هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نیم‌نگاهی به یک حدیث صحیح و متواتر

نیم‌نگاهی به یک حدیث صحیح و متواتر

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجعفر طبسی

بیست و هشتم ماه صفر سالروز رحلت جانسوز نبی مکرم اسلام(ص) است. از آن وجود نورانی احادیث فراوانی به جا مانده که یکی از آنها، حدیث معروف، صحیح و متواتر ثقلین است.
رسول‌خدا(ص) در جاهای مختلفی از جمله در حجةالوداع در حضور هزاران اجتماع‌کننده و همچنین در روزهای پایانی عمر شریف خود، این حدیث را بیان نموده است. بزرگان اهل سنت و محدثین آنها، این حدیث را در کتاب‌های خود ثبت کرده‌اند که برخی از آنها عبارتند‌ از:
۱. سلیمان‌بن احمد طبرانی متوفی ۳۴۰ ه.ق در المعجم الکبیر جلد ۶ صفحه ۴۰۶؛
۲. ابن‌مغازلی شافعی‌مذهب متوفای ۴۸۴ در المناقب صفحه ۲۳۵؛
۳. أبی‌یعلی موصلی متوفی ۳۰۷ در مسند جلد ۲ صفحه ۵۰۹؛
۴. خطیب بغدادی متوفی قرن پنجم در تاریخ بغداد جلد ۱ صفحه ۱۸۳؛
۵. ابن‌مردویه متوفی ۴۱۰ در کتاب مناقب علی‌بن ابی‌طالب(ع) صفحه ۱۴۳.
نا‌گفته نماند که ده‌ها بلکه صدها منبع از منابع اهل سنت به این حدیث پرداخته‌اند.
رسول‌خدا(ص) پدر امت است و خود ایشان فرمود: «أنا و‌علي أبوا هذه الأمة»؛ یعنی من و علی پدر این امت هستیم. (عوالم‌العلوم والمعارف، ج ۱۵، ص ۲۴۴) پدر امت در آخرین لحظات زندگی دنیوی خود و هنگام جداشدن از امت خود، به دو شیء نفیس و گران‌بها سفارش و تأکید می‌کند: ۱. قرآن ۲. اهل‌بیت(ع). رسول‌خدا(ص) به‌مدت ۲۳ سال در دوران رسالت خود برای این امت زحمت کشید و متحمل رنج فراوان گردید؛ ولی از آنها چیزی جز این دو درخواست ننمود.

 متن حدیث
جناب أبی‌یعلی موصلی، حدیث ثقلین را به‌طور مسند از صحابه رسول‌خدا(ص) چنین نقل کرده: «سمعت رسول‌الله يقول يا أيها الناس إني كنت قد تركت فيكم ما إن أخذتم به لن‌تضلوا بعدی الثقلين أحدهما أكبر من الآخر كتاب‌الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل‌بيتي وإنهما لن يفترقا حتى يردا علیّ الحوض» (مسند ابی‌یعلی، ج ۲، ص ۳۷۶، ح ۱۱۴۰۰)

  فقهالحدیث
​​​​​​​
مهم در اینجا بررسی و دقت در فقه و معنای حدیث است که به‌طور خلاصه به آن می‌پردازیم:
۱. یا أیّها الناس
کلمه ناس شامل همه بشریت و انسان‌های عالَم می‌شود؛ یعنی خطاب رسول‌خدا(ص) به یک قشر و گروه خاص یا انسان‌های یک عصر نیست؛ گرچه مخاطب در آن روزگار، مسلمانان آن دوره بودند؛ ولی خطاب مختص به آنها نیست. این نکته‌ای بسیار محوری و مهم در حدیث است که بیان‌گر مسئولیت همگانی در همه اعصار در قبال این فرمایش رسول‌خدا(ص) است.
۲. قد ترکتُ فیکم
آنچه رسول‌خدا پس از خود در میان مردم به‌عنوان امانت و ودیعه گذاشت، دو شیء گران‌بهاست: ۱. قرآن و وحی الهی ۲. اهل‌بیت و عترت پاک حضرت(ع).
۳. ما إن أخذتم به لنتضلوا
بدون تردید «إن» در بیان رسول‌خدا(ص) «إن شرطیه» است؛ یعنی چنانچه به این دو أخذ و عمل شود، هرگز گمراهی ایجاد نخواهد شد. مفهومش این است که اگر به این دو با هم و در کنار هم عمل نشود، گمراهی و ضلالت قطعی است. حال باید دید که واقعاً پس از رحلت آن‌حضرت چه اندازه به این دو امانت گران‌بها تمسک شد. گرچه بیان پاسخ به این سؤال دشوار است؛ اما باید گفت که امت به سخنان آن‌حضرت عمل نکرد؛ زیرا اگر آن سفارش حضرت عمل می‌شد، اهل‌بیت(ع) به شهادت نمی‌رسیدند و ۵۰ سال پس از وفات آن رهبر امت، امام حسین(ع) در کربلا به شهادت نمی‌رسید. شهادت ائمه اطهار(ع) گواه بر این است که امت به حدیث ثقلین عمل نکرده است. گمراهی به سراغ امت آمد، سقیفه بنی‌ساعده به وقوع پیوست و آن همه مصیبت را برای جهان اسلام به وجود آورد تا جایی که شعاع آن، همچنان دنیا را فرا گرفته و خاموش‌شدنی نیست. مشکل اساسی در امت رسول‌خدا این بود که دنبال «حسبنا کتاب‌الله» رفت و به «کتاب‌الله و عترتی» پشت کرد. اینجا مجال پرداختن بیشتر به این مطلب نیست.
۴. وإنهما لن یفترقا
عدم انفکاک میان قرآن و اهل‌بیت در حدیث ثقلین نکته مهمی است که دلالت بر عصمت مطلق اهل‌بیت(ع) دارد؛ یعنی همان‌گونه که قرآن برای همیشه از اشتباه و خطا و انحراف مصون است، همسنگ آن یعنی اهل‌بیت(ع) نیز از خطا و اشتباه و انحراف مصون هستند. همان‌طوری که کلمه «لن» در عبارت قرآنی «لن تراني یا موسی» برای نفی ابدی است، در حدیث ثقلین نیز واژه «لن» برای نفی ابدی است و بیان‌گر این حقیقت است که قرآن و اهل‌بیت(ع) تا روز قیامت از یکدیگر جدا نمی‌شوند.
۵. وعترتي أهلبیتي
حضرت بلافاصله پس از کاربرد واژه «عترتي» از تعبیر «أهل‌بیتی» استفاده کردند؛ یعنی با کوتاه‌ترین عبارت و بدون فاصله، مقصود خودشان از عترت را بیان کردند. در عین حال درباره اینکه مقصود از اهل‌بیت(ع) آن‌حضرت چه کسانی هستند، دو نظریه وجود دارد:
۱. منظور از اهل‌بیت، تنها زوجات رسول‌خدا هستند. طرفداران مکتب خلفا چنین نظری دارند.
۲. منظور از اهل‌بیت(ع)، امیرالمؤمنین و حسنین و حضرت صدیقه شهیده صلوات‌الله علیهم اجمعین است.
در تأیید نظریه دوم باید گفت که رسول‌خدا(ص) در زمان حیات خود، میان مفهوم اهل‌بیت(ع) و همسران خود جدایی انداخت. جناب حاکم حسکانی حنفی‌مذهب متوفی قرن پنجم در کتاب «شواهدالتنزیل» روایات متعددی را نقل کرده که حضرت میان همسران خود و اهل‌بیت(ع) خود جدایی انداخته است.
۱. ابن‌عباس می‌گوید: «إنما یریدالله» درباره رسول‌خدا و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) نازل شده است. (شواهدالتنزیل، ج ۲، ص ۵۱)
۲. ابوسعید خدری می‌گوید: «إنما يريدالله ليذهب عنكم الرجس أهل‌البيت ويطهركم تطهيرا» در شأن رسول‌خدا، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شده است. (شواهدالتنزیل جلد ۲ صفحه ۴۰)
۳. عایشه همسر رسول‌خدا(ص) می‌گوید: رسول‌خدا پارچه‌ای روی امام حسن و امام حسین(ع) انداخت و فرمود: خدایا رجس را از آنها دور کن. گفتم: یا رسول‌الله آیا من از اهل شما نیستم؟ فرمود: تو بر خیر هستی؛ اما داخل در زمره آنها نیستی. (شواهدالتنزیل، ج ۲، ص ۶۲)
4. مهمتر از همه این روایات، روایت همسر آن‌حضرت، ام‌سلمه است که می‌گوید: آیه «إنما یریدالله ...) در خانه من بر رسول‌خدا(ص) نازل گردید و آن‌هنگام رسول‌خدا و امیرالمؤمنین و حسن و حسین و فاطمه(ع) در خانه حضور داشتند و من هم نشسته بودم و گفتم: یا رسول‌الله آیا من از اهل‌بیت نیستم؟ فرمود: تو از ازواج رسول‌خدا(ص) هستی. (شواهدالتنزیل، ج ۲، ص ۸۲)
 کاملاً روشن است که بر اساس این فرمایش رسول‌خدا(ص)، همسران ایشان، جزء اهل‌بیت(ع) نیستند.

 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه