هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نسخه Pdf

استاد دینیِ بی‏‌دین

اخلاق در حوزه - شماره 828

استاد دینیِ بی‏‌دین

آیت‌الله مجتبی تهرانی

یک‏‌وقت هست به‌طور کلی از معلم و شاگرد و جنبه تعلیمی بحث می‌کنیم و علم هرچه می‌خواهد باشد، فرقی نمی‌کند؛ بحث ما هم تا اینجا کلی بود؛ اما یک‌وقت هست نه، مطلب از این بالاتر است؛ بحث درباره معلم دینی و استاد معارف است.
چنین معلمی اگر منحرف باشد، از دو حال خارج نیست؛ حالت اول این است که آنچه را از نظر علمی می‌آموزد، صحیح است و انحرافی از نظر آموزش علمی‌‌اش ندارد؛ اما از نظر عملی مخرب است. شک نیست که این از آن‌که غیر علم دین را می‌‌آموزد، أضر است و از نظر رفتاری‌ بیشتر تخریب می‌کند. این ضررش بیشتر است. این‌ها را من همین‌طور گام به گام پیش می‌‌آیم؛ چون می‌خواهم محیط آموزشی را بحث کنم. این محیط‌ها می‌خواهد جوان‌های ما را بسازد.
ما در این مورد روایت زیادی داریم. علی(ع) فرمودند: «العِلمُ بِغَیرِ العَمَلِ وَبَالٌ».(غررالحکم، ۴۵) در جای دیگر حضرت فرمود: «عِلمُ المُنَافِقِ فِی لِسَانِهِ». (غررالحکم، ۴۵۹) و باز فرمودند: «عِلمُ المُؤمِنِ فِی عَمَلِهِ». (غررالحکم، ۱۵۲) بر اساس این روایات، معلمی که درس دین می‌دهد؛ ولی از نظر تربیتی اثر تخریبی دارد، به‌تعبیری بسیار ساده، بذر نفاق را در درون آن شاگرد می‌افشاند؛ چون این بچه می‌فهمد و تفاوت قول و عمل را در این استاد می‌بیند. گفت:‌ قسم حضرت عباست را باور کنم یا دم خروس را؟! کدام یکی از این‌ها را باور کنم؟!
این استاد بذر نفاق را از همان موقع که می‌خواهد، فراگیری داشته باشد و از نظر روحی روانی‌، ساختار وجودی پیدا کند، در دل این شاگرد می‌‌افشاند. وای به حال این‌ها! «أشدُّ النّاسِ عَذاباً یَومَ‌القیامَة» این‌ها هستند. سخت‌ترین عذاب را روز قیامت دارند.
من روایت زیاد دیدم و نمی‌خواهم وارد این بحث شوم. این خودش یک بحث مستقل دارد. نمی‌خواهم وارد شوم که دیدگاه اسلام درباره این افراد چیست؛ چون نمی‌خواهم از بحثم منحرف شوم؛ لذا به این‌ها کاری ندارم؛ چون بحثم، بحث تربیت است؛ اما بدانید که وضع این‌ها خیلی خراب است.

 درس توحید از زبان شیطان
چنین استادی با اینکه آنچه را که می‌‌آموزد صحیح است، نقش سازندگی ندارد و نقش تخریبی دارد. اصلاً فرض ما این است که معارف می‌گوید و معارف صحیح هم می‌گوید؛ معلم دینی است، درست هم می‌گوید؛ اما از نظر رفتاری می‌بینیم که مرز الهی و مرز انسانی را رعایت نمی‌کند. نه‌تنها نقش سازندگی ندارد و نقش تخریبی دارد؛ بلکه بالاتر؛ یعنی نقش تخریبی این، بیش از آن کسی است که آن علمی را که می‌‌آموزد، غیر علم دین است. استاد ما، امام(رض) یک وقت این را نقل می‌کرد و در صحبت‌ها می‌فرمود: «درس توحید از زبان شیطان». ایشان خیلی زیبا می‌فرمود. این جزء کلمات قصار ایشان بود. درس توحید است؛ اما از زبان شیطان است.

