قدرت فکر و اندیشه از مهمترین نعمتهای الهی است که میتواند پایه سعادت انسان قرار گیرد. در سایه این عطیه الهی، انسان راه حق را تشخیص میدهد، خوبیها و بدیها را میفهمد و جلوی غلبه هوای نفس را میگیرد. عقل، گنجی نهفته در درون انسان و حجت باطنی پروردگار است؛ بهشرط آنکه آن را بهکار بگیریم و از رهنمودهایش استفاده کنیم و اگر آن را کنار بزنیم و تفکر و تعقل نداشته باشیم، زندگیهایمان حیوانی خواهد بود. خداوند بدترین جنبندگان را آنهایی میداند که کر و کورند و تعقل نمیکنند: [انّ شرّ الدّوابّ عندالله االصّمّ البکم الذّین لا یعقلون]1 در ارزش به کار انداختن عقل و فکر همین بس که تفکر از بزرگترین عبادتهاست و ارزش هر عبادتی بهپشتوانه تعقّلی آن است. تفکر است که مجهولات را برای نسان حلّ میکند و لزوم اطاعت از خالق و پرهیز از معصیت را تبیین میکند. در آیات فراوانی از قرآن، خدای متعال ذکر آیات و شگفتیهای خلقت و بیان حکمتها و فرستادن وحی و رسول را با هدف تفکر انسانها دانسته و در آخر اینگونه آیات، [لعلهم یتفکرون] دعوت به اندیشه و تفکر است.2 حضرت امیر(ع) میفرماید: «نبّه بالتفکر قلبک»3؛ دلت را با تفکر، بیدار و هوشیار کن و در ثمربخشی این تفکر میفرماید: «التفکر یدعوا الی البرّ والعمل به»4؛ تفکر، انسان را به نیکی و عمل به نیکی فرا میخواند و بهدلیل همین ثمربخشی و سعادتآفرینی تفکر است که یک ساعت تفکر از عبادت یک سال برتر بهشمار آمده است. امام صادق(ع) میفرماید: «تفکر ساعة خیرٌ میعبادة سنة»5. نیز از آن حضرت روایت است که بیشترین عبادت ابوذر، تفکر و پندگیری و عبرتآموزی بود: «کان اکثر عبادة ابیذرٍّ التفکر والاعتباره»6. نیز سخن امام علی(ع) است که: «لاعبادة کالتفکر»7؛ هیچ عبادتی همچون تفکر نیست.
موضوع و محور تفکر با توجه به اهمیت و سازندگی و راهگشایی تفکر، باید دید تفکر درباره چه چیزی لازم، مفید و ارزشمند است؟ در آیات و روایات، موضوع تفکر هم بیان شده است. به چند مورد از آنها اشاره میشود: 1. تفکر در آیات الهی: آنچه در جهان هستی است، مولود اراده و قدرت خداست و هر کدام بهنحوی دلیلی بر وجود او و برهانی بر اراده حکیمانه خداوند در خلفت موجودات است. تفکر درباره آنها انسان را به خدا میرساند. این آیات، برخی «آیات انفسی» است؛ شگفتیهایی که در وجود خود انسان است؛ چه در جسم و چه در روح و برخی از آنها «آیات آفاقی» است؛ یعنی آنچه در گستره جهان بیرون از وجود ماست؛ از گیاهان، حیوانات، کوهها، دریاها، جنگلها، ستارهها و کهکشانها و میلیونها موجود ریز و درشت دیگر که همه مظاهر صنع الهیاند. روش قرآن ذکر نمونههای متعددی از اینهاست. با این هدف که مردم در آنها و فلسفه و حکمت و حقبودن آنها بیندیشند: [ویتفکرون فی خلق سماوات والأرض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً]8 و [یتبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون]9 2. تفکر در قرآن: گرچه این کتاب الهی و جمله جملهاش آیههای خدایند؛ اما بهدلیل اینکه برخی در حقانیت و وحیبودن آن تردید و انکار داشتهاند، قرآن دعوت میکند که در خود این قرآن و اعجاز و بیهمانندی آن و ناتوانی بشر از آوردن مثل آن، نبودن اختلاف و تضاد در آیات قرآن و معارف بلند و متعالی کلام الهی بیندیشند. از جمله این آیه: [افلا یتدبرّون القرآن ام علی قلوب اقفالها]10؛ آیا در قرآن نمیاندیشند؟ یا آنکه بر دلهایشان قفلی زده شده است؟ 3. تفکر در باره مرگ: عمر انسان گذرا و حیات او فانی است. مرگ انسان را وارد مرحله جدیدی خواهد کرد که ثمره خوبیها و بدیها به او خواهد رسید. در این حقیقت باید اندیشید. تفکر درباره مرگ، ایجاد آمادگی برای پس از مرگ میکند و انگیزه برای برداشتن رهتوشه راه آخرت پدید میآورد. از پیامبر(ص) نقل شده است: «افضل التفکر ذکر الموت»11؛ بهترین تفکر یاد مرگ است. تفکر درباره مرگ، غفلت را میزداید و دل را بیدار میسازد. 4. تفکر درباره معاد: مراحل سختی که انسان پس از مرگ با آن مواجهه خواهد بود، مثل عالم برزخ، حشر و حضور در عرصات محشر، محاسبه اعمال انسان، داوری خدا میان بندگان، عبور از صراط، سرنوشت و سرانجام بهشت یا جهنم،... قابل تفکر است. آیات قرآن نمونههایی از آن صحنهها را بازگو میکند تا فکر انسان معطوف به آنها شود و خود را آماده ورود به آن مراحل بسازد. 12 5. تفکر در سرانجام تبهکاران: دنیا موزه عبرتها و پندهاست و تاریخ بشر سرشار از مواعظ است. تفکر درباره عاقبت گنهکاران و مفسدان و نابودی ستمگران و جبّاران، از موضوعات مورد دعوت قرآن کریم است. بیان حکایات امتهای پیشین، برای عبرتگرفتن و اندیشه در سرنوشت آنان است. [فاقصص القصص لعلّهم یتفکرون]13. قرآن نیز پس از ذکر نمونههای متعدد از سرانجام تباه انسانهای بد دعوت میکند که ببینید، عاقبت آنان چه شد و یا تعبیر [کیف کان عاقبة الذّین من قبلهم»، ]کیف کان عاقبة المجرمین[، «کیف کان عاقبة المکذّبین]14 و ..، به سرنوشت تلخ و عبرتانگیز آنان توجه میدهد. توجه و تفکر درباره آنان برای خردمندان بسی آموزنده است. 6. تفکر در نعمتهای خدا: غفلت انسان از نعمتها و صاحب آنها، او را ناسپاس میسازد. یادکرد نعمتها و فکر درباره انواع مختلف نعمتهای نهان و آشکار و مادی و معنوی و کوچک و بزرگ، انسان را به لطف و احسان خدا درباره او آگاه میسازد و زمینه شکر و بندگی را فراهم میآورد. در حدیثی پیامبر خدا(ص) میفرماید: عاقل باید وقت خود را سه بخش کند: ساعتی برای مناجات با خدا، ساعتی برای محاسبه نفس و ساعتی هم برای تفکر در آنچه خدا درباره او انجام داده و به او عطا کرده است. «وساعَة یتفکّر فیما صنعالله عزوجل الیه»15 امام علی(ع) نیز فرمودند: «التفکّر فی آلاءالله نعم العبادة»16؛ تفکر در نعمتهای خدا چه عبادت خوبی است. 7. تفکر در اعمال خویش: این همان محاسبه عمل است و اندیشه درباره کارهای نیک و بد و یافتن راه برای افزایش صالحات و چاره برای جبران سیئات. در کنار این همه توصیه به تفکر از برخی تفکرها هم نهی شده است. از قبیل تفکر در ذات خدا، تفکر در غیر امور حکمتآمیز، تفکر در گناه و...؛ چراکه در برخی از اینها فکر انسان عاجز از درک است، در برخی هم فکر شیطانی انسان را به عمل شیطانی میکشد. امام علی(ع) میفرمایند: «من کثر فکره فی المعاصی دعته الیها»17؛ هرکه درباره گناهان زیاد فکر کند، معصیتها او را به طرف خود میکشد؛ از اینرو باید ورودی ذهن و فکر را به امور ناپسند و وسوسههای شیطانی بست. .............................................. پینوشتها 1. انفال، آیه 22؛ 2. از جمله: نحل، آیه 44، اعراف آیه 176، حشر آیه 21 و ...؛ 3. کافی، ج 2، ص 54؛ 4. همان، ص 55؛ 5. بحارالانوار، ج 68، ص 327؛ 6. همان، ص 323؛ 7. همان، ص 324؛ 8. آلعمران، آیه 191. نیز آیات رعد 3 و 4، واقعه 63 تا 72، روم 20 و 21 و دهها آیه دیگر؛ 9. بقره، آیه 219؛ 10. محمد، آیه 24، نیز ر.ک: بقره 23، یونس، 38، اسراء 88 و ...؛ 11. بحارالانوار، ج 6، ص 137؛ 12. از قبیل آیات: انفال 50، انعام 93، حج 1و2، عبس 34؛ 13. اعراف، آیه 176؛ 14. روم 3، اعراف 74 و نحل 36؛ 15. بحارالانوار، ج 68، ص 323؛ 16و17. غررالحکم، حدیث 1147و 8561.