هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

ضرورت رویکرد مقسمی و جامع به همه ساحت‌های تربیت درون نظامات حوزه

آیت‌الله اعرافی تبیین کرد

ضرورت رویکرد مقسمی و جامع به همه ساحت‌های تربیت درون نظامات حوزه

آیت‌الله اعرافی گفت: در تربیت، رویکرد جامع به همه ساحت‌ها و تربیت متعادل و متوازن لازم است و معاونت تهذیب مهم‌تر از رویکرد قسمی و انضمامی، باید با رویکرد مقسمی و اتحادی درون نظامات حوزه هم، به اخلاق و تربیت توجه نماید.

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت‌الله اعرافی در دیدار با مدیران معاونت تهذیب و تربیت که در دفتر مدیر حوزه‌های علمیه در قم برگزار شد، به موضوعات اخلاقی و تهذیبی در حوزه پرداخت که مشروح سخنان مدیر حوزه‌های علمیه بدین شرح است:
اولاً تقدیر و تشکر می‌کنیم از زحمات و خدمات دوستان عزیزی که در ستاد تهذیب و تربیت تلاش می‌کنند؛ مخصوصاً حاج آقای عالم‌زاده نوری که شخصیتی هستند هم پاک و هم مهذب و وارسته هم فاضل و اهل علم و دانش و دارای کمالات زیاد که لطف کردند، این کار را پذیرفتند و همین‌طور دوستان همکارشان و همه عزیزانی که در ستاد همکاری دارند و همه دوستانی که در قلمرو تهذیب و تربیت و در مدارس و مراکز و مؤسسات فعالند و همه اساتید و طلاب و همکارانی که دغدغه‌های تهذیبی و تربیتی دارند. از همه باید واقعاً تقدیر و تشکر کرد و این فلسفه اصلی این جلسه است که هم ‌نشستی باشد برای هم‌اندیشی و رایزنی و هم تقدیر و تشکر بکنیم از دوستان.
در آغاز محورهایی را بنده تأکید می‌کنم که غالباً در برنامه پنج‌ساله در پیوست احکام و سایر مصوبات وجود دارد. مبنا و میثاق ما در هر بخشی، اسناد بالادستی است که عبارت است از چشم‌انداز و منشور و نظامات جامع و پس از آن، برنامه پنج‌ساله و بعد از آن، پیوست احکام و همین‌طور مصوباتی که در شورای‌عالی و شورای خودمان و شوراهای ذی‌ربط کار می‌کنند.
با این توضیح هفت نکته را در ابتدا مرور می‌کنم که غالباً مد نظر بوده و توجه شده است:

