![نقش بیبدیل علامه در بهکارگیری سنت در فهم قرآن](/content/newspaper/Version729/0/Page8/newspaperimgl_729_8.jpg?width=1500&crop=57,1099,1375,917)
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد
نقش بیبدیل علامه در بهکارگیری سنت در فهم قرآن
علامه طباطبایی(رض) در پیوند با قرآن، به تفسیر «قرآن به قرآن» شهره است؛ ولی گمان میکنم، آنچه به آن مشهور است، خیلی عمیقتر از چیزی است که ما از آن حرف میزنیم و علامه(ره) را به آن میستاییم. این شهرت به صوابی است؛ ولی کمی دقیقتر باید در آن اندیشه شود.
شهرت ناصوابی هم، متأسفانه در ذهن برخی افراد وجود دارد و حتی نوشتهاند و آن اینکه انگار وقتی ایشان تفسیر قرآن به قرآن گفت و مسیر فهم قرآن را فقط تفسیر قرآن به قرآن قرار داد، نعوذبالله نوعی بیتوجهی به معارف اهل بیت(ع) است! یک بحث که فرصت مطرح آن را نداریم، نقش بیبدیل سنت در فهم قرآن است. حقاً و انصافاً، از بعضی از موارد قرآن، فهمی که باید بشود، بدون سنت نمیشود!
علامه طباطبایی(ره)، به قول امروزیها در سنت، ما را راهبردی هدایت کردند که از آن طریق آیات را بفهمیم و این هم مغفول است! حضرت آیتالله جوادی در ذیل آیه ١٦٥سوره اعراف فرمودند: تفتن بهجای استاد علامه طباطبایی(ره)، و فهم صحیح آیه، در پرتوی توجه ایشان به: «روایات اهلبیت(ع)» است. روش معظمله در تفسیر قرآن این است که نخست در خود آیات دقت و سپس روایات نورانی اهلبیت(ع) را مطالعه میکند و در مقام تفسیر، چشمی به آیه و چشم دیگر به روایت دارد و با دید و عینک روایات، آیه را معنا میکند. از این رو در جای جای بحثهای عمیق قرآنی میگوید: این مطلب در بحث روایی خواهد آمد. این نکته حضرت آیتالله جوادی آملی که شاگرد ایشان است و در المیزان غور نموده، نکته مهمی است.
علامه طباطبایی(ره) دو خدمت بزرگ به سنت کرده که مغفول است: یکی فهماندن و چگونگی تعامل با سنت تفسیری به کسانی بعد از خودشان؛ چه شاگردان، چه ما! اگر کسی فراوان به تفسیرالمیزان مراجعه کند، خواهد دانست که علامه تقریباً یا تحقیقاً بین 18 تا 19 جزء قرآن را تفسیر کرده که روی هم، کل قرآن است؛ ولی همه قرآن قوله قوله نیست. گاهی همین 34 آیه یا هفت هشت آیه را که با هم آوردهاند، بخشهایی تفسیر نشده است. یا فرصت نداشتهاند، یا بهوضوح گذاشتهاند. ازین مطلب میگذرم.
اگر کسی در روایات تأمل کند و اشارات علامه(ره) در ذیل تفسیر آیات قرآن به روایات را ببیند، متوجه خواهد شد که چه عظمتی در المیزان نهفته است.
پیرایش روایات تفسیری
کسی از فضلا بهمزاح به من گفت که من میگویم: «درّالمنثور» آقای طباطبایی(ره)؛ چون علامه(ره) خیلی از «درّالمنثور» استفاده میکند و روایات نبوی را میآورد. گفتم یا مزاح است یا نفهمیده چه خبر است. علامه طباطبایی(ره) به سند، مخصوصاً در تفسیر، توجهی ندارند. ما رسالهای را گذراندیم بهنام «جایگاه روایت در تفسیر المیزان»؛ برای فهمیدن قسمتهای فلسفیاش با شاگردمان، محضر حجتالاسلام والمسلمین عابدی میرسیدیم. کلمه به کلمه، بیست جلد المیزان، از اول تا آخر را به نگاه روایی مطالعه کردیم. جایی که علامه(ره) به سند توجه میکند، پنج شش مورد بیشتر نیست. دلالت برای علامه مهم است. تفسیر درّالمنثور هم از پیامبر(ص) روایت نقل میکند. درونمایه آن روایت را از پیامبر(ص) با قرآن همسو میداند و میپذیرد؛ تبییناً، یا تأییداً، یا تأکیداً و الیآخر.
روزی به مرحوم آیتالله معرفت(رض) عرض کردم: علامه طباطبایی(ره) در المیزان گفتهاند که «جملههای مستقل -و بهتعبیر طلبهها یصح السکوت علیها- مفادش همچنان که در سیاق، حجت است، بیرون سیاق هم حجت است!» آقای معرفت تأمل کردند و گفتند: دقیق میگویی؟!
گفتم: بله! بهمزاح یا جدی گفتند: درست فهمیدی؟! عرض کردم: بله.
این دوجا را نشان دادم. آیتالله معرفت(ره) خیلی شگفتزده شده و گفتند: به یک دانشجو بدهیم، یک رساله دکتری بنویسد، دانشجو ترجیحاً طلبه باشد، او هم ترجیحاً حافظ قرآن باشد.
اینگونه شد که پایاننامه «سایهها و لایههای معنایی قرآن» نوشته شد. آنجا اصل بحث، تنقیح شد. شاید عجیب باشد، علامه وقتی این را گفته، در ادامهاش گفته که انگار این سبک تفسیری ائمه(ع) است! «و علیه جمعٌ قفیر منالروایات.» شما جمع قفیر منالروایات دیدهاید؟!
ما تا حالا بیش از چهل روایت اینچنینی پیدا کردیم که معصوم اینگونه به آیه استناد کرده است. یکی از حضرت جواد(ع) است که خیلی عجیب است. یا مثلاً در قصه شورا که علی(ع) به صبر جمیل استناد کردند که سیاق یک چیز دیگر است. ائمه(ع) چهار مورد به ]لَاتُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ[ (سوره بقره/ 195) استناد کردند و به موضوعهای غیر از آنچه که در سیاق هست. اینها به ما نشان داد که این «جمع قفیر» واقعاً جمع قفیر است.
تفسیر روایت با روایت در تفسیر المیزان
علامه آیتالله حسنزاده آملی(ره) زمانی با تأسف گفتند: «حواشی بحار متوقف شد. علامه قصدشان تدریس بحار بود و آنجا هم، روایت را با روایت معنا و مشکلش را حل میکردند. همانطور که اینجا آیه را با آیه معنا میکردند.» علامه طباطبایی(ره) در خدمت به روایات تفسیری، در میان مفسران، قطعاً و جزماً بینظیر است.
گاهی شما ذیل آیه را نگاه میکنید که روایت بسیار مشهور را نیاورده است. آیا علامه(ره) ندیده؟! اینکه در مرئای و منظرش بوده! به اعتبار روایت معتقد نبوده. گاهی یک طرف و دو طرف روایت را فقط در همین حد میگوید که «فیه نظرٌ». اینها را شما و من باید دنبالش برویم و ببینیم، این «فیه نظر»ها چیست؟
در جهان اسلام، «فهدبن رومی» در «اتجاهات التفسیر فیالقرآن فی قرن رابعالعشر الهجری» وقتی المیزان را مطرح میکند و کمی بحث میکند، میگوید: «وقتی مؤلف المیزان آیه را کنار آیه میگذارد و آیه را با آیه میتند و از آن مطلب استخراج میکند، آدم وحشتش میگیرد، شگفتزده میشود که این مطلب را از کجا آورده است؟» او قرآنپژوه است و آثار قابل توجهی هم دارد.
روایات در المیزان واقعاً قابل مطالعه و قابل تأمل است. عجیب است که ایشان خیلی به این مبنا در تفسیر نپرداختند! استاد شهید مرتضی مطهری(ره) گفتند: «یک قرن باید بگذرد تا معلوم شود در المیزان چه خبر است» و این نکته مهمی است. استاد شهید در جای دیگر گفتهاند: «من احساس میکنم، برای علامه طباطبایی(ره) بعضی از مطالب حالت الهامگونه دارد؛ لذا خودش به لوازمش هم توجه ندارد. میگوید و میرود. من آن لوازم را به آن بار میکنم.» آن شاگردش که این را از ایشان نقل کرد، گفت که آقای مطهری به ما گفتند: «من هرچه دارم ریشهاش در المیزان است.» مصاحبه شاگردشان را در کتاب «جلوههای معلم» بخوانید.
علامه طباطبایی(ره) احیاگر تفسیر آیه به آیه
این نیست که فقط بگوییم علامه طباطبایی(ره) یک آیاتی را به سراغ آیات آورده و تفسیر آیه به آیه داشته است. شما «تفسیر مجاهد» را که متوفی ١٥٠ ق. است، نگاه کنید. آن هم کمابیش دارد. یکی از تفسیرهای قرن پنجم، واحدی نیشابوری است که بسیطش قیامتی است از تفسیر آیه به آیه! علامه(ره) فرمودند: «تفسیر آیه به آیه مال اهلبیت(ع) است. من فقط آن را احیا کردم». کار علامه(ره) خیلی فراتر از این است که چهار آیه را سراغ یک آیه، یا دو آیه را سراغ یک آیه بیاورند؛ البته در همین جاها هم، علامه گاهی کارهای شگفتانگیزی میکنند!
من دو آیه را بهعنوان نمونه عرض میکنم.
1. ]وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ[ (رعد/43) این آخرین آیه سوره رعد است. «خواهند گفت که شما مرسل نیستید. ای پیامبر! بگو خدا و آنکه «من عنده علمالکتاب» هست، گواه است». آن بزرگوار یک سخنرانی بسیار عالمانه کردند بر شاهد رسالت! آیتالله طباطبایی(ره) مطرح میکنند: «من عنده علمالکتاب» عندها را بیاورید، به شما یاری میکند، الکتاب را بیاورید، یاری میکند، ترکیب اینها را با هم بیاورید، یاری میکند. علامه(ره) در اینجا هم باز معجزه میکند. پیوند آغاز و پایان در سوره. روند با آغاز و پایان! قرآن به قرآن علامه(ره)، اینجاست. علامه(ره) اینها را مطرح میکنند و میگویند: «اینطوری ما از «من عنده علمالکتاب» چیزی درنمیآوریم». بعد میگویند: «سوره اینگونه آغاز میشود. روندش اینچنین است. به این صورت پایان میپذیرد». اینگونه که شد، مصداق جز کسی که تربیتشده با این فرهنگ، این قرآن، این آموزهها و این رسول است، نمیتواند باشد. اگر چنین باشد، دیگر برتر از علی(ع) وجود ندارد و «بهذا یتأید ما ذکره جمعٌ وردت» از طریق اهلبیت(ع)!
2. آیه ]وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِیالْقُرْآن[ (اسراء/60) و الی آخر از آن دقیقتر است. مصداق آن قطعاً بنیامیه است. روایات در این زمینه زیاد است. عجیب است، حتی متعصبترین مفسرانشان که «قرطبی» باشد، وقتی به این آیه رسیده، میگوید: «روایات طوری است که نمیشود، از آن دست برداشت». بالاخره بنیامیه شجره ملعونه است . علامه طباطبایی(ره) اینجا هم شروع کردند: رؤیا به کمک ما نمیآید؛ «اریناک». شجره هم در جاهای دیگری که قرآن مواردی دارد به کمکمان نمیآید. آنوقت به این مطلب اشاره میکنند که: آهنگ کلی سوره نشانگر این است که خداوند دارد، یک خطر و یک دگرسانی عظیم پیش چشم امت اسلامی میگذارد.
«مرحوم سعید ایوب»، از باسوادترین مستبصرهاست! «معالم الفتن» او، یکی از بهترین کتابهایی است که در تاریخ اسلام نوشته شده است. تفسیر بسیار تفسیر لطیفی است با نگاه تاریخی تفسیر ایشان از این دو آیه. ایشان میگوید: خداوند سبحان برای آینده امت، دو دایره کشیده: دایره طهر و دایره رجس! که امت اسلامی بدانند، تأمل کنند و بفهمند. اینجا قرار بگیرند، هدایت شوند و آنجا را برحذر باشند و گمراه نشوند؛ چون شجره ملعونه است. این آیه، آیه تطهیر اهلبیت(ع) است.
علامه(ره) گفتند: «ما وقتی این خطر جدی را با مؤلفهها و مشخصههایی که قرآن میشمارد، نگاه میکنیم، امکاناً خطر یهودیها باشد، با این نمیسازد؛ مسیحیها باشند با این نمیسازد؛ مشرکان منطقه باشند، با این نمیسازد؛ تنها جریان خطرناک در درون جامعه اسلامی که برای آینده جامعه اسلامی خطر بود و شد، بنیامیه است. بعد روایات را میآورد». علامه(ره) یک «تفسیر قرآن به قرآن» اینچنینی دارد. گمان نمیکنم، کسی در میان مفسران، تفسیر قرآن به قرآن را پرداخته یا بهدرستی پرداخته باشد.
علامه طباطبایی(ره) هیچ چیز دیگر نیست جز خودش. مرحوم آیتالله معرفت گاهی میگفت: «من معتقدم که منهج علامه، آنچنان که باید فهمیده شود، فهمیده نشده است.»
مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدجواد مغنیه، کتابی بهنام «تجارب السلف» دارد. همان اول میگوید «أنا محمدجواد مَغنیه و لا مُغنیه!» تفسیر این بزرگوار بسیار تفسیر خوبی است. شرح نهجالبلاغهاش هم خوب است؛ کمحرف خوشماده و پرماده! او میگوید: «من تا المیزان چاپ نشده بود، روی میزم انبوهی از کتابهای تفسیری بود! المیزان که تمام شد، همه اینها را جمع کردم و گذاشتم کنار. حالا روی میزم فقط المیزان است». یک مفسر این داوری را میکند. تفسیرالمیزان برای ما باید کتاب بالینی باشد. از آن نباید غفلت بکنیم. باید بارها به آن مراجعه کنیم تا شمّ المیزانفهمی در ما ایجاد شود و بتوانیم، نکتهها اشارهها و ایماءهایش را پیدا کنیم.
علامه آیتالله حسنزاده آملی(ره) زمانی با تأسف گفتند: «حواشی بحار متوقف شد. علامه قصدشان تدریس بحار بود و آنجا هم، روایت را با روایت معنا و مشکلش را حل میکردند. همانطور که اینجا آیه را با آیه معنا میکردند.» علامه طباطبایی(ره) در خدمت به روایات تفسیری، در میان مفسران، قطعاً و جزماً بینظیر است.
این نیست که فقط بگوییم علامه طباطبایی(ره) یک آیاتی را به سراغ آیات آورده و تفسیر آیه به آیه داشته است. شما «تفسیر مجاهد» را که متوفی ١٥٠ ق. است، نگاه کنید. آن هم کمابیش دارد. یکی از تفسیرهای قرن پنجم، واحدی نیشابوری است که بسیطش قیامتی است از تفسیر آیه به آیه! علامه(ره) فرمودند: «تفسیر آیه به آیه مال اهلبیت(ع) است. من فقط آن را احیا کردم». کار علامه(ره) خیلی فراتر از این است که چهار آیه را سراغ یک آیه، یا دو آیه را سراغ یک آیه بیاورند؛ البته در همین جاها هم، علامه گاهی کارهای شگفتانگیزی میکنند!
- بیانیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه به مناسبت ۱۴ و ۱۵ خرداد / مردم با شرکت در انتخابات مسیر شهدا را ادامه دهند
- پیام های تسلیت مراجع اعظام و علمای در پی شهادت آیت الله رئیسی و همراهانشان در صانحه سقوط بالگرد
- پیام آیت الله العظمی مظاهری به هجدهمین دوره همایش «حکمت مطهّر»
- حمایت کامل حوزههای علمیه و روحانیت از اقدام غرورآفرین علیه رژیم صهیونیستی
- بیانیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه به مناسبت ۱۴ و ۱۵ خرداد / مردم با شرکت در انتخابات مسیر شهدا را ادامه دهند
- پیام های تسلیت مراجع اعظام و علمای در پی شهادت آیت الله رئیسی و همراهانشان در صانحه سقوط بالگرد
- پیام آیت الله العظمی مظاهری به هجدهمین دوره همایش «حکمت مطهّر»
- حمایت کامل حوزههای علمیه و روحانیت از اقدام غرورآفرین علیه رژیم صهیونیستی