سیزدهم رجب سالروز ولادت با سعادت مولای متقیان و سرور مظلومان علی(ع) است. مرحوم شیخ مفید متوفای ۴۱۳ در کتاب الارشاد جلد ۱ صفحه ۵، ولادت آنحضرت را در داخل کعبه معظمه در روز جمعه سیزدهم ماه رجب سال ۳۰ از عامالفیل ذکر کرده و میگوید: قبل از او و همچنین بعد از او کسی در کعبه و خانه خدا متولد نشده و این گرامیداشت و تجلیل بهخاطر عظمت امیرالمؤمنین(ع) است. یکی از روایات مشهور و متواتر و صحیح منقول از نبی مکرم اسلام(ص) درباره آنحضرت «مواخات» بهمعنی برادری است. این حدیث در کتب اهل سنت، منابع بسیار فراوانی دارد که هرگز برای احدی قابل انکار نیست. گرچه برخی از صحابه آن را قبول نکردند و حتی برادری آنحضرت را نسبت به پیامبر اکرم(ص) مورد انکار قرار دادند که خواهد آمد. صحابهای که حدیث برادری را نقل کردهاند، عبارتند از: 1. سعیدبن مسیب (فضائل الصحابه صفحه ۲۲۷)؛ 2. زیدبن اوفی (انتهاء الأفهام صفحه ۲۱۴)؛ 3. یعلیبن مرّة (احقاق الحق جلد ۴ صفحه ۱۷۷)؛ 4. زیدبن ارقم (مناقب خوارزمی صفحه ۲۴۱)؛ 5. ابوهریرة (مجمع الزوائد جلد ۹ صفحه ۱۷۳؛ تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۴۸)؛ 6. امیرالمؤمنین(ع) (احقاق الحق جلد ۴ صفحه ۱۷۷)؛ ۷. عبداللهبن عباس (الروضة الندیة صفحه ۱۳)؛ 8. امام حسین(ع) (مناقب ابنمغازلی صفحه ۲۸۵)؛ 9. عبداللهبن عمر (صحیح ترمذی جلد ۵ صفحه ۲۸۹؛ الجامع الصغیر سیوطی جلد ۲ صفحه ۱۴۰)؛ ۱۰. عمربن خطاب (المناقب المرتضویه صفحه ۱۲۹؛ احقاق الحق جلد ۴ صفحه ۱۹۶)؛ ۱۱. سعدبن ابیوقاص (سعدالشموس والاقمار صفحه ۲۰۹)؛ ۱۲. جابربن عبدالله انصاری (تاریخ بغداد، جلد ۷، صفحه ۳۸۷)؛ 13. ابوذر غفاری (مناقب خوارزمی، صفحه ۹۲)؛ ۱۴. ابوامامة (تاریخ دمشق، جلد ۴۵، صفحه ٣٩)؛ ۱۵. اسماء بنت عمیس (تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۴۰)؛ ۱۶. محدوجبن زید (تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۴۱)؛ با دقت در احادیث موجود معلوم میشود که این روایت را حضرت در جاهای متعدد و بنا به مناسبتهای گوناگون اشاره فرمودند:
1. در روز یومالدار وقتی آیه شریفه «وانذر عشیرتک الاقربین» نازل شد، رسولخدا(ص) عدهای از اقوام خود را جمع کرد و آنها را غذا داد. سپس فرمود: کدامیک از شما از من پیروی میکند تا برادر و مصاحب من بوده باشد؟ کسی جز امیرالمؤمنین(ع) پاسخ حضرت را نداد. (تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۳۶؛ مجمع الزوائد، جلد ۸ صفحه٣٠٢).
2. در جمع یاران ابنعمر میگوید: رسولخدا(ص) میان یاران خود اخوت ایجاد کرد و امیرالمؤمنین(ع) آمد؛ درحالیکه چشمان او گریان بود، گفت: میان من و کسی[عقد] اخوت ایجاد نکردید. حضرت فرمود: «انت اخی فیالدنیا والآخرة» (تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۳۹).
۳. هنگامی که میـان مسلمانـان عقد اخوت برقرار کرد انسبن مالک میگوید: رسولخدا(ص) میان مسلمانان اخوت ایجاد کرد و به علی(ع) فرمود: «انت اخی فیالدنیا والاخرة» (تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۴۰).
۴. در مسجدالنبی(ص) زیدبن ابیاوفی میگوید: بر رسولخدا(ص) در مسجد النبی وارد شدم. مرا که دید، فرمود: فلان فرزند فلان کجا است؟ نگاه به چهره یارانش کرد. امیرالمؤمنین(ع) گفت: یا رسولالله! وقتی این کار را از شما دیدم، جانم از بدنم جدا شد. آیا از من ناراحت هستید؟ رسولخدا به او فرمود: «ما أخّرتک إلّا لنفسی»؛ یعنی تو را برای خودم نگه داشتم. تو برادر و وارث من هستی. (تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۴۱ مسند فاطمه الزهرا سیوطی صفحه ۹۹). محدوجبن زید ذهلی صحابی میگوید: رسولخدا(ص) دست علی(ع) را گرفت و آن را روی سینه خود گذاشت و فرمود: «یا علی انت اخی وانت منّی بمنزلة هارون من موسی» (تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۴۱).
۵. هنگامی که علی(ع) خواب بود امیرالمؤمنین(ع) میگوید: پیامبر مرا خواب دید و فرمود: قم؛ یعنی برخیز! من هرگز مردم را ملامت نمیکنم. وقتی به تو ابوتراب میگویند. برخیز بهخدا سوگند! تو برادر و پدر فرزندانم هستی(تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۴۲).
۶. نام علی(ع) روی درِ بهشت عطیةبن سعد عوفی از جابربن عبدالله انصاری نقل میکند که رسولخدا(ص) فرمود: بر روی درِ بهشت نوشته شده: «لا اله الا الله محمد رسولالله؛ علی اخو رسولالله، قبل أن یخلق السماوات والأرض بألفی عام» (المعجم الاوسط جلد ۵ صفحه ۳۴۳؛ کنز العمال جلد13 صفحه ۱۳۸). منابعی که حدیث اخوت را ذکر کردهاند: با مراجعه به منابع معتبر اهل سنت معلوم میشود که منابع بسیار زیادی داستان اخوت و برادری رسولخدا(ص) با امیرالمؤمنین(ع) را نقل کردند. ما علاوه بر منابع یادشده، به منابع دیگر اشاره میکنیم: ۱. طبری در تفسیرش جلد ۱۴ صفحه ۲۵؛ 2. حاکم نیشابوری در المستدرک جلد ۳ صفحه ۱۱۰؛ ۳. احمدبن حنبل در مسندش جلد ۴ صفحه ۲۸۱؛ 4. شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید جلد ۱۳ صفحه ۲۱۱؛ ۵. امالی شجری جلد ۱ صفحه ۱۴۱؛ ۶. صحیح ترمذی جلد ۵ صفحه ۶۳۶ 7. مسند ابییعلی موصلی جلد ۴ صفحه ۶۷؛ ۸. مصنف عبدالرزاق جلد ۱۱ صفحه ۲۲۷؛ ۹. قندوزی در ینابیع المودّة جلد ۲ صفحه ۴۸۷؛ 10. السنن الکبری نسائی جلد ۵ صفحه ۱۲۵؛ ۱1. نظم درر السمطین زرندی صفحه ۹۸؛ ۱۲. خطیب بغدادی در تاریخش جلد ۷ صفحه ۳۸۷؛ چه کسی برادری و اخوت علی(ع) را نفی کرد؟ با وجود این همه منابع و صحابی رسولخدا(ص) از جمله خلیفه دوم و فرزندش که راوی این اخوت و برادری هستند، متأسفانه تاریخ میگوید که در روز اخذ بیعت اجباری از علی(ع)، خلیفه دوم این برادری را انکار کرد. جناب ابنقتیبه دینوری در کتاب الامامة والسیاسة، داستان بیعت را نقل کرده و میگوید: در روز بیعت، علی(ع) را از منزل خارج کردند و او را نزد خلیفه اول بردند. مردم همراه خلیفه دوم به حضرت گفتند: باید بیعت کنی. حضرت فرمود: اگر نکنم، چه کار میکنید؟ گفتند: گردنت را میزنیم. حضرت فرمود: در این صورت شما بنده خدا و برادر رسولخدا(ص) را میکشید. خلیفه دوم گفت: «أما عبدالله نعم وأما أخو رسوله فلا»؛ یعنی اینکه بنده خدا باشی را قبول دارم؛ اما اینکه برادر رسولخدا(ص) باشی را نه. (الامامة والسیاسة صفحه ۲۱۴). مطلب قابل توجه و تعجب اینکه خود خلیفه راوی حدیث اخوت و برادری علی(ع) است که قبلاً اشاره شد. پس چگونه در روز بیعت آن را انکار میکند؟ بهراستی با توجه به اینکه حدود ۲۰ نفر از صحابه رسولخدا(ص) راوی حدیث اخوت امیرالمؤمنین(ع) هستند، چگونه خلیفه دوم بهراحتی آن را منکر میشود؟ آیا این چیزی جز بازی کردن با روایات نبوی است؟ باید دانست که حدیث اخوت و برادری امیرالمؤمنین علی(ع) با نبی مکرم اسلام برای احدی از صحابه جز آنحضرت ذکر نشده است و این یقیناً نص و صراحت در افضلیت و برتری ایشان میباشد.