آیتالله سید محمدمهدی موسوی الخرسان(ره) دعوت حق را لبیک گفت
میراث گرانقدر و ارزشمند علوم اسلامی، گنجینهای است که میتواند در زندگی فردی و جمعی، راهنما و راهگشای ما باشد. در این میان، غواصانی پرتوان میکوشند زمینه بهرهگیری از این گنج بیبدیل را فراهم سازند. از زمره این پژوهشگران آیتالله سید محمدمهدی موسوی الخرسان(ره)بود که با زحمت و تلاش فراوان به تصحیح و تحقیق این متون پرداخت تا در پرتو این نورافشانی، فهم صحیحی از کتاب و سنت را برای رهپویان راه حق فراهم آورد. این عالم ربانی و محقق ارجمند پس از سالها مجاهدت علمی و فرهنگی، 27 شهریور 1402 در سن 98 سالگی در نجف اشرف دعوت حق را لبیک گفت. به مناسبت رحلت این عالم ربانی و محقق سختکوش جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیتالله اعرافی مدیر حوزههای علمیه کشور، علما و برخی از شخصیتهای علمی و فرهنگی در تجلیل از مقام علمی و فرهنگی وی پیامهای تسلیتی صادر نمودند که به شرح زیر است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
بسمالله الرحمن الرحیم/ انا لله و انا الیه راجعون
ارتحال عالم جلیلالقدر حضرت آیتالله سید محمدمهدی خرسان -طاب ثراه- از علمای بزرگوار نجف اشرف موجب تألم و تأثر گردید.
این استاد برجسته علوم اسلامی، تمرکز و تمحض ویژهای بر پژوهش و تألیف داشت و با هدف پاسخگویی به شبهات تاریخی، فقهی و حدیثی، پژوهشهای مفید و ماندگاری برجای گذاشت. تصحیح و تألیف آثاری وزین در موضوعات تراجمنگاری، انساب، کلام، حدیث و فقه، گوشهای از خدمات گسترده این استاد متواضع و فروتن در راستای نشر و ترویج معارف مکتب اهلبیت(ع) بوده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، رحلت این فقیه و محقق اندیشمند را به حوزههای علمیه نجف و قم تسلیت میگوید و از خداوند متعال برای آن عالم ربانی علو درجات مسئلت دارد.
آیتالله اعرافی مدیر حوزههای علمیه کشور
انا لله و انا الیه راجعون
خبر ارتحال عالم وارسته، فقیه محقق علامه آیتالله سید محمد مهدی موسوی الخرسان باعث تأثر و تألم گردید.
او همچون ستارهای پر فروغ در آسمان بلند دانش، عمر پربار خود را در راه تحقیق، کتابت و ترویج معارف اهلبیت عصمت و طهارت(ع) سپری نمود و تراث بسیار ارزشمندی را به صاحبان خرد و اندیشه عرضه داشت و دانشنامهای غنی از علوم مختلف جهان اسلام از خود به یادگار گذاشت.
فقدان این گوهر گرانبها ثلمهای بس عظیم و جبران ناپذیر است.
اینجانب ضمن عرض تسلیت به حوزهای علیمه، بهویژه حوزه علمیه مبارکه نجف اشرف و فرزندان بزرگوار آن مرحوم خاصه حجتالاسلام والمسلمین حاج سید صالح الموسوی الخرسان، از خداوند تبارک و تعالی برای آن فقید سعید رحمت و رضوان الهی و برای بازماندگان صبر و اجر جزیل مسئلت دارم.
عاش سعیدا ومات سعیدا
حجتالاسلام والمسلمین رضا اسکندری
دبیر کنگره علمی امناء الرسل
[بسمالله الرحمن الرحیم / یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی ]
با اندوه و تأسف فراوان رحلت محقق بصیر و عالم زاهد، آیتالله سید محمد مهدی موسوی الخرسان را به پیشگاه حضرت بقیةاللهالاعظم، مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه جهان اسلام بهویژه حوزه علمیه کهن نجف اشرف و قم مقدس، بیت مکرم ایشان و عموم فضلا و محققان حوزه و دانشگاه تسلیت عرض می نمائیم.
آیتالله سید محمد مهدی موسوی الخرسان سرچشمه فیوضات علمی و معنوی بیپایان بود که پس از تکمیل تحصیلات عالی و ممتازِ خود قدم در وادی تألیف، تحقیق و تعلیم نهاد و آثار علمی با ارزشی پدید آورد.
زندگی زاهدانه آن پارسای پرهیزگار و بیش از هفتاد سال تحقیق و پژوهش حتی در آخرین ماههای عمر شریفشان با وجود ناتوانیهای جسمانی، با قلم خویش راهنمای اندیشه و عمل رهجویان علم و تحقیق بود.
تألیفات پر مغز این دانشمند عالیقدر که سرشار از نکتههای عمیق و درسهای به یاد ماندنی برای محققان نوآوراست، از حسنات علمی و فکری عصر حاضر محسوب میگردد که سال گذشته در کنگره علمی امناءالرسل از موسوعه شصت جلدی ایشان در حوزه علمیه نجف اشرف و قم مقدس با حضور اندیشمندان این دو حوزه قویم رونمایی شد. فقدان این عالم فرزانه، متفکر و محقق نامدار،خسارتی بزرگ برای جویندگان معارف عمیق اسلامی به شمار میآید.
دستاندرکاران دبیرخانه دائمی کنگره امناء الرسل رحمت و مغفرت و رضوان الهی را برای این عالم و محقق بصیر مسألت مینمایند. ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ
٭ ٭ ٭
هفتهنامه افق حوزه، همچنین ضمن عرض تسلیت به حوزههای علمیه شیعه بهویژه به حوزه علمیه نجف اشرف، بیت معزا و خاندان آل خرسان، گوشهای از خدمات علمی و فرهنگی این عالم وارسته را به شرح ذیل منتشر میکند.
٭ ٭ ٭
زندگینامه و آثار علمی
آیتالله سید محمدمهدى موسوی الخرسان، در بخشی از شرح حال خویش که در سال 1427قمری در مقدمه برخی از کتابهایش ذکر کرده است، چنین مىنویسد: «... خداوند متعال بر من منت نهاد و مرا در طلب علم توفیق بخشید و علاقه به علم را از ابتدای جوانی به دلم الهام فرمود و اکنون به مقداری از عمر رسیدهام که میتوان در مورد من گفت: «کِشتی که زمان برداشتش رسیده»! پس از خداوند متعال طلب عفو و رضوان دارم و چند سطری در مورد زندگینامهام مینویسم:
من در نجف اشرف در تاریخ نهم رجب 1347قمری متولد شدهام. در میان پدر و مادری بزرگوار پرورش یافتم که خداوند در این باره به ایشان جزای خیر دهد که با وجود دشواریهای زندگی مرا بهنیکی پروردند...
به مکتب رفتم؛ درحالیکه قبل از اینکه به مکتبخانه بروم مادرم(ره) به من خواندن آموخته بود ... و دوران تحصیل را در کلاسها گذراندم که آخرین آنها در مدارس «منتدیالنشر» بود. در کنار آن، دروس حوزه را به روش سنتی شروع کردم و دروس سطح و خارج را در حوزه علمیه گذراندم.
در کنار این، مجالس علمی هم بود که حقیقتاً بهترین مدرسه است؛ یکى از این مجالس جلسهای بود که مرحوم پدرم بهمدت سیزده سال هر روز عصر برگزار مىکرد .همچنین مجلسى علمى که هر پنجشنبه صبح در خانه ما برگزار مىشد که مدت بیشتری استمرار داشت. من در این مجالس با آداب جلسات علمی و گفتوگو با اساتید آشنا شدم و گوشهای از این مطالب را در کتاب «ذکریاتی فی حیاتی» نقل کردهام...
علاقه من به کتاب از زمانی آغاز شد که درباره صحابی گرانقدر، حبرالامة، ابنعباس نوشتم؛ درحالیکه حتی یک کتابی را که در این موضوع نیازم را برآورد، نداشتم؛ بهجز کتاب شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید معتزلی و مروجالذهب مسعودی و بعضی از مجلدات بحارالانوار که در کتابخانه پدرم(قد) بود.
و توفیق یافتم، کتابهایی تألیف نمایم و بر تعدادی از کتابهایی که دیگران نوشته بودند، مقدمه بنویسم و یک کتاب و برخی از مباحث را از فارسی به عربی ترجمه نمایم و بحثها و مطالبی در فنون گوناگون معرفت مانند: فقه، تفسیر، حدیث، رجال، تاریخ، انساب و آداب دارم.
من زندگیم را بررسی کردم و چیزی که میگویم، از روی غرور علمی و مباهات نیست. تجربه من در زندگی موفق و مفید بوده است و به نظر من، بهترین روش برای زندگی طالب علم این است که با تکیه به خداوند رحیم و کریم استقامت ورزد و تمام توان خود را مصروف درس و کتاب کند و رسیدن به هدف را بدون پیمودن طریق، آرزو نکند. علم متاع اختصاصی گروهی یا ارث کسی نیست که از پدرش به او برسد. چه بسیار انسانهای شریفی که بهخاطر علمشان بر بزرگان و صاحبمنصبان بزرگی یافتند.
گاهی در ذهن و دلم اموری میگذشت که مرا برای راحت شدن درونم به تکاپو میانداخت که آنها را به نظمی در آورم که گاهی هم مقید و تسلیم قواعد شعر و عروض نیست؛ ولی از آن حال حکایت میکند و از این مطالب نوشتاری جمع شده که آن را دیوان نامیدهام.
از نعمتهای خداوند بر من این بوده که توانستم، هوای نفسم را از افتادن در امور فریبنده که در زندگی فرصتهای بسیاری را فراهم میآورد، نگهدارم و از این امور رویگردان باشم که مبادا به سقوط و بدی عاقبت و حساب گرفتار شوم....»
اساتید
دانشهاى ابتدایى و سطوح را از پدرم و شیخ محمدرضا عامرى، سیدمحمود حکیم، شیخ محمدعلى تبریزى، شیخ على سماکه حلى و شیخ صادق قاموسى فراگرفتم.
سپس از محضر درس آیات عظام سیدابوالقاسم خوئى (م 1413ق)، سیدعبدالهادى شیرازى (م 1382ق) و سیدمحسن حکیم (م 1390ق) بهره بردم.
مشایخ من در نقل حدیث و روایت عبارتند از مرحوم پدرم و شیخ محمدمحسن، معروف به آقابزرگ تهرانى (م 1389ق)، سیدحسن بجنوردى (م 1395ق)، سید محمدصادق بحرالعلوم (م 1399ق)، سیدعلى بهبهانى (م 1395ق)، سید عبدالاعلى سبزوارى (م 1414ق)، سیدمرتضى خلخالى (م 1411ق)، سیدعلى بهشتى (م 1424ق) و از علماى اهل سنت: سید علوىبن عباس مالکى مکى، شیخ حماد انصارى، شیخ محمد ابىالیسربن عابدین مفتى شام، شیخ محمدصالح قادرى شامى، سیدبن حمزه نقیب شامى، الحبیب محمدبن علوى حضرمى مالکى و مجدالدین مؤیدى الیمانى مىباشند.
آیتالله موسوی الخرسان در این زندگینامه مختصر به نکات دیگر، از جمله مهمترین کتابها و آثار علمی خود تا آن تاریخ را برشمرده و در مورد برخی توضیحات مختصری دادهاند که در ادامه به عناوین این کتابها اشاره خواهیم کرد.
آثار
تصحیح
1. موسوعه ابنادریس حلى؛
2. طبالنبی(ص)، ابوالعباس مستغفرى؛
3. طبالأئمة(ع)، بروایة أبیعتاب عبداللهبن سابور الزیات والحسین ابنیبسطام النیسابوریین؛
4. طبالرضا(ع)، معروف به رساله ذهبیه؛
5. التوحید، ابوجعفر محمدبن علىبن حسین، معروف به شیخ صدوق؛
6. إکمالالدین و إتمامالنعمة، شیخ صدوق؛
7. امالى، صدوق؛
8. عیون أخبارالرضا(ع)، از صدوق؛
9. خصال، صدوق؛
10. معانیالأخبار، صدوق؛
11. ثوابالأعمال و عقابالأعمال، صدوق؛
12. اختصاص، ابوعبدالله محمدبن محمدبن نعمان، معروف به شیخ مفید؛
13. تذکرة الألباب فی الأنساب، شیخ ابىجعفر احمدبن عبدالولى بتّى اندلسى؛
14. منتقلة الطالبیة، ابواسماعیل ابراهیمبن ناصربن طباطبا؛
15. روضة الواعظین، محمدبن فتّال نیشابورى؛
16. إعلام الوری بأعلام الهدی، ابوعلى فضلبن حسن طبرسى؛
17. مکارم الأخلاق، رضىالدین ابىنصر حسنبن فضل طبرسى؛
18. البیان فی أخبار صاحبالزمان(عج)، حافظ ابىعبدالله محمدبن یوسف گنجى شافعى؛
19. فلاح السائل، رضىالدین ابىالقاسم علىبن موسى، معروف به سیدبن طاووس؛
20. الألفین فی إمامة أمیرالمؤمنین علیبن أبیطالب(ع)، از جمالالدین حسنبن مطهر اسدى، معروف به علامه حلى؛
21. جواهرالأدب فی کلام العرب، علاءالدینبن على اربلى؛
22. تاریخ ابنالوردی، زینالدین عمربن مظفر، مشهور به ابنوردى؛
23. الکشکول، بهاءالدین محمد عاملى، معروف به شیخ بهائى؛
24. ینابیع المودّة، سلیمانبن ابراهیم بلخى قندوزى حنفى؛
25. نزهة الجلیس و منیة الأدیب الأنیس، از سید عباسبن على موسوى مکى؛
26. صلاة الجماعة و یلیه صلاة المسافر، آیتالله شیخ محمدحسین غروى اصفهانى کمپانى؛
27. ذیل کشف الظنون؛
28. بغیة الطالب فی إیمان أبىطالب(ع)، نوشته سید محمدبن حیدر موسوى؛
29. ترکة النبی(ص)، نوشته حمادبن اسحاق ازدى مالکى بغدادى.
تألیفات
1. موسوعة عبداللهبن عباس، حبرالأمة و ترجمان القرآن؛
2. کشاف بلدان منتقلة الطالبیة؛
3. السجود على التربة الحسینیة؛
4. علی إمامالبررة، شرح ارجوزه آیتالله خوئى؛
5. المحسن السبط مولود أم سقط؟؛
6. حی على خیرالعمل؛
7. مقدمات کتب تراثیه؛
8. غریب القرآن؛
9. نهایة التحقیق فی ما جرى فی أمر فدک للصدیقة والصدّیق؛
10. مزیل اللبس عن معجزتی شقالقمر و ردالشمس؛
11. نظرات فاحصة فی کتاب الطبقات الکبیر، نوشته محمدبن سعد کاتب واقدى؛
12. معجم شعراء الطالبیین؛
13. شذا العرف فی ضحایا الطف؛
14. الظاهرة القرآنیة فی نهجالبلاغه؛
15. المهدی الموعود(عج) مولود و موجود؛
16. سلوة الأفاضل فیالمسائل والرسائل؛
17. قلائد العقیان فی ما قیل فی آلالخرسان؛
18. على المحک، صحابة و صحاح؛
19. الکشف الصریح فی من رمی بالتجریح من رجال الصحیح؛
20. ذکریاتی فی حیاتی؛
21. المنخول والمخلخل من الشعر المهلهل(دیوان شعر)؛
22. بعیداً عن السیاسة، (دیوان شعر)؛23. جمع دیوان، سیدجعفر خرسان.
اما مباحثی که میتواند بهعنوان یک رساله مورد توجه قرار گیرند، به شرح زیر است:
1. القناة المستقلة مستغلة أو مستغلة؛
2. المشجّر المبین لمن فی منتقلة الطالبیین لابن طباطبا؛
3. اللباب فی تشجیر تهذیب الأنساب للعبیدلی؛
4. نشوة الأمانی (ارجوزهاى در نسب است)؛
5. تعریب فصل من تاریخ قم للحسنبن محمدبن حسن قمى (ترجمه بخشى از تاریخ قم)؛
6. وجیزة النبأ (ارجوزهاى است درباره رسول اکرم(ص) و آلعبا(ع) که بسیارى از آن مفقود شده است)؛
7. شعرالحمانی العلوی؛
8. التنویه فی المختومین ب«ویه»؛
9. بیان الدلائل العلیلة فی الأخبار الدخیلة (نقد و ردّى است بر آنچه که صاحب قاموس الرجال نوشته است)؛
10. منتخبات المهدی من کتاب المَجدی، نوشته عمرى در نسب؛
11. خدیعة الشورى؛
12. الأبناء الثلاثة بأقلام أنصارهم، ابنتیمیه، ابنعبدالوهاب، ابنمسعود؛
13. من هنا و هناک (منتخباتى از دیدگاههای نویسندگان، نکات جالب و فتاواى عجیب).
اما آثارى که از بین رفته و جز بخشى از آنها باقی نمانده است:
1. منتخبات التدوین والضیافة مع الإضافة؛
2. أسانید الطوسی فی أمالیه (از آن دفترى بدون مقدمه بهجا مانده است)؛
3. المستند الوجیه فی أسانید الفقیه فی قصاصات (بخشى از آن از بین رفته است)؛
4. تعریب خاورشناسان بخشى از معجم المستشرقین که اوراقی خوردهشده از آن بهجا مانده است (مربوط به ایام جنگ جهانى دوم)؛
و مواردی دیگر که اکنون در خاطر ندارم ...».