عطر یار - شماره 780
عیسایِ زمان
ملامحسن فیض کاشانی
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در پردهای هنوز و صدت عندلیب هست
مُردیم از فراق تو ای عیسیِ زمان
آیا ز خوانِ وصل تو ما را نصیب هست؟
هر جا روم از تو که دور از تو کس مباد
لیکن امیدِ وصل توأم عنقریب هست
دوری زخدمت تو ز نقصانِ شوق ماست
دردا که درد نیست وگرنه طبیب هست
اظهار شوق این همه از «فیض» هرزه نیست
هم قصه غریب و حدیث عجیب هست