رواق شهیدان - شماره 828
حجتالاسلام شهید مصطفی ردانیپور
مصطفی ردانیپور در سال ۱۳۳۷ در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش از راه کارگری و مادرش از طریق قالیبافی مخارج زندگی را تأمین کرده و زندگی بسیار سادهای داشتند.
تحصیلات
سختکوشی و تلاش، با زندگی مصطفی عجین شده بود؛ بهطوریکه در شش سالگی به مغازه کفاشی رفت و در ایام تحصیل نیز نیمی از روز را به کار مشغول بود. هنگامیکه برای تحصیل به هنرستان رفت، نتوانست جوّ طاغوتی و فاسد آن زمان را تحمل نماید؛ درنتیجه با مشورت یکی از علما، بهکسب علوم دینی پرداخت. مصطفی سال اول طلبگی را در حوزه علمیه اصفهان سپری کرد و پس از آن برای بهرهمندی از محضر فضلا و بزرگان راهی قم شد و حدود شش سال، در مدرسه حقانی بهتحصیل خود ادامه داد.
فعالیتهای قبل از جنگ
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه، با عضویت در شورای فرماندهی سپاه یاسوج، فعالیتهای همهجانبه خود را آغاز کرد. او با بهرهگیری از ارتباط با حوزه علمیه قم در جهت ارائه خدمات فرهنگی به آن منطقه محروم، حداکثر تلاش خود را بهکار بست و در مدت مسئولیت یکسالهاش در سمت فرماندهی سپاه یاسوج، بهسهم خود، اقدامات مؤثری را به انجام رساند. درگیری با خوانین منطقه و مبارزه با افرادی که به کشت تریاک مبادرت میورزیدند، از جمله کارهای اساسی بود که نقش تعیینکنندهای در سرنوشت آینده این مردم مستضعف بهجا گذاشت.
این شهید بزرگوار که با درک شرایط حساس انقلاب اسلامی، دو سال از حوزه و درس جدا شده بود، با واگذاری مسئولیت به یکی از برادران، به دامان حوزه علمیه بازگشت تا بر بنیه علمی خود بیفزاید.
اما با وجود اینکه در دروس حوزوی به پیشرفتهای چشمگیری نایل آمده بود، هنوز چند ماهی نگذشته بود که خود را مجبور دید، بهمنظور مقابله با جریانات منحرف و آگاهیبخشی به مردم و بازگرداندن امنیت و ثبات به کردستان، به سوی این خطه بشتابد. این طلبه فاضل در پی سؤال از وظیفه خویش در ملاقاتی با حضرت امام(ره) با این جمله روبهرو شده بود: «شما باید به کردستان بروید و کار کنید. یک سال تمام بههمراه نیروهای جانبرکف و رزمنده، گاهی بلندگو به دست و گاهی اسلحه به دست در راه حق جنگید.
حضور در جنگ تحمیلی
با شروع جنگ تحمیلی، شهید ردانیپور بههمراه عدهای از همرزمان خود، از کردستان وارد جنوب کشور شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان (سپاه منطقه ۲) که در نزدیکی آبادان در جبهه دارخوین مستقر بودند، شروع به فعالیت کرد. ایشان مدتها با رزمندگان اسلام در خطی که به خط شیر معروف بود، علیه دشمن بعثی به مبارزه پرداخت و از مهمترین علل ششماه مقاومت مستمر نیروها در این خط، وجود این روحانی عزیز و دلسوز بود که به آنها روحیه میداد، سخنرانی میکرد و یا مراسم دعا برگزار مینمود.
وی با تجربهای که از کار در جبهههای کردستان داشت، سلاح بر دوش به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان میپرداخت و با برگزاری جلسات دعا و مجالس وعظ و ارشاد، نقش مؤثری در افزایش سطح آگاهی و رشد معنوی رزمندگان ایفا میکرد و در واقع، وی را میتوان یکی از منادیان بهحق و توجه به حالات معنوی در جبههها نامید.
حضورش در عملیاتهای والفجر ۱، والفجر ۲، محرم و ... تأثیر بهسزایی در روحیه مقاومت و ایستادگی رزمندگان داشت. همزمان با تشکیل تیپ امام حسین(ع)، به جانشینی فرماندهی آن انتخاب شد. وی قبل از آن نیز، فرماندهی سپاه یاسوج، نمایندگی امام در سپاه کردستان، جانشین فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین(ع) فرماندهی قرارگاه فتح سپاه و فرماندهی لشگر امام زمان(عج) را بر عهده گرفته بود.
شهادت
شهید ردانیپور ۲۵ ساله بود که با همسر یکی از شهدا ازدواج کرد و دو هفته پس از ازدواجش؛ یعنی پانزدهم مرداد سال ۱۳۶۲ در منطقه حاجعمران درحالیکه فرماندهی لشکر امام حسین(ع) را بهعهده داشت، طی عملیات والفجر ۲ بر اثر اصابت تیر به پشت جمجمهاش به شهادت رسید. پیکر پاکش بر خاک پاک جبههها باقی ماند و هرگز برنگشت. (دانشنامه اسلامی)
برچسب ها :
ارسال دیدگاه