گزارشی از کرسی نظریهپردازی «واکاوی ادله امامت در کتاب تاریخ اسلام»
رسالت تاریخ امامت باید برای رسیدن به معرفت امام باشد
کرسی نظریهپردازی با عنوان«واکاوی ادله امامت در کتاب تاریخ اسلام» توسط پژوهشکده الذریةالنبویه با همکاری کمیته مرکزی کرسیهای آزاداندیشی در تاریخ 18/3/1402 در سازمان تبلیغات اسلامی قم برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمنذر حکیم در ابتدای این نشست، ضمن اشاره به محورهای بحث خود در کلیدواژههای امامت و روشهای علمی واکاوی ادله امامت، گفت: بحث ما متمرکز در بحث کتاب نیست و این کتاب را ما بهعنوان یک نمونه برای اینکه بحث عینی بشود، میآوریم.
وی در ادامه در محور کلیدواژهها، به هدف متعالی هر دو بعد کلامی و تاریخی بحث امامت و هدف تاریخ از منظر قرآن کریم اشاره کرده و گفت: هریک از این بحثهای امامت، یک بُعد کلامی و یک بُعد تاریخی دارد و ما نباید فراموش کنیم که چه بُعد کلامی و چه بُعد تاریخی این بحثها را اگر بخواهیم مدّ نظر قرار بدهیم، هر دو رویکرد، یک هدف متعالی و یک هدف تربیتی دارند؛ یعنی ما تاریخ را برای تاریخ نمیخواهیم. بهتعبیر قرآن کریم، تاریخ را برای رسیدن به حق و برای بهرهبرداری از تجربیات گذشتگان برای تصحیح حرکت و مسیرمان، باید مورد توجه قرار بدهیم.
این شاگرد آیتالله شهید سید محمدباقر صدر(ره) افزود: در بحث کلامی امامت، یک مسیر باید طی بشود و بحث تاریخی امامت هم میتواند، در خدمت بحث کلام قرار بگیرد و اینکه بعضی میگویند که مثلاً رویکرد کلامی با رویکرد تاریخی نباید تداخل داشته باشد و نمیشود، از تاریخ برای یک بحث کلامی بهره برد، این را شهید صدر عملاً در « تشیع و شیعه» بهروشنی پاسخ گفته است.
مدیر پژوهشکده ذریةالنبویه با اشاره به یک بحث تاریخی، تأکید کرد: این رسالت باید برای رسیدن به معرفت و آگاهی و اقناع به امامت امام(ع) باشد و اگر خدای ناکرده، در تبیین سیره یک شخص، ابهام، تردید، نگاه ناقص و تکبُعدی بخواهد از یک شخص مطرح شود، نمیتوان شخصیت معصوم(ع) را بهخوبی به دست آورد و به دیگران نشان داد و این موجب وهن میشود. اینجاست که قرآن برای ترسیم شخصیت انبیاء و اولیای الهی(ع) ارائه روش کرده و اینکه این روش کنار گذاشته شود و یک روش دیگر برای معرفی شخص معصوم(ع) ابداع شود، اشتباه است.
این استاد کلام حوزه در بحث منابع، بر منبع بودن قرآن کریم تأکید کرد و گفت: به نظر من معمولاً در کتب تاریخی، اکثراً قرآن را بهعنوان منبع تاریخ اسلام نمیشناسند و ذکر نمیکنند؛ درحالیکه قرآن دقیقترین، قدیمترین و مطمئنترین منبع است.
وی درباره منابع مورد استناد در تاریخ، تصریح کرد: باید یک کسی به علم اصول، حدیث و رجال مسلط باشد تا صحت انتساب این کتابها را بداند.
حجتالاسلام والمسلمین حکیم در ادامه، ضمن اشاره به اهمیت بحث کلامی، افزود: ما که نمیتوانیم هرچه را در منابع اهل سنت بود، قبول کنیم. اینجاست که شما مجبور هستید، از بحث کلامی مایه بگیرید که بگویید: این نویسنده و این مورّخ در اینجا دارد یک خطایی مرتکب میشود. او دارد، یک خلاف بیّنی را که خلاف ادله و محکمات است، میآورد؛ مثل همین قصه غرانیق و امثال اینها.
وی با اشاره به اجتهادهای ناصحیح در مباحث تاریخی، گفت: از این اجتهادها در این کارهای تاریخی خیلی زیاد است. اگر بخواهیم صفحه به صفحهاش را جستوجو کنیم، یکی همین است؛ امامان شیعه! امامان شیعه غلط نیست؛ ولی بدآموزی دارد. یا مثلاً فرض کنید در اول مقدمه گفته که پیغمبر(ص) در روزهای آخر، امام تعیین کرده است! این درست است؛ ولی از روزهای اول شروع شد، نه در روزهای آخر. این بدآموزی دارد و ذهن را این طرف و آن طرف میبرد.
این استاد تاریخ اسلام افزود: برای من بسیار جالب بود، حجتالاسلام والمسلمین حکیم همچون علامه جعفرمرتضی، تاریخ را در خدمت کلام و برای اثبات امامت بهکار برد و این بسیار ارزشمند است. حالا آنکه من دیدم، برخی علامه جعفرمرتضی را از این حیث نقد میکنند و ایراد میگیرند؛ حالا آنکه عرض کردم، اصلاً هر مورّخی نمیتواند، نگاه و باور خود را در بحث نگارش تاریخ مورد تحقیق قرار ندهد و آن را اعمال بکند.
وی در ادامه گفت: کسی که کتاب تاریخ مینویسد، نباید رسالت خودش را فراموش کند. اصلاً نوع نگاهی که هست و من این کتاب را دیدم، در عین اینکه این عزیزان انسانهایی معتقد، صالح و شیعیان درستی هستند؛ ولی بنایشان این نبوده که با نگارش این کتاب بخواهند، اعتقادات شیعه را در امر امامت اثبات کنند.
گفتنی است، در انتهای این جلسه، استاد حکیم، به سؤالات شفاهی و کتبی حاضران پاسخ داد.
گزارش: داوود مظاهری