هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

آیا رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) در رحلت عزیزان خود گریه و عزاداری می‌کردند؟

آیا رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) در رحلت عزیزان خود گریه و عزاداری می‌کردند؟

 نمونه‌های زیادی از سیره رسول‌خدا(ص) در زمینه سوگواری و عزاداری نقل شده است، از جمله: سوگواری بر حضرت حمزه(ع) و گریستن در شهادت جعفربن ابی‌طالب(ع)، گریستن به‌هنگام درگذشت فرزندشان ابراهیم، اشک ریختن در درگذشت دخترشان، گریه به‌هنگام احتضار سعدبن عباده، گریه به‌هنگام زیارت قبر مادرشان آمنه و.... در سیره اهل‌بیت(ع) نیز می‌توان موارد زیادی بر اقامه مجلس عزا یافت که در مورد شهدای کربلا بسیار پررنگ است.


  پاسخ تفصیلی 
قرآن کریم می‌فرماید: ]مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»؛1آنچه رسول آورده، بگیرید و از آنچه نهی کرده، دوری کنید و نیز می‌فرماید: لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی‌رَسُولِ‌اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[2؛ به‌راستی در اقتدا به رسول‌خدا سرمشق و الگوی نیکویی است. همچنین رسول خدا(ص) در حدیث ثقلین دستور می‌دهند که به کتاب خدا و اهل‌بیت شان(ع) تمسک نمایید تا گمراه نشوید. بر این اساس درباره مسئله عزاداری نیز، باید به سیره رسول‌خدا(ص) و اهل‌بیت طاهرینش(ع) مراجعه کنیم تا تکلیف واقعی خود را در این مورد بدانیم. ما در بررسی تاریخ با نمونه‌های متعددی از عزاداری و سوگواری رسول‌خدا(ص) و اهل‌بیت ایشان(ع) در سوگ عزیزانشان مواجه می‌شویم. در این مجال به موارد ذیل اشاره می‌کنیم.
الف) سیره رسولخدا(ص) در زمینه سوگواری و عزاداری
1. عزاداری در سوگ شهادت جعفر‌بن‌ ابی‌طالب: زمانى كه خبر شهادت‏ جعفر‌بن‌ ابی‌طالب‏(ع) به مدينه رسيد، رسول اكرم(ص) به خانه جعفر آمد و به همسر او اسماء بنت عميس‏ تسلیت گفت. در این هنگام حضرت فاطمه(س) با چشمان گریان وارد شد، حضرت رسول اکرم(ص) با دیدن این صحنه فرمود: «واقعا بر افرادی مثل جعفر باید گریست».3
2. گریه رسول‌الله(ص) هنگام زیارت قبر مادرشان آمنه(س): ابوهریره نقل می‌کند: رسول‌خدا(ص) هنگام زیارت قبر مادرشان آمنه گریستند و دیگران را نیز گریاندند؛ «زار النبى(ص) قبر امّه فبكى و ابكى من حوله».4
3. عزاداری در سوگ شهدای احد و عمویش حضرت حمزه: جابر نقل می‌کند: زمانی که پیامبر(ص) پیکر خونین حضرت حمزه(ع) را یافت، گریست و زمانی که از مثله کردن او آگاهی یافت، با صدای بلند گریه سر داد.5 ابن‌مسعود می‌گوید: «ما رأینا رسول‌الله(ص) باکیاً اشدّ مِن بکائه علی حمزة وضعه فی‌القبلة ثمّ وقف علی جنازته و انتحب حتّی نشق یقول: یا عمّ رسول‌الله! و اسداللّه! و اسد رسول‌الله! یا حمزة! یا فاعل‌الخیرات یا حمزة! یا کاشف الکربات، یا ذاب یا مانع عن وجه رسول‌الله»؛‌6 رسول‌خدا(ص) در شهادت حمزه به‌گونه‌ای به‌شدّت گریست که مانند آن را از آن‌حضرت ندیده بودیم. جنازه او را در قبله نهاد. آنگاه ایستاد و با صدای بلند گریه سر داد تا اینکه بیهوش شد و پس از آن فرمود: ای عموی رسول‌خدا! ای شیرخدا و شیر رسول‌خدا! ای حمزه، ای انجام‌دهنده کار خیر، ای حمزه، ای برطرف‌کننده سختی‌ها از پیامبر! ای کسی که دشمن را از برابر رسول خدا دور کرده، وجود او را نگهداری نمودی!
ابن‌هشام از ابن‌اسحاق چنين نقل مى‏‌كند: «پيامبر‌خدا(ص) از كنار خانه‏‌هاى قبيله «بنى عبد‌الأشهل» و «بنى‌ظفر» عبور مى‌‏كرد. صداى بانوان اين دو قبيله را كه بر شهداى خود مى‏‌گريستند، شنيد و حالت رقّت به آن حضرت دست داد و گريست و فرمود : «لكِنْ حَمْزَةَ لا بَواكِىَ‏ لَهُ»؛ ولى حمزه گريه‌كننده ‏اى ندارد؛ چون اين سخن پيامبر(ص) را برای سعد‌بن‌ معاذ و أُسَيدبن حُضَير نقل كردند، به بانوان اين دو قبيله دستور دادند، در كنار منزل پيامبر خدا(ص) بر عموى آن بزرگوار گريه و عزادارى نمايند. ابن‌اسحاق اضافه مى‏‌كند كه چون صداى گريه اين بانوان به گوش پيامبر خدا(ص) رسيد، از منزل خود حركت كرد و به ميان آنها رفت و چنين فرمود: «ارجعْنَ يَرْحَمَكنَّ اللَّهَ فَقَدْ آسَيتُنَّ بِأَنْفُسِكُنَّ»؛ خدا بر شما رحمت كند كه با وجود خويش مرا يارى و مواسات نموديد. به خانه‏‌هاى خود برگرديد.7
واقدى متوفاى 207 ق پس از نقل مطلب بالا، مى‏‌نويسد: «بر اساس همان مراسم، رسم زنان مدينه تا امروز چنين است كه اگر يكى از عزيزانشان از دنيا برود، اول بر حمزه گريه و عزادارى مى‏‌كنند، سپس بر عزيز از دست‌رفته خود. 8
ابن‌هشام می‌نویسد: «پس از حادثه احد، شعرای فراوانی برای شهیدان به‌ویژه حمزه سالار شهیدان(ع) مرثیه سرودند. مانند: حسّان‌بن‌ ثابت9، کعب‌بن‌ مالک 10، عبداللّه‌بن‌ رواحه، صفیه خواهر حمزه.11
4-6 .همچنین آمده است که رسول اکرم(ص) در درگذشت فرزندشان ابراهیم12، درگذشت دخترشان13 و فوت صحابی بزرگوار عثمان‌بن‌ مظعون 14 گریستند.
7. نیز نقل شده است که ایشان بر بالین سعد‌بن‌ عباده که در حال احتضار بود، گریستند و همراهان‌شان نیز گریه کردند. برخی به آن حضرت اعتراض کردند. حضرت فرمودند: «آیا نمی‌دانید که خداوند کسی را به‌خاطر اشک چشم و اندوه قلبی عذاب نمی‌کند؟ آنگاه حضرت به زبانشان اشاره کردند و فرمودند: تنها زبان انسان است که باعث عذاب می‌گردد. به‌خاطر کفرگویی مگر آنکه خدا بنده‌اش را مورد رحمت قرار دهد و عذاب نکند.15
و...
ب) سیره ائمه اهلبیت(ع) در عزاداری
1. علقمه حضرمى نقل مى‏‌كند كه امام باقر(ع) در روز عاشورا براى امام حسين(ع) در خانه‌‏اش مجلس عزا برگزار مى‏‌كرد :.. ثُمَّ لَيَنْدِبُ الْحُسينَ(ع) وَ يَبْكِيهِ وَ يَأْمُرُ مَنْ فِي دارِهِ مِمَّنَ لايَتَّقِيهِ بِالْبُكاءِ عَلَيْهِ... وَلْيَعُزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصابِهِمْ بِالْحُسَيْنِ(ع)» 16؛ او بر امام حسين(ع) مى‌گريست و به افرادى كه در خانه بودند و از آنها تقيّه نمى‏كرد و مى‏‌فرمود: بر آن حضرت گریه كنند... و در مصيبت حسين(ع) به يكديگر تسليت بگويند.
2. حضرت امام صادق(ع) نیز گاه از برخى شعراى اهل‌بيت(ع) كه به‏ محضرشان مى‌رسيدند، مى‌خواست، در رثاى حسين‌بن‌ على(ع) اشعارى بخوانند و گاه خود آن شاعران از امام(ع) اجازه مى‌گرفتند تا اشعارى در رثاى سيد‌الشهداء(ع) بخوانند. در پاره‏‌اى از موارد نیز امام(ع) به خانواده خويش می‌‏فرمود که پشت پرده بنشينند و آن اشعار را بشنوند و در واقع، محفلى از دوستان خالص اهل‌بيت(ع) براى عزاى سالار شهيدان برپا مى‌شد.17
3. از دِعبل خُزاعى شاعر معروف اهل‌بيت(ع) نقل شده است كه: «در ايّام شهادت امام حسين(ع) به محضر امام رضا(ع) شرفياب شدم. ایشان فرمود: اى دعبل! دوست دارم، امروز براى ما مرثيه بخوانى؛ چراكه اين ايّام روزهاى اندوه ما اهل‌بيت(ع) و ايّام شادمانى دشمنان ماست. آنگاه امام رضا(ع) برخاست و پرده‌‏اى ميان ما و خانواده خويش زد و آنها را پشت پرده نشاند. سپس به دعبل فرمود: «اشعار خود را بخوان» و وى نيز مرثيه‏اى را در ماتم امام حسين و اهل‌بيتش(ع) خواند.18
و موارد دیگری از عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) توسط رسول اکرم(ص) و اهل‌بیت ایشان(ع) که ذکر آنها به‌طول می‌انجامد.
کوتاه سخن اینکه سوگواری و اقامه عزا بر نزدیکان و وابستگان، امری مطابق با فطرت انسانی است. این کار امری معمول و مرسوم در سیره اولیاء‌الله بوده است. هدف از آن درباره امام حسین(ع)، بزرگداشت ایشان، احیای مرام و حفظ و تحقق اهداف‌شان می‌باشد.
منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی
..............................................

 
   پی نوشتها
​​​​​​​
1. سوره حشر، آیه 7؛                         
2. سوره احزاب، آیه 21؛
 3. روى أن رسول‌اللّه(ص) لما أتاه نعى جعفر، دخل على امرأته أسماء بنت عميس، فعزاها فيه و دخلت فاطمة و هي تبكى و تقول: «واعماه»، فقال رسول‌اللّه(ص): «على مثل جعفر فلتبك البواكي أسدالغابة في معرفةالصحابة»؛ ابن‌اثیر، علی‌بن‌ محمد، دارالفکر، بیروت، ١۴٠٩ ق، ج 1، ص 343؛
 4. صحیح مسلم، مسلم‌بن‌ الحجاج، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقي، دار إحياءالتراث العربي، بيروت، ج 2، ص 671، ح 976، باب استئذان النبی(ص) ربّه فی زیارة قبر امّه؛
5. المعجم‌الکبیر، طبرانی، سلمان‌بن‌ أحمد، محقق: السلف، حمد‌بن‌ عبدالمجید، مکتبة ابن‌تیمیه، قاهره، بی‌تا، دوم، ج 3، ص 142؛
 6. سیرة الحلبیّه، حلبی، علي‌بن‌ إبراهيم‌بن‌ أحمد، دارالكتب العلمية، بيروت، 1427 ق، چاپ دوم، ج 2، ص 335؛
 7. أَمَرا نِسائَهُم أَنْ يَتَحزَّمن ثُمّ يذْهَبنّ‏ فيبكينّ عَلى‏ عَمّ رسول‌الله(ص) السيرة النبوية، ابن‌هشام، عبدالملك‌بن‌ هشام‌بن‌ أيوب، تحقیق: مصطفى السقا و إبراهيم الأبياري و عبدالحفيظ الشلبي، شركة مكتبة و مطبعة مصطفى البابي الحلبي و أولاده، مصر، چاپ دوم، 1375 ق - 1955 م، ج 2، ص 99؛
 8. فَهُنَّ إِلَى الْيَومِ إِذا ماتَ الْمَيِّت مِنَ اْلأنْصار بَدَأ النّساء فَبَكَينَ عَلى‏ حَمزة ثُمَّ بَكَينَ عَلى‏ مَيِّتِهِنَّ مغازى، واقدى، محمد‌بن‌ عمر، اعلمی، بیروت، ج ‌۱، ص ‌۳۱۷؛
 9. السيرة‌النبوية، همان، ج 2، ص 151 و 155؛
 10. همان، ص 156؛                           11. همان، ص 162 و 168؛
 12. صحيح بخاري، بخاری، محمد‌بن‌ إسماعيل، محقق: محمدزهير‌بن‌ ناصرالناصر، دار طوق‌النجاة، 1422 ق، چاپ اول، ج 2، ص 83، ح 1303، کتاب الجنائز، باب انا بک لمحزونون؛
 13. صحيح بخاري، همان، ص 79، ح 1285، کتاب الجنائز، باب یعذب المیت ببعض بکاء اهله؛ البته محققانی مثل علامه جعفرمرتضی عاملی زینب، رقیّه و ام کلثوم را دخترخوانده‌های رسول‌خدا(ص) و حضرت خدیجه(س) می‌دانند؛ الصحیح من سیرة‌النبی الاعظم، 1426 ه ق، ج2، ص 125 و ج 5 ص 228؛
 14. سنن أبي‌داود، أبوداود سليمان‌بن‌ الأشعث‌بن‌ إسحاق، محقق: محمد محيي‌الدين عبد‌الحميد، المكتبة العصرية، صيدا  بيروت، ج 3، ص 201، باب تقبیل المیت، ح 3163؛
 15. صحیح بخاری، همان، ج 2، ص 84، باب‌البکاء عند‌المریض، ح 1304؛
 16. مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، طوسى، محمد‌بن‌ الحسن‏، مؤسسة فقه‌الشيعة، بيروت‏، 1411 ق‏، چاپ اول‏، ج 2، ص 772؛ وسائل‌الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد‌بن‌ حسن‏، محقق / مصحح: مؤسسه آل‌البيت(ع)، مؤسسه آل‌البيت(ع)‏، قم‏، 1409 ق‏، چاپ: اول‏، ج 14، ص 509، باب استحباب‌البکاء لقتل الحسین(ع)؛
 17. قرب‌الإسناد، حميرى، عبد‌الله‌بن‌ جعفر، محقق / مصحح: مؤسسه آل‌البيت(ع) ‏، مؤسسه آل‌البيت(ع) ‏، قم‏، 1413 ق‏، چاپ اول‏، ص 36؛
 18. ثُمَّ إِنَّهُ نَهَضَ، وَ ضَرَبَ سَتْرَاً بَيْنَنا وَ بَيْنَ حَرَمِهِ وَ أَجْلَسَ أَهْلَ‌بَيْتِهِ مِنْ وَراءِالسَّتْرِ لِيَبْكُوا عَلى مُصابِ‏ جَدِّهِمُ الْحُسَيْنِ(ع).... بحار‌الأنوار، مجلسى، محمدباقر‌بن‌ محمدتقى‏، دار إحياء‌التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق‏، چاپ دوم‏، ج 45، ص 257.
 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه