هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نسخه Pdf

هر شب به حساب خود رسیدگی کن

اخلاق در حوزه - شماره 705

هر شب به حساب خود رسیدگی کن

راه غلبه بر نفس، محاسبه است. بعضی اولیای خدا یک دفتری همراه خود داشتند و هر کاری که می‌کردند، می‌نوشتند و در آخر روز هم نشسته و حساب کارهای خود را می‌کردند که ما در این روز چه کردیم، چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم و چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم.

 آیتالله مجتهدی تهرانی(ره)
امام موسی کاظم(ع) فرمودند: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ‌یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ خَیْراً اسْتَزَادَ اللَّهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَیْهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْه» (بحارالأنوار، ج‏67 ، ص 72)
از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود، خدا را شکر کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود، استغفار و توبه نماید.
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: « لَایَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى یُحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِیکِ شَرِیکَهُ وَ السَّیِّدِ عَبْده» (بحارالأنوار، ج‏67، ص 72)
انسان مؤمن نخواهد بود، تا اینکه به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حساب‌رسی شریک با شریکش و مولی با بنده‌اش.
امام صادق(ع) نیز فرمودند: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّه»  (بحارالأنوار ج‏67، ص 25) (جامع الاخبار، ص 518) قلب، حرم خداوند متعال است؛ پس در حرم او غیر او را ساکن نکن!
گاهی هواپیما برای فرود آمدن به طرف فرودگاه می‌آید؛ ولی به خلبان پیغام می‌دهند، به‌علت شلوغ بودن و فرود هواپیماهای زیادی در فرودگاه، فعلاً فرود آمدن ممکن نیست. شب قدر هم، ملائکه بر قلب ما نازل می‌شوند؛ لکن جای خالی برای فرود آمدن پیدا نمی‌کنند (زیرا قلب ما پر از محبت دنیا، خانه، ماشین، پست و مقام، پول و ثروت و حب معروفیت و مشهوریت و ... است)؛ لذا برمی‌گردند.
قلب خودت را از غیرخدا خالی کن تا نور خدا و ملائکه خدا بر قلب تو نازل شود. شخصی به حضرت امیر مؤمنان علی(ع) عرض کرد: شما چگونه به این مقام رسیدید؟ حضرت فرمودند: جلوی در خانه دل نشستم و غیر خدا را در آن راه ندادم.
در کندوی زنبورها همیشه چند زنبور ایستاده‌اند و اگر اجنبی یا زنبوری که روی گل‌های بدبو نشسته، بخواهد داخل شود، جلوی او را می‌گیرند و نمی‌گذارند داخل شود. ما هم باید از این زنبورها یاد بگیریم. شخصی نزد آیت‌اللّه‌العظمی اراکی(ره) آمد و تقاضای موعظه کرد. آقا از او پرسیدند: شغلت چیست؟ گفت: نجّار. آقا به او فرمودند: یک در هم برای خودت بساز و بگذار جلوی دِلَت!
ای یکدله و صد دله، دل یک دله کن
مهر دگران را ز دل خود یله کن
وقتی به حضرت مریم(س) خطاب شد: ]هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا[ (مریم 25)؛ درخت را حرکت بده تا خرمای تازه از آن بریزد و بخوری. در این هنگام حضرت مریم(س) سؤال کرد که: خدایا! قبلاً خودت روزی مرا در محراب حاضر می‌کردی. حالا می‌گویی درخت را تکان بده؟ خطاب آمد: قبلاً بچه نداشتی و تمام افکارت پیش ما بود؛ لذا ما هم تمام حوائج و خواسته‌های تو را می‌دادیم؛ ولی الآن گوشه‌ای از دلت متوجه این فرزندت شده است؛ لذا ما هم به‌همان اندازه که دلت از یاد ما جدا شده، گفتیم: درخت را تکان بده تا خرما بریزد و از آن بخوری؛ (تفسیر اثنی‌عشر 8/169).
طلبه باید علاوه بر درس، اهل نوافل، مستحبات و تعقیبات نماز باشد. استاد ما حضرت آیت‌اللّه حاج شیخ علی‌اکبر برهان(ره) می‌فرمودند: انسان باید عبادات مستحبی را در طول سال حداقل یک بار هم که شده نوبر کند و (بچشد)؛ مثل میوه‌ای که انسان هر سال نوبر می‌کند.
وقتی که نماز اول ماه می‌خوانی، مفاتیح را بردار و مناسبت‌ها و اعمال آن ماه را هم ببین و عمل کن. قرآن و مفاتیح نباید از کنار سجاده شما دور باشد. سحرها هم بعد از نماز صبح و شب‌ها قبل از خواب، حداقل یک صفحه قرآن تلاوت کن. زیارت و دعای هر روز را بخوان. بعد از نمازها تعقیبات وارده در مفاتیح‌الجنان را بخوان.
حاج میرزاعلی هسته‌ای می‌فرمود: آقایان! بادبادک بدون دنباله بالا نمی‌رود. البته مقدسی طلبه نباید به‌حدی زیاد باشد که به درس لطمه بزند.
شیخ انصاری(قد) بعد از نماز صبح مقداری تعقیب می‌خواندند، بعد شعر سیوطی حفظ می‌کردند و زیاد مقدس نبودند که مثلاً تا طلوع آفتاب تعقیب بخوانند. مقدسی طلبه باید متوسط باشد؛ این‌طور نباشد که اصلاً تعقیبات نماز یا نماز شب و اعمال مستحبی را نخواند و یا اینکه تمام اوقات خود را به این‌گونه اعمال بگذارد؛ یا وقتی به قم می‌رود، به مسجد جمکران نرود و این‌طورهم نباشد که در ایام درسی، کلاس و درس و بحث خود را تعطیل کند و مثلاً عازم قم و جمکران و یا دیگر عتبات عالیات شود.
طلبه باید سنگین و باوقار باشد؛ خصوصا اگر ملبس باشد، نباید اعمال و گفتاری سبک داشته باشد؛ همواره دقت کند که زیاد مزاح نکند، زیاد نخندد، یا کاری نکند که در چشم مردم کوچک جلوه کند؛ بلکه وقار خود را همواره حفظ کند.
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: «یَنبَغِی لِلعالِمِ اَن‌یَکُونَ قَلیلَ‌الضِّحکِ ، کَثیرَالبُکاءِ،لایُمازِحُ، وَ لایُصاحِبُ، و لا‌یُجادِلُ، اِن‌تَکَلَّمَ ، تَکَلَّمَ بِحَقٍّ وَ اِن صَمَتَ، صَمَتَ عَنِ‌الباطِلِ، وَ اِن دَخَلَ، دَخَلَ بِرِفقٍ وَ اِن خَرَجَ، خَرَجَ بِحِلمٍ» (کنز‌العمال حدیث 29289)
سزاوار است که عالم، کم‌خنده باشد و زیاد گریه کند، شوخی نکند، داد و فریاد نکند، ستیزه ننماید، مجادله و نزاع نکند، اگر صحبت کرد، حق بگوید و اکر سکوت کرد‌، از باطل سکوت کند، اگر داخل بحث شد، با ملایمت وارد شود و اگر از بحث کنار کشید، با صبر و بردباری کنار بکشد. خلاصه اینکه روحانی باید وقار داشته باشد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه