این دوستی و دشمنی (سالمکم و حاربکم)؛
- آشتیناپذیری حق و باطل تا قیام قیامت (الی یوم القیامه) و مقطعی نبودن این موضعگیری؛
- روایاتی که در مورد حبّ و بغض و تولی و تبرّی است (هل الدین الاّ الحبّ والبغض).
9. جبهه متحّد دشمنان اسلام
دشمنشناسی، از نکات محوری این زیارت است. دشمنی دیرین آلامیّه، آلزیاد، آلمروان با خط اسلام و اهلبیت(ع). از زمان پیامبر(ص) بوده و تا کربلا و بعد از آن هم ادامه داشته است.
برای اینکه شبههای باقی نماند و همه چهرهها شناخته شوند، افزون بر این دودمانهای کثیف و عنود (آلامیه، آلزیاد و آلمروان)، به برخی هم که چهرههای اصلی بودهاند تصریح شده است: ابنمرجانه، عمرسعد و شمر. این بحث بصیرتافزایی دارد و فهم دشمنشناسانه را افزایش میدهد.
نکات قابل بحث:
- سابقه دشمنی بنیامیّه و آلزیاد و آلمروان با پیامبر(ص) و مسلمانان و حضور دائمی آنان در حرکتهای ضد اهل-بیت(ع)؛
- نقش منافقانه گروههای یادشده بر ضد مسلمین و اهلبیت و نفوذ در مراکز حساس قدرت؛
- شناساندن چهره ابنزیاد (ابنمرجانه)، عمرسعد و شمر و دیگر جنایتکاران صحنه عاشورا، مثل خولی و سنان و شبث و حرمله و محمدبن اشعث و مروان حکم6 و ...؛
- نقش مصداقشناسی در جریان مبارزات و اکتفا نکردن به کلیگویی؛
- شناخت شمرها و ابنزیادها و حرملهها و مروانهای زمان حاضر و دنیای معاصر (تداوم خط حق و باطل).
10. فرهنگ فدا و خونخواهی
در زیارت عاشورا و برخی زیارتهای دیگر، تعبیراتی همچون «بأبی انت وامّی ونفسی ومالی واسرتی» دیده میشود. یک مؤمن و شیعه باید در راه دینش از همه چیز بگذرد و خدا و دین برای او از همه چیز از مال و جان خودش و پدر و مادرش هم مهمتر باشد. این مضمون در قرآن هم مطرح است (قل إن کان آباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم...).7
محورهای قابل بحث:
- محبت، تنها به ادعا نیست و در عمل باید ثابت شود (پیوند ایمان و عمل)؛
- محبت اهلبیت(ع) باید آماده فدا کردن همه چیزش در این راه باشد، عشق و لوازم آن؛
- خونخواهی اهلبیت(ع) یک ارزش و توفیق است که باید از خدا خواست: «أن یرزقنی...»؛
- حرکت در خط خونخواهی شهدای کربلا، حرکت در مسیر امام زمان(عج) است؛ چون او منتقم خون شهدای کربلا است: «أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ» (دعای ندبه)؛
- علیرغم نهضت توّابین و قیام مختار، هنوز تقاص خون امام حسین(ع) گرفته نشده و این خونخواهی ادامه دارد؛ چون خونخواهی واقعی وقتی است که خط امام حسین(ع) و راه اهلبیت(ع) احیا و حاکم شود و دین خدا در جهان نافذ باشد: «أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدیدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ» (دعای ندبه)؛
- شعار یاران امام زمان(عج) هم همین خونخواهی است: «یالثارات الحسین»، پیوند عاشورا و انتظار، عاشورائیان و منتظران؛
- در دعاها و زیارتنامههای دیگر هم درخواست و آرزوی خونخواهی مطرح است: «وَجَعَلَنَا وَإِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ علیهمالسلام»؛8
- ارزش قیام خونخواهانه در رکاب امام حق از اهلبیت(ع): «مع امام منصور من اهلبیت محمد(ص)»؛
- قیامهای خونخواهانه پس از حادثه عاشورا، قیام مردم مدینه، توابین و مهمتر از همه قیام مختار.
11. تقرّب به خدا و اهلبیت(ع)
راه تقرب بر خدا و رسول و اهلبیت(ع) تبرّی از دشمنان آنان است. تنها نماز خواندن و حج رفتن عامل قرب نیست؛ وسیله تقرّب، در خط صحیح اهلبیت(ع) بودن است: «اتقّرب الی الله... بموالاتک وبالبرائة...».
نکات قابل بحث:
- لزوم و اهمیت تقرب به خدا؛
- ضرورت تقرب به پیامبر و ائمه معصومین(ع)؛
- چه چیزهایی عامل قرب است؟؛ عوامل قربآور؛
- اساس تقرّب با ولایت و برائت است: «بِمُوالاتِکَ ... ومِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ»؛
- در برائت از باطل، باید به بنیانگذاران، رهروان، پیروان و همه همسویان با باطل توجه داشت: «اسّس، بَنی، جَری، اشیائهم، اتباعهم».
در این فراز باز هم، موالات و معادات، تولی و تبری، سلم و حرب، ولیّ و عدوّ... مطرح شده است و اهمیت مسأله را میرساند. نکته جدید در این فراز، ناصبیهاست: «النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ» که دنبالههای آنان امروز هم در گوشه و کنار وجود دارند.
12. همراهی با اهلبیت(ع)
در فراز دیگر «فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَكْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِكُمْ...»، چند نکته وجود دارد که قابل توجه و الگوگیری و به کار بستن در زندگی مرزی و اجتماعی است:
- درخواست رستگاری و سعادت از خدا: «اسئل الله»؛
- ارزش و اهمیت معرفت اهلبیت(ع): «اکرمنی بمعرفتکم»؛
- برائت از دشمنان یک توفیق و ارزش است: «رزقنی البرائته و اعدائکم»؛
- همراهی و همخطی با اهلبیت(ع) یک خواسته مهم است: «أن یجعلنی معکم»؛
- با اهلبیت(ع) بودن، هم در دنیا و هم در آخرت و پیوند این دو باهم: «معکم فی الدنیا والآخرة»؛
- ثبات قدم و استمرار حضور در خط اهلبیت(ع)، نه مقطعی: «اَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ»؛
- برخورداری از شفاعت ائمه(ع) و مقام محمود آنان: «أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُود»؛
درخواست توفیق خونخواهی در رکاب امام زمان(عج): «ان یرزقنی طلب ثاری...»؛
- درخواست اجر خدایی بهخاطر سوگواری در این مصیبت عظمی: «ان یعطنی بمصابی...»؛
- تأکید مجدد بر عظمت فاجعه عاشورا و بزرگی این حادثه در اسلام و آسمانها و زمین: «وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ، عَلى جَميعِ اهْلِ السَّمواتِ»؛
- درخواست برخورداری از صلوات و رحمت و مغفرت الهی.
13. سبک زندگی اهلبیتی
در فراز دیگر«اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ...)، درخواست حیات طیبه و نوع عالی زندگی و مرگ همچون حیات و موت دودمان پیامبر(ص) خواسته شده است که اشاره به نوع و سبک زندگی اسلامی هم میباشد. خاندان پیامبر(ص)، برای ما الگو هستند. هم برای نوع زندگی و هم نوع مرگ. زندگی و مرگ برای خدا و در راه خدا و طبق دین خدا؛ زندگی ما، هم بعد فکری و اعتقادی دارد، هم بعد اخلاقی و رفتاری و هم بعد احکام و قوانین و حلال و حرام. حیات مسلمان باید از بدو تولد تا واپسین دم حیات، بر مدار دین و بر محور هدایت و ولایت معصومین(ع) باشد.
محورهای مورد بحث در این فراز:
- فرق بین حیات و موت، و محیا و ممات (اشاره به سبک و شیوه)
- محمد و آل محمد(ص)، اسوه و الگوی ما در حیات و ممات؛
- زندگی عقیدهمحور، تکلیفمحور، دینمحور و عزتمحور، سبک زندگی محمد و آل محمد(ع) است؛
- هویت مکتبی استقلاب فرهنگی، الگوگیری از اسوههای مکتبی و دینی؛
- مراعات آداب و سنن اسلامی در همه عرصهها: ولایت، نوزاد و تربیت، شغل و درآمد، معاشرت، خوردن و آشامیدن و پوشیدن، روابط با دیگران، با دوست و دشمن؛
- ضرورت شناخت سیره معصومین(ع) جهت الگوگیری از آنان و تنظیم شکل زندگی بر اساس محیای محمد و آل محمد(ع)؛
- جهاد و شهادت، یکی از شاخصههای زندگی و مرگ بر اساس الگوهای اهلبیت(ع)؛
- مراجعه به زیارت جامعه در تبیین شیوه و خصال آل محمد: «فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ، عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ، سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ...).
14. باز هم دشمنشناسی و برائت
در فرازهای پایانی زیارت عاشورا، مجدداً به ترسیم خط دشمنی آلامیه و یزیدها و ابوسفیانهای تاریخ میپردازد و عمق کینه آنان را نسبت به اهلبیت(ع) نشان میدهد. این نکات قابل توجه و تأمل است:
- جشن و شادی امویان بر حادثه عاشورا و مبارک دانستن روز شهادت امام حسین(ع): «ان هذا الیوم، یوم تبرکّت به...»؛
- شناخت چهره شجره خبیثه و ملعونه امویان و مروانیان: «آکِلَةِ الَآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلی لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَفی کُلِّ مَوْطِنٍ...»؛
- شجره ملعونه در قرآن، بنیامیهاند (اسراء آیه 60)؛
- احکام شرعی روز عاشورا، پرهیز از شادی، کراهت روزه گرفتن، لزوم سوگواری و اظهار حزن و تعظیم شعائر؛
- لعنت دوباره ظالمان و درخواست عذاب الهی برای آنان: «فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ...»؛
- طرح دوباره تقرب به خدا بهوسیله برائت از دشمنان و موالات با اهلبیت(ع): «اللهم انی اتقرّب...»؛
- طرح دوباره اولین ظالمان به خاندان پیامبر(ص) و حامیان آن ظالمان و پیروان و دنبالهروان: «وشایعت وبایعت...».
15. سلام بر شهیدان
نکوداشت و یاد شهیدان و نام بردن از آنان و روح فداکاری آنان، احیای فرهنگ جهاد و شهادت است. در فقرات پایانی از فداکاران و جانباختگان در رکاب امام(ع) یاد میشود و بر چهرههای شاخص شهدای اهلبیت(ع) (امام حسین، علیاکبر، اولاد امام و اصحاب امام(ع)) سلام و درود فرستاده میشود و پس از آن، بار دیگر لعن و برائت بر سران ظلم و بنیانگذاران ستم بر اهلبیت(ع) و لعن بر یزید و ابنزیاد و شمر و عمرسعد و آل ابیسفیان و آلزیاد و آلمروان که همه سروته یک کرباساند و «الکفر ملّة واحدة».
محورهای قابل بحث:
- ویژگیهای اصحاب باوفای امام حسین(ع) و الگوگیری از آنان؛
- معرفی خاندانهای ضدّ اهلبیت و پیشینه کفر و نفاق آنان و نقش این بصیرت در عمل یک مسلمان؛
- تأکید بر صد سلام و صد لعن و نقش تکرار در اظهار ولایت و برائت در تعمیق باورها و ثبات عقیده؛
- درخواست اینکه این زیارت آخرین زیارت نباشد، توفیق استمرار در این راه و خط و الگو بودن این برنامه برای همه ایام و طول عمر.
16. شفاعت حسینی
در آخرین فراز که در حال سجده بیان میشود، این نکات مطرح است:
- حمد خدا و سپاس بر تحمل این مصیبت و دریافت اجر: «لک الحمد حمد الشاکرین...»؛
- درخواست شفاعت امام حسین(ع) در روز قیامت: «اللهم ارزقنی شفاعةالحسین». در همین جا میتوان از شفاعت و نقش آن در تربیت پیروان و شرایط برخورداری از شفاعت و اینکه امید به شفاعت نباید جرأت برگناه را افزایش دهد و اینکه مشمول شفاعت شدن، «لیاقت» میخواهد، بحث کرد؛
- ثبات قدم در راه دوستی و موالات امام حسین(ع) و اصحاب فداکارش و دچار ریزش نشدن؛
- خطر و آسیب تغییر موضع و عدم ثبات و جدا شدن از صف حسینیان و ریزش از خطّ عاشورایی.
منابع دیگر برای مطالعه
با توجه به مباحث این زیارتنامه و پیامهای آن، میتوان برای مطالعه بیشتر به کتابهایی که درباره یاران امام حسین(ع)، شرح زیارت عاشورا، زیارت و آداب و آثار آن، حوادث و وقایع عاشورا، دشمنان اهلبیت(ع) و ... است، مراجعه کرد. بهعنوان نمونه چند کتاب یادآوری میشود:
- چهرهها در حماسه کربلا، محمدباقر امینی، بوستان کتاب، قم؛
- درسهایی از زیارت عاشورا، جواد محدثی، بوستان کتاب، قم؛
- شهادتنامه امام حسین(ع)، محمدی ریشهری، دارالحدیث، قم؛
- فرهنگ زیارت، جواد محدّثی، نشر مشعر، تهران؛
- اصحاب امام حسین(ع)، اصغر ناظمزاده، بوستان کتاب، قم؛
- یاران شهیدان حسینبن علی(ع)، مرتضی آقاتهرانی، نشر ولاء منتظر، قم؛
- ناگفته هایی از حقایق عاشورا، سیدعلی حسینی میلانی، مرکز حقایق اسلامی، قم؛
- پیامهای عاشورا، جواد محدّثی، زمزم هدایت، قم؛
- فلسفه زیارت و آیین آن، مرتضی جوادی آملی، اسماء، قم؛
- شوق دیدار، محمدمهدی رکنی، آستان قدس رضوی، مشهد؛
- ثارالله، خون حسین(ع) در رگهای اسلام، حسین عندلیب همدانی، انتشارات خیمه، قم؛
- برکدامین مصیبت باید گریست؟، سید محمدتقی قادری، انتشارات نصایح، قم؛
- الوتر الموتور، یحیی صالحنیا، مرکز رسیدگی به امور مساجد، تهران؛
- نینوا و انتظار تأمّلی نو، جمعی از نویسندگان، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی(عج)، قم؛
- عاشورا و انتظار، مسعود پورسیدآقایی، انتشارات حضور، قم؛
- عاشورا، مکتب انتظار، علی هراتیان، نشر سبط النبی، قم.
..............................................
پی نوشتها
1. از جمله: دانشنامه امام حسین(ع)، محمدی ریشهری، ج 12، ص 77 تا 218؛
2. الکافي، جلد۴، صفحه۵۶۷ ؛
3. بحارالأنوار، ج 98، ص 105؛
4. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 599؛
5. بحارالأنوار، ج 98، ص 317؛
6. در مورد شناخت چهرههای مخالف، از جمله ر.ک: چهرهها در حماسه کربلا، محمدباقر پورامینی، بوستان کتاب، فصل پنجم؛
7. توبه 9، آیه 23؛
8. توصیه امام باقر(ع) به شیعه به تسلیتگویی در روز عاشورا با این عبارات.