هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

انقلاب اسلامی همه حرفش این است که می‌خواهد دین را اجرا کند

آیت‌الله فاضل لنکرانی در جمع فضلای مشهد

انقلاب اسلامی همه حرفش این است که می‌خواهد دین را اجرا کند

آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی در مراسم افتتاحیه دروس سال تحصیلی جدید مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) مشهد مقدس، گفت: ما طلبه‌ها باید در سخنانمان مراقب باشیم، اولاً ببینیم حرفی که می‌زنیم، مطابق دین هست یا نه؟ دین را از چشم مردم نیندازیم. عده‌ای به اسم روشن‌فکری دین را این‌قدر تنزل می‌دهند تا در حد یک چیز بی‌خاصیت درآید. همه اینها تماماً تحریف و ضربه زدن به دین است.

 به گزارش خبرگزاری حوزه از مشهد مقدس، متن کامل سخنان آیت‌الله فاضل لنکرانی را در ادامه بخوانید.
بسم‌الله الرحمن الرحیم
خدمت فضلای بزرگوار و اساتید محترم و مسئولین بزرگوار مجموعه مبارک مؤسسه آموزش‌عالی ائمه اطهار(ع) عرض سلام دارم و از اینکه موفق شدم، در شروع سال تحصیلی چند دقیقه‌ای خدمت شما باشم، خدای تبارک و تعالی را سپاسگزارم. عرایضم را با اشاره‌ای به آیه شریفه ۳۰ از سوره مبارکه روم آغاز می‌کنم: «فأقم وجهک للدین حنیفًا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن أکثر الناس لایعلمون».
این آیه متضمن مباحث اساسی دین است. خدای تبارک و تعالی یک تکلیف بزرگ متوجه پیامبر اکرم(ص) می‌کند و آن این ‌است که «أقم وجهک للدین»؛ یعنی تمام توجهت به دین باشد، یک وقت می‌گوییم انظر إلی الدین یا واعطف وجهک إلی الدین، وجه خودت را به سمت دین هم قرار بده؛ اما اینجا خداوند می‌فرماید: «أقم وجهک للدین»، حکم به إقامه وجه است؛ آن‌هم به‌نحو کامل و احسن؛ چون اقامه‌ هر شیء به تحقق شیء با همه جزئیات، خصوصیات و ابعاد آن است. اقامه وجه به سمت دین یعنی توجهت را به همه جوانب دین معطوف بدار. در سوره شوری بحث اقامه دین و در این آیه، اقامه وجه به‌سوی دین مطرح است.
معنای روان آیه همین است که همه توجهت را به دین قرار بده و متمرکز بر آن باش. چرا؟ تعبیراتی که دنبال آیه هست، به‌منزله تعلیل یا تمییز است؛ چون این دین حنیف است و باید تمام توجهتان به آن باشد. این تکلیف، هم متوجه پیامبر(ص) است وهم، همه ما؛ نه اینکه فقط از وظایف اختصاصی پیامبر اکرم‌(ص) باشد؛ این دین حنیف است، حنیف یعنی تمام میل و گرایش آن به حق است، در این دین جز حق نمی‌بینید؛ همه‌اش حق است و باطل در آن راه ندارد، ظلمت در این دین نیست، همه‌اش نور است، میل به نور دارد؛ یعنی اعتقاداتش، احکامش، اخلاقش، سیاستش همه حق است و نور.
از عنوان حنیف، جامعیت دین را هم می‌شود، استفاده کرد؛ یعنی نمی‌توان موردی را یافت که دین در موردش سکوت کرده باشد! اگر جایی دین موضع نداشته باشد، نه می‌شود حق و نه می‌شود باطل؛ درحالی‌که وقتی می‌گوییم دین حق است؛ یعنی خودش در هر موردی راهکار و حرف دارد.
امروز مشکل اصلی بشر عدم توجه به دین است. امروز همه اهداف پلید کسانی که دنبال چپاول عالم و آدم هستند، این است که دین‌زدایی کرده و دین را از بین ببرند. انقلاب اسلامی با این عظمت، همه حرفش این است که می‌خواهد دین را اجرا کند. ما می‌خواهیم در پرتو این نظام، دین در میدان باشد. می‌خواهیم آگاهی‌های مردم نسبت به دین زیاد شود. می‌خواهیم مردم در پرتو دین کمال پیدا کنند. عقل انسان بدون دین به کمال و تکامل نمی‌رسد؛ البته دینی که حنیف باشد، دینی که به‌تعبیر قرآن تماماً حق باشد، بگوید چطور زندگی کن، در خوردن، آشامیدن، پوشیدن، راه رفتن، خوابیدن، نگاه کردن، نحوه معاشرت در اجتماع، خانواده، در حکومت، همه جا دین حرف دارد و حرفش هم حق است، دقیق‌ترین مطالب را دارد. واقعش این است که عقل می‌گوید: بدون چنین چراغی، انسان نمی‌تواند به تکامل برسد، بدون چنین دستوری که به‌تعبیر روایات عنوان صراط را دارد و راه را نشان می‌دهد، بشر نمی‌تواند راه صحیح را در زندگی پیدا کند. این مطلبی است که هم خود ما باید بیشتر به آن توجه کنیم و هم جامعه نیاز ضروری به آن دارد. اولویت اول و حاکم بر همه امور انسان باید دین باشد.
در همین آیه خدا می‌فرماید: «أقم وجهک للدین حنیفاً» و بعد می‌فرماید: این دین حنیف که همان دین اسلام است، مطابق فطرت شماست که« کل مولودٍ یولد علی الفطرة»؛ یعنی راه شکوفایی و تبلور و فعلیت این فطرتی که من به شما دادم، دین است. آدم با فطرت و عقل تنها نمی‌تواند، به نتیجه‌ای برسد؛ البته بعضی چنین ادعایی می‌کنند که خدا به ما فطرت و عقل داده و می‌توانیم، حسن و قبح را تشخیص بدهیم و راه را پیدا ‌کنیم؛ اما غافلند از اینکه فطرت و عقل بشر نیاز به دین دارد. « لا تبدیل لخلق الله»، فطرت انسان قابل تغییر نیست و هر انسانی دنبال کمال است.
بعد از بیان این امور می‌فرماید:«ذلک الدین القیّم»؛ دین قیّم این است. قیّم در بعضی از تفسیرها یا ترجمه‌ها به‌معنای استوار و پایدار معنا شده؛ یعنی دین ماندگار؛ درحالی‌که قیّم به‌معنای متولی و سرپرست است؛ یعنی خداوند می‌فرماید: دینی که می‌تواند انسان را سرپرستی کند این دین است؛ دینی حنیف که هر چه می‌گوید، حق است. اگر گفته این حلال است، حق است و اگر گفته آن حرام است، حق است. این واجب و آن مستحب و آن مباح است، همه‌اش حق است. دینی که حنیف و مطابق با فطرت انسان است، باید بر انسان حکومت و سرپرستی کند. این آیه یکی از ادله مساوقت دین با حکومت است؛ این ازجمله دلیل‌هایی است که( قیاسات‌ها معهاست)نیاز به قیاس ندارد. وقتی یک دینی تماماً حق باشد، روشن است که احکامش باید اجرا شود؛ مثل دکتری که تشخیصش صحیح و داروهایی که تجویز کند، شفابخش باشد. همه می‌گویند، باید به این دکتر مراجعه کرد و او را متولی سلامت خود قرار داد؛ دینی هم که تمامش حق است، باید قیم انسان باشد و به او بگوید: چطور عبادت کن، چطور اعتقاد داشته باش، چه چیز حلال و چه چیز حرام است، و نکاح، معامله، طلاق، اجاره و... چطور باشد.
فقه ما مولود این دین حق است؛ این فقهی که ما این‌قدر بر آن اصرار داریم و این نظام مقدس بر اساس آن به وجود آمده، مولود این دین حنیف است. این دین، باید حکومت کند. به‌برکت انقلاب اسلامی در حوزه‌های علمیه (البته نه در بدنه‌ حوزه‌ها)، این بحث‌های مهم و اساسی دین به میدان آمد. امروز این سؤال که دین حکومت دارد یا نه، یک سؤال بسیار بی‌جاست؛ چون از چیزهایی است که پاسخش خیلی واضح است؛ دین باید حکومت کند، اصلاً ادعای امام خمینی(رض) بر اساس آیات متعدد قرآن این بود که اساس دین حکومت و ولایت است و همه امور تحت الشعاع ولایت و زیرمجموعه ولایت است. به نظر من اگر یک طلبه‌ یا یک انسان مسلمان به این مطلب توجه نکند، یا آن را قبول نکند، با حقیقت دین خیلی فاصله دارد.
لذا عرض بنده در شروع سال تحصیلی این است که حوزه‌های علمیه برای این تشکیل شده که دین را بفهمند و بفهمانند. به دین برسند و برای مردم بیان کنند و ما وظیفه‌ای غیر از این نداریم؛ این بزرگترین خدمت به بشر است، خدمت حوزه‌های علمیه این است که دین صحیح را در اختیار بشر قرار داده‌اند. وقتی ما دین صحیح را از طریق اجتهاد محکم، از طریق فهم اجتهادی که مکرر گفتم، با مطالعه یک حدیث و یک آیه کسی دین‌شناس نمی‌شود، آن کسی کارشناس دین است که یک فهم اجتهادی از دین داشته باشد. وقتی فهم اجتهادی داشتیم، این دین را به‌نحو صحیح از منابعش استخراج می‌کنیم و در اختیار بشر قرار می‌دهیم. هدف اصلی حوزه‌های علمیه خدمت به دین و مردم است؛ ما باید دین را برای مردم بیان کنیم! مبادا عده‌ای پیدا شوند که بخواهند، مردم را از مسیر صحیح دین جدا کنند که امروز متأسفانه اسباب این امر بسیار زیاد است و هر چه این زیاد ‌شود، مسئولیت من و شما بیشتر می‌شود.
تلاش کنیم بیشتر درس بخوانیم؛ گاهی در فضای مجازی طلبه‌ای یک حرف غیرصحیح می‌زند که هیچ عالم فهمیده‌ای آن را نمی‌زند! آنگاه همین حرف چه بلوایی که در ذهن مردم و جوان‌ها ایجاد نمی‌کند.
یکی از واجبات روشن دین، مسئله پرداخت خمس است، مثل زکات. حالا کسی در فضای مجازی روی منبر بگوید که مردم وظیفه دارند، ما را تأمین کنند، اولاً خمس مگر فقط برای حوزه‌هاست؟ خمس در آن مواردی که مورد رضایت امام زمان(ع) است باید صرف بشود و اولویتش هم حوزه است. این حرف مثل حرف فرزندی است که واجب النفقه پدر است آنگاه به پدرش بگوید بر تو واجب است خرج من را بدهی! این نحوه بیان بسیار غلط است، بر او واجب است که بدهد؛ اما تو حق نداری این چنین مطالبه کنی! این نحوه برخورد و این نحوه بیان احکام، مهلک است.
زمان، زمان عجیبی است و ما طلبه‌ها باید در حرف زدن‌های‌مان مراقب باشیم، اولاً ببینیم حرفی که می‌زنیم، مطابق دین هست یا نه؟ اگر در مطابقتش با دین تردید داریم، آن حرف را نزنیم اگر دلیل روشن داشتیم، با دلیل روشن حرف بزنیم. دین را از چشم مردم نیندازیم. عظمت دین را پایین نیاوریم. گرفتاری این است که یک عده‌ای به اسم روشن‌فکری دین را این‌قدر تنزل می‌دهند و کوچک می‌کنند تا در حد یک چیز بی‌خاصیت درآید؛ به این مقدار که یک خاصیت مختصری برای تربیت شخصی انسان داشته باشد. از سوی دیگر، عده‌ای دین را بسیار خشن نشان می‌دهند و در مقابلش یک عده عرفانی مسلک می‌شوند و مسئله رحمت خدا را زیاد جلوه می‌دهند که بشر، اصلاً عذاب خدا را باور نکند؛ همه اینها تماماً تحریف و ضربه زدن به دین است.
دین را درست بشناسید و درست بیان کنید؛ نه کم و نه زیاد. تمام دین بر اساس منطق و دلیل است. این آیه [فأقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطر الناس علیها]، می‌فرماید: دین اسلام که معرفش مکتب اهل‌بیت(ع) است، تمام دستوراتش مطابق با فطرت انسان است؛ حتی حجاب. خوردن چه چیز حلال و چه چیزی حرام است، مطابق با فطرت انسان است، آنها که با اسلام و مکتب اهل‌بیت(ع) مقابله می‌کنند، می‌خواهند، بشر را از فطرت خودش دور کنند.
همه امور را باید به‌همان نحوی که خدای تبارک و تعالی بیان کرده، بفهمیم و بگوییم: «تلک حدود الله». خدا می‌فرماید: من هم رحمت دارم و هم غضب و رحمت من، بر غضبم غلبه دارد. ما حق نداریم یک طرف را بگیریم و طرف دیگر را رها کنیم! مثل اینکه بعضی این‌قدر دین را سیاسی می‌کنند که انگار دین اخلاق ندارد. از دین جز قدرت و خشونت و سیاست به‌معنای امروز چیزی نشان نمی‌دهند. دین اسلام یک دین جامع است و همه چیز دارد. بیاییم دین را خوب بشناسیم و خوب هم بیان کنیم. این بزرگترین خدمت به دین است. بزرگترین عبادت در زمان ما، دین‌شناسی و معرفی صحیح دین به جامعه بشری است که تشنه فهم دین هستند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه