محمد(ص) پیامبر مهرآیین
مهرورزی با پیروان ادیان در سیره پیامبر گرامی اسلام(ص)
علیرضا مکتبدار؛ پژوهشگر دینی و طلبه حوزه علمیه
بهرغم چهره تاریک و خشنی که دشمنان و یا ناآشنایان با تعالیم آسمانی اسلام، از این دین و پیامبر گرامی آن(ص) در تعامل با پیروان سایر ادیان برای دیگران بهتصویر کشیده و یا خود به ذهن سپردهاند، آنچنان چهره تابناکی از او در کتاب آسمانی اسلام ترسیم شده که شک و تردید در وجود سراسر مهربانی او را از دلهای ناآگاهان میزداید؛ هرچند مغرضان با دیدن خورشید در وسط آسمان نیز، از انکار آن دست بر نمیدارند. همچنین سیره نورانی آن حضرت گواه صدقی بر مدعای یادشده است و تهمتها و افتراهای دشمنان و ناآگاهان را پاسخ میگوید.
در سدههای اخیر، برخی از پژوهشگران و اندیشمندان غیرمسلمان و بیطرف نیز، بهصراحت بر حسن تعامل آنحضرت با پیروان دیگر ادیان، گواهی داده و سیره ایشان را ستودهاند. اساساً تعالیم دین اسلام که در قرآن و سنت پیامبر(ص) انعکاس یافته است، همگی بر اصل لزوم تعامل انسانی با پیروان سایر ادیان تأکید دارد. در این نوشتار به بررسی برخی آیات شریفه قرآن کریم و نیز گوشهای از سیره پیامبر(ص) که در منابع حدیثی و تاریخی انعکاس یافته است، میپردازیم و در ادامه، به سخن برخی نویسندگان و اندیشمندان غیرمسلمان در خصوص سیره مهرآمیز آنحضرت اشاره خواهیم کرد.
مهرورزی پیامبر(ص) در قرآن کریم
مهربانی و مهرورزی سرلوحه وحی است و در نخستین آیهای که بر قلب مبارک پیامبر اسلام(ص) فرود آمده، خداوند با دو ویژگی «رحمان» و «رحیم» ستوده شده است؛ بنابراین مهرورزی تا ابد بر تارک تعالیم این دین آسمانی میدرخشد و در سیره پیامبر آن(ص) متجلی است. علاوه بر این، ارسال رسل برای هدایت و راهنمایی بشر و فرو فرستادن کتابهای آسمانی نیز، گواهی دیگر بر محبت بیکران خداوند نسبت به انسان است. در واقع، نظام هستى بر اساس رحمت، طراحى و برنامهریزى شده است و بر آن مبنا اداره مىشود؛ از همین روست که انبیاى عظام، مظاهر رحمت حق هستند و پیامبر اکرم(ص)- جلوه تامّ رحمت و محبت الهى- شیوه ادارهاش بر رحمت و محبت استوار بود.1
بر این اساس، پیامبر اسلام(ص) بهقدری نسبت به دیگران مهر و شفقت میورزید که خداوند متعال خطاب به ایشان فرمود: «شاید اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیرىِ [کار]شان تباه کنى!»2 و نیز فرمود: « شاید تو از اینکه [مشرکان] ایمان نمىآورند، جان خود را تباه سازى!»3 این میزان از شفقت و دلسوزی برای خلق با هدف هدایت آنان به سعادت در هیچیک از پیامبران الهی سابقه نداشته است. خدای متعال اندوهگین شدن پیامبر(ص) از ایمان نیاوردن مشرکان به دعوتش را به اندوهگینی کسی تشبیه میکند که عزیزانش او را ترک گفته و او دلتنگ دوری آنان است و نزدیک است که جان خویش را از درد فراق آنان از دست بدهد.4 شبیه این نوع خطاب، در آیه 8 سوره فاطر، آیه 12 سوره نحل و آیه 70 سوره نمل آمده است.
طُرفه آنکه حسرتی که پیامبر(ص) جان خود را بهوسیله آن میآزارد، برخاسته از یک احساس انسانی عمیق و نتیجه احساس مسئولیت ایشان در قبال دیگران از هر دین و مذهبی بود؛ چراکه او فرستاده خداوند برای هدایت همه انسانها و در نتیجه نجاتدهنده آنان بود؛ از این رو همانسان که او خود را در قبال سعادت پیروان خویش مسئول می بیند، در قبال دیگرانی که رسالت او را باور ندارند و به خدای تعالی کفر میورزند نیز، احساس مسئولیت میکند؛ زیرا منکران و کافرانی که بهخاطر کفر خویش در شرف سقوط و هلاکتاند نیز، نهتنها همانند مؤمنان که بیش از آنان شایسته توجه و دلسوزیاند.5
این آیه شریفه آشکارا به مهرورزی پیامبر(ص) تصریح تام و تمام دارد: «قطعاً، براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است که شما در رنج بیفتید؛ به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان، دلسوز و مهربان است.»6 خداوند پیامبری را به سوی شما فرستاد که از جمله ویژگیهای او این است که ضرر دیدن و یا هلاکت شما برای او دشوار است و او نسبت به سرنوشت همه شما انسانها، اعم از مؤمن و غیرمؤمن، اهتمام ویژه دارد7 و احساس مسئولیت میکند.
امام خمینی(قد)در کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در اینباره مینویسد:
«سبحاناللّه! تأسف به حال کفّار و جاحدین حق و علاقهمندى به سعادت بندگان خدا کار را چقدر به رسولخدا(ص) تنگ نموده که خداى تعالى او را تسلیت دهد و دل لطیف او را نگهدارى کند که مبادا از شدت همّ و حزن به حال این جاهلان بدبخت، دل آن بزرگوار پاره شود و قالب تهى کند.»8
آن حضرت به همه بندگان خدا عشق مىورزید؛ زیرا همانگونه که کاشانى مىگوید: «مهربانى و رحمت نسبت به خلق خدا، از لوازم محبت به خدا و از نتایج آن است. آنحضرت حبیب خدا بود و لازمه این محبوبیت، محبت وى براى خدا بود و هر قدر محبت به حق شدیدتر باشد، مهربانى و رحمت به خلق خدا بیشتر است؛ زیرا مهربانى به خلق خدا، ناشى از محبت به خداست؛ از این رو همه مردمان براى آنحضرت بهمنزله فرزندان و خویشان شمرده مىشدند؛ بلکه بهسبب [رفع حجابهاى ظلمانى و] شهود حقیقى، مردمان بهمنزله اعضا و جوارح آنحضرت بودند. و به این دلیل در عشق و علاقه به بندگان خدا و نجات ایشان تا بدانجا رسید که نزدیک بود، از شدّت اندوه بر ایشان، خود را هلاک کند.»9
آنحضرت حتی نسبت به کسانی که او را بهشدت میآزردند، شفقت میورزید و از خداوند برای آنان طلب بخشش میکرد. «اللّهمّ اغفر لقومی فإنّهم لایعلمون» و این، از آن جهت بود که او یقین داشت، در اصلاب این افراد، مؤمنانی هستند که در آینده قدم به دنیا میگذارند. او هیچگاه تلاش نکرد که با مجازات آنان، جان خود را راحت بخشد و از آنان انتقام بگیرد. داستان تعامل مهرورزانه حضرت با قاتل حمزه، عموی خویش در تاریخ خواندنی است.10 همه اینها بهخاطر تربیت پیروان خویش بود که نکند، خدای نخواسته در برخورد با پیروان دیگر ادیان، از جاده اخلاص خارج شده و با آنان رفتاری نکوهیده با هدف تشفی خاطر داشته باشند.11
مهرورزی با مسیحیان و یهودیان در سیره پیامبر اسلام(ص)
مهرورزی پیامبر اکرم(ص) در سیره رفتاری و گفتاری آنحضرت بهوضوح تبلور یافته است تا جایی که بسیاری از اندیشمندان غیرمسلمان منصف نیز، به این حقیقت اذعان نمودهاند.
با توجه به گستردگی رحمت الهی بود که پیامبراکرم(ص) در برخورد با اهل کتاب- بهویژه پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه- بسیار کوشید تا با آنان بر اساس اصل مدارا و رحمت رفتار نماید و با گفتوگو و نیز انعقاد پیمان، تلاش بسزایی نمود تا زندگی مسالمتآمیزی را برای آنان در کنار مسلمانان رقم زند. خداوند به پیامبر(ص) دستور میدهد که یهود و نصارا را در مسائلی که مورد توافق هر دو دسته و نیز اسلام است، به وحدت و همکاری دعوت کند: «قل یا اهلالکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم».12
با اینکه مقر حکومت اسلامی و اقتدار مسلمانان در مدینه بود و آنحضرت توانایی این را داشت که با اهل کتاب بهشدت برخورد کند و آنان را مجبور به تبعیت از دین اسلام نماید؛ اما هیچگاه پیامبر اسلام(ص) اهل کتاب را مجبور به پذیرش دین اسلام ننمود. آنحضرت با مسیحیان لطف و ملایمت میکرد و آنان را در گزینش و پیروی کردن دین اسلام و مسیحیت کاملاً آزاد گذاشته بود. با یهودیان نیز چنین رفتار نموده و در آغاز با آنان معاهده و پیمان بسته و آنها را در پیروی کردن دینشان آزاد گذاشته بود. در ذیل به مواردی از برخوردهای مسالمتآمیز و رفتار مهربانانه پیامبر اعظم(ص) با اهل کتاب اشاره میگردد.
روزى شخص یهودى که از پیامبر اعظم(ص) طلبکار بود، طلبش را درخواست کرد. فرمود: ندارم تا به تو بدهم. یهودى گفت: تا طلبم را ندهى، رهایت نمىکنم. پیامبر(ص) فرمود: در این صورت، من با تو (همینجا) مىنشینم. پس همانجا نشست؛ چندان که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و نماز فردا را همانجا خواند! اصحاب آمدند و یهودى را تهدید کردند. پیامبر به آنان نگریست و فرمود: به او چهکار دارید؟ گفتند: اى رسولخدا! او تو را زندانى کرده است. فرمود: خداوند والا مرتبه مرا نفرستاده تا بر غیرمسلمانى که با من پیمان بسته یا نبسته است، ستم روا دارم.
چون آفتاب بالا آمد، یهودى گفت: مىخواستم شما را بیازمایم. گواهى مىدهم، خدایى جز اللَّه نیست و محمد، بنده و فرستاده اوست. من نیمى از ثروت خویش را در راه خدا مىدهم.
حضرت محمد(ص) مىفرمود: کسى که غیرمسلمانى را که با دولت اسلامى پیمان بسته است، بیازارد، من دشمن اویم و کسى را که من دشمنش باشم، در رستاخیز بر وى پیروز خواهم شد. از نفرین ستمدیده بپرهیزید؛ گرچه کافر باشد؛ زیرا در برابر (رسیدن این نفرین به خداوند) مانعى نیست.13
همچنین به همه مسلمانان هشدار مىداد: هرکس اهل ذمه (یهودی، مسیحی و زرتشتی که در پناه اسلاماند) را آزار رساند، مرا آزار رسانده است.14
پیامبر اکرم(ص) همسایهاى یهودى داشت که بیمار شد. پس خود به عیادتش رفت.15 همچنین روزى یهودیان به دیدارش شتافتند و از دخترش فاطمه(س) براى شرکت در عروسى خود دعوت کردند و گفتند: ما حق همسایگى داریم. از تو درخواست مىکنیم، دخترت را به خانه ما بفرستى تا عروسى ما با آمدن ایشان رونق گیرد. یهودیان بر این درخواست پاى فشردند.پیامبر(ص) نیز با خواست آنها موافقت کرد و دخترش را به عروسىشان فرستاد.16
روزى پسر یکى از دانشمندان یهودی مدینه،براى گرفتن طلبى که از آنحضرت داشت، نزد ایشان آمد. پس عباى حضرت را گرفت و با تندى به او گفت: شما فرزندان عبدالمطلب، همواره در پرداخت وام خود تأخیر مىکنید. عمر بر او بانگ زد. پیامبر لبخندى زد و فرمود: اى عمر! من و او به چیز دیگرى نیازمندیم. به من بگو خوشحساب باش و به او بگو با مهربانى طلبش را بخواهد! سپس فرمود: هنوز سه روز از مهلتى که بین ما بوده، باقى است. بعد به عمر فرمود تا طلب وى را بدهد و چون او را ترسانده است، اندکى هم، افزون بر طلب بپردازد. همین رفتار سبب شد، این دانشمند یهودى مسلمان شود.17
یکى از بزرگان قبیله کنده مىگوید: نزد على(ع) بودیم. اسقف نجران نزد حضرت آمد. امام خود را جابهجا کرد و جایى براى نشستن وى آماده ساخت. یکى از حاضران گفت: آیا براى مردى مسیحى چنین مىکنى؟ امام(ع) فرمود: در زمان رسولخدا(ص) وقتى که آنان خدمت حضرت مىرسیدند، او با آنها چنین رفتار مىکرد.18
آنچه یاد شد، تنها نمونهای از رفتارهای پسندیده پیامبرگرامی اسلام(ص) با پیروان سایر ادیان بود؛ اما گواهی نویسندگان و اندیشمندان غربی درباره رفتار نیکوی حضرت با پیروان ادیان آسمانی نیز قابل توجه است. در پایان این نوشتار به برخی از این دیدگاهها اشاره میکنیم.
پیامبر(ص) از نگاه مستشرقان منصف
جان دیورپورت در کتاب «عذر تقصیر به پیشگاه قرآن و محمد(ص)» درباره نحوه تعامل پیامبر(ص) و مسلمانان با مردم سوریه در جریان جنگ تبوک مینویسد:
«پس از زحمات و مشقات بیسابقه بالاخره اردو به سوریه وارد شد و در اینجا با مخالفتی مواجه نگردید؛ زیرا پس از زد و خوردهای کوچک و بیاهمیت همه امرای کوچکی که کشور سوریه آن روز، میان آنها تقسیم شده بود، به اردوی مسلمین روی آورده و خودشان را روی پای پیغمبر(ص) انداختند. این روزها شهرت پیغمبر به جایی رسیده بود که همان شهرت برای مغلوبیت دیگران کافی بود. محمد(ص) مالیات و جزیههایی بر عهده آنان گذاشت؛ ولی در هر صورت عقاید دینی مغلوبین را محترم شمرد. راست است که همیشه نشر و تبلیغ دینش را توصیه و تأکید میکرد؛ ولی هیچوقت آن را بهصورت قانون بر دیگران تحمیل نمینمود و از این راه آنچه را در قرآن نوشته شده بود، اجرا میکرد و آن این است که: «پس اگر با تو به محاجّه برخاستند، بگو: «من خود را تسلیم خدا نمودهام و هرکه مرا پیروى کرده [نیز خود را تسلیم خدا نموده است].» و به کسانى که اهل کتابند و به مشرکان بگو: «آیا اسلام آوردهاید؟» پس اگر اسلام آوردند، قطعاً هدایت یافتهاند و اگر روى برتافتند، فقط رساندنِ پیام بر عهده توست و خداوند به [امور] بندگان بیناست.» (آلعمران، 20) موفقیت محمد(ص) در این مرحله اصولاً ناشی از رحم و مروتی بود که به مسیحیان نشان داد و از آنها فقط جزیه مختصری گرفت. بدین طریق وقتی که به مدینه مراجعت کرد، قلوب تمام افرادی را که مغلوب کرده بود، مسحور مهر و محبت و مجذوب عاطفه ترحم دینش کرده بود.19
همچنین جان بایرناس در کتاب تاریخ جامع ادیان درباره رفتار فاتحان مسلمان با مردم شام مینویسد:
سکنه بومی شام، اعم از یهودی و مسیحی، هیچیک از این پیشامد [فتح شام توسط سپاهیان اسلام] چندان ناشاد و دلگیر نبودند، زیرا از فشار ظلم و بیداد رومیان بهستوه آمده و از ادامه جنگهای خونین بین روم و ایران مستأصل شده بودند. اعراب با آنها به عدل و احسان رفتار می کردند و اوامر قرآن شریف را درباره آنها رعایت میکردند و بر آن بودند که اگر اهالی شام دست از مقاومت بردارند، با آنها جنگ و خونریزی نباید کرد و روی همین سیاست، شهر دمشق پایتخت شام تسلیم گردید. 20
خانم آنه ماریشیمل؛ محقق و دانشور آلمانی درباره مهرورزی آنحضرت چنین مینویسد:
خوانندگان مغرب زمین که با سنت آمیخته به نفرتی چندین قرنی نسبت به محمد(ص)پرورش یافتهاند. شاید انگشت تحیر گزند که مهمترین خصلت پیامبراکرم(ص)، مهربانی و تواضع اوست؛ تمامی مدارک و منابع معتبر از عطوفت و در عین حال وقار محمد(ص) سخن گفتهاند.21
پینوشتها
1. سیره نبوی (منطق عملی)، 3/80
2. کهف: 6 (فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْیُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً)
3. شعراء: 3 (لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاَّ یَکُونُوا مُؤْمِنین)
4. تفسیر صافی، 3/231
5. من وحىالقرآن، ج14، ص 271
6. توبه: 128 (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ماعَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ)
7. المیزان فی تفسیرالقرآن، ج9، ص 412
8. شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 235
9. تفسیر محیىالدین عربى، ج 1، صص 742- 743.
10. در بخش سیره حضرت به این داستان اشاره خواهد شد.
11. ترجمه و برداشت آزاد از: نرمافزار نور عرفان، مجموعة آثارالسلمى، ج3، ص 186
12. آلعمران،64
13. ملکوت اخلاق، ص307
14. بلاغی، صدرالدین، عدالت و قضا در اسلام، ص۵۷
15. همنام گلهاى بهارى، ص 184؛ برگرفته از: المصنف، ج 6، ص 314
16. بحارالانوار، ج 43، ص 30.
17. سنن کبرى، ج 6، ص 52
18. همنام گلهاى بهارى، ص 185.
19. عذر تقصیر به پیشگاه قرآن و محمد، ص62-61
20. تاریخ جامع ادیان، جان بایر ناس، انتشارات علمی و فرهنگی، علیاصغر حکمت، تهران، 1396، ص 741
21. آنه ماریشیمل، محمد رسولخدا(ص)، ترجمه: حسن لاهوتی، ص 91-90 (بهنقل از: https://hawzah.net/ )
- حمایت کامل حوزههای علمیه و روحانیت از اقدام غرورآفرین علیه رژیم صهیونیستی
- بیانیه جامعه مدرسین حوزه به مناسبت روز قدس / فریادهای خشم را نثار ستمگران کنید
- حوزه علمیه قم برگهای درخشانی به پرونده حوزههای علمیه اضافه کرد / نیاز عموم مردم و نخبگان تأمین شود
- سیزدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری به کار خود پایان داد/جمهوری اسلامی نشان داد یک الگوی تمام عیار مردمسالاری دینی است
- حمایت کامل حوزههای علمیه و روحانیت از اقدام غرورآفرین علیه رژیم صهیونیستی
- بیانیه جامعه مدرسین حوزه به مناسبت روز قدس / فریادهای خشم را نثار ستمگران کنید
- حوزه علمیه قم برگهای درخشانی به پرونده حوزههای علمیه اضافه کرد / نیاز عموم مردم و نخبگان تأمین شود
- سیزدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری به کار خود پایان داد/جمهوری اسلامی نشان داد یک الگوی تمام عیار مردمسالاری دینی است