هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

تأثیر تسلیم و رضا بر زندگی

اخلاق در حوزه - شماره 682

تأثیر تسلیم و رضا بر زندگی

آیت‌الله حاج شیخ عباس ایزدی(ره)

انسان الهی معتقد است که این جهان و نظاماتی که بر آن حکم‌فرماست، همه از ذات لایزال خداوندی سرچشمه گرفته است.

این اعتقاد در زندگی انسان از جهاتی تأثیرات مطلوبی دارد؛ از جمله اینکه باعث می‌شود مؤمن آسوده‌خاطر باشد و بدون تشویش و ناراحتی روحی زندگی کند و به‌اصطلاح آب‌ خوش از گلویش پایین برود. رسیدن به چنین آرامشی که خواسته همه افراد بشر است، از نظر علمای اخلاق، با داشتن صفاتی مانند تسلیم و رضا و توکل امکان‌پذیر است؛ یعنی اگر تسلیم قضا و قدر الهی و راضی به خشنودی خدا باشد، در زندگی خود نگرانی نخواهد داشت و به‌قول حافظ:
رضـــــا به داده ده از جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشوده است
مقصود حافظ از اینکه می‌گوید: «بر من و تو در اختیار نگشوده است»، این نیست که ما در کارهای خود مجبور هستیم. مقصود او این است که کار این جهان و نظام آفرینش به دست ما نیست؛ بلکه به دست خداوندی است که هرچه پیش می‌آورد، خوب است. در نتیجه ما باید راضی باشیم و گره و چین بر پیشانی ما ظاهر نشود. صفت تسلیم و رضا، در اثر شناخت به خدا به دست می‌آید و به انسان سکون قلب و خاطر می‌دهد و دیگر پریشان احوال نیست.
در این عالم گاهی برای انسان حوادثی پیش می‌آید که با طبع و میل او ناموافق و ناسازگار است؛ ممکن است فرزند انسان در جنگ شهید شود که معمولاً به‌علت علاقه‌ای که به فرزند خود دارد، این امر برای او ناگوار است و یا مال و آبرو و حیثیت او از بین برود و یا مریض شود. این قبیل حوادث، در دنیا، چه برای انسان خداپرست و چه غیر او، فراوان روی می‌دهد؛ اما انسان الهی به این حوادث و پیشامدهای ناگوار روزگار، خوش‌بینانه نگاه می‌کند و خاطر خود را آسوده می‌سازد؛ به‌اصطلاح، فلسفه او فلسفه خوش‌بینی است.
فلاسفه جهان دو قسم‌اند: یک عده به عالم و حوادث آن نگاهی خوش‌بینانه دارند و عده‌ای دیگر بدبین هستند و طرز تفکر آنها این است. بسیاری از مادی‌گرایان گرچه ممکن است، اظهار نکنند؛ ولی به این جهان مطمئن نیستند و همیشه نگرانند. علت این احساس عدم اطمینان، این است کسی که عالم هستی را منحصر به این جهان ماده می‌داند و معتقد است، ماورای این جهان، عالمی نیست، چون این عالم پر از حوادث است و به آن نمی‌توان اعتماد کرد، همیشه دلهره و هراس دارد و پریشان‌خاطر است. چنین فردی از نظر روحی آسوده نیست و جهان ماده را پر از مزاحمات می‌بیند.
این نکته برای همه مسلم است که به هیچ قدرت و و سیله‌ای حتی به کوه‌های جهان ماده هم نمی‌توان اعتماد کرد و در هنگام حادثه، کوه‌ها نیز نمی‌توانند پناهگاه نجات‌بخشی باشند. حضرت نوح (ع)، وقتی که او به فرزندش می‌فرماید: «یَا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنَا و لَاتَکُنْ مَعَ‌الْکَافِرِینَ»؛1 ای فرزندم! با ما سوار کشتی شو و با کافران مباش. پسر جواب می‌دهد: «سَآوِی إِلَى جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمَاءِ»؛ به کوه پناه می‌برم و آن مرا از آب حفظ می‌کند. حضرت نوح جواب می‌دهند: «‌قَالَ لَاعَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ»؛2 پناهگاهی در این روز(نزول عذاب) از خواست خدا نیست؛ مگر آنکه خداوند رحم کند. در این هنگام بود که:« وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ»؛   و موج میان آنها جدایی افکند و پسر نوح با کفار غرق شد؛ اما کسی که جهان‌بینی الهی دارد و معتقد است که این عالم مبدأ و منتهایی دارد و این جهان به‌خواست و اراده خداوند موجود شده است و هستی را مساوی با ماده نمی‌داند، فلسفه چنین کسی در زندگی خوش‌بینی است و به همه حوادث عالم نگاه خوش‌بینانه دارد.
از این رو، مؤمن اگر ثروتمند باشد، همان را خوب می‌داند و اگر فقیر و تهیدست باشد، باز هم آن را خوب می‌داند. در حال سلامت و بیماری هم، چنین نگاهی دارد؛ همان‌گونه که در حدیث آمده، امام باقر(ع) هنگام عیادت از جابر از او پرسید: چگونه صبح کردی؟ عرض کرد: درحالی‌که مرض را بهتر از سلامتی می‌دانم و فقر را بهتر از ثروت و...؛ شاید جابر فکر می‌کرد که انسان فقیر بیشتر به خدا روی می‌آورد و دل مریض ممکن است، بشکند و خدا به او نظر کند.
اما امام(ع) فرمود: ما اهل‌بیت پیامبر(ص)، این‌گونه نیستیم. جابر پرسید: پس شما چگونه‌اید؟ حضرت فرمود: ما هرچه را خداوند خواست، همان را می‌خواهیم؛ اگر خداوند فقر را خواست، همان را می‌خواهیم و اگر سلامتی را خواست، باز همان را می‌خواهیم. این طرز فکر و بینش صحیح در اثر اعتماد و توکل به خدا و فلسفه خوش‌بینی حاصل می‌شود. اعتماد به خدا به این معناست که در عالم هستی هر حادثه‌ای واقع شود، زیر نظر خداوند است؛ به‌عبارت دیگر به کار خدا حسن ظن داریم و می‌دانیم خیر خلایق را می‌خواهد و هرچه را برای بندگان پیش می‌آورد، به‌صلاح آنهاست و بخل و جهلی در ساحت مقدس او راه ندارد. هم دانا به مصالح بندگان است و هم آنچه را خیر بندگان است، می‌خواهد. با چنین نگاهی، انسان مؤمن در برابر حوادث تلخ و شیرین می‌گوید:
در طریقت هرچه پیش سالک آید، خیر اوست
در صراط المستقیم ای دل کسی گمراه نیست
منبع: اخلاق اسلامی، آیت‌الله شیخ عباس ایزدی(ره)، ص92
..............................................

   پینوشتها
1. هود، آیه 42
2. همان، آیه 43

برچسب ها :
ارسال دیدگاه