  استادِ دینی منحرف
​​​​​​​
حالت دوم آن است که استاد به‌عنوان معارف، علوم دینی تدریس می‌کند؛ اما آنچه می‌گوید، اشتباه است. آن اولی درست می‌گفت؛ اما گفتارش با رفتارش تطبیق نداشت؛ ولی این دومی، گفتار و تدریسش هم انحراف دارد. ظاهراً دیگر خیلی روشن است که چنین استادی چقدر خطرناک و مضر است و چقدر نقش تخریبی در شاگرد دارد.
من یک روایت می‌خوانم. روایت مفصلی است از امام حسن عسکری(ع) در باب همین دانشمندان سوء که حضرت می‌فرماید،: «وَهُمْ أَضَرُّ عَلَى ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا مِنْ جَیْشِ یَزِیدَ عَلَیْهِ اللَّعْنَةُ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ وَأَصْحَابِهِ‌»؛ این دانشمندانِ سوء نسبت به ضُعفای شیعه ما، شرّشان بیشتر است تا لشکر یزید علیه حسین(ع)؛ حضرت بعد سرّش را هم می‌فرماید که چیست.
اما ضُعفا یعنی چه؟ ضُعفا از نظر پیکره ظاهری که نیست؛ بلکه جنبه‌های روحی مطرح است؛ یعنی آن کسانی که از نظر ایمانی، هنوز یک ایمان مستقر پایداری از نظر درونی پیدا نکرده‌اند که بیدی نباشند که با این بادها بلرزند. خوب بچه در این سنّ این‌چنین است؛ چون بحث ما بچه چهارده، پانزده ساله است. آیا این از نظر ایمانی ضعیف است یا نیست؟ شکی نیست که به‌طور غالب ضعیف هستند و هنوز ایمان در قلب آنها به‌صورت استوار پا نگرفته است. بله، از نظر درونی و از جهت فطرتش ایمان دارد؛ اما اینها هنوز در وجود او آن‌طور به فعلیت نرسیده که بتواند، در برابر شُبهات اعتقادی مقاومت کند. حالا این استاد رفته سر کلاس و برای او «دینی» می‌گوید و مسائل انحرافی را مطرح می‌کند. این چه جنایتی دارد می‌کند؟!
حضرت می‌گوید: این آدم از آن لشکریان یزید بر علیه امام حسین(ع) و اصحابش بدتر و مضرتر است. من این‌ها را می‌گویم که حواستان را جمع کنید؛ ای کسانی که آمده‌اید، به‌عنوان معلم دینی و معارف در مراکز آموزشی و دارید مسائل انحرافی را مطرح می‌کنید، این را بدانید که شما از لشکر یزید بدترید.
حالا علت آن را هم می‌گویم؛ «فَإِنَّهُمْ یَسْلُبُونَهُمُ الْأَرْوَاحَ وَالْأَمْوَالَ»؛ مگر لشکر یزید چه کار می‌کرد؟ آنها جان و مال حسین(ع) و اصحابش را گرفتند. کُشتند و بردند! غیر از این بود؟! امّا این دانشمندانِ سوء چه می‌کنند؟ «وَهَؤُلَاءِ عُلَمَاءُ السَّوْءِ یُدْخِلُونَ الشَّکَّ وَالشُّبْهَةَ عَلَى ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا فَیُضِلُّونَهُم». (بحارالانوار، ۲، ۸۸)  این‌ها پایه‌های ایمانی این بچه‌ها را می‌لرزانند. ارزش روح بالاتر است یا جسم یا پول؟! کار لشکریان یزید این بود؛ اما کار اینها این است که با این تدریس‌هایی که دارند، ضُعفای شیعه ما را منحرف می‌کنند.

 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه