
نقطه آغاز واقعه عاشورا
اشارات قرآنی و شواهد تاریخی نگاهی متفاوت و تحلیلی عمقی از سرآغاز قصه جهاد سیدالشهدا(ع) ارائه میدهد. در قرآن کریم از حزب بنیامیه به «شجره ملعونه» تعبیر شده است. مبارزه با حزب سیاسی و جریان انحرافی بنی امیه تا انحلال و متفرّق شدن آنان و ریشه کن ساختن این شجره خبیثه ملعونه برای جلوگیری از وقوع فتنه بزرگ(فساد فکری فرهنگی، سیاسی و مالی) خطّ مشی، سیاست راهبردی و دستورالعمل جدّی پیامبر(ص) به اهل بیت(ع) و صحابه بوده است.
حجت الاسلام محمّد علی مروّجی طبسی، عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(سلامالله علیها) در مطلبی به مناسبت فرارسیدن ماه محرم الحرام نوشت:
اگر حماسه و قیام خونین سیدالشهدا(ع) را جلوهگاه جهاد با جریان سیاسی بنیامیه بدانیم، این سؤال مطرح میشود که نقطه آغاز این ماجرا چیست؟
آیا قصه از مرگ معاویه شروع میشود آنجا که زمان پیمان آتشبس یا همان صلح تحمیلشده بر امام حسن(علیهالسلام) به پایان رسید و یزید بر خلاف مفاد آن پیمان، تصمیم گرفت تا از امامحسین(ع) به زور بیعت بگیرد اما آن حضرت(ع) به شدّت امتناع ورزید؟
یا آنکه نقطه آغاز این ماجرا سیل دعوتنامه کوفیان از امامحسین(ع) و اعلام آمادگی آنان برای نفی حکومت طاغوت و سلطنتی بنیامیه، و برقراری حکومت اسلامی با محوریت اباعبدالله الحسین(ع) بود؟
یا آنکه نهضت حسینی نقطه آغاز دیگری دارد؟
اشارات قرآنی و شواهد تاریخی نگاهی متفاوت و تحلیلی عمقی از سرآغاز قصه جهاد سیدالشهدا(ع) ارائه میدهد.
در قرآن کریم از حزب بنیامیه به «شجره ملعونه» تعبیر شده است.(اسراء: ۶۰)[۱] مبارزه با حزب سیاسی و جریان انحرافی بنی امیه تا انحلال و متفرّق شدن آنان و ریشه کن ساختن این شجره خبیثه ملعونه برای جلوگیری از وقوع فتنه بزرگ(فساد فکری فرهنگی، سیاسی و مالی)[۲] خطّ مشی، سیاست راهبردی و دستورالعمل جدّی پیامبر(ص) به اهل بیت(ع) و صحابه بوده است.
امام علی(ع) فرمود:«رسول خدا(ص) به من دستور داد و تعهّد گرفت تا با ناکثین(اهل جمل)، قاسطین(اهل شام) و مارقین(خوارج) نبرد کنم»[۳]
عبدالله بن مسعود صحابی معروف، از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود: «هرگاه معاویه را دیدید بر منبرم سخن میگوید، گردنش را بزنید»[۴]
ابوسعید خدری از صحابه پیامبر(ص) میگوید: «متأسّفانه به این دستور عمل نکردیم و به رستگاری هم نرسیدیم»[۵]
یا در روایتی دیگر از رسولخدا(ص): «هرگاه معاویه را بر منبرم دیدید، بکُشید.»[۶] ابوایّوب انصاری صحابی دیگر میگوید: «رسول خدا(ص) از ما تعهّد گرفت که همراه با علی(ع) در برابر قاسطین(معاویه و اصحابش) بجنگیم.»[۷] یا عماربن یاسر در نبرد صفین میگوید: «رسول خدا(ص) به من دستور داد تا با قاسطین پیکار کنم»[۸]
قضیه اصرار امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر پیکار با بنی امیه، در پرتو دستورالعمل پیامبر(ص) قابل فهم و تحلیل است.
این حزب خطرناک، بزرگترین چالش تهدید کننده فراروی اسلام و مسلمانان بود که پیامبر(ص) زنگ خطر آن را به صدا در آورده بود.
ابوذر(ع) و ابوهریره از پیامبر(ص) نقل کرده اند که فرمود: «هنگامی که بنی امیه به چهل نفر رسیدند، بندگان خدا را برده خود می سازند، بیت المال را به غیرمستحقّ می بخشند و کتاب خدا را تحریف میکنند.[۹] از اینرو سازش یا بیعت با بنی امیه از جمله در نهضت امام حسین(ع)، افزون بر آنکه تأیید مشروعیت سیاسی و صحّه گذاشتن بر اقدامات فسادآلود و ضدّ دینی این جریان انحرافی و خطرناک بود، نوعی مخالفت با دستور صریح و آیندهنگرانه رسولخدا(ص) برای ریشهکن ساختن «شجره ملعونه» که در واقع ریشه همه مفاسد و منکرات بودـ نیز به شمار میرفت.
پی نوشت ها:
[۱] البحر المحیط،ج۷،ص۷۴ و ۷۶؛ همچنین نک به: روح المعانی، آلوسی، ج۸، ص۱۰۲ و نیز: تفسیر القرآن العظیم، ابن ابیحاتم، ج۷، ص۲۳۳۶؛ التفسیرالکبیر، فخر رازی، ج۲۰، ص۳۶۰ـ ۳۶۱؛ الکشف و البیان، ثعلبی، ج۶، ص۱۱۱؛ الدرالمنثور، سیوطی، ج۴، ص۱۹۱
[۲] رک به یادداشت: بازخوانی مفاسد فرهنگی، سیاسی و مالی بنیامیه در روایات اهل بیت(ع)، محمد علی مروّجی طبسی، خبرگزاری بینالمللی قرآن ایکنا
[۳] امرنی رسول الله(ص) بقتال الناکثین..تاریخ بغداد،ج۸،ص۳۳۶؛البدایة،ابنکثیر،ج۷،ص۳۰۴ـ۳۰۵
[۴] إذا رأیتم معاویة بن أبی سفیان یخطب...» انسابالاشراف،ج۵،ص۱۳۰
[۵] وقعة صفین، نصربن مزاحم، ص۲۱۶
[۶] شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج۱۵، ص۱۷۶
[۷] ..عهد إلینا أن نقاتل معه القاسطین..تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۶،ص۵۴
[۸] وقعة صفین،ص۳۳۸
[۹] إذا بلغت بنو أمیة أربعین..البدایة،ج۶،ص۲۴۲؛امتاعالاسماع، مقریزی، ج۱۲،ص۲۷۵