تحیّر اندیشهها
یادداشتی از حجتالاسلام والمسلمین علی نظامی همدانی
حجتالاسلام والمسلمین علی نظامی همدانی، روشندلی که در سایهسار توکل به خداوند و توسل به ائمه اطهار(ع) مدارج علمی و کمال معنوی را بهخوبی طی کرده و دهها اثر وزین و ارزشمند را در علوم مختلف بهخصوص معقولات، تألیف و به جامعه علمی عرضه داشته است.
وی که دست حوادث روزگار نعمت بینایی را در همان زمان نوزادی از او ستاند، توانست با همت و تلاش بر صعوبت و مشقت بر امور زندگی فائق آید و در عرصههای تبلیغی، فرهنگی و اجتماعی بهعنوان یک فرد اثرگذار ظاهر شود.
این روحانی روشندل در دوران نهضت اسلامی، با شناخت از نهضت امام خمینی(ره) وارد صحنههای مبارزاتی شد و بارها نیز از سوی ساواک دستگیر گردید. خود در این رابطه میگوید: «اگر بینا بودم، ساواک دهها بار پوست بدنم را پر از کاه میکرد».
متن پیش رو یادداشتی است که وی با عنوان «تحیّر اندیشهها» به هفتهنامه افق حوزه ارسال نموده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
هر قدر به عقب برگردیم، با اندیشههای منظّم و افکار منسجم بیشتر و بهتری برخورد میکنیم؛ زیرا اسباب سرگردانی و حیرت کمتر بوده و مردم دارای تفکّری شفاف و اصیل بودهاند. با نزدیکتر شدن به زمان حال درمییابیم، اصالت فکری و شفافیّت اندیشهها کمتر و اسباب سرگردانی فکری بیشتر میشود.
در زمان حاضر، بیشتر از هر زمان پیشتر، اسباب یادشده، یکی پس از دیگری قد علم میکنند و میبینیم که اندیشهها با اصالت خلقتی نماندهاند؛ جز از هزار یکی و از بسیار اندکی. اگر وضعیت همچنان تصاعدی بالا برود، در آینده و آتیههای دورتر و دورتر، هیچ فکر اصیلی وجود نخواهد داشت؛ «الّا مَن عَصَمَه الله تعالی».
بنابراین، گردانندگان امور باید برای آینده بشر بیندیشند و چارهای منظور کنند. در فضای مجازی بهکرّات مشاهده میشود، برای شکار اندیشهها، مخصوصاً اکثریتی که افکارشان در چنبر تقلید محدود است، دامهایی بهظاهر جذّاب و در حقیقت فریبنده گسترده شده مانند:
ادّعاهای بیمغز مهدویّت، غیبگویی و غیبدانیهایی چون: علم حروف و قیافهشناسی، جفر، رمل و دهها از این قبیل. ثمره این وضعیّت نامطلوب و مصیبت عظمی چند چیز است:
الف) فقدان هویّت اصیل انسانی؛
ب) زوال باورهای حقّ ایمانی؛
پ) برباد رفتن ملیّت؛
ت) دفن رشتههای علوم و دانشهای گوناگون؛
ث) بیپناهی جوانان کمتجربه و قویالاحساس.
و مفسدههایی که ممکن است، اندیشمندان کمیاب جامعه بدانها پی ببرند.(مفاسدی را که ما به آنها پی نبردیم.) امّا مهمترین مفسده این است که درنتیجه این تحیّر گسترده و دامنهدار، انسانها گرفتار کفر و در جهان دیگر گرفتار مکافات کفر از این جهانبرده خود میگردند. چنانکه در 14 قرن قبل، پیغمبر اکرم(ص) در گفتار حکیمانه، موجز و معجزهآمیزشان فرمودند:
«سَتَکونُ فِتَنٌ یُصبِحُ الّرجِلُ فیها مؤمناً ویُمسی کافِرا الّا مَن اَحیاهُ الله تعالی بِالعِلم؛ در آینده فتنههایی پدیدار شوند که شخص در زمان آن فتنهها، با ایمان صبح کند روز را و کافر به عصر برساند.»1 برای حل این مشکل، سؤالی مهم پیش میآید که از پاسخ آن ناگزیریم: چه چارهای را زمامداران فکری و فرهنگی مردم با تبانی مدیران جوامع بیندیشند؟ جواب: پیغمبری که در آسمان تاریخ 14قرن، فضیلت، شخصیّت، نبوّت و حقّانیت قرآنش، همانند ماه تابنده میدرخشد، (با صراحت کامل) راه حل را چنین فرمود:
«اِذَالتَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ کَقِطَعِ اللّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ فَانّه ُشافِعٌ مُشَّفّعٌ؛ زمانی که فتنهها مانند شبپارههای تار به شما روآور شد و نیک و بد و حقّ و باطل در آن زمان به هم آمیخت؛ بهطوریکه هر تمیز و تشخیص ناممکن شد، با تمام تلاش و جدّیت به قرآن بچسبید و از غیر آن دیده ببندید؛ زیرا قرآن شفاعتگری است که شفاعتش پذیرفته است و شما را با میانجیگری خود (حفاظت از اصالت اندیشه)، به حقیقت بیگانه از باطل میرساند.»2
..............................................
2. اصول کافی،ج2،ص459.