حزبالله در جنگ 33 روزه چگونه بر رژیم اشغالگر قدس پیروز شد؟
رژیم اشغالگر قدس که با پشتیبانی همه مستکبرین بهویژه صهیونیسم جهانی، با مکر و حیله سرزمین قدس را اشغال کرده و چند سالی است که باکمکهای همهجانبه آنها، به حیات نامشروع خود ادامه داده است. حامیان این رژیم، جدیدترین و مدرنترین و مرگبارترین تجهیزات نظامی روز دنیا را بهآسانی در اختیار او قرار داده و دست او را در انجام هر جنایتی باز گذاشتهاند. این رژیم که از نظر تجهیزات پیشرفته و همچنین نیروهای آموزشدیده نظامی چیزی کم ندارد و سالها در منطقه خاورمیانه رجز خوانده و جولان داده بود و کسی اجازه مقابله با او را به خود نمی داد.1
اما با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در ایران و بیداری مسلمانان جهان بهویژه بیداری و حرکت جوانان مسلمان لبنان و فلسطین، شمارش معکوس برای شکست و نابودی این رژیم پوشالی شروع شد. این حرکت میمون و مبارک از همان آغاز ثمرات و پیروزیهای باارزشی برای مسلمانان مظلوم لبنان و فلسطین به ارمغان آورده است که پیروزی حزبالله در جنگ سیوسه روزه، یکی از ثمرات آن بوده و بهخواست خداوند متعال، این حرکت تا نابودی کامل اسرائیل و صهیونیستها ادامه دارد.
مقاومت اسلامی لبنان )حزبالله) بهعنوان یک تشکیلات نظامی سری برای رویارویی با اشغالگران صهیونیست که در سال 1982 میلادی جنوب این کشور را مورد تاخت و تاز قرار داده و بیروت را اشغال کرده بودند، شکل گرفت و رشد و نمو کرد.
مقاومت دو سال بعد، یعنی در اوایل سال 1984 میلادی، عملیات مستقل خود را اعلام نمود؛ اما پیش از آن فعالیتهای خود را در چارچوب جبهه مقاومت لبنان انجام میداد.
این جبهه پس از عقبنشینی ارتش صهیونیستی از اغلب مناطق اشغالی در سال 1986 میلادی، به مقاومت اسلامی تبدیل شد و با عملیاتهای خود علیه نظامیان اشغالگر و مزدورانش در جنوب لبنان و بقاع غربی، کوبندهترین ضربات را به دشمن صهیونیستی وارد کرد.2 مقاومت اسلامی در روند مبارزه چهار محور را ترسیم کرده است:
1. نبرد با دشمن و آزادسازی وطن؛
2. مبارزه با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی؛
3. خنثی کردن تلاشهای دشمن برای تثبیت پایههای اشغال و رژیم غاصب اسرائیل بهعنوان یک واقعیت شرعی و قانونی در قلب منطقه؛
4. ایجاد یک محور برای اجماع عظیم ملی، میهنی و اسلامی شامل: نیروها، رهبران احزاب و مذاهب مختلف و همچنین اعتقادات و جهتگیریهای سیاسی، فرهنگی و فکری.3
حزبالله در مدت کوتاه، به پیروزیهای بزرگی دست یافته است. این موفقیتها عوامل متعددی داشته که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1. توسل به خداوند، یاری امام زمان و دعای مسلمانان
شیخ حسن بغدادی، معاون سیدحسن نصرالله در این باره میگوید: «توسل به خداوند، یاری امام زمان و دعای مسلمانان و علمای اسلام را میتوان از عوامل پیروزی حزبالله لبنان برشمرد.»
2. اخلاص و ایمان نیرویهای حزبالله که با نثار جان خویش، از ارزشهای اسلامی دفاع کردند.
3. هوشیاری و بیداری حزبالله و اتکاء به جریان بیداری اسلامی
شیخ صفیالدین، یکی از رهبران حزبالله در این زمینه میگوید :«بعد از آزادی جنوب لبنان در این 6 سال، حتی یک روز از آنها غفلت نکردیم و برای چنین روزهایی برنامهریزی کردهایم.» 4
4. استقلال عمل و پنهانکاری
برخلاف سایر مقاومتهای پیشین، مقاومت اسلامی لبنان از زمان پیدایش تا به امروز، با هیچیک از طرفها در عملیات علیه اشغالگران مشارکت نکرده است که البته این امر، نه بهدلیل مسائل ایدئولوژیک و عقیدتی؛ بلکه بهسبب نگرانی از رخنه دشمن با توجه به تعدد گرایشها و جهتگیریهای سیاسی و عقیدتی بود؛ زیرا این تعدد، کنترل و مراقبت را بسیار دشوار میگرداند؛ امری که در تجربه مقاومتهای قبلی بهویژه در فلسطین که بههمین سبب، ضربات زیادی را متحمل شده و بسیاری از شخصیتهای آن ترور شدند، به اثبات رسید.
5. گستره قاعده مقاومت
مقاومت اسلامی توانسته است، بدون عدول از چارچوبهای خاص تشکیلاتی، امنیتی و نظامی خود، باب همکاری با سایر نیروهای غیراسلامی که مایل به جنگ در برابر اشغالگران بودند، بگشاید؛ از اینرو سیدحسن نصرالله دبیرکل جنبش حزبالله لبنان، در سوم نوامبر سال 1997 میلادی، از تشکیل گروههای لبنانی برای مقاومت در برابر اشغالگران اسرائیلی بهعنوان تشکیلاتی جامع و فراگیر برای تمام افراد خبر داد که مایل به شرکت در مقاومت مسلحانه علیه نیروهای اشغالگر در جنوب لبنان هستند. وی گفت: این تشکیلات از چارت مقاومت اسلامی که آماده حمایت همهجانبه در تمام زمینههای مورد نیاز گروهها برای اجرای اقدامات نظامی و امنیتی در مناطق اشغالی لبنان است، جدا باقی خواهد ماند.
این امر نشان داد، مقاومت اسلامی نهتنها قصد انحصاری کردن مبارزه با اشغالگران را ندارد؛ بلکه اهمیت گسترش دامنه مشارکت در نبرد با دشمن در جامعه لبنان را که در آن، انواع گروهها و طوایف سیاسی و مذهبی در کنار یکدیگر زندگی میکنند، دریافته است.
این درک، مهمترین انگیزه تشکیل گروههای لبنانی بود که در طول اشغال، دهها عملیات را علیه اشغالگران صهیونیست و مزدورانشان به مرحله اجرا گذاشتند؛ چراکه اسلامی بودن مقاومت، خود یکی از مهمترین موانع پیوستن لبنانیهای غیرمسلمان و احزاب مختلف سیاسی به مقاومت اسلامی برای نبرد با اشغالگران بهشمار میرفت.
6. بهکارگیری شیوههای پیشرفته رزمی
مقاومت اسلامی از شیوههای رایج جنگهای چریکی یعنی گروههای کوچک برای شبیخون به گشتیها و استحکامات دشمن و کار گذاشتن بمب، مین و نصب کمین بر سر راه خطوط مواصلاتی و محلهای رفت و آمد این نیروها استفاده کرد؛ اما علت واقعی موفقیت این شیوه در اصل ارائه تجربهای متمایز از سایر تجارب امنیتی، تبلیغاتی و سیاسی در لبنان است که میتوان آن را اینگونه بیان کرد:
الف) تعدد و تنوع تاکتیکها و عملیاتها:
مقاومت اسلامی در جریان نبردها و عملیاتهای خود، تنها از شیوههایی چون کمین در جادهها و مناطق کوهپایهای با گلولهباران پایگاههای دشمن صهیونیستی استفاده نکرد؛ بلکه به عملیاتهای گسترده علیه یک یا چند پایگاه در آن واحد دست زد و حتی موفق شد، در بسیاری موارد، این پایگاهها را تا ساعتها به تصرف درآورده یا افراد آن را به اسارت بگیرد.
ب) افزایش توان اطلاعاتی:
یکی از موفقیتهای مقاومت اسلامی، افزایش توان اطلاعاتی در زمینه کنترل تحرکات و نقل و انتقال نظامیان اشغالگر و مزدورانشان و وارد کردن تلفات و خسارات عظیم به آنها از طریق نصب کمین یا انفجار بمب و مین در داخل و خارج نوار اشغالی و مرزهای مشترک با رژیم صهیونیستی است که به ایجاد شک و تردید و انواع پرسشها در محافل نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی و تشکیل کمیتههای تحقیق درباره میزان رخنه حزبالله در میان نیروهای اسرائیلی و مزدورانشان شد.
این امر بهویژه پس از شکست مفتضحانه کماندوهای ارتش اشغالگر قدس در روستای انصاریه تشدید شد.
در روز 1997.9.4 نیروهای مقاومت، با نصب کمین بر سر راه یک گروه 15 نفره از کماندوهای ویژه ارتش اشغالگر در روستای انصاریه، آنها را تار و مار کردند. مقاومت پس از مدتی در تاریخ 1998.6.25 اجساد تکهتکه شده این نظامیان را با پیکرهای 40شهید لبنانی که 30نفر از آنها شهدای مقاومت اسلامی بودند، مبادله کرد. این اولینبار در طول تاریخ رژیم صهیونیستی بود که چنین شکستی به تلآویو وارد میشد.
ج) جنگ روانی و اطلاعرسانی جنگی:
مقاومت برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و نظامی دشمن، از تمام شیوههای روانی و معنوی بهره برد و توانست، در چارچوب اطلاعرسانی جنگی، تعدادی از نیروهای خود را برای تصویربرداری عملیاتها علیه نیروهای اشغالگر و مزدورانشان آموزش دهد.
در این تصاویر، صحنههای زنده یورش به پایگاهها و برافراشتن پرچم بر فراز استحکامات و سنگرها ثبت و ضبط میشد؛ بهعنوان مثال پس از عملیات ورود به پایگاه بئرکلاب در روز 1998.2.27 «ایریز گورشتاین» فرمانده واحد ارتباطات ارتش اشغالگر ادعا کرد: نیروهای مقاومت وارد پایگاه نشدهاند؛ اما مقاومت اسلامی با پخش فیلم ورود رزمندگان به پایگاه و برافراشتن پرچم حزبالله بر فراز آن، کذب این سخنان را ثابت کرد.
از سوی دیگر مقاومت برای پخش اخبار عملیاتها و پیامهای خود به مردم جهان، اینترنت، شبکه تلویزیونی المنار، و رادیو نور را مورد استفاده قرار داد. این اولینبار در تاریخ مقاومت ضد اشغال در لبنان بود که از تکنیکهای نوین تصویربرداری و اطلاعرسانی استفاده میشد.
7. رویارویی با دشمن و آرامسازی فضای داخلی
مقاومت از زمان پیدایش در سال 1983 تاکنون، از هرگونه درگیری با سازمانها، گروهها و احزاب سیاسی و نظامی و همچنین با دولت لبنان خودداری ورزیده و تمام تلاش خود را مصروف نبرد علیه دشمن و آرامسازی جبهه داخلی داشته است. بدینسبب و بنابراین استراتژی، حزبالله پس از به شهادت رسیدن تنی چند از تظاهرکنندگان خود بر اثر تیراندازی نیروهای ارتش که در جریان راهپیمایی آرام حزب در مخالفت با پیمان اسلو صورت گرفت، نهتنها از درگیری با ارتش خودداری کرد؛ بلکه طی سالهای اخیر روابط و همکاری خود با این نیرو را بهطرز بیسابقهای گسترش داد تا جایی که این همکاری به کشف شبکههای جاسوسی دشمن و دستگیری و محاکمه عوامل آن در لبنان منجر شد.
8. پاکسازی مزدوران
مقاومت در سالیان اشغال تلاش گستردهای را بهمنظور در هم کوبیدن نهادها، تشکیلات و روحیه مزدوران لحد به-عمل آورد و از سال 1998 میلادی، عملیاتهای بسیار موفقی را علیه فرماندهان نظامی و مسئولان امنیتی شبه-نظامیان جیرهخوار تلآویو به مرحله اجرا گذاشت.
این امر علاوه بر بروز اختلافات شدید میان نهادهای امنیتی و نظامی مزدوران و اقدام آنها در متهم کردن یکدیگر در زمینه اهمال و عدم احساس مسئولیت، منجر به موفقیت عملیاتهای مقاومت اسلامی و شکست شبهنظامیان موسوم به ارتش جنوب لبنان شد.
از سوی دیگر مقاومت علاوه بر وارد کردن ضربات نظامی، با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی، مزدوران را به فرار تشویق کرد و از آنها خواست توبه کرده و خود را به دولت یا مقاومت اسلامی لبنان تسلیم کنند.
تمام این تلاشها، سبب شد مزدوران لحد در سال 1999 میلادی، از منطقه جزین و در سال 2000 از تمام مناطق اشغالی جنوب لبنان خارج شوند.
9. استفاده از بسیج عمومی
مقاومت اسلامی در دوران اشغال دو شیوه بسیج عمومی و برای عملیاتهای نظامی، شیوه چریکی را در پیش گرفت؛ اما پس از عقبنشینی جزئی دشمن از نوار مرزی در سال 1986 میلادی، مقاومت، عملیاتهای خود را به عملیاتهای نظامی و بدون بسیج عمومی محدود کرد.
بسیج مردمی در خلال سالهای 1982 تا 1986 میلادی عمدتاً مناطق اشغالی جنوب لبنان را شامل میشد و رنگ و بویی دینی و محیطی داشت؛ از اینرو مقاومت بنا بر وظیفه خود، از فضای بسیج دینی مخالف اشغال که حتی پس از تولد مقاومت اسلامی و اعلام موجودیت آن، توسط علما و روحانیون در مساجد و روستاهای مختلف اشاعه داده میشد، نهایت استفاده را برد و در فضاهایی سرشار از یاد و خاطره شهدای اسلام، امام حسین(ع) و روح ایستادگی در برابر ظلم و جور، مردم با سنگ، چوب و هر آنچه در دست داشتند، به نیروهای دشمن صهیونیستی حمله کردند و مساجد و حسینیهها، به محل تجمع آنان تبدیل شد تا خاطره مقاومت اهالی جبلعامل در برابر استعمار فرانسه، بار دیگر در اذهان زنده شود.
سرانجام پس از گذشت سالها، مزدوران رژیم صهیونیستی در سال 2000 اراضی اشغالی در جنوب لبنان را تخلیه کرد و این پیروزی در افکار عمومی جهان و منطقه، جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داد.
10. حضور در عرصه سیاسی لبنان
جنبش حزبالله پس از پیروزی در عرصه نظامی با رویکردی جدید خود را به حوزه تصمیمگیری نزدیک کرد و بدون اینکه آرمانهای بنیادین جنبش را در معرض تعاملات سیاسی قرار دهد، با مشارکتی معقولانه در عرصه سیاسی لبنان توانست، توطئه پس از خروج رژیم صهیونیستی را خنثی کند. 5
مجموعه این عوامل منجر به پیروزهای روزافزون مقامت اسلامی ملت مظلوم لبنان بهویژه در جنگ سی و سه روزه در سال2006 شد و دشمن صهیونیستی، با یک جهان خفتوخواری مجبور شد، از حملات بینتیجه دست بردارد و به فکر بازپس گرفتن اجساد سربازان هلاکشده خود باشد.
..............................................
پینوشتها
1. در طول تاریخ تشکیل این رژیم غاصب، کشورهای عربی و در رأس آنها سوریه و مصر بهطور رسمی چهاربار در سالهای ۱۹۴۸، ۱۹۵۶،۱۹۶۷ (جنگ ششروزه ۱۹۶۷ از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و اعراب (مصر، سوریه، اردن و عراق) با این رژیم وارد جنگ شدند که منجر به شکست اعراب شد و در سال ۱۹۷۳ با اسرائیل وارد جنگ شدند و جز در یک مورد که موفقیت جزئی داشتند، شکست خوردند. به دنبال آن سالهای سال جنایتکاران این رژیم، خانههای مردم مظلوم و بیپناه فلسطین و لبنان را بر سرشان خراب و زمینهای آنان را بهزور غصب و زنان و بچههای آنان را آواره میکردند.
2. www.moqavemat.com.
3. «طلال عتریسی» تحلیلگر لبنانی، (روز نامه کیهان دوشنبه 20 خرداد 1387- 5 جمادی الثانی 1429 - 9 ژوئن 2008 - سال شصت و چهارم - شماره 189103)- www.moqavemat.com.
4. www.tiknews.net
5. «طلال عتریسی» تحلیلگر لبنانی، (روزنامه کیهان دوشنبه 20 خرداد 1387- 5 جمادی الثانی 1429 - 9 ژوئن 2008 - سال شصت و چهارم - شماره 189103)- www.moqavemat.com.