هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

تجربه‌های نزدیک به مرگ؛ واقعیت یا خیال

تجربه‌های نزدیک به مرگ؛ واقعیت یا خیال

حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا گودرزی

تجارب نزدیک به مرگ در ظرف عالم مثال رخ می‌دهد که قوه خیال در آن نقش زیادی دارد؛ ضمن اینکه گاهی القائات شیطانی و گاهی رؤیای صادقه هم، برای افراد خاص وجود دارد.

به گزارش مجمع عالی حکمت اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا گودرزی، استاد حوزه علمیه قم، ۲۲ آذر در نشست «تحلیل عقلی تجربه‌های نزدیک به مرگ» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، با بیان اینکه دانشمندان از مناظر مختلف به تحلیل این پدیده پرداخته‌اند، افزود: در مورد اینکه به چه تجربه‌ای تجربه نزدیک به مرگ می‌گوییم، اختلاف وجود دارد؛ برخی ۹ مؤلفه و برخی ۱۵ مؤلفه برای آن می‌آورند. یک استاد روان‌شناسی معتقد است که تجارب نزدیک به مرگ، دارای چند مرحله است؛ ولی سه مرحله در آنها مشترک است؛ یکی خروج از بدن یا عدم توجه نفس به بدن و دوم کسب آگاهی‌های نامتعارف و سوم بازگشت به بدن.
 حجت‌الاسلام والمسلمین گودرزی، با بیان اینکه خیلی از تحلیل‌های غربی جامع و کافی نیست، به تبیین عقلی این تجارب از منظر فلاسفه اسلامی پرداخت و گفت: مشهور فلاسفه به سه عالم عقل و مثال و ماده اشاره دارند؛ یعنی نواقص عالم ماده در عالم مثال و نواقص عالم مثال در عالم عقل وجود ندارد؛ لذا ما در تبیین و تحلیل تجارب نزدیک به مرگ، محدود به عالم ماده نیستیم. 
 وی با بیان اینکه تجارب نزدیک به مرگ در کدام عالم رخ می‌دهد، تصریح کرد: عالم ماده حس بالعیان است؛ لذا نیاز به توضیح ندارد؛ خصوصیت عالم مثال هم این است که از ماده مجرد است و موجودات در آن، امتداد مادی ندارند؛ لذا تفسیرناپذیر هستند؛ موجودات مثالی متنوع هستند و چون مادی نیستند، نسبت به هیچ کمال و وصفی بالقوه نیستند. براساس رابطه علیت، نقص موجودات مادی را ندارند و با حواس ظاهری قابل درک نیستند. 

  عالم مثال؛ ظرف تجارب نزدیک به مرگ
وی در ادامه افزود: تجربه‌گران نزدیک به مرگ این نوع تجارب را برای ما بیان کرده‌اند؛ یعنی حوادث و آدم‌ها، امتداد مادی نداشته و محدود به زمان و مکان نبوده‌اند؛ حزن و شادی و لذتی که در آنجا درک کرده‌اند، به‌مراتب برتر از درک و لذتی است که در دنیای مادی درک کرده‌اند و ادراک آنان، توسط حواس ظاهری صورت نگرفته است؛ بنابراین می‌توان گفت تجارب نزدیک به مرگ، در ظرف عالم مثال رخ می‌دهد؛ البته عالم مثال، هم متصل و هم منفصل است و بین این دو، تفاوت اساسی وجود دارد؛ از جمله اینکه موجودات مثالی، منفصل، مستقل و قائم‌به‌ذات هستند.
 حجت‌الاسلام والمسلمین گودرزی، با اشاره به مبانی انسان‌شناسی، اظهار کرد: غالب اندیشمندان ما معتقدند که انسان موجودی ذومراتب است و این موضوع به‌خصوص در حکمت صدرایی خود را نشان می‌دهد؛ یعنی انسان یک مرتبه مادی کالبدی دارد و یک نفس که مرتبه میانی و برزخی وجود او را نشان می‌دهد؛ به‌همین دلیل نفس او، ویژگی عالم مثال و موجودات مثالی را دارد؛ ولی نفس برخی انسان‌ها می‌تواند به تجرد مثالی برسد. نفس، وظیفه تدبیر بدن مادی را بر عهده دارد؛ لذا هرقدر نفس متوجه بدن باشد، از ساحت مجرد و مثالی و حقیقت خود دور می‌شود و برعکس.
 وی افزود: در تجارب نزدیک به مرگ، تجربه‌گران علائم حیاتی و هوشیاری خود را از دست می‌‌دهند و ارتباط نفس با بدن به حداقل رسیده و به‌تعبیری نفس از بدن خارج می‌شود و در چنین شرایطی نفس هستی مثالی پیدا می‌کند؛ یعنی به مرتبه مثالی خود می‌رسد؛ لذا این توجه آن‌قدر کم می‌شود که تجربه‌گر احساس می‌کند، مرده است.
 این استاد حوزه علمیه، با بیان اینکه نفس برای ادراک عالم باطن باید از قوای باطنی بهره ببرد، اضافه کرد: کدام‌یک از قوای باطن را نفس انتخاب می‌کند؟ از آن جهت که قوه خیال واسطه بین قوای جسمانی و مثالی انسان است، طبیعتاً نفس، قوه تخیل را برای این قضیه به‌کار می‌بندد. قوه خیال هم، تأثیر خاصی بر ادراک افراد دارد؛ خیال مرتبه‌ای از مراتب نفسانی انسان و مجرد است و ویژگی امور مادی را ندارد؛ همچنین خیال، خلاق، فعال و مخترع است.
 وی افزود: تجارب نزدیک به مرگ، توسط قوه خیال صورت می‌گیرد و خیال چون تصاویری که انسان قبل از این تجربه درک کرده است، همراه خودش دارد، ضمن اینکه شیطان می‌تواند وارد قوه خیالی انسان شود و بر آن سلطه داشته باشد؛ لذا برخی تجارب نزدیک به مرگ، می‌تواند با این مداخله صورت بگیرد. بنابراین در تحلیل این تجارب، چند احتمال وجود دارد؛ اول اینکه بگوییم این تجارب ماحصل مشاهدات قبلی افراد تجربه‌گر در زندگی عادی بوده است که در این مرحله، بازپخش و بازبینی شده است؛ از این‌رو تجربه‌گران می‌گویند همه حوادث زندگی را یک‌جا دیده‌اند.

  احتمال القای شیطان در تجارب مرگ
وی اضافه کرد: ممکن است این تصاویر و مشاهدات، القائات شیطانی و یا ساخته و پرداخته دستگاه خیال فرد باشد؛ البته من قضاوت دقیق در این موارد نمی‌کنم و باید متناسب با فرد تجربه‌گر قضاوت شود.
 گودرزی با بیان اینکه عموماً این مشاهدات به خیال فرد برگشت دارد، اظهار کرد: احتمال دیگر هم این است که فرد واقعا وارد عالم مثال شده و مشاهدات حقیقی داشته باشد؛ چنانچه رؤیای صادقه واجد این ویژگی است و اگر تجربه‌گر مرگ، وارد این عالم شود، مشاهدات او واقعی است؛ ولی قطعاً توانایی این مسأله برای هرکسی میسر نیست و افراد خاصی می‌توانند وارد شوند. مسأله دیگر پیش‌آموخته‌های فرد است؛ یعنی خیال انسان تحت تأثیر آرزو و حب و بغض و زمینه‌های فرهنگی افراد و ... است و می‌تواند تأثیرگذار باشد.
 وی افزود: در برخی گزارش‌ها آمده است که ما در بین دختران تجربه‌گر در آمریکا ندیده‌ایم که این دختران در باغ‌ها(در حین تجربه) رقص و شادی کنند؛ ولی جوانان هندی بیشتر این درک را دارند؛ زیرا اساساً این ویژگی در زندگی هندی‌ها رواج بیشتری دارد؛ آنچه تجربه‌گران مرگ گزارش می‌کنند، می‌تواند امور برساخته از پیش‌داشته‌ها باشد. خانم پزشکی که عاشق گل و باغبانی است، در تجربه خود باغ بزرگی می‌بیند که مملو از گل و سبزه‌های معطر است؛ لذا در تحلیل تجارب نزدیک به مرگ، نباید از این پیش‌داشته‌ها غفلت کنیم.
 گودرزی با بیان اینکه تجربه‌گران گزارش‌هایی از عالم ماده و اتاق عمل مجاور و ... هم دارند، تصریح کرد: این گزارش‌ها با آموزه شهود حسی نفس قابل تبیین است؛ یعنی براساس حکمت صدرایی، خود نفس بیننده و شنونده است؛ به‌تعبیر دیگر اندام‌های حسی سبب شده است که نفس ما تنزل پیدا کرده و مستقیماً با عالم ماده مرتبط شود. در این مرحله، خود نفس گوش شنوا و چشم بیناست. طبیعتاً وقتی نفس خودش می‌شنود و می‌بیند، بعد از کنار رفتن قوای مادی بدون محدودیت می‌بیند و می‌شنود و حتی می‌تواند بر نفس دیگری اثر بگذارد و عالم را مطیع خود کند. 
 این استاد حوزه علمیه قم، با بیان اینکه بیشتر تجربه‌گران مرگ، توانایی بدنی برای حس ندارند؛ ولی نفس آنان سلطه بیشتری بر حواس دارد؛ لذا مشاهداتی بیرون از فضای خود هم دارند، افزود: تجربه‌گران مرگ از بدن هم صحبت می‌کنند؛ نفس موجودی است که ارتباط ذاتی دارد؛ پس در این حالت با بدن مثالی مرتبط می‌شود؛ لذا این تجربه‌گران، بدن مثالی خود را در حین تجربه مرگ ملاحظه می‌کنند.

 
 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه