
حجتالاسلام بنیادی تبیین کرد
تغییر ذائقه فرهنگی مردم چرا و چگونه؟!
از تمام مشاهدات و شواهد معلوم است که فرهنگ نهتنها یک اصل نیست؛ بلکه اولویت خود را نیز از دست داده است که بخشی از آن، بهخاطر مخاطرات اقتصادی موجود در اذهان مسئولان و نگرانیهای اقتصادی و معیشتی جامعه است.
حجتالاسلام والمسلمین بنیادی در گفتوگو با خبرگزاری حوزه، با اشاره به «تغییر از ظاهر فرهنگی تا تغییر در ذائقه فرهنگی»، گفت: در نظام دینی و جمهوری اسلامی درباره فرهنگ بهمعنای عام و خاص آن هرچه از کاستیها، عملکردها و سوء مدیریتها گفته شود، باز هم کم است. در این مجال بحث فقط درباره مسئولان و نهادهای متولی فرهنگی نیست که خود، غصهای کشنده دارد؛ اما اینکه در این مملکت وسیع و متنوع بهلحاظ فرهنگی و تکثر مذاهب و اقلیمها و صنوف و اقشار، چه کسی متولی امر فرهنگ است، خود مسئله بزرگی است.
این استاد حوزه ادامه داد: تاکنون چه گزارشی از حال وضعیت فرهنگ داده شده، معلوم نیست؛ اما آنچه محسوس است، کشیده شدن فرهنگ به قربانگاهی است که نفس ملت و مملکت را میبرد؛ بلکه روی سخن با مجموعه مسئولان و مدیران است که در نظام اسلامی مشغول میباشند که همبستگی و پیوستگی آنان با مسئولان و نهادهای فرهنگی، بهمراتب مؤثرتر از پیوستهای بیاثر و بعضاً تشریفاتیِ فرهنگی در امور سیاسی، اقتصادی و امنیتی است و این به دلیل نسبت فرهنگ با تمام این مقولات است.
عزم جدی در امر فرهنگ دیده نمیشود
وی افزود: از تمام مشاهدات و شواهد معلوم است که فرهنگ نهتنها یک اصل نیست؛ بلکه اولویت خود را نیز از دست داده است که بخشی از آن، بهخاطر مخاطرات اقتصادی موجود در اذهان مسئولان و نگرانیهای اقتصادی و معیشتی جامعه است و بخشی از آن، بهدلیل بهکار نبستن صاحبفکران و اندیشهسازان در حوزه فرهنگ و نیز نبود بودجه لازم است که خروجی آن، وضعیت نابسامان فرهنگ عمومی و زدوده شدن فرهنگ اسلامی و باز بودن مسیر برای تهاجم و فزونی تأثیر فرهنگ منحط غرب در میان اقشار جامعه است؛ اینها قسمتی از عوامل و حقایق غیرقابل توجیه و موجود در جامعه است که با کمال تأسف خطرات و هزینههای آن، بر تمام فعالیتهای اجتماعی سایه افکنده است و برونرفت از آن با وضعیت موجود، کاری سخت و بسی دشوار است. مشابه آنچه که در مسئله فرزندآوری در مرحله ورود به چاله پیری جامعه هستیم، در امر فرهنگ نیز، گسلهای عمیق فرهنگی بهوفور قابل مشاهده است.
سرگرمیها و منازعات جناحی، عامل از دست رفتن فرصتهای فرهنگی
حجتالاسلام والمسلمین بنیادی، با اشاره به اینکه سرگرمیها و منازعات جناحی، عامل از دست رفتن فرصتهای فرهنگی است، گفت: ریشهیابی و کارشناسی دقیق معضلات فرهنگی، از امور مهمی است که بالتبع اولین بحث مربوط به عوامل پیدایش بههمریختگی فرهنگی میباشد؛ اما بخشی از تخریب فرهنگ جامعه، متوجه سیاسیون و سیاستبازان است که با مجادلات و منازعات بیثمر، نگاه جامعه را معطوف به دعواها و بعضاً بداخلاقیهای بهوجودآمده از آن میباشد که موجب شکنندگی در رفتار و اخلاق جامعه و از طرفی، موجب تلف شدن فکر و ذهن نیرویهای فرهنگی شده است که در فضای سیاستزدگی کشور، اصالت فرهنگی خود را فراموش یا از دست دادهاند که این، همان آسیب زدن به نیروهای متخصص و سرمایههای کارآمد کشور است که خواسته یا ناخواسته در باتلاق این منازعات فرو میروند.