   محور اول: رویکرد ما در مباحث اخلاقی و معنوی و تربیتی و در ساخت شخصیت، باید رویکرد عقلی و اجتهادی مبتنی بر کتاب و سنت با روش اجتهادی جامع باشد و هر چیزی که ما را از این خط مستقیم دور می‌کند، پرهیز بشود. بنابراین هر چیزی که ما را از این اجتهاد جامع و اصیل و ریشه‌دار دور می‌کند و تربیت اخلاقی را به سمت روش‌های شاذ و نادر و روش‌های غیرعقلانی و غیردینی یا با حواشی زائد که درست نیست ببرد، در حوزه مقبول و مطلوب نیست.
   نکته دوم، اینکه ما در تربیت حوزوی، افزون بر آن قواعد عام که در تربیت عمومی جامعه هست، قواعد و ضوابط ویژه‌ای داریم که این هم در کتاب و سنت پایه‌ریزی شده و در سنت تاریخی حوزه هم، شکل تعین‌یافته‌ای پیدا کرده است. بنابراین تربیت حوزوی، بار مضاعفی دارد از آن تربیت عامی که برای عموم جامعه مطلوب است؛ مانند پرداختن به مستحبات و مستحسنات مزیدی که باید بیشتر توجه بشود. در واقع تربیت در حوزه، تربیت عالم، تربیت معلم و تربیت مربی است و این هم، بار اضافه‌ای دارد که باید در برنامه‌ریزی‌های تهذیب و تربیت مورد توجه قرار بگیرد.
   سومین نکته، رویکرد جامع به همه ساحت‌ها و تربیت متعادل و متوازن است. در تربیت عالم و معلم و مربی باید به‌گونه‌ای تلاش بشود که همه ابعاد شخصیت فرد متناسب با درجه‌ای که آن ابعاد دارد، رشد پیدا بکند؛ یعنی رشد نامتوازن و کاریکاتوری نباشد.
   چهارم اینکه، تربیت و تهذیب ما باید دانش‌بنیان و عقل‌محور باشد و در عین حال از شور و احساس و عاطفه هم برخوردار باشد. پایه ساختار شخصیت که باید بنا بکنیم، بر منطق عقلی و مبتنی بر استحکام عقلی و دانش‌بنیان و تحقیق باشد. در عین حال شور و احساس هم خیلی مهم است. مانند نهج‌‌البلاغه که دارای اخلاق عاطفی و شورانگیز است؛ یعنی عمده مفاهیم اخلاقی نهج‌‌البلاغه در سایر روایات به‌عنوان توصیه‌ها و تبیین‌ها آمده است؛ اما وقتی در فضای حاکمیت امام علی(ع) و آن فضای زندگی پرتلاطم امیرالمؤمنین(ع) می‌آید، شور پیدا می‌کند و احساس دارد؛ هم ادبیاتش ادبیات جذاب است و هم فضا، فضای شورانگیزی است. ما در اخلاق، هم آن بنیان مستحکم عقلی و دانشی و مطالعات پایه را باید توجه بکنیم و هم در عین حال این حالت شور اخلاقی را؛ امام(قد) وقتی اخلاق می‌گفتند، شور داشته، آیت‌الله مشکینی(ره) اخلاق که می‌گفتند، شور هم داشت.
   پنجم این است که ما تربیت و اخلاق را باید هم با ترکیب انضمامی دنبال بکنیم و هم با ترکیب اتحادی و با رویکرد مقسمی؛ یعنی معاونت تهذیب، هم مستقیم به‌عنوان برنامه‌های تربیتی اخلاقی تهذیبی کار انجام دهد و هم مهمتر از آن، باید درون نظامات حوزه هم به این اخلاق و تربیت توجه کند.
   ششم جریان‌سازی و شبکه‌سازی با همان شئون حوزوی و مفاهیم و سنن حوزوی است. اخلاق هم نیاز به جریانات اخلاقی دارد. هسته‌های اخلاقی باید با پرهیز از اینکه حالت فرقه‌ای پیدا بکند شکل بگیرد؛ مثلاً در مدرسه یک جمعی که آدم‌های مهذب‌اند، با هم در تعامل اخلاقی معنوی هستند؛ به شرط اینکه در آسیب‌ها نیفتند.
   نکته هفتم، به مشارکت فراخواندن و مشارکت بخشیدن به استاد و طلبه هست. محور حرکت اخلاقی، ابتدا استاد است. بعد مدیر و کادر و امثال اینها هستند و اینها اضلاع و عناصری هستند که باید فهم دقیق پیدا بکنند و همراهی مناسبی در پیشبرد اهداف اخلاقی معنوی و تربیتی داشته باشند.  نکته دیگر اینکه، تمام عناصر کنشگر در حوزه تهذیب و اخلاق، به‌شکل مناسب در طرح هدفمندی جا پیدا بکند. فعلاً در گام اول، طلبه در حال تحصیل و استاد و برخی از مبلغان، مشمول طرح قرار گرفتند. در مرکز خدمات هم همین‌طور است. کنشگران تهذیب و تربیت در این طبقاتی که تعریف می‌شود، جا پیدا کنند و به‌تدریج مشمول شوند و اساس هم، استاد اخلاق، معلم، مربی و مشاوران باشند که تا آنجا که می‌شود، تصدی‌گری و هزینه مستقل نداشته باشد و در همین روش سنتی اعمال شود. محور دیگر، اینکه طرح جامع و نقشه کامل تهذیب و تربیت در حوزه که در دوره‌های قبل شروع شد، آسیب‌شناسی و اشکال‌زدایی بشود و معلوم باشد که طلبه از سال اول که می‌آید تا سال‌های بعد، این مسیر را طی می‌کند. نظام‌نامه تربیتی حوزه با نگاه جدیدی که شما دارید، به یک نقطه و سرانجام مشخصی برسد. هم فرایندهای تکمیلی آن تعریف شود و هم، ترویج و تبیین و گفتمان‌سازی شود.
محور دیگر، مباحث مشاوره است که هم، اصل آن مهم است و هم رویکردهای درست و اسلامی که باید به آن اضافه بشود. باید با قوت و قدرت و استحکام، زیرساخت معرفتی آن ادامه و ارتقا پیدا بکند.
در این محور توان‌افزایی خود مرکز مشاوره و هم تربیت مشاوران، شاخص‌هایی است که مدنظر است و تعامل با مرکز تخصصی مشاوره هم مهم است و در خود آن مرکز هم، رشته‌هایی که در درختواره هست، مسیر رشدش را طی بکند و به‌صورت یک مجتمع تخصصی دربیاید، خوب است. البته خط اصلی آن در معاونت تهذیب پایه‌ریزی و فرمان داده بشود.
محور دیگر، آسیب‌شناسی و گزارش‌های تهذیبی و استفاده از آن در اصلاح نظامات حوزه است؛ یکی از بزنگاه‌هایی که در آن، آسیب‌ها مشخص می‌شود، مرکز مشاوره و جریان مشاوره است. این آسیب‌شناسی و تحلیل و ارائه پیشنهاد برای اصلاح در نظامات حوزه، به‌عنوان یک اولویت مدنظر دوستان باشد؛ البته تا به حال بوده؛ ولی به نقطه مطلوب نرسیدیم. مرکز مشاوره باید منطق واکاوی مشکلات و آسیب‌شناسی و تحلیل و پیشنهاد را داشته باشد و این فرمان را باید شما بدهید.
محور دیگر، درس‌ها و بحث‌های اخلاق است. بحث‌های اخلاق در اشکال مختلف آن، جزء اولویت‌های کار باشد. که هر استادی باید روزانه یا لااقل هفته‌ای یک بار به آن بپردازد. یک شکل دیگر نیز درس اخلاق‌های مستقلی است که در مدارس، مراکز و مؤسسات حوزه باید برگزار بشود. یک شکل هم،  درس‌های اخلاق کاملاً عمومی، فرامدرسه‌ای و فرامرکزی است که در کل حوزه چه در قم و چه در استان‌ها باید سامان‌دهی بشود. البته گام‌های خوبی برداشته شده است که ادامه یابد.
محور دیگر، تربیت مربی و استاد اخلاق است. این عزم مهمی است که ما باید همه مراکز و مدارسمان را از لحاظ استادان وارسته و پاک و مربیان اخلاقی مستغنی بکنیم؛ الحمدلله این موضوع دنبال می‌شود و انشاء‌‌الله باز هم به این امر بپردازید و حمایت‌های لازم هم، در تربیت مربی و معلم اخلاق باید انجام بشود.
یک محور هم، اعزام‌های اساتید اخلاق و تربیت بود که به‌خاطر مسائل مالی قطع شد. باید دوباره آغاز شود. ولو خودمان هم پول نداشته باشیم باید از هر مجرایی که شده، درست بکنیم. این، کار درست و خوبی بوده که سال‌ها انجام می‌شده که باید آن را ارتقا بدهیم؛ یعنی حتی اگر جایی استاد اخلاق هم هست، اعزام اساتید برجسته می‌تواند یک تنوع اخلاقی را ایجاد بکند. انشاءالله اهتمام هرچه بیشتر باشد.
یک مطلب هم، مربوط به طرح هدایت علمی تربیتی است که بحث‌های تربیت و اخلاقش مانده که انشاء‌‌الله توجه بیشتری بشود و همین‌طور مراکز تخصصی و حتی مراکز پژوهشی که از حوزه مجوز دارند. ورود شما در همه این جاها علاوه بر مدارس سطح یک، اهمیت دارد و لذا چتر حضور معاونت تهذیب باید مثل پژوهش بر روی مراکز اداری علمی، مؤسسات فقهی، مراکز تخصصی و حتی مراکز پژوهشی بازتر بشود
و محور دیگر اینکه آموزش را با همه ابعادش اخلاق‌مدار بکنید.
محور دیگر مسئله قرائت و تجوید و آنچه که مربوط به قرآن است، می‌باشد که از مسائل ضروری است که در برنامه پیش‌بینی‌ شده و باید احراز بشود و غلبه پیدا کند و این، از این جهت است که برای بحث پایه آگاهی‌های قرآنی، واقعاً شما باید برنامه داشته باشید.
نکته دیگر اینکه در هزینه بیت‌‌المال صرفه‌جویانه و با رعایت بهره‌وری حداکثری، پروژه‌هایمان را پیش ببریم.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه