پیرامون اغتشاشات، وقایع اخیر و وضعیت فرهنگی- اجتماعی کشور منتشر گردید
تحلیل نگاشت آیتالله اعرافی مدیر حوزههای علمیه کشور
بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِیم
]وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا[ (احزاب/22)
تجلی انقلاب اسلامی تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی، دیدگاه عموم متفکرین، نویسندگان و فیلسوفان غربی، اذعان به پایان عصر دین و دینداری و یا پایان دین سیاسی و اجتماعی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی این موازنه به هم خورد و ایدههای جدید و تئوریهای علمی نو، مبتنی بر نقش دین و معنویت در تدبیر امور جامعه رخنمایی کرد.
اما در یک نگاه تمدنی و فراتاریخی، حرکت انبیای الهی و وارثان و پیروان راستین آنها، برخاسته از شناخت خدا و پیام او و از طریق تبیین و تبلیغ معارف الهی و در نهایت اقامه دین در جامعه، تا تجلی تام کلمه حق به پیش خواهد رفت؛ حقیقتی که پس از ظهور اسلام عزیز و نبوت حضرت رسول اکرم(ص)، بهعنوان خاتم ادیان الهی نمود و گسترش ویژهای یافت و پیشرفت پیام رسول خدا(ص)، مستند به علل و عواملی بود که نخست علم، حکمت و عقلانیت، دوم اخلاق، ادب و نظام اخلاقی و سوم نظام سیاسی الهی مردمسالار، جهاد و مقاومت اسلامی در برابر ستم و استکبار، مهمترین مؤلفههای آن بودند که باعث درخشش اسلام شدند و بر همین اساس، با برنامهریزی و فکر نو، یک تمدن جدید با سرعت در عالم انتشار یافت؛ بهگونهای که اکنون یکی از مهمترین گفتمانهای زنده و تأثیرگذار عالم است.
انقلاب اسلامی، نماد معاصر همان حقیقت واحد فراتاریخی است که بهاذن خدا در زمانهای مختلف و به دست ابرمردان تاریخساز، تجلی مینماید. انقلاب اسلامی تنها یک انقلاب اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نبود؛ بلکه انقلابی بود که در اعماق فکر و معرفت بشر تغییرات بنیادین ایجاد کرد و نرمافزار تفکر بشر را متغیر ساخت. دستاوردهای ملی و بینالمللی انقلاب اسلامی در تمامی عرصههای مادی و معنوی چنان پرافتخار است که هر انسان منصفی میتواند، با اندک توجهی در آموزههای اسلام، فهرستی عظیم از خدمات علمی، آموزشی، بهداشتی، درمانی، حقوقی، شهرسازی، نظامی، اقتدار منطقهای، کرامت انسانی و... را به دست دهد و رشد در بیش از یکصد شاخص اساسی، نشانهای از عظمت انقلاب اسلامی، نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت رشید و بزرگ ایران است.
حوزه و روحانیت در بستر تاریخ
حوزه علمیه، شجره مبارکی است که غرس آن در عصر حضور معصومان(ع) اتفاق افتاده است. نامهای بزرگی مثل شیخ صدوق، شیخ طوسی، ابوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ بهایی، غیاثالدین کاشانی، علامه حلی، مولامهدی و ملااحمد نراقی، شیخ انصاری، آیتالله بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی(قد) ، برخی از ستارگان پرفروغ فرهنگ و تمدن اسلامی و پرورشیافتگان حوزههای علمیه هستند و بسیاری از شاخههای دانشی بشر معاصر؛ چون فقه، اخلاق، حدیث، تفسیر، قرائت و... اساساً متولد حوزههای دینیاند و بسیاری دیگر نیز گرچه پیشتر وجود داشتهاند؛ اما با تلاش عالمان دینی بود که به اهداف و کمال خود رسیدند و امروزه تصور هریک از علوم، چون هندسه، نجوم، شعر و ادب، ریاضیات، فلسفه، تاریخ، طب و بهداشت و...، با نام یکی از علمای حوزههای علمیه تنیده شده است؛ از اینروست که میتوان تا حد زیادی هویت انسان ایرانی را برساخته از تاریخ حیات علمی، مبارزات اجتماعی و سیاسی، ارتباطات مردمی و مجاهدتهای عالمان دین و تربیت دینی حوزههای علمیه دانست.
منحنی حوزه علمیه قم نیز، در دوره بیش از هزارسال از پیداییاش، فراز و فرودهای فراوانی داشته است و گاهی آن قدر با شکوه بوده که بیش از هزار عالم دینی، محدث، راوی، فقیه و... را در خود جای میداده و گاهی بهخاطر شرایط زمانی، سیاسی و اجتماعی، فرود پیدا میکرد؛ اما هیچگاه خاموش نبوده و قریب به صد سال قبل، توسط حضرت آیتاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حائری(قد) بازتأسیس شد و ادوار مهمی را پشت سر نهاد.
x دوره نخست که از فروردین 1301 و با محوریت مرحوم مؤسس که خود سه حوزه فکری سامرا، نجف و کربلا را بهخوبی درک کرده بود، آغاز میشود. شاخصه مهم این دوره که مصادف است با پایان عصر قاجار و آغاز دوره تاریک پهلوی اول، ظهور ابتکارات و ابداعات فقهی و اصولی است و در این دوره است که حرکتهای اصلاحی حوزه علمیه در ساحت اجتماعی بهصورت جنبشهای مجاهدانه مردمی رخنمایی میکند.
x در دوره دوم یا عصر آیتاللهالعظمی بروجردی(قد) که همزمان با عصر تاریک ستمشاهی است که امیدها را در قلب دانشمندان و آزادیخواهان کشته و آینده ایران بزرگ را تباه کرده بود، حوزه علمیه قم به پناهگاهی برای مردم ستمدیده، دانشمندان و فرهیختگان فکری و فرهنگی تبدیل گردید و با تلاش این مرجع بزرگ و بذل جهد عالمان دین، کتابخانهها ساخته و ارتباطات بینالمللی تقویت و بزرگان روشنضمیری به نقاط مختلف دنیا اعزام میشوند و در سایه تلاش این مرجع، خط و زبان پارسی از تعرض مصون میماند و ایشان مانع از تکرار حادثه تلخ اضمحلال و نابودی خط و زبان ترکیه، در ایران میشوند.
x در دوره سوم، حوزه علمیه با زعامت حضرت امام خمینی(ره) و دیگر مراجع بزرگ و در سایه نوآوریهای دامنهداری که در فقه و اصول، حکمت و تاریخ و فلسفههای مضاف رخ داده بود و اندیشه سیاسی متناسبی با آن عصر و زمانه را پدید آورده بود، ساختاری تشکیلاتی به خود گرفت و با شکلگیری هستههای مردمی، هیأتهای مذهبی، انجمنها و تشکلهای اسلامی، نقشآفرینی عالمان دین و ملت ایران وارد عرصههای حاکمیتی و مقابله نظاممند با استبداد و خفقان داخلی و استعمار و خط الحاد خارجی گردید.
در ادامه این مسیر، با ظهور تربیتیافتگان مکتب قم، فرزانگانی چون شهید بهشتی، شهید مطهری و چهار هزار شهید روحانی، ادامهدهنده طریق هدایت و شهادت در راه خدا شدند. این دوره را باید عصر نوزایی ایران معاصر دانست. دورهای که با جانفشانی علما و جهد لایتوقف حوزههای علمیه در کنار مردم جانبرکف و عاشقان حریم امامت و ولایت، هجوم همهجانبه نظامی کشورهای مختلف با میدانداری رژیم بعثی صدام، شکستی مفتضحانه خورد، جنگ-های پارتیزانی و ناامنیهای منطقهای پشت سر گذاشته شد، کودتاهای بسیاری نافرجام ماند، فتنهها و آشوبهای مختلفی با تدبیر امامین انقلاب و همراهی امت، به سند افتخار ایران اسلامی تبدیل شد. در همه این وقایع، حوزههای علمیه، مراجع عظام، اساتید و طلاب علوم دینی پیشگام و پیشرو هستند.
حوزه قم، نهادها و مؤسسات حوزوی و نیز حوزههای علمیه ایران و نجف، در دهههای اخیر، بهرغم همه دشواریها و تنگناها، قلههای بلندی را فتح و افتخارات بزرگی آفریده و پیشرفتهای علمی، معرفتی و اجتماعی ارزشمندی را رقم زدند و حوزه قم چونان کانون جوشانی در تولید و توسعه علوم و معارف اسلام و خلق نظریههای مهم اجتماعی و سیاسی و بارورسازی اندیشههای انقلاب و نظام اسلامی و نیز در عرصه فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی و خدمت خالصانه به مردم عزیز و شریف ایران و امت اسلامی، گامهای بزرگی برداشته است. اینهمه، با پشتیبانی ملت بزرگ ایران، هدایت رهبر معظم انقلاب اسلامیدامظله و مراجع عظام دامت برکاتهم و مساهمت سایر نهادها، مراکز علمی و دانشگاهها رقم خورده است.
حوزه علمیه در دهه حاضر که آغاز گام دوم انقلاب اسلامی است و چالشهای بینالمللی در برابر ایران مقتدر و انقلاب قدرتمند، چهره عوض کردهاند، در کنار مردم و نخبگان ایستاده و گامهای بلندی را برای بازطراحی درختواره دانشی علوم، نظامات آموزشی، گسترش هدفمند رشتههای علمی، کارویژههای تخصصی حوزه و روحانیت، خدمات اجتماعی حوزهای، کنشگری رسانهای و حضور مؤثر بینالمللی برداشته است؛ بهگونهای که صدها حوزه علمیه، مملو از جوانان خواهر و برادر با نشاط علمی و امید به آینده و حس مسئولیتپذیری در خدمت به دین و مردم در حال فعالیت هستند و دهها مرکز آموزشعالی و تخصصی، دهها پژوهشکده و پژوهشگاه که در حال پاسخگویی به چالشها و سؤالات مردم سراسر ایران و جهان و تولید نظریه اسلامی برای حل مسائل نظام هستند و نیز پذیرش و میزبانی از هزاران دانشپژوه علوم دینی از بیش از یکصد کشور جهان، برش مختصری از خدمات و فعالیتهای نویدبخش حوزههای علمیه مردمی است و نهادهای مهمی مانند جامعةالمصطفی، حوزههای خواهران، دفتر تبلیغات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز خدمات حوزههای علمیه، جامعةالزهراء(س) و دیگر نهادهای علمی، فرهنگی و اجتماعی، برگهای درخشانی از عرصههای حضور و فعالیت حوزههای علمیه برای خدمت به مردم ایران، امت اسلام و بشریت معاصر بهشمار میآیند.
خدمات اجتماعی مراجع معظم و حوزههای علمیه در راستای کارآفرینی، تأسیس صندوقهای قرضالحسنه، ساخت بیمارستانها، پلها، خانههای بهداشت، مدارس و دانشگاهها، تأمین ملزومات تحصیلی، تکفل ایتام و... بخش کوچکی از حمایتهای متقابل و همراهیهای روحانیت و مردم بوده است؛ اما در این میان حضور مستقیم روحانیت در دفاع از میهن در جنگ تحمیلی، دفاع از حرم، مقابله با آسیبهای ناشی از سیل و زلزله و در یکی از بارزترین نمونهها، نبرد با بیماری منحوس کرونا، نشانهای از عمق باور به مردم و خیرخواهی مؤمنانه عالمانی دارد که عبای خود را فرش پای مردم و عمامهشان را نماد عقلانیت، خدمت و مبارزه برای خدا میدانند.
بدون شک این روحانیت شیعه بود که توانست، با همراهی ملت رشید ایران، بزرگترین حرکت ضد استعماری قرن را به منصه ظهور برساند و در یک نگاه فراگیرتر میتوان گفت که بسیاری از حرکتهای آزادیخواهانه و اصلاحات اجتماعی قرون اخیر، با میدانداری و نقشآفرینی علمای دین محقق شده و خشونت زایدالوصف، ترور، تهدید، تبعید و زندان از سوی دولتهای استبدادی نتوانسته، مانع از حرکت و پیشرانی عالمان شیعه برای نجات امتها از دست دژخیمان باشد. حوزه علمیه که او را بهحق مادر انقلاب اسلامی میخوانند، بهعنوان ناصحی امین، حمایت، هدایت و مجاهده برای انقلاب اسلامی و ارزشهای والای انسانی آن را وظیفه ذاتی خود میداند و البته حوزههای علمیه، در ادامه مسیر انقلاب اسلامی، ضمن استخراج و استنباط راهبردهای دینی، نظام معرفتی و اندیشهای تمدن اسلامی را مطرح نموده و با ایجاد نظامات علمی و تربیتی تراز جامعه اسلامی، در جهت تحقق تمدن الهی، اقامه دین در همه ارکان جامعه را پی خواهد گرفت.
جنگ ترکیبی
همچنانکه انقلاب اسلامی و ندای اخلاق، معنویت و کرامت برخاسته از مکتب اهلبیت(ع)، فروزانتر از گذشته به پیش میرود و هر روز افقهای جدیدتری را فتح میکند و بهرغم خواست جبهه استکبار، به قدرت و بازیگر مهم منطقه و از مؤثرین جدی مناسبات بینالمللی تبدیل شده، بهحدّی که مانع تحقق رؤیاهای پریشان نظام سلطه بر علیه جهان اسلام گردیده است.
طاغوت و نظام سلطه، جنگهای مختلفی را در جبهههای متنوعی همچون تجزیهطلبی، ترور شخصیتها، خشونتهای خیابانی، حمله مستقیم نظامی، جنگ اقتصادی، تهاجم فرهنگی- رسانهای و... بر این مردم و میهن تحمیل کرده که بهفضل خدای متعال در همه آنها نیز، طعم شکست را چشیده است.
در دو دهه اخیر الگوهای مواجهه دشمن با حکومتها و ملتهای مستقل دچار تغییراتی گردیده که عموماً بر فروپاشی از درون مبتنی بوده است. در این شیوه که به جنگ هوشمند، ترکیبی و چندضلعی شناخته میشود، همه ابزارهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بهعنوان شتابدهندههایی برای پیروزی در جنگ بهکار گرفته می-شوند؛ اما رویکرد اصلی ایجاد اختلال در قوای شناختی بدنه مردم و شکلدهی خطاهای راهبردی در سیاست-گذاران از طریق تصمیمسازیهای غلط برای ایشان، بهواسطه بهرهبرداری حداکثری از ابزارهای نوپیدا مانند فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، رسانههای غیررسمی، بازیهای موبایلی و... است. هدف اصلی جنگ ترکیبی، براندازی و فروپاشی از درون است که با استفاده از ابزارهای پیشگفته و بهواسطه فرو ریختن ارزشهای اصیل اجتماعی، تغییر گفتمانهای فرهنگی، ایجاد خلأ تمدنی و ارتباطی بین نسلها، ایجاد، گسترش و تعمیق شکاف بین مردم و حاکمیت، تغییر گروههای مرجع و قطع رابطه و تعلق خاطر نسلهای نو با نسل قبل، آداب و رسوم و سنن ملی و مذهبی صورت میپذیرد. پیشران اصلی جنگ ترکیبی و همهجانبهای که بر علیه ایران در حال انجام است، جنگ شناختی و ادراکی است.
x مهمترین مؤلفههای اصلی جنگ ترکیبی کنونی عبارتند از:
1. تلاش برای فروپاشی مبانی فکری، اعتقادی، اخلاقی و الهی، اسلامی و ایمانی ملت ایران و بهویژه نسل جوان؛
2. استمرار تهاجم اقتصادی از طریق تشدید تحریمها، تلاش برای کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و گرانی و تحمیل برجام و عهدشکنی در آن و ایجاد موانع متعدد بینالمللی در انتفاع اقتصادی مردم ایران؛
3. ایجاد، تعمیق و گسترش گسلهای اجتماعی، فرهنگی، قومیتی، مذهبی، زبانی، سیاسی و... بهمنظور فروپاشی انسجام ملی، وحدت توحیدی و یکپارچگی و ایجاد تشتت و واگرایی بین مردم با صلابت ایران بزرگ؛
4. احیای مجدد و تطهیر گروههای تروریستی منفور و راندهشده مانند منافقین، کومله، سلطنتطلبان و... ؛
5. حمایت حداکثری از صدامهای عربی- عبری و برخی پادشاهیهای مرتجع منطقهای و دولتهای وابسته و غیرمردمی برای پشتیبانی از حرکتهای افراطی و خشونتطلبانه بر علیه انقلاب اسلامی و در داخل کشور؛
6. ناامنسازی منطقهای و تولید بحرانهای مرزی با ایجاد فشار، تهدید و تحریک برخی از کشورهای همسایه؛
7. ساخت قدرتهای شیطانی و گروهای تروریستی جدید در منطقه چون داعش، جندالشیطان، جیشالظلم، حرکةالنضال و... ؛
8. فعالسازی برخی از مجامع بینالمللی برای ایجاد کارزار و تقویت فشار حداکثری بر علیه ملت مظلوم و مقتدر ایران اسلامی،؛ درحالیکه این مجامع اساساً برای آن تأسیس شدهاند که تا حامی حق و حقیقت و ضامن استیفای حقوق دولتها و ملتها در برابر دول زیادهخواه باشند؛ اما امروزه خود به ابزاری برای اعمال زور و تهدید و گسترش ظلم، سلطه و یکجانبهگرایی تبدیل شدهاند؛
9. تحریف تاریخ و تلاش برای بازنمایی دروغین و تطهیر حکومت خونریز، دیکتاتوری، مردمستیز و مزدور پهلوی؛
10. تلاش برای بزرگنمایی کاستیها و ایجاد اتهامات ناروا و جعل اخبار کذب و پنهانسازی، انکار و یا تقلیل دستاوردهای عظیم و مبهوتکننده ملت بزرگ ایران در عصر انقلاب اسلامی، جهت القای ناکارآمدی و ایجاد یأس؛
11. ایجاد آشوبها، اغتشاشات، ناامنیها و... بهمنظور راهاندازی جنگهای شهری و خیابانی شبیه به اقدامی که در سوریه و برخی از کشورهای منطقه رخ داده است، با ایجاد پروندههای ساختگی و سوءاستفاده از برخی رخدادهای اجتماعی و یا مصادره اعتراضهای آرام، مسالمتآمیز و منطقی مردمی؛
12. قبحزدایی و تشویق به تجزیهطلبی بین اقوام و استانهای مرزی و قداستزدایی از اخوت و برادری و تقلیل حس ایراندوستی، نوعدوستی و وطندوستی؛
13. تلاش ناکام بهمنظور تغییر ذائقه و امیال و آرزوهای جوان ایرانی و کوشش بهمنظور فاصله انداختن بین او و ابرقهرمانان مذهبی و ملی و جایگزین کردن آنها با قهرمانان ساختگی و مظاهر تمدن غربی؛
14. عادیسازی بیعفتی، دوری از حیاء و ادب تاریخی ایرانی، اسلامی بهمنظور در هم شکستن مرزهای اخلاقی، تغییر شکل خانوادهها، ایجاد نسلی بدون تعلق و عرق ملی، مذهبی، خانوادگی و عاطفی و فاقد قدرت تحلیل و اراده مقاومت که بستری مهیا برای هرگونه سوءاستفاده و به بردگی کشیده شدن خواهد بود؛
15. ایجاد شکاف تصنعی بین مردمیترین حکومت منطقه و ملتی که با دههها نبرد و ایثار، آن را بنا نهادهاند، بهواسطه پشتیبانی مالی و لجستیکی ائتلافی از دژخیم عبری و ارتجاع عربی که اتفاقاً ذائقه مردم مظلوم آن کشور استبدادی، تجربه هیچگونه مشارکت مدنی و نقشآفرینی در تعیین سرنوشت خویش را نداشتهاند؛
16. هجوم بسیار پرحجم رسانهای با فعالیت صدها شبکه تلویزیونی و ماهوارهای، سکوها و ابزارهای فضای مجازی، رباتها و تروریستهای سایبری، بازیهای رایانهای و موبایلی هدفدار، مجموعه فیلمها، شخصیت سازیهای داستانی، انیمیشنها و... بهمنظور تغییر محتوای فرهنگی و ایجاد اختلال در نظام ارزشی و شبکه ادراکی کودک، نوجوان و جوان ایرانی.
بدون تردید باورسازی غلط و ایجاد اشتباه محاسباتی، سستیآفرینی در اراده مردم و مسئولان و نهایتاً بدبینی و ناامیدی از انقلاب اسلامی و خوشبینی و امید بستن به نظام سلطه، غایتالغایات این جنگ همهجانبه است. آنچه که همه ما، مردم و مسئولان و بهویژه روحانیت معزز باید بدان توجه داشته باشد، این است که این جنگ احزاب گسترده، نهتنها حاکی از توان و قدرت دشمن نیست؛ بلکه نشانه ضعف و انفعال اوست. نظام سلطه و استبدادی که در همین ایران قبل از انقلاب با اشاره یک سفیر، دولت جابهجا میکرد یا قراردادهای خفتبار به حاکمان تحمیل مینمود و یا بهدلیل سرسپردگی و خیانت درونیشده حکومت پهلوی، با عناوین مشمئزکننده مثل «عروسی بود که شوهرش دادیم»، بخشی از وطن و پارهتن میهن را جدا و این پیکر عظیم را قطع عضو میکرد، اکنون در برابر انقلاب پرصلابت ایران اسلامی مجبور شده تا همه توان خود را ناباورانه به صحنه بیاورد و شرارت آفرینیهایی را مرتکب شود که باعث عریان شدن چهره زشت نظام سلطه گشته و صدای آگاهان جوامع غربی را نیز درآورده و در آینده نزدیک ملتهای آزادیخواه را بر علیه آنها خواهد شورانید. معنای آغاز جنگ ترکیبی، شکست در تمامی تهاجمات قبلی و ناکارآمدی طرحها و نقشههای شوم و پرهزینه دشمن است. دشمن میکوشد تا در اوج ذلت و زبونی، احساس قدرت را القاء کند و در بدنه جامعه و نظام ما که در اوج اقتدار و توانمندی است، حس ضعف و ناتوانی پدید آورد. تاریخ نشان داده، هر موقع که دشمن، با تمام توان در یک جنگ نابرابر بر علیه ما صفآرایی کرده، اراده ملت راسختر، مجاهده مسئولان بیشتر و از همه مهمتر، امداد الهی بیحد و حصر سرازیر گشته و بدون شک و بر اساس سنت الهی که به جامعه ایمانی وعده فرموده است: ]الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْجَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ[، بهزودی شکست مفتضحانهتر و بزرگتری نیز، در فردای این جنگ ترکیبی، برای آنها رقم خواهد خورد. إنشاءالله.
وظیفه و رسالت ما
x مسئولان
1. تقویت هوشمندانه حس اقتدار، امنیت و بازدارندگی در برابر نظام سلطه و امید به پیشرفت و حل مقتدرانه مشکلات، با توجه به اینکه یکی از اهداف اصلی دشمن از اغتشاش و حملات کور به مردم بیپناه، در کنار کشتهسازی و خشونتپراکنی، تلاشی نافرجام برای قتل عام شجاعت، امید به آینده و روحیه مقاومت ملت عظیمالشأن ایران بوده و همچنان بر آن پافشاری دارد.
2. در بین همه دستگاهها، شوراها و نهادهای مصوب و مدون نظام، لازم است، سطوح و ردههای فرماندهی فرهنگی-رسانهای و برنامه جامع عملیات، متناسب با آرایش تهاجمی دشمن، شفاف، مرحلهمند و دارای قابلیت بازخوردگیری، ارزیابی و ارتقاء، تعیین و ابلاغ گردد که البته اقداماتی آغاز شده است؛ ولی قطعاً کافی نیست.
3. حکمرانی در فضای مجازی و اقتضائات آن، بهدرستی درک و جدی گرفته شود و زیرساختهای کنش-گری در سطح ملی سریعاً ایجاد یا حسب مورد، داشتههای فعلی ارتقاء و حمایت واقعی گردد و بهتناسب آن، ظرفیتهایی که در اختیار تهاجم دشمن بودهاند، پاسخگو یا بنحو مقتضی تدبیر گردند.
4. عمل به مُرِّ قانون و شفافیت در اطلاعرسانی از اقدامات و برخورد قاطع قوای سهگانه با نارساییها، فسادها و ترک فعلهای احتمالی که همواره از مطالبات مستمر رهبری معظم مدظلهالعالی، مراجع عظام دامت برکاتهم و مردم شریف بوده است و انتظار میرود، با قاطعیت و سرعت بیشتری صورت پذیرد.
5. عمل واقعی و میدانی به سند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، از اقداماتی است که ضرورت دارد، تحت هر شرایطی و با جدیت پیگیری و مستمراً گزارش گردد.
6. همه مسئولان ارشد کشور بهویژه قوه مجریه، به مطالبات برحق مردم، مقام معظم رهبری و نخبگان، خارج از هرگونه تشریفات، توجه مضاعف داشته و زمینه گفتوگو و مطالبه مردمی در نهادها و سازمانها و دوایر دولتی بهنحوی که به اقدام مطلوب یا پاسخ قانعکننده بینجامد، فراهم گردد.
7. افزون بر ضرورت رسیدگی به همه پروندههای فساد و نیز معالجه همه فرایندهای فسادآفرین توسط قوای سهگانه کشور، فوریت و ضرورت اطلاعرسانی دقیق، شفاف و اقناع افکار عمومی، مدنظر قرار گیرد.
8. پاسخگویی، توجیه و اقناع همهجانبه افکار عمومی، صیانت از سرمایههای اجتماعی اسلام، انقلاب اسلامی و ایران مستقل و سرافراز و تعمیق پایههای مردمسالاری دینی بهمثابه الگوی جدید و جذاب حکمرانی با محوریت عدالت در جهان معاصر، از مهمترین وظایف دستگاهها، نیروها و نهادهای نظام اسلامی است.
9. مراقبت هوشمندانه نسبت به گسلهای اجتماعی و تلاش برای التیام و آرامش در همه قلمروهای مستعد تنش و التهاب از اهمیت بالایی برخوردار است.
10. لازم است شناسایی و میدان دادن به جوانان متخصص، فرهیخته و انقلابی، در کنار حفظ و ارتقای روحیه جهادی و تلاش و خدمت شبانهروزی در صدر برنامهها، مورد توجه باشد.
x مردم
1. جمهوری اسلامی ایران ثمره مجاهده ملتی است که تا پای جان بر آرمان خویش با امام راحل ایستاد و کاخ فساد و تباهی را سرنگون و دست ناپاک اجنبی را از خاک و ناموس این ملت کوتاه کرد و این حقیقت عنصر قوامبخشی است که بدون آن، انقلاب و جمهوری اسلامی معنایی نخواهد داشت.
2. پدید آوردن و به ثبات رساندن انقلاب اسلامی در تعامل بین سه عنصر امامت، مکتب و امت میسر گردیده و بدون هر یک از آنها، شکل حاکمیت هرچه که باشد، نظام اسلامی نخواهد بود. این حرکت بزرگ که امروزه الگویی برای محرومان و ستمدیدگان عالم است، زمانی به نتیجه مطلوب - که زمینهسازی حاکمیت عدل الهی برجهان است - خواهد رسید که مردم همچنان حامی و نگاهبان این ودیعه الهی باشند.
3. ایمان و غیرت دینی، برکات بزرگی چون ایثار، مواسات مؤمنانه، شهادتطلبی، خستگیناپذیری، امدادالهی را به ارمغان آورده، موفقیتهای عظیمی را به ثمر رسانده و رمز پیروزی در جنگ تحمیلی، تجزیهطلبیها، کودتاها، کرونا و... بوده است. جنگ ترکیبی پیش رو نیز، با حضور مؤثر و غیرتمندانه مردم عزیز در میدان، در برابر شبههها، پرسشها، هنجارشکنیها و جسارتها به ساحت قرآن و اهلبیت(ع) و اینکه هر فردی بهتناسب توان، خویش را مؤمنی باورمند و مسئول در قبال خود و خدای خود بداند، بهزودی پایان خواهد پذیرفت و موانع اقتصادی و فرهنگی از پیش پای ملت برچیده خواهد شد.
4. توجه به این نکته بسیار مهم که ارتقای بردباری، تحمل یکدیگر و احترام متقابل در شرایط پیشآمده، به-منظور تقویت همبستگی ملی و یکپارچگی سرزمینی، باطلالسحر بسیاری از حیلهها و کیدهای دشمنان است.
5. امیدآفرینی و روحیه دادن به یکدیگر و بهاشتراک گذاردن موفقیتها و تجارب ارزشمند و شریک کردن دیگران در فرصتهایی برای زندگی اخلاقی و معنوی بهتر و معیشت شیرینتر، از اقداماتی است که بدون تردید، پیشرانی برای تحولات و پیشرفت ایران عزیز خواهد بود.
6. توجه به گفتوگوی کریمانه با اعضای خانواده، بستگان، همسایگان و همکاران بهویژه نسل نوجوان و جوان، همراه با بذل محبت و ارتقای سواد رسانه بهمنظور تشخیص روایات ساختگی و مجعول از وقایع حقیقی و پرهیز از بازنشر اخبار و محتواهای آسیبزا و غیرواقعی، مانع از فرو غلطیدن ما و عزیزانمان در دام رسانهای دشمنانی خواهد بود که آرزویشان ناکامی و ناشکفتگی و رنج این ملت سربلند است.
x حوزه و روحانیت
1. حوزههای علمیه در طول تاریخ ملجأ و پناه مردم و تکیهگاه مظلومان و ستمدیدگان بوده و چنین نیز خواهد بود. روحانیت در حیات پر از رنج، ایثار، خدمت، معنویت و مردمداری خویش، نشان داده که برای اقامه حق، سر از پا نمیشناسد و آبرو و جان خود را در این راه بذل کرده و خواهد کرد. حوزه علمیه البته بیدار است و چون همیشه با تشخیص درست، جانب حق را شناخته، در کنار آن خواهد ایستاد و همهمه و هیاهوی احزاب و سحر ساحران باعث مرعوب شدنش نخواهد شد و صدای همیشگی و رسای مردم و حقیقت خواهد بود.
2. مطالبهگری منصفانه همراه با درک مقتضیات و مقدورات کشور از وظایف قطعی حوزههای علمیه است. حوزه و روحانیت با تبیین درست و نظریهپردازی عالمانه، تکالیف و مسئولیتهای متقابل ملت و حاکمیت را بیان و برای تحقق آنها مطالبه مینماید. همچنانکه علمای بزرگ، ائمه جمعه و جماعات، خطبا و وعاظ، مردم را برای عمل به تکلیف الهی در حمایت و پشتیبانی از نظام اسلامی فرا میخوانند، وظیفه خود میداند که از متولیان امر و مدیران اجرایی، تقنینی و قضایی، مطالبهگری کند و در برابر قصورها و تقصیرهای احتمالی، بیعملیها و ترک فعلها پاسخ بطلبد. بر این اساس لازم است، مراکز حوزوی بر اساس کارویژههای تخصصی و با رعایت قواعد و اصول کلی، عَلَم مطالبهگری و پاسخگوسازی را به دوش کشند تا این شعار اصولی و تاریخی انقلاب اسلامی به دست نااهلان نیفتد.
3. انقلاب اسلامی حقیقتی پویا و بالنده است که ضرورت دارد تا در هر دورهای بهاقتضای مناسبات فکری و فرهنگی و ملی و بینالمللی، تفاسیر و خوانشهای متناسب با نیاز جامعه را به دست دهد. از اینرو لازم است، با همکاری مراکز پژوهشی حوزوی سلسله نشستهای تخصصی و عمومی برای بازتبیین معارف اسلام و دستاوردهای مکتب اهلبیت(ع) و انقلاب اسلامی طراحی و اجرا گردد و از سوی حوزه و روحانیت و با همکاری نهادهای متولی در سطح نظام بازنمایی هنرمندانه یابد.
4. سرمایه اجتماعی و مقبولیت مردمی حوزه و روحانیت، امانتی بسیار باارزش و پراهمیت است که در اثر جانفشانیها، ایثارها و مجاهدتهای بزرگان جهان اسلام از یاران همراه حضرات معصومین(ع) گرفته تا دوره نیابت خاص در عصر غیبت صغری و نیابت عام در غیبت کبری، به دست آمده است و بر این اساس صیانت و ارتقای آن، بر حوزه و روحانیت واجب است و ضرورت دارد، طلاب و فضلای گرامی - با توجه به این اصل - از هرگونه رفتار و کنش ناروا، اقدام رسانهای یا بیان سخن نسنجیده، ترک فعل و سکوت ناصواب پرهیز نموده و ضمن مشورت با بزرگان و زعمای حوزه، در راستای تقویت اسلام عزیز، انقلاب و نظام اسلامی، تشخیص درستی از تکلیف خود را یافته و بر احتیاط و خرد تحفظ کنند.
5. سیاست حضور و کنشگری فعال بهجای انفعال و نگاه ایجابی بهجای سلبی و جذب حداکثری از سیاستهای اصولی حوزه علمیه در پیدایی انقلاب اسلامی، دوام،استمرار، تقویت و تبلیغ جهانی این موهبت عظیم بوده و باید پاس داشته شود و این مهم، جز با ابتکار و ایدهپردازی، جدیانگاری و وقتگذاری به دست نمیآید. در همان اوایل انقلاب نیز، ابتکارات امام خمینی(ره) در تأسیس شیوهها و نهادهای بیسابقهای که در حکومتهای دیگر تجربه آنها وجود نداشت، راهگشای بنبستهایی بود که با محاسبات عادی قابل گذر نبودند. امروزه نیز زمان آن است که هر فردی از روحانیت، بهمیزان وسع و توان خویش، با ابداع و خلاقیت و بهدور از انفعال و تردید و دودلی، تلاش کند و یقین بداند که: ]وَٱلَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ ٱلمُحسِنِینَ[.
6. ارتباط عمیق و گسترده با مردم و جوانان و هدایت و حمایت فکری و فرهنگی آحاد جامعه، تکلیفی ساقطنشدنی است و لذا ضروری است تا همه طلاب، اساتید و فضلای گرامی با آمادگی کامل، بهتناسب ظرفیت، مهارت و دانش خود، سهم و برنامه مشخصی را برای ارتباطگیری و تبیین در فضای پیرامونی خود تعریف کنند. نسبت به نوجوانان، جوانان، اقوام، دوستان، همسایگان و همسالان خود، طرحی مبتکرانه داشته باشند و سؤالات و گرههای ذهنی ایشان را پاسخ دهند. از سوی دیگر لازم است، مراکز و دستگاههای ذیربط و همه بخشهای مدیریت حوزه در اسرع وقت پشتیبانیهای لازم محتوایی را در اختیار قرار دهند.
7. توجه به ارتقای دانشی، گرایشی و مهارتی طلاب، فضلا و اساتید بهویژه ناظر به مسائل اخیر، از دیگر اقداماتی است که ضروری است، از سوی همه بخشها در سراسر کشور بهسرعت پیگیری و با مساهمت اساتید معزز اجرایی شود و طلاب عزیز نیز تحقق آن را پیگیری نمایند.
8. تولید روایت صحیح توسط مراکز حوزوی، در کنار تولید پیوست رسانهای برای همه کلاناقدامات در خصوص حوزه و روحانیت در برابر روایت پرحجم و سریع دشمن و تلاش همهجانبه تمام بخشهای حوزه، جهت تبدیل شدن روایت صحیح به روایت مقبول، سرخط همه اقدامات رسانهای حوزههای علمیه در مقابل تهاجمات و عملیات رسانهای علیه معارف اسلامی، مکتب اهلبیت(ع) و انقلاب اسلامی خواهد بود.
9. تقویت ارتباط و تعامل فعال با مراکز علمی و فرهنگی، بهویژه دانشگاهها و آموزش و پرورش و نیز با هنرمندان و اصحاب فرهنگ و ورزش، مورد توجه قرار گیرد.
10. تقویت شعائر اسلامی و حضور مؤثر در پایگاههای مساجد و تبلیغ چهره به چهره بهصورت جدی پیگیری و اقدام شود.
11. تقویت اندیشه وحدت و تمدن اسلامی و تعامل سازنده با علمای پرهیزکار، اندیشمندان و پیروان مذاهب اسلامی نصبالعین قرار گیرد.
12. اقدام فعال، خستگیناپذیر و استمرار حرکت برنامهای و نظاممند بر اساس برنامه پنجساله و برشهای استانی و شهرستانی بهمنظور تحقق و نیل به اهداف برنامه مجدانه لحاظ گردد. «وَآخِرُدَعْوَانا أَنِالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»
علیرضا اعرافی/ مدیر حوزههای علمیه - قم مقدسه
-
فلسفه را از راه قرآن باید یاد گرفت
-
با تکیه بر مردم و نیروهای جوان و پرانگیزه در مقابل دشمنان پیشرفت عراق بایستید
-
تحلیل نگاشت آیتالله اعرافی مدیر حوزههای علمیه کشور
-
التزام به قانون مهمتر از تدوین
-
تضعیف وحدت ملی ملتها و کشورها، حربه متعارف قدرتهای استکباری و استعماری است
-
نقش حیاتی علامه طباطبایی(ره) در توسعه قرآنی در حوزه
-
حضرت زینب(س) الگویی مثالزدنی است
-
دو انتصاب در مرکز مدیریت حوزههای علمیه
-
فلسفه را از راه قرآن باید یاد گرفت
-
با تکیه بر مردم و نیروهای جوان و پرانگیزه در مقابل دشمنان پیشرفت عراق بایستید
-
تحلیل نگاشت آیتالله اعرافی مدیر حوزههای علمیه کشور
-
التزام به قانون مهمتر از تدوین
-
تضعیف وحدت ملی ملتها و کشورها، حربه متعارف قدرتهای استکباری و استعماری است
-
نقش حیاتی علامه طباطبایی(ره) در توسعه قرآنی در حوزه
-
حضرت زینب(س) الگویی مثالزدنی است
-
دو انتصاب در مرکز مدیریت حوزههای علمیه