ظواهر فرهنگ اسلامی بهسرعت در حال تغییر هستند
این استاد حوزه، با تأکید بر اینکه ظواهر فرهنگ اسلامی بهسرعت در حال تغییر هستند، اظهار کرد: بهدور از هرگونه سیاهنمایی و ایجاد ناامیدی باید گفت که تمام مظاهر فرهنگ اسلامی که شامل تعاملات انسانها بر مبنا و اندیشه شرع و عقل و مجموعهای از عقاید دینی، احکام شرعی و اخلاق اسلامی و حتی داشتههای بومی و ملی است، در حال تغییر است. معیار کنشها و واکنشهای اجتماعی تبدیل به امور ناروا و نامشروع شده تا جائیکه تنفس در این فضا را برای همگان سخت کرده و از روی استیصال، آرزوی خانوادهها، محیطی سالم با حداقل فاکتورهای فرهنگی شده است.
وی بیان کرد: این ظواهر ناخوشایند، نشان از درونی ناآرام و نهانی آشفته در جامعه دارد که برای فهم بههمریختگی فرهنگی، دیگر نیازی به بصیرت نمیباشد؛ لباسهای بدننما تا نمای بناهای نامربوط با بوم کشور و فرهنگ اسلامی، از طریقه صحبت کردنها و تغییر ادبیات گفتاری تا بیحوصلگی از شنیدن سخن حق، از افکار پریشان تا پریشانی رفتارها و کردارهای نامتناسب با موازین دینی و ملی در خلوتها و جلوتها، از نشانههایی است که قلوب متدینین و دغدغهمندان را میفشارد و صد البته که گاهی کاری از آنها هم برنمیآید.
قدرت و سرعت تهاجمی فرهنگ بیگانه هر روز بیشتر از قبل میشود
حجتالاسلام والمسلمین بنیادی گفت: باور نداشتن برخی از مسئولان به اینکه قدرت و سرعت تهاجم فرهنگ بیگانه هر روز بیشتر میشود و شکلهای متفاوتی از تغییر فرهنگ را در لایههای فکری انسانها ایجاد میکند تا جاییکه اباحیگری و سهلانگاری در امور شرعی را تحتالشعاع خود قرار میدهد، از دیگر عواملی است که احساس میشود، بهواسطه آن، ابرهای شوم فرهنگهای غلط بهراحتی بر تمام امور اجتماعی، خانوادگی و... سایه میافکند و تأثیر خود را میگذارد و این در حالی است که برای مقابله با فرهنگهای مهاجم، باید برنامه داشت و چند گام جلوتر بود که بازهم بهنظر میرسد، اینگونه نیست.
تغییر ظواهر فرهنگی تبدیل به تغییر ذائقه فرهنگی میشود
این استاد حوزه اضافه کرد: منظور از تغییر ذائقه فرهنگی، نفوذ جریان فرهنگ منحط به باطن افراد و تغییر فکری و عقیدتی در سطح کلان جامعه است که مرتبهای سخت از امور غیرارزشی را به جامعه تحمیل میکند و در بستر آن، ارزشمندترین داشتههای جامعه اسلامی را به ورطه شکست و سقوط جامعه میرساند که نیاز است، تمام دلسوزان و علاقهمندان به مکتب و مملکت برای دفع این خطر، در حالت آمادهباش باشند.
بهکار بستن دستورات مقام معظم رهبری چاره کار است
وی با بیان اینکه بهکار بستن دستورات مقام معظم رهبری چاره کار است، ادامه داد: اما آنچه که مایه امیدواری و اعتماد به آینده فرهنگی کشور است، تیزبینی، هشدارها و راهکارهای رهبر فرزانه انقلاب در این امر مهم است. معظمله از سالهای دور تهاجم و شبیخون فرهنگی را مورد تأکید قرار دادند و سندهای مهمی مانند «سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»، «ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی» و «سند بسیار مهم و منظومهای بیانیه گام دوم انقلاب» را ابلاغ فرمودند که ایمان داریم، با کاربست فرامین و مؤلفههای ذکرشده در هر کدام، نقشه راه ساخت جامعه اسلامی و نحوه پیاده کردن فرهنگ ناب اسلامی در جامعه مشخص میشود که با همت تمام دستگاهها و نیروهای مؤمن و معتقد به اسلام و انقلاب، امری میسر خواهد بود.
دولت انقلابی و متعهد سیزدهم و رسالت خطیر بازسازی فرهنگ اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین بنیادی گفت: بدون تردید یکی از دغدغهها و برنامههای دولت انقلابی سیزدهم و شخص رئیسجمهور، مهیا نمودن زمینهها، تهیه ابزار لازم، آماده نمون زیرساختهای فرهنگی و همت و تلاش برای توسعه فرهنگ اسلامی است؛ ارتباط با مؤثرین و نخبگان و تهیه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که با واقعبینی همراه باشد، این امید را فزونی میبخشد و یقینا آنچه که خواست ملت شریف و مؤمن ایران اسلامی میباشد، برجستگی ارزشها و نهادینه شدن فرهنگ اسلامی در جامعه میباشد و در این راستا، اگر گامهای عملی و مؤثری برداشته شود، جریان فرهنگی کشور به جوششی نو درخواهد آمد.
کلام آخر، هماهنگی و همپوشانی نهادهای فرهنگی
این استاد حوزه اظهار کرد: هرچند آگاهان امور فرهنگی، با بیانات و استدلالهای متقن کراراً خواهان یکپارچگی نهادهای فرهنگی و وحدت متولی در امر فرهنگ اسلامی شدهاند که امری حق است؛ اما آنچه که ارزشمندتر میباشد، همفکری، هماهنگی و همپوشانی مسئولان نهادهای فرهنگی میباشد تا با فراخوان نخبگان، فرهیختگان، فرهنگیان، صاحبنظران و اندیشمندان، جنبش فرهنگی کشور شکلی منسجم پیدا کند و کشور اسلامی ایران، به الگوی فرهنگ اسلامی تبدیل و به افق ترسیمشده در بیانیه گام دوم انقلاب نزدیکتر گردد.
وی افزود: از تمام مشاهدات و شواهد معلوم است که فرهنگ نهتنها یک اصل نیست؛ بلکه اولویت خود را نیز از دست داده است که بخشی از آن، بهخاطر مخاطرات اقتصادی موجود در اذهان مسئولان و نگرانیهای اقتصادی و معیشتی جامعه است و بخشی از آن، بهدلیل بهکار نبستن صاحبفکران و اندیشهسازان در حوزه فرهنگ و نیز نبود بودجه لازم است که خروجی آن، وضعیت نابسامان فرهنگ عمومی و زدوده شدن فرهنگ اسلامی و باز بودن مسیر برای تهاجم و فزونی تأثیر فرهنگ منحط غرب در میان اقشار جامعه است؛ اینها قسمتی از عوامل و حقایق غیرقابل توجیه و موجود در جامعه است که با کمال تأسف خطرات و هزینههای آن، بر تمام فعالیتهای اجتماعی سایه افکنده است و برونرفت از آن با وضعیت موجود، کاری سخت و بسی دشوار است. مشابه آنچه که در مسئله فرزندآوری در مرحله ورود به چاله پیری جامعه هستیم، در امر فرهنگ نیز، گسلهای عمیق فرهنگی بهوفور قابل مشاهده است.
حجتالاسلام والمسلمین بنیادی، با اشاره به اینکه سرگرمیها و منازعات جناحی، عامل از دست رفتن فرصتهای فرهنگی است، گفت: ریشهیابی و کارشناسی دقیق معضلات فرهنگی، از امور مهمی است که بالتبع اولین بحث مربوط به عوامل پیدایش بههمریختگی فرهنگی میباشد؛ اما بخشی از تخریب فرهنگ جامعه، متوجه سیاسیون و سیاستبازان است که با مجادلات و منازعات بیثمر، نگاه جامعه را معطوف به دعواها و بعضاً بداخلاقیهای بهوجودآمده از آن میباشد که موجب شکنندگی در رفتار و اخلاق جامعه و از طرفی، موجب تلف شدن فکر و ذهن نیرویهای فرهنگی شده است که در فضای سیاستزدگی کشور، اصالت فرهنگی خود را فراموش یا از دست دادهاند که این، همان آسیب زدن به نیروهای متخصص و سرمایههای کارآمد کشور است که خواسته یا ناخواسته در باتلاق این منازعات فرو میروند.
این استاد حوزه، با تأکید بر اینکه ظواهر فرهنگ اسلامی بهسرعت در حال تغییر هستند، اظهار کرد: بهدور از هرگونه سیاهنمایی و ایجاد ناامیدی باید گفت که تمام مظاهر فرهنگ اسلامی که شامل تعاملات انسانها بر مبنا و اندیشه شرع و عقل و مجموعهای از عقاید دینی، احکام شرعی و اخلاق اسلامی و حتی داشتههای بومی و ملی است، در حال تغییر است. معیار کنشها و واکنشهای اجتماعی تبدیل به امور ناروا و نامشروع شده تا جائیکه تنفس در این فضا را برای همگان سخت کرده و از روی استیصال، آرزوی خانوادهها، محیطی سالم با حداقل فاکتورهای فرهنگی شده است.
حجتالاسلام والمسلمین بنیادی گفت: باور نداشتن برخی از مسئولان به اینکه قدرت و سرعت تهاجم فرهنگ بیگانه هر روز بیشتر میشود و شکلهای متفاوتی از تغییر فرهنگ را در لایههای فکری انسانها ایجاد میکند تا جاییکه اباحیگری و سهلانگاری در امور شرعی را تحتالشعاع خود قرار میدهد، از دیگر عواملی است که احساس میشود، بهواسطه آن، ابرهای شوم فرهنگهای غلط بهراحتی بر تمام امور اجتماعی، خانوادگی و... سایه میافکند و تأثیر خود را میگذارد و این در حالی است که برای مقابله با فرهنگهای مهاجم، باید برنامه داشت و چند گام جلوتر بود که بازهم بهنظر میرسد، اینگونه نیست.
این استاد حوزه اضافه کرد: منظور از تغییر ذائقه فرهنگی، نفوذ جریان فرهنگ منحط به باطن افراد و تغییر فکری و عقیدتی در سطح کلان جامعه است که مرتبهای سخت از امور غیرارزشی را به جامعه تحمیل میکند و در بستر آن، ارزشمندترین داشتههای جامعه اسلامی را به ورطه شکست و سقوط جامعه میرساند که نیاز است، تمام دلسوزان و علاقهمندان به مکتب و مملکت برای دفع این خطر، در حالت آمادهباش باشند.
وی با بیان اینکه بهکار بستن دستورات مقام معظم رهبری چاره کار است، ادامه داد: اما آنچه که مایه امیدواری و اعتماد به آینده فرهنگی کشور است، تیزبینی، هشدارها و راهکارهای رهبر فرزانه انقلاب در این امر مهم است. معظمله از سالهای دور تهاجم و شبیخون فرهنگی را مورد تأکید قرار دادند و سندهای مهمی مانند «سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»، «ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی» و «سند بسیار مهم و منظومهای بیانیه گام دوم انقلاب» را ابلاغ فرمودند که ایمان داریم، با کاربست فرامین و مؤلفههای ذکرشده در هر کدام، نقشه راه ساخت جامعه اسلامی و نحوه پیاده کردن فرهنگ ناب اسلامی در جامعه مشخص میشود که با همت تمام دستگاهها و نیروهای مؤمن و معتقد به اسلام و انقلاب، امری میسر خواهد بود.
حجتالاسلام والمسلمین بنیادی گفت: بدون تردید یکی از دغدغهها و برنامههای دولت انقلابی سیزدهم و شخص رئیسجمهور، مهیا نمودن زمینهها، تهیه ابزار لازم، آماده نمون زیرساختهای فرهنگی و همت و تلاش برای توسعه فرهنگ اسلامی است؛ ارتباط با مؤثرین و نخبگان و تهیه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که با واقعبینی همراه باشد، این امید را فزونی میبخشد و یقینا آنچه که خواست ملت شریف و مؤمن ایران اسلامی میباشد، برجستگی ارزشها و نهادینه شدن فرهنگ اسلامی در جامعه میباشد و در این راستا، اگر گامهای عملی و مؤثری برداشته شود، جریان فرهنگی کشور به جوششی نو درخواهد آمد.
این استاد حوزه اظهار کرد: هرچند آگاهان امور فرهنگی، با بیانات و استدلالهای متقن کراراً خواهان یکپارچگی نهادهای فرهنگی و وحدت متولی در امر فرهنگ اسلامی شدهاند که امری حق است؛ اما آنچه که ارزشمندتر میباشد، همفکری، هماهنگی و همپوشانی مسئولان نهادهای فرهنگی میباشد تا با فراخوان نخبگان، فرهیختگان، فرهنگیان، صاحبنظران و اندیشمندان، جنبش فرهنگی کشور شکلی منسجم پیدا کند و کشور اسلامی ایران، به الگوی فرهنگ اسلامی تبدیل و به افق ترسیمشده در بیانیه گام دوم انقلاب نزدیکتر گردد.