خاطرات قلمی/ 5
استاد جواد محدثی
اوایل پیروزی انقلاب بود. رادیو تلویزیون که ابراز مؤثر فرهنگی رژیم طاغوت بود، به دست انقلاب افتاد. این رسانه خوراک میخواست. غیر از اخبار، گزارشها، برنامههای جاری، فیلم، موزیک و سرود، میبایست مطالبی مرتبط با اسلام، انقلاب، شخصیتهای اسلامی، مناسبتهای مذهبی نوشته شود تا بهعنوان «تکس» در خلال برنامهها توسط مجریان و گویندگان خوانده شود.
رسانه ملی در آن زمان از جمله دست به دامان حوزه علمیه شد تا نویسندگانی از این حوزه و مجموعه، برای رادیو و تلویزیون مطلب بنویسند. در «ستاد انقلاب» که در ساختمان چند طبقه رو به روی شیخان مستقر بود (محلی که مدتی هم حزب جمهوری اسلامی و سازمان تبلیغات در آنجا مستقر بود)، دو اتاق اختصاص به این کار داده شد. جمعی از طلاب قلمبهدست شناسایی شدند. یک دستگاه زیراکس و بستههای کاغذ «A4» هم فراهم آمد. محورها و موضوعات و مناسبتهایی که مورد نظر بود، به دوستان نویسنده داده میشد. من هم جزء آن گروه بودم. مقالاتی عمومی و رسانهای ( نه پژوهشی و علمی) بهقلم فضلای اهل قلم نوشته میشد و تحویل آن اتاق میشد. الآن مسئول این گروه یادم نیست که چه کسی بود؛ ولی بعضی از دوستان را به یاد میآورم.
برنامه به این صورت بود که از مقالات نوشته شده و از هر مقاله تعدادی کپی گرفته میشد و به رادیو، تلویزیون[ملی] و مراکز رادیویی و تلویزیونی استانهای مختلف ارسال میشد تا این نوشتهها، در خلال برنامهها خوانده شود. گرچه کار اساسی و بنیادی نبود؛ ولی برای شروع، همین اندازه و کیفیت هم غنیمت بود. خود صدا و سیما و مراکز استانی نویسنده داشتند؛ ولی انتظار از حوزه این بود که سهمی در این فضا داشته باشد. نوشتهها معمولاً کوتاه و در حد دوسه صفحه بود که بشود بهعنوان میانبرنامه خوانده و پخش شود. از آن زمان بیش از چهل سال میگذرد. کپی بعضی از آن مقالات را هنوز دارم. مقالهای درباره مهدویت و انتظار بود. مقالهای درباره شهید مطهری(ره)، درباره امام(عج)، در موضوع خانواده، اخلاق، جمهوری اسلامی، شهادت و...
از همان موقع، نگارش برای رسانه و مخاطبان عام در دستور فعالیتهای قلمی من قرار گرفت و طلیعهای شد، برای همکاریهای مستمر و جدیتر با برنامههای صدا و سیما و مطبوعات و قلمزنی در بعضی روزنامهها و نیز مجلات برخاسته از انقلاب اسلامی، نهادهای انقلابی مثل کمیته، سپاه، امور تربیتی، جهاد سازندگی و انجمنهای اسلامی. شیوه نگارش مطبوعاتی را بر اساس تجاربی که به دست آمده بود، به دوستان طلبه، بهخصوص در کلاسهای نگارش که در مدارس حوزوی داشتم، انتقال میدادم. از شاخصههای اینگونه نگارش، یکی سادگی قلم و روانی و دور از تعقیدات و تکلفات بود، یکی کوتاهی و پرهیز از تطویل، که گفتهاند «اطناب مُمل» خلاف بلاغت و فصاحت است، یکی کاربردی بودن موضوعات برای سطح عموم که امروزه از آن به نوشتهها و مقالات ترویجی هم یاد میشود، یکی برخورداری قلم از شیوایی و جاذبههای نوشته بدون در افتادن به وادی نگارش موضوع و پیچیده و متکلفانه و عناصر دیگر که در کار ژورنالیستی باید رعایت کرد.