چالشهای ۱۱ گانه در برابر وحدت جهان اسلام
گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن زمانی، مشاور مدیرحوزههای علمیه در امور مذاهب اسلامی
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) و دستیار ویژه مدیر حوزههای علمیه کشور، به تشریح تجربیات دهها ساله خود در حوزه تقریب مذاهب اسلامی پرداخت و به ۱۱ عامل مهم ضد وحدت در جهان اسلام اشاره کرد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن زمانی در گفتوگو با خبرگزاری حوزه، با اشاره به اهمیت موضوع تقریب مذاهب اسلامی، گفت: اولین رکن تقریب، رکن توحیدی است. خداوند متعال در خصوص تقریب و وحدت مسلمانان تأکیدات غیرقابل انکاری دارد و هیچ کسی را نمیتوانیم بیابیم که این مباحث را زیر سؤال ببرد.
وی افزود: از آیاتی که مرتبط به وحدت است، آیات ۱۰۳ تا ۱۰۵ سوره آلعمران است. در این آیات آمده است: [واعتصموا بحبلالله جمیعًا ولا تفرقوا ...](۱۰۳) ؛ [ولتکن منکم أمة یدعون إلی الخیر ...](۱۰۴) ؛ [ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاءهم البینات ...] (۱۰۵) .
مشاور مدیرحوزههای علمیه در امور مذاهب اسلامی بیان کرد: وحدت، بین امت اسلامی از نظر شعار مورد قبول تمامی آحاد امت اسلامی است که این مسئله بهدلیل وجود فراوان آیات و روایات است.
وی با ذکر این مطلب که افراد و جریانهایی که عملاً بهجای تلاش برای تقویت امت اسلامی، اقدام به تفرقه میکنند نیز، وجود دارند، افزود: وحدتی که امام راحل(قد) و سپس مقام معظم رهبری و مراجع معظم تقلید از جمله آیات عظام سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، سبحانی و... مطرح کردند، یک شعار تاکتیکی موقت نیست؛ بلکه برخاسته از اعتقاد عمیق این بزرگان به مسئله وحدت امت اسلامی است.
وحدت و پرهیز از تفرقه یک ضرورت است
حجتالاسلام والمسلمین زمانی بیان کرد: به دنبال آیه ۱۰۰ آلعمران بیان میشود که مسئله وحدت و پرهیز از تفرقه که یک ضرورت است، بهحدی مهم است که عدهای از فعالان جامعه اسلامی باید در این عرصه تلاش کنند و نکند که روزی، تفرقه بر امت اسلامی عارض شود. جهت این تذکر شاید به این دلیل باشد که خداوند میدانست که برخی از افراد امت اسلامی، عملاً وارد جداسازی فرقهای و تفرقه میشوند؛ لذا در ادامه بیان میکند که وحدت از مصادیق خیر و معروف است و تفرقه را مصداق منکر برمیشمارد.
وی با اشاره به آیه [إنما المؤمنون إخوة فأصلحوا بین أخویکم ...]، گفت: خداوند در این آیه، به مسئله اخوت بین همه مؤمنین عالم اشاره میکند. قطعاً اختلافات سلیقگی و معرفتی بین برادران وجود خواهد داشت؛ ولی خداوند بیان میکند که اختلافات را کنار بگذارید.
حجتالاسلام والمسلمین زمانی، با اشاره به آیه ۱ سوره نساء، بیان کرد: خداوند در این آیه بیان میدارد که [یا أیها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفسٍ واحدةٍ ...]، به این نکته اشاره میکند که مسلمانان در واقع تفاوتی باهم ندارند.
وی با اشاره به آیه ۶۳ سوره انفال که به آیه الفت معروف است: [وألف بین قلوبهم لو أنفقت ما فیالأرض جمیعًا ما ألفت بین قلوبهم ولکن الله ألف بینهم إنه عزیز حکیم]، افزود: آیه بعدی آیه ۹۲ سوره انبیاءست. خداوند در این آیه که به آیه امت واحد معروف است، میفرماید: [إن هذه أمتکم أمةً واحدةً وأنا ربکم فاعبدون]. مفسران ذیل این آیه شریفه، نکات ارزشمندی را مطرح کردهاند که فضلا میتوانند، راجع به ربط سه جملهای که ظاهراً بیربط به هم به نظر میرسد، پژوهش کنند. این سه جمله شامل وحدت امت واحده است. خداوند در یک جمله خبری، گزاره امت واحده را بیان میکند که میتوان وحدت اجتماعی گذاشت؛ ولی در جمله دوم یک جمله مستقل است، مفاد این جمله، وحدت و توحید ربوبی است. توحید ربوبی یک مسئله عقیدتی است؛ نه اجتماعی که ظاهراً با جمله اول بیربط است. جمله سوم فاعبدون است که به آن توحید عبادی میگوییم. بهدلیل اینکه خداوند را حکیم میدانیم و خود این قرآن نیز حکیم است، حکمت خداوند اقتضا میکند که این سه جمله کنار هم بیارتباط بههم نباشد؛ بلکه یک پیوند عمیق بین این سه وجود دارد که بر طلاب و فضلاست که با اندیشیدن و مطالعه این رابطه را کشف کنند.
این استاد حوزه بیان کرد: اولین تحلیلی که برای ارتباط با این سه جمله وجود دارد، با اندکی تأمل باید گفت که به این رابطه میتوان توجه پیدا کرد که جمله دوم، تعلیلی برای جمله اول است، با این توضیح که در جمله اول، خداوند با اینکه جمله خبریه دارد؛ ولی در واقع جمله خبریه تعلیمی و در مقام انشاء است؛ یعنی ای مردم! باید بدانید که باید امت واحده باشید. این القا در مقام انشاء است. یعنی باید دنبال امری باشید که در امر توحید و وحدت باشد. وقتی اینچنین شد چند نتیجه به دست میآید.
تلاش عالم مسلمان برای وحدت اسلامی یک عبادت بزرگ است
وی اظهارکرد: اول اینکه تلاش یک عالم مسلمان برای وحدت اسلامی یک عبادت بزرگ است. دوم اینکه کسی بهعنوان عابدترین نامگذاری میشود که فعالترین فرد در این حوزه باشد. سوم اینکه تارک فعالیت وحدت، تارک عبادت است. برخی عالمی را اعبد میدانند که کمتر به وحدت میپردازد؛ ولی طبق این آیه قطعاً او اعبد نیست.
حجتالاسلام والمسلمین زمانی اظهار کرد: در سوره متقین خداوند تعبیر «فاتقون» دارد؛ یعنی تلاش یک مسلمان برای تقویت وحدت مصداق تقواست و ترک وحدت و واگذاری یک جامعه برای تفرقه، مصداقی از بیتقوایی است. صدها حدیث از پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) در این زمینه وجود دارد. نخستین حدیث از امام علی(ع) در وصیتنامه خودشان است که در زمان شهادت ذکر شده است. ایشان در این وصیتنامه بیان میکنند که شما را به خدا! به اصلاح ذاتالبین بپردازید. جمله مهم آن است که ایشان به دو امام بعد از خویش میفرمایند که من از پیامبر شنیدم که ایشان فرمودند: اصلاح ذاتالبین، از تمامی نماز و روزههای انسان در عمرش بالاتر است که من هنوز عمق آن را درکنکردهام. این امر نشاندهنده این است که اگر علمای اسلام اعم از شیعه و اهلسنت به اصلاح ذاتالبین بپردازند، به این مقام میرسند. کتاب الوحده فی الکتاب والسنه، از سوی آیتالله ریشهری(ره) نوشته است که کتاب خوبی در این زمینه است.
مشاور مدیرحوزههای علمیه در امور مذاهب اسلامی بیان کرد: سخن دیگر آن است که وحدت اسلامی در بین شیعیان و اهلسنت ایران، یکی از عوامل چشمگیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود و اگر اهلسنت همراهی نمیکردند و درگیری مذهبی ایجاد میکردند، انقلاب ما این موفقیت فعلی را نداشت.
وی با ذکر این مطلب که پنجاه عالم شهید اهلسنت در کردستان از جمله مصادیق این همراهی اهلسنت با انقلاب اسلامی است که اسامی و زندگینامههای آنان وجود دارد، اظهار کرد: بر طلاب و فضلا و رسانههاست که از این شهدا بیشتر یاد کنند. در حال حاضر عدهای از عالمان و فرهیختگان اهلسنت هستند که پای این انقلاب هستند. گرچه افراد جاهلی هم هستند که با وحدت در بین شیعه و سنت مقابله کردند؛ ولی گناه افراد معدود را نمیتوان به یک مذهب ارتباط داد.
حجتالاسلام والمسلمین زمانی بیان کرد: چنانکه وحدت اسلامی بین اهلسنت و شیعه تقویت شود، این وحدت برای صدور انقلاب در عالم نقشآفرین است؛ باید با اهلسنت برای صدور انقلاب و عزت اسلامی تلاش کنیم. جامعه اهلسنت برای ما در اولویت هستند و باید روی این مسئله تأکید کنیم.
مراد از وحدت و تقریب
وی مقصود از تقریب را، نزدیک شدن اندیشهای اهلسنت و شیعیان به یکدیگر دانست و گفت: تقریب دارای چهار درجه است که از نظر تاریخی، باید مراحل آن را بهترتیب بپیماییم تا به قله برسیم. مرحله اول تقریب، ترک منازعات و جنگها و سب و نفرت و درگیریها و ایجاد همزیستی مسالمتآمیز و زندگی با محبت کنار هم است.
این استاد حوزه بیان کرد: مرحله دوم، گامی بلندتر است که مرحله تعاون و همکاری مشترک بین مذاهب اسلامی در عرصههای مشترک اعم از اجتماعی و اقتصادی و علمی و نظامی و امنیتی و فرهنگی و دینی است. با صراحت عرض میکنیم که علمای دینی میتوانند در حوزه دینی همکاری کنند؛ از جمله تفاسیر مشترک بنویسند. میتوانند در موارد خاص دو نظر خاص خود را بنویسند. اخلاق و عرفان و فلسفه مشترک را میتوان نگاشت. موسوعه احادیث مشترک را نیز در این میان میتوان نگاشت تا علمای دو طرف از احادیث یکدیگر بهره ببرند.
مشاور مدیرحوزههای علمیه در امور مذاهب اسلامی با ذکر این مطلب که این مسئله بهمعنای تحمیل یک مذهب به مذهب دیگر نیست، عنوان کرد: مرحله سوم، اطلاعرسانی دیدگاههای خاص هر مذهب به مذهب دیگر است. در خصوص مسائل اختلافی و از بین بردن اطلاعات غلط از یکدیگر، میتوانیم کار کنیم. یکی از مهمترین مشکلات وحدتزدا همین اطلاعات غلط است؛ مثلا ممکن است، به اهلسنت بگویند که شیعیان که با مهر کربلا نماز میخوانند، خاک حرم امام حسین را بالاتر از هر حرمت خدا میدانند. نگاه اهلسنت، نگاه محبت به ائمه(ع) است و اگر شناختهای غلط زدوده شود، در مرحله سوم، خوشبینی بهجای بدبینی خواهد نشست.
حجتالاسلام والمسلمین زمانی گفت: مرحله چهارم که قله تقریب است، گفتمان علمی دوستانه بین بزرگان و پیشوایان مذاهب اسلامی است که ادله را به یکدیگر ارائه دهند و بیندیشند تا هر کدام از دلایل را که طرفین قویتر دیدند، رأی واحد را صادر کنند. گرچه متنظر نیستیم که همه علما در همه مسائل به نظر مشترک برسند؛ ولی قطعاً در یکسری مسائل به وحدت نظر میرسند؛ چنانچه در گذشته در الازهر و مجلس علمای جده دارای سابقه است و فقهای اهلسنت به نظر فقهی ائمه اهلالبیت(ع) در الازهر مبدل به قانون شده است که ریز این فتاوا را دکتر بیآزار شیرازی در کتاب خویش گزارش کردهاند.
وی اظهار کرد: میوه دوم آن است که در مسائلی که اختلاف نظر باقی بماند، طرفین به علمی بودن و مستند بودن فتوای نظر مقابل میرسند؛ یعنی مبنای علمی بر دو طرف اثبات میشود.
این مبلغ عرصه بینالملل یادآور شد: علیرغم اینکه همه آحاد امت اسلامی، پیروان هر مذهبی در شعار مدعی مذهب هستند، پس چرا جمع زیادی از پیروان مذاهب، از وحدت و تقریب استقبال نکردند؛ بلکه عدهای از روحانیون شیعه و سنی با تقریب جنگیدند و مخالفت خود را بهشکل آشکار و پنهان با تقریب اعلام کردند و کم نیستند، کسانی که در هیچ کنفرانس وحدت شرکت نکرده و نخواهند کرد؛ بلکه شرکت در این کنفرانس را نشانی از ضعف ایمانی مذهبی افراد تلقی میکنند؛ یعنی برخی از اهلسنت، عالمانی را که در این کنفرانس شرکت میکنند، ضعیفالایمان بر میشمارند و یا فکر میکنند که بر اساس تطمیع در این کنفرانس شرکت کردهاند.
مشاور مدیرحوزههای علمیه در امور مذاهب اسلامی، با ذکر این مطلب که از دیگر سوی برخی از عالمان شیعه نیز با حضور در این مراسم، مورد تهمتهای مختلف واقع میشوند، گفت: سؤال این است که این طیفها که ضد دین نیستند و بسیاری از آنها متدین هستند. مخالفان تقریب در شیعه، خود را متدینتر میدانند و همچنین سنیها هم اینچنین هستند. واقعیت این است که نمیتوانیم تدین آنها را انکار کنیم.
۱۱ عامل مهم وحدتگریزی برخی علمای شیعه و سنی
وی گفت: این مسئله نیازمند یک جراحی و کالبدشکافی است. در این چهل سال سابقه فعالیت در عرصه وحدت در جهان اسلام (۳۰ کشور جهان) ، به یازده عامل رسیدهام.
نخست: داشتن اندیشه تکفیری در بین جمعی از اهلسنت و شیعیان
این استاد حوزه بیان کرد: وهابیان و داعشیها دارای اندیشه تکفیری هستند. علیرغم اینکه خود را متدینترین میدانند؛ ولی به این دلیل که شرط مسلمان شمردن یک مسلمان را همفکری با عقاید خاص و احکام فقهی خاص خود میدانند و فردی را که فاقد این اعتقادات باشد، فاقد شرط اسلامیت میدانند، افراد را غیرمسلمان دانسته و در نهایت کافر بر-میشمارند و نمیتوانند اعتقاد با آنها را داشته باشند؛ چون وحدت با مشرک جایز نیست و باید قطع ولایت با آنها را داشته باشیم. نفی توسل و تبرک و زیارت در نگاه آنها جزء اصول است و بههمین دلیل شیعیان و اکثریت اهلسنت عالم را که معتقد به توسل و تبرک و زیارت هستند، کافر میدانند.
حجتالاسلام والمسلمین زمانی گفت: در بین شیعیان نیز افرادی هستند که معتقد هستند، اگر کسی منکر امامت اهلبیت(ع) شود، بهدلیل اینکه یکی از اصول عقاید حقه را انکار کرده، اصلاً مسلمان نیست و برخی او را کافر تلقی میکنند؛ ولی برخی او را مؤمن نمیدانند. قرآن میفرماید که ایمان دارای درجاتی است و بههمین دلیل برخی، منکران ولایت را دارای درجه اندک ایمان میدانند. اگر یک شیعه معتقد باشد که مسلمانانی که معتقد به امامت اهلبیت(ع) نیستند، مؤمن نیستند، نمیتوان از آنها انتظار داشت که معتقد به تقریب هستند.
دوم: اعتقاد به کثرت افتراقات و اختلافات بین دو مذهب
عضو هیئت علمی مؤسسه دارالاعلام لمدرسه اهلالبیت(ع) اظهار کرد: اگر کسی معقتد باشد که این اختلافات بسیار زیاد است، نمیتواند به وحدت دل بدهد. تخیل کثرت افتراقات عامل دوم این عرصه است. اگر در میزان دو درصد مشترکات و مفترقات دقت کنیم به این واقعیت میرسیم که اشتراکات ما بسیار بیشتر از اختلافات است. در امهات احکام مسلمانان، ما با اهلسنت شریک هستیم. اشتراکات اعتقادی در اخلاق و اعتقادات و کلام و فلسفه و عرفان و تاریخ اسلام و احادیث موج میزند.
سوم: اطلاعات غلط پیروان مذاهب و اعتماد به نقل قولهای ضد یکدیگر
حجتالاسلام والمسلمین زمانی اظهار کرد: اگر یک نفر از اهلسنت بخواهد، کتابهای دروغین را بخواند، قطعاً ضد شیعه خواهد شد. اگر شیعیان نیز کتابهایی را که علیه اهلسنت نوشته شدهاند، مطالعه کنند، گمراه میشوند. شیعیان لندنی تولیدکننده این جریان هستند.
وی گفت: اهلسنت ایران و جهان را دارای محبت اجمالی نسبت به ائمه(ع) دیدهام. آنها نسبت به ائمه معروف ما مثل امام علی و امام حسین و... محبت عالی دارند و نسبت به ائمه دیگر مثل امامان نهم و دهم ما، اطلاعات خاصی نداشتند؛ وگرنه محبت اجمالی داشتند.
دستیار ویژه مدیر حوزههای علمیه کشور گفت: برخی از اهلسنت، دارای عشق به اهلبیت هستند و ائمه اهلبیت(ع) را شافعان خود در دنیا و آخرت میدانند؛ ولی اکثریت آنها به امامت اهلبیت(ع) هنوز نرسیدهاند.
وی گفت: در خصوص صحابه نیز گفته میشود که ما شیعیان با اصحاب پیامبر مخالف هستیم. ما معتقدیم که صحابه دارای درجات متفاوت بودهاند؛ یعنی برخی در درجات عالی بودند؛ برخی هزاران حدیث شنیده بودند، برخی صدها حدیث شنیده بودند و برخی نیز تنها یک حدیث شنیده و جزء اصحاب شمرده شده است.
همچنین التزامات عملی آنها نیز با هم متفاوت است. برخی اصلاً گناه نکردند و برخی مسلمان به دنیا آمدند و جهاد کردند و در جهاد به شهادت رسیدند و جزء شفعا هستند. برخی از آنها نیز خطاهایی کردند... .
چهارم: تعریف غلط از تقریب
حجتالاسلام والمسلمین زمانی، با ذکر این مطلب که برخی از شیعیان و اهلسنت مفهوم غلطی را از وحدت و تقریب در ذهن دارند و بههمین دلیل مخالفت میکنند، یادآور شد: یعنی گاهی اوقات از تلفیق و حذف، اخذ مشترکات یا نفی کل مذاهب را درک میکنند که اشتباه است.
پنجم: توهم ملازمه وحدت و تنزل از مواضع مذهبی
وی گفت: بسیاری تصور میکنند که با پذیرش اصل وحدت، باید از مبانی خاص مذهبی، خود را تنزل دهند. حال اینکه هیچ ملازمهای بین این دو وجود ندارد؛ بلکه وحدت و تقریب آن است که شیعیان و اهلسنت دوستانه با هم زندگی کنند؛ ولی هر دو ملتزم به مذهب خود باقی بمانند و این التزام در چند عرصه جلوه نماید که شامل التزام به ارکان اعتقادی از جمله امامت و غدیر و... در میان تشیع و در میان اهلسنت اعتقاد به ائمه اربعه و عدم نقد صحابه.
مشاور مدیر حوزههای علمیه در امور مذاهب اسلامی یادآور شد: دوم اینکه شیعیان و اهلسنت معتقد، به تعلیم مبانی علمی خود به فرزندان خود بپردازند. سوم، ارائه عقاید و فقه خاص خود و دلایل آنها به سایر مذاهب. چهارم، نقد علمی محترمانه؛ یعنی طرفین ضمن وحدت و تقریب، به نقد محترمانه بپردازند. شیعه وحدتی کسی است که به تمامی عقاید خود متلزم باشد و بالعکس.
ششم: ترس و نگرانی از تحمیل مذهب مقابل به هممذهبان خود
این فعال و مبلغ عرصه بینالملل خاطرنشان کرد: برخی از اهلسنت از این جهت با وحدت مخالف هستند که نکند که عالمان شیعه، معارف شیعه را مطرح کنند و جمعی از اهلسنت شیعه شوند و بالعکس. این نگرانی بهجا نیست، زیرا اولاً لا اکراه فیالدین و هر انسانی موظف است، مذهبی را که صحیحتر یافت، برگزیند. ثانیاً عالمان یک مذهب برای دوری از این نگرانی، میتوانند مبانی علمی عقاید خود را در بین فرزندان تقویت کنند.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) بیان کرد: همچنین علیرغم اینکه فرهنگ تقریب در جهان معاصر در سه کشور بیشتر از کشورهای دیگر رونق داشته است که شامل ایران و لبنان و مصر است؛ ولی تجربه ثابت کرده است که این نگرانی واقعیت ندارد و فرزندان و نسل شیعه و سنی، به مذهب سابق خویش باقی ماندهاند؛ بهویژه در جمهوری اسلامی که پرچمدار وحدت است، قدمی در جهت تغییر مذهب اهلسنت برنداشته است.
هفتم: مطلقنگری و تعصب کور و احساس استغنا و عدم نیاز به شنیدن آرای علمی دیگران
وی گفت: ممکن است برخی عالمان تصور کنند که آنچه میدانند، حق مطلق است و دیگران هیچ سخن صحیحی در مسئله عقاید و فقه و اخلاق ندارند. این مسئله یک غرور علمی نادرست است که مانع رشد افراد گشته و لذا هیچ نیازی به گفتمان وحدتی با دیگر علما ندارند. حال اینکه یک عالم شیعه یا سنی، میتواند، ضمن اعتقاد به مذهب خویش، از دانش دیگر مذاهب بهره ببرد. چنانکه مرحوم شیخ طبرسی در تعریف کتاب مجمعالبیان در تفسیر آیات از نظرات تعدادی از مفسران اهلسنت بهره گرفته است و نیز شیخ سابق الازهر، دکتر محمد سید طنطاوی در تألیف تفسیر خویش، از این کتاب مجمعالبیان مرحوم طبرسی بهره گرفته است.
هشتم: بدبینی و نسبت عناد و لجاجت به پیروان دیگر مذاهب دادن
مشاور مدیرحوزههای علمیه در امور مذاهب اسلامی گفت: ممکن است برخی شیعیان وحدتگریز اینچنین تصور کنند که اهلسنت بهویژه عالمان آنها، حقانیت امامت اهلالبیت(ع) را دریافت کرده؛ ولی لجبازی و عناد میورزند. طبعاً از چنین شیعهای نمیتوان انتظار وحدت داشت یا یک سنی معتقد باشد که شیعیان با علم به آنکه خلفای راشدین خلفای حق هستند، به آنها عناد دارند. طبعاً با این توهم نمیتوان از این انسان توقع تقریب داشت.
حجتالاسلام والمسلمین زمانی افزود: حال آنکه با تجربهای که بنده در کشورهای مختلف دارم، به این نتیجه رسیدهام که اکثریت قاطع اهلسنت، به امامت ائمه ما نرسیدهاند و به آنها اثبات نشده است ولی عنادی با آنها ندارند. برخی از وهابیون نیز، به دلیل شناخت اشتباه، با شیعیان مخالف هستند و با صداقت و جهالت علیه شیعه فریاد میزدند.
نهم: تأثیرپذیری از تحریک و فریب تبلیغات دشمنان جهانی
وی گفت: دشمنان اسلام و شبکههای ماهوارههای دول استعمارگر تلاش بسیاری برای این دارند که چهره غلطی از شیعیان و سنیها ترسیم کنند. فعالیت دهها شبکه ماهوارههای مورد حمایت انگلیس و آمریکا، شاهد بر این مطلب است و حوادث تلخ جنگهای دهه اخیر نمونهای از آنهاست.
دهم: عصبانیت از رفتارهای تند برخی تندروان مذهب مقابل
این فعال عرصه بینالملل و استاد حوزه عنوان کرد: مثلاً برخی از شیعیان بهدلیل تندی برخی روحانیون سنی، گرچه تعداد آنها اندک بوده است؛ ولی بهدلیل تنفر از آن عالم شیعهستیز، با همه سنیها قهر کردهاند. چنانکه گاهی اهلسنت معتدل بهدلیل مشاهده تندروی جاهلانه چند شیعه مثل شبکه یاسرالحبیب و اللهیاری و... و سخنان زشت آنها نسبت به اهلسنت و عایشه و...، از همه شیعیان دوری میگزینند.
یازده: جاهطلبی و جلب حمایت مالی متعصبان هممذهب
مشاور مدیرحوزههای علمیه در امور مذاهب اسلامی گفت: ممکن است، یک عالم وحدتستیز بهدلیل اینکه متعصبان آن مذهب او را متدینتر بدانند و بیشتر از او حمایت کنند، او نیز بر رفتارهای ضد وحدتی خویش اصرار بورزد.