هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نسخه Pdf

انتخاب استاد

اخلاق در حوزه - شماره 825

انتخاب استاد

آیت‌الله مجتبی تهرانی

در بین تمام محیط‏‌های چهارگانه، اثرگذاری محیط آموزشی از جهاتی قوی‏‌تر است. هم از جهت مقطع سنی است که در آن مقطع سنی، معمولاً انسان بیشترین اثرپذیری را دارد که روایاتش را هم خواندم؛ همچنین از جهت نگرشی که شاگرد به استاد دارد که برتری علمی استاد اثرگذار است و موجب تقویت اثرگذاری بر انسان می‏شود.
خصوصاً اگر این برتری همراه با چاشنی محبت هم باشد.
چون رابطه بین استاد و شاگرد است، انسان در انتخاب استاد دقت کند و هر علمی که می‏‌خواهد بیاموزد، این‏‌طور نباشد که متمرکز شود روی «علیم‌اللسان» که در روایت از علی(ع) خوب تبیین شده بود؛ بلکه از این طرف، کنار تعلیم، تربیت است و این‏‌ها از هم جداشدنی نیستند.

  تلازم بین تعلیم و تربیت
این‏‌ها را بحث کردیم که بین تعلیم و تربیت یک نوع تلازم است. در روابط گوناگون آنجایی که تعلیم هست، خواه ‏ناخواه همراهش تربیت نیز هست؛ لذا در هر علمی، ‏بحث علم دین نیست. یک وقت اشتباه نشود‏؛ نباید فقط سراغ این برود که این درس مشکل است، این استاد هم خوب تدریس می‏کند و خوش‏‌بیان است؛ پس بروم و از او بیاموزم. چون ممکن است این استادی که خوب تدریس می‏‌کند، از طرفی مفید باشد؛ ولی از ناحیه‌ای هم مضر باشد و نقش تخریبی داشته باشد.

  ضرورت پرهیز از دانشمندانِ مرزشکن
در روایات ما هم روی همین معنا تأکید شده است. روایتی را جلسه گذشته از علی(ع) مطرح کردم که حضرت فرمود: «قَطَعَ ظَهْرِی رَجُلَانِ مِنَ الدُّنْیَا؛ رَجُلٌ عَلِیمُ‌اللِّسَانِ فَاسِق»؛ دو دسته کمر مرا در این دنیا شکستند؛ یکی همین دانشمندانِ خوش‏‌بیان؛ امّا فاسق است. بعد هم می‏‌فرماید: «فَاتَّقُوا الْفَاسِقَ مِنَ‌الْعُلَمَاء»؛ (بحارالانوار، ۲، ۱۰۶) بپرهیزید و برحذر باشید از این فاسقانِ دانشمند. یک روایت هم از پیغمبر اکرم(ص) بود که حضرت به علی(ع)‏ فرمودند: «یَا عَلِیُّ هَلَاک أُمَّتِی عَلَى یَدَیْ کُلِّ مُنَافِقٍ عَلِیمِ‌اللِّسَان»؛ (بحارالانوار، ۲، ۱۰۶) نابودی و هلاکت امت من، به دست این‌هایی است که خوش‏‌بیانند؛ امّا از نظر عملی، مرزهای الهی را رعایت نمی‏کنند.

  با ارزش‏ترین و بی‏ارزش‏ترین علم
شخصی خوب درس می‏‌گوید؛ یعنی همین چیزی که مصب بحث ماست. تعلیمِ او خوب است؛ اما در مسائل تربیتی، نقش تخریبی دارد؛ در معارف ما از نظر ارزشی به این علم بها نمی‏‌دهند. در روایات اصلاً به این علمی که او می‌‏آموزد، بها نمی‏‌دهند. روایتی است در نهج‌‏البلاغه که علی(ع) فرمود: «أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ»؛ بی‏‌ارزش‏ترین دانش، دانشی است که فقط در زبان جا گرفته باشد. دقت کنید که حضرت «علم» که می‏‌گوید، علم خاصی را مطرح نمی‏‌کند. «العلم» اسم جنس است. جنس دانش مدّ نظر است؛ فیزیک، شیمی، تاریخ، جغرافی و یا هر علمی را شامل می‏‌شود.
«أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ»؛ استاد، خوش‏‌بیان است. این همان چیزی است که من جلسه گذشته گفتم در آن روایات بود. بعد هم می‏‌فرماید: «وَأَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الْجَوَارِحِ وَالْأَرْکَانِ».(نهج‌البلاغه، کلمات قصار، ۹۲)؛ یعنی برترین علم، آن است که در همه اندام هویدا و آشکار باشد. چرا؟ چون رفتار، روش می‏‌دهد. رفتار، آموزندگی دارد و آموزندگی رفتار، قوی‏تر از آموزندگی زبان است.

  دو راهیِ انتخاب استاد
دو معلم و دو استاد هستند؛ هر دو یک درس را می‏‌گویند؛ اما فهمیدنِ درسِ یکی، برای من آسان‏‌تر است و دیگری نه؛ فهمیدنِ درسش برای من مشکل است. آن استادی که خوش‏‌بیان است و درس را از او آسان‏‌تر می‏‌فهمم، از نظر عملی، اثر سوء روی من دارد؛ اما استاد دیگر این اثر سوء را ندارد. حالا کدام یکی را انتخاب کنم؟ این فشار دارد؛ اما نقش تخریبی ندارد؛ دیگری فشار ندارد؛ اما نقش تخریبی دارد. معارف ما می‏‌گوید: آن استادی را انتخاب کن که نقش تخریبی ندارد. روایات متعددی داشتیم و یکی‌دو مورد نبود. دلیل آن هم معلوم است. به این دلیل که این مفاهیم، از نظر سیر وجودی من، به درد من نمی‏خورد. آنچه که در سیر وجودی‏‌ام به درد من می‏‌خورد، روش رفتاری و گفتاری است که بنده می‏‌گیرم. آن است که به درد من می‏‌خورد. آن است که سازنده شاکله روحی من است. شکل روحی من را تربیت درست می‏‌کند نه تعلیم.

  تبلیغات بهنفع علیم‏اللسان‏ها
​​​​​​​
یکی از چیزهایی که واقعاً مورد تأسف ماست، همین است که جامعه اسلامی است؛ اما تمام توجه‌‏ها می‏‌رود به سمتِ «علیم‌اللسان»؛ متأسفانه الآن در جامعه ما، حرف اول را همین دسته اول می‏‌زنند؛ یعنی کسانی که از نظر قدرت بیان در سطح بالا هستند؛ ولی از نظر تربیتی اثر منفی و نقش تخریبی دارند. اگر هم کسی غیر از این باشد، او دیگر حرف اول را نمی‏‌زند؛ بلکه حرف دوم را می‏زند.
اگر استاد خوبی که از نظر تربیتی مناسب باشد، پیدا شود، حرف او در جامعه، حرف دوم است. حرف اول را همان علیم‌اللسان‏‌ها می‏‌زنند. ثقل و سنگینی به‌نفعِ آن طرف است؛ درحالی‌که معارف ما برخلاف واقعیاتی است که امروز در جامعه به‌نام جامعه اسلامی می‏‌بینیم. دیگر نمی‏‌خواهم توضیح بدهم؛ خودتان می‏بینید و می‏‌دانید هم که چگونه تبلیغات شیطانی ـ لعنت‌الله علیه ـ برای آن صورت می‏‌گیرد.

 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه