آیتالله غروی مطرح کرد
وطندوستی؛ جلوهای از فطرت انسانی
آیتالله سیدمحمد غروی در نشستی با عنوان «نژادپرستی و وطنپرستی از دیدگاه اسلام» که ۲۹ آذرماه از بستر تلویزیون اینترنتی «پاسخ» برگزار شد، به تبیین دیدگاه اسلام درباره مسئله نژادپرستی، تبعیض، توسل، شفاعت و وطندوستی پرداخت.
به گزارش روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیتالله غروی با اشاره به کاربرد واژه نژادپرستی در برخی محافل، اظهار کرد: کسانی که این واژه را بهکار میبرند، معمولاً مرادشان پرستش نیست؛ بلکه بحث تبعیض را مطرح میکنند. حال آنکه در معارف اسلامی، ملاک برتری انسانها ایمان، تقوا و علم است؛ اموری که هویت واقعی انسان را شکل میدهد؛ حتی این برتریها نیز نباید موجب فخر و تفاخر شود، زیرا فخر به این معناست که انسان کمالات را از خود بداند؛ درحالیکه همه اینها عطای الهی است.
وی تأکید کرد: برتری مورد نظر اسلام، برتری حقوقی و امتیازآور نیست؛ بلکه برتری معنوی است؛ یعنی همان کمالاتی که به هویت انسان تعالی میبخشد، اسلام این نوع برتری را میپذیرد؛ اما هرگونه عصبیت، تفاخر و مباهات نژادی را محکوم میکند. هیچ عربی بر عجم و هیچ قومی بر قوم دیگر برتری ذاتی ندارد و اگر سخن از برتری است، این برتری هرگز بهمعنای فخرفروشی و امتیازطلبی نیست.
این استاد حوزه علمیه قم، به مسئله وطندوستی پرداخت و بیان کرد: نژادپرستی و وطنپرستی افراطی، هر دو در اسلام محدود شدهاند؛ اما این بهمعنای نفی علاقه طبیعی انسان به وطن نیست.a وطن جایی است که انسان در آن متولد شده، با فضای آن انس گرفته و خاطره ساخته است؛ این انس امری فطری است. همانگونه که انسان به خانهای که سالها در آن زندگی کرده، دلبستگی دارد، محبت به وطن نیز امری طبیعی بوده و غیراخلاقی نیست.
وی افزود: دوستی وطن همانند محبت به فرزند یا علاقه به متعلقات شخصی، ریشه در فطرت انسان دارد. از همینروست که شهرها و تمدنها شکل میگیرند. در کلمات امیرالمؤمنین(ع) نیز به این معنا اشاره شده است. حضرت فرمودند: «مِن كَرَمِ المَرءِ بُكاؤهُ على ما مَضى مِن زَمانِهِ وحَنينُهُ إلى أوطانِهِ وحِفظُهُ قَديمَ إخوانِهِ؛ از بزرگوارى انسان است، گريستن او بر زمان سپرى شدهاش و علاقه او به ميهنش و نگهداشتن دوستان ديرينهاش.»
آیتالله غروی با بیان اینکه آنچه مذموم است، وطنپرستی افراطی و نژادپرستی جاهلی است، تصریح کرد: تفاخر به نژاد، رنگ پوست، قوم یا نسب، همان عصبیت جاهلی است که اسلام آن را رد کرده است. در نگاه اسلام، حبشی و سلمان فارسی، مادامی که هر دو مؤمناند، از حیث کرامت انسانی تفاوتی ندارند؛ هرچند هر یک جایگاه معنوی خاص خود را داشته باشند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به روایات مربوط به برخی اقوام، افزود: این منافات ندارد که برخی اقوام یا تمدنها در مقاطعی از تاریخ، آمادگی بیشتری برای دریافت حقایق داشته باشند. درباره ایرانیان نیز روایاتی وجود دارد که پیامبر اکرم(ص)، با اشاره به سلمان فارسی از مردمانی سخن گفتهاند که در آینده، فهم عمیقتری از حقایق دینی خواهند داشت. این سخنان ناظر به استعداد فرهنگی و معرفتی است، نه برتری نژادی.
آیتالله غروی، با اشاره به رسوبات عصبیت در برخی دورهها و مذاهب اسلامی، بیان کرد: تأکید افراطی بر قریشیبودن یا محدودیتهایی که در برخی موارد برای ازدواج میان اقوام مطرح شده، از رسوبات تاریخی است و هرگز مورد تأیید اسلام ناب نبوده است. سیره پیامبر اکرم(ص) بهترین شاهد بر این مدعاست؛ پیامبری که میان سفید و سیاه و عرب و عجم هیچ تفاوتی قائل نمیشد.
آیتالله غروی تأکید کرد: احترام به فرزندان پیامبر(ص) در حقیقت احترام به خود پیامبر(ص) است و این احترام، نه مصونیت میآورد و نه امتیاز حقوقی. اگر تخلفی رخ بدهد، رسیدگی به آن همانند دیگران خواهد بود. در تاریخ نیز میبینیم که حتی برخی فرزندان ائمه(ع)، بهسبب انحراف، مورد نکوهش قرار گرفتهاند و هیچ حاشیه امنی برای آنان وجود نداشته است.
عضو شورایعالی حوزههای علمیه در پایان، با اشاره به دعای دوم صحیفه سجادیه، محبت به وطن را طبیعی دانست و بیان کرد: در این دعا به دلبستگی پیامبر اکرم(ص) به مکه اشاره شده است؛ شهری که با همه رنجها و آزارها، وطن ایشان بود. هنگام هجرت، اندوه فراق در چهره پیامبر آشکار شد؛ تا آنجا که جبرئیل با بشارت بازگشت، قلب ایشان را آرام کرد. این امر نشان میدهد که محبت به وطن، حتی برای پیامبر خدا، امری طبیعی و انسانی است و هیچ ارتباطی با تعصب یا نژادپرستی ندارد.