اهمیت و جایگاه مسجد در اسلام و کارکردهای فرهنگی و تربیتی آن
حجتالاسلام والمسلمین تقدسینیا
مسجد در اسلام جایگاه بسیار والایی دارد و در اسلام دارای کارکردهای بسیاری است؛ موضوعی که هم در قرآن مطرح شده و هم در روایات اسلامی به آن پرداخته شده است. یکی از موضوعات بسیار مهمی بوده که پیامبر و ائمه اطهار(ع) در خصوص این موضوع مطالبی را بیان کردند. قرآن کریم در این خصوص آیات فراوانی دارد. کلمه مسجد ۲۸ بار در قرآن تکرار شده که ۲۲ بار بهصورت مفرد و ۶ بار بهصورت جمع آمده است و علاوه بر واژه مسجد، الفاظ دیگری در قرآن وجود دارد که به مسجد تفسیر شده است؛ مثلاً منظور از بیوت در آیه «بیوت فی اذن الله»، مساجد خداوند در زمین است و این هم بهمعنای این است که خداوند به مساجد اهمیت داده است که با الفاظ دیگر، شاید بیش از ۳۰ بار خداوند بدان اشاره کرده است و نکات مختلفی را که در این خصوص وجود دارد، بیان میکند. یکی از سؤالات این است که اهداف مساجد چیست؟ و قرآن چه اهدافی را برای مساجد بیان میکند؟ آیا ساختمان مسجد مثل سایر ساختمانهاست؟ و یا مکان مسجد مثل سایر مکانهاست؟ تا اینکه قرآن یک اهداف و راهبردی را برایش تعریف کرده است. اهداف مسجد در قرآن عبارتند از:
۱. اولین و مهمترین هدف، پرستش و عبادت کردن است که خداوند در قرآن کریم میفرماید: [ان المساجد لله فلا تدعوا له مع الله احداً؛ مسجد اختصاص به خدا دارد و در این مکان غیر از خدا نباید پرستش شود]؛ یعنی چون مساجد برای خداست، پس در آن هدفی غیر از پرستش خدا نباید باشد. پس اولین هدف از ساخت مسجد، عبادت، پرستش و ذکر نام و یاد خداوند است. طبق این هدف، درِ مساجد در اوقات نماز باید باز باشد و مردم برای اقامه نماز جماعت مهیا باشند و مردم را برای اقامه نماز به مسجد دعوت کنند؛ چون نمازهایی که در خانه خوانده میشود، با نمازهایی که در مسجد خوانده میشود، بسیار فرق دارد؛ هم از لحاظ معنوی و هم از نظر روحی و اجتماعی، اینها تأثیرگذار است؛ بنابراین طبق این هدف که مسجد محل پرستش و عبادت است، باید مساجد را برای عبادت مهیّا کنیم. متأسفانه در بسیاری از مواقع مشاهده میشود که اذان صبح هم از مساجد پخش نمیشود؛ چه رسد به اینکه نماز جماعت برقرار شود و این موضوع، توسط متولیان امر باید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد تا کمک کنند که مشخص شود، اینکه فلان مسجد برای نماز صبح یا ظهر آماده نشده، مشکل کجاست؟
۲. دومین هدف اینکه مسجد باید پایگاههای مردمی باشد. در قرآن آمده است: [اِنّ اوّل بیت وضع للناس؛ اولین خانهای که برای مردم وضع و بنا نهاده شده است]. قرآن فرمود: وضع للناس؛ نه وضع علی الناس؛ بر علیه مردم نیست؛ بلکه برای مردم و بهنفع مردم است و نشان میدهد، مسجد یک پایگاه مردمی است و در آنجا باید مشکلات مردم مورد ارزیابی قرار گیرد و حل شود. مسجد برای مردم است؛ یعنی مردم هستند که باید مسجد را بسازند و اداره کنند. پس تعبیر للناس، دلیل بر این است که مسجد، یک پایگاه برای مردم است و باید بهنفع مردم کار کند. متولیان مسجد باید طوری برنامهریزی کنند که آن امور بهنفع مردم باشد.
۳. هدف سوم در قرآن هدایت اهل مسجد است. کسانی که با مساجد ارتباط دارند، آنها را مورد هدایت خاص خودشان قرار میدهد؛ «فَعسی اولئک أن یکون من المهتدین»؛ چهبسا کسانی مسجد را بنا میکنند و مرمت میکنند و کسانی که به مسجد رفت و آمد میکنند و با مسجد سر و کار دارند، خداوند آنها را مورد هدایت خاص خود قرار میدهد.
یکی از موضوعاتی که در قرآن بهزیبایی مطرح شده، بحث تعمیر و مرمت و ساخت مسجد است. این بحث برای کسانی که باید مساجد را بسازند یا تعمیر کنند، مهم است؛ چراکه باید بدانند، چه ویژگیهایی داشته باشند. آیا خداوند به هر کسی اجازه میدهد که خانهاش را بسازد؟ و یا مرمت کند؟ این موضوع در قرآن بهزیبایی مطرح شده است و خداوند بر کسانی که میخواهند، مساجد را بسازند و یا تعمیر کنند، ویژگیهای خاصی قرار داده است؛ سه شرط اعتقادی، دو شرط عملی و یک شهرت روحی؛ اما آن سه شرط اعتقادی که خداوند برای بناکنندگان مساجد قرار داده است، در قرآن سوره توبه آیه ۱۸ بیان شده است؛ [اِنّما یعمر مساجد الله مَن آمَنَ بالله و...].
اولین شرط اعتقادی، ایمان به خداست و اگر کسی چنین شرطی را نداشته باشد، اجازه ساخت و مرمت ندارد.
دومین شرکت اعتقادی، ایمان به روز قیامت است؛ چراکه میدانند، این مسجد در روز قیامت شاهد میشود که شما در این ساختمان و بیتالله کمک کردید یا نه؟
شرط سوم اعتقادی این است که شخص نباید مشرک، کافر و منافق باشد؛ یعنی موحد باشد و اعتقاد به دوگانگی خدا یا کفر و نفاق به خدا، مانع آن است. خداوند در سوره توبه آیه ۱۱۰ میفرماید: [لا یزال بنیانهم الذّی بَنَوا رِیبَة فی قلوبهم اِلّا ان تَقَطَّعَ قلوبهم والله علیم حکیم]؛ میگوید: بنایی را که منافقان بنا نهادند، همواره موجب سردرگمی و تحیر آنهاست؛ یعنی آنهایی که در مدینه مسجد ضرار ساختند، چون کافر، مشرک و منافق بودند، این مایه تحقیر و سردرگمی دلهای آنهاست؛ مگر اینکه آنها توبه کنند و دست از نفاق بردارند و از صفات بریده شوند. دو شرط عملی برای سازندگان و مرمتکنندگان مساجد وجود دارد که در ادامه آیه ۱۸ سوبه توبه آمده است، این است که:
١. باید مشخص شود که مسجد را برای اقامه نماز یا چه چیزی میسازند. کسی که نماز نمیخواند و اهل نماز نیست، ساختن مسجد برای او فایدهای ندارد؛ چراکه ساختن مسجد باید برای اقامه نماز باشد.
۲. شرط دوم عملی ایتاءالزکات باشد؛ یعنی اهل زکات باشد و زکات مالش را پرداخت کند. یک شرط روحی در ادامه همان آیه ۱۸ سوره توبه آمده است که می فرماید: «ولم یخش اِلّا الله»؛ کسانیکه مسجد میسازند، نباید از غیر خدا واهمه داشته باشند و انسانی شجاع، نفوذناپذیر، قوی و محکم باشند.
فضایل مساجد و دلایل آن چیست؟
چه فرقی است که نمازگزار، نماز را در مسجد بخواند یا در خانه بخواند؟ انسان در خانه بنشیند و یا در مسجد بشیند؟ آیا دلیل یا دلایلی برای اهمیت و فضیلت مساجد در قرآن وجود دارد؟
قرآن نکات ظریفی را در این مورد بیان میکند که عبارتند از:
۱. انتساب مساجد برای خداوند: [اِنَّ المساجد لله]؛ خداوند مسجد را برای خودش قرار داده است. این لله در این آیه، دلیل بر اختصاص است؛ یعنی مسجد مال خداست و چیزی که مال خدا باشد، دارای اهمیت و فضیلت است. انتساب مساجد به خداوند، دلیلی بر فضیلت مساجد است.
۲. مسجد سکوی معراج پیامبر(ص) بود و رسولخدا(ص) از مسجدالحرام، معراج خود را شروع کرد و به مسجدالاقصی رسید و از آنجا به معراج رفت. این دو مسجد محل معراج پیامبر بوده است؛ یعنی آغاز معراج پیامبر(ص) از مسجد بوده است و این خود، دلیلی بر فضیلت و اهمیت مسجد است.
۳. قبله مسلمانان به سوی مسجد است؛ در ابتدا به سوی مسجدالاقصی بود و بعد به سوی مسجدالحرام تغییر پیدا کرد و قبله قرار دادن مسجد برای مسلمین، خود دلیلی بر فضیلت و اهمیت مسجد است و نشان میدهد که جایگاه بلندی در اسلام دارد.
۴. مسجد محل نزول قرآن و وحی بود و آیات فراوانی از قرآن در مسجدالحرام یا مسجدالنبی در مدینه بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است. آیاتی را که پیامبر در مسجد از جبرئیل وحی دریافت کرده است، خود دلیلی بر فضیلت و جایگاه مسجد است.
آیا مسجد قداست ذاتی دارد یا نه؟
آیا فینفسه هرکس بیاید در یک مکان و نقطه، ساختمانی بسازد و نام آن را مسجد بگذارد، آیا این مکان، مقدس حساب میشود؟ خداوند شرط و شروطی برای قداست مسجد گذاشته است. از آیات قرآن کریم به دست میآید که خداوند تنها موجودی است که قداست ذاتی دارد؛ بنابراین میشود گفت: خداوند اولین موجود مقدسی است که وجود دارد. آن وقت هر چیز و هر کسی که ارتباط خاصی با خداوند داشته باشد، قداست پیدا میکند؛ یعنی قداست موجودات در صورتی است که فقط با خدا ارتباط داشته باشند، نه هر ارتباطی. مثلاً میگوییم: قرآن مقدس است و علت مقدس بودن آن این است که کلام و سخن خداوند است و به خداوند ارتباط دارد؛ بههمین دلیل نمیتوان بدون وضو و طهارت به آیات خداوند دست زد یا لمس کرد. اولیای الهی و پیامبران و ائمه معصومین(ع) از یک قداست خاصی برخوردار هستند؛ چون اینها یک ارتباط خاصی به خدا دارند و منسوب به خدا هستند و برای همین، یک قداست ویژهای بین مردم دارند. حرم اولیای الهی هم مقدس هستند؛ چون ارتباط خاصی با اولیای الهی دارند و... .
آیا مسجد بماهو مسجد مقدس است؟ خیر، مسجد به خودی خود نمیتواند مقدس باشد؛ بلکه آن مسجدی مقدس است که خانه خدا باشد؛ یعنی خانه خدا بودن مقدس است؛ بنابراین اگر مسجد مرکز و پایگاه توحید و در خدمت اهداف دین الهی و محل ذکر و یاد خدا باشد، مقدس خواهد بود. اگر مسجدی محل تفرقه و نفاق باشد، اگر در مسجدی جامعه اسلامی مورد تضعیف قرار بگیرد یا توطئهای علیه امت اسلام صورت بگیرد یا در صفوف مسلمین رخنه ایجاد کند، نهتنها مقدس نیست؛ بلکه قرآن میفرماید: این مسجد باید تخریب شود؛ زیرا واجد هیچکدام از آن اهدافی که برای مسجد تعریف کردیم، نیست. خداوند در سوره توبه آیه ۱۰۷ میفرماید: [والذّین اتخذوا مسجداً ضراراً وکفراً وتفریقاً ...؛ آنهایی که مسجد را بهعنوان مسجد ضرار دادند تا به مردم ضرر برسانند و محل کفر و تفرقه بین مردم قرار دادند و مرکز جنگ با خدا و رسولخدا(ص) قرار دادند و قسم میخورند که قصدمان خوب است و خداوند شهادت میدهد که اینها دروغ میگویند.] خداوند بعد از این نکات به پیامبرش دستور میدهد که ابداً در این مکان رفت و آمد نکنید؛ پس مسجد بماهو مسجد، مقدس نخواهد بود؛ بلکه مسجدی میتواند مقدس باشد که نام و یاد خداوند در آن باشد.
مسجد میتواند مقدس باشد که به اهداف مسلمین خدمت کند و افراد در آن بهنفع مسلمانان و اسلام کار کنند و عملی انجام دهند. پس قداست دارای شرایطی است که قرآن آن را بیان کرده است.
آداب مساجد
خداوند برای مسجد رفتن، داخل شدن و ساختن مسجد، یک سری آدابی قرار داده است که قرآن آن آداب را بیان کرده است که عبارتند از:
اول مساجد باید دارای زینت بوده و همچنین پاک و پاکیزه باشند. خداوند میفرماید: «خذوا زینتکم عند کل مسجد»؛ با لباس پاک و تطهیرشده هم از لحاظ معنوی هم از لحاظ ظاهری. مثلاً مال، حلال به دست آمده باشد؛ مال حرام و چیزهایی که از مال حرام به دست آمده باشد، نمیتواند زینت باشد. وقتی که تصمیم گرفتی وارد مسجد شوی، باید خود را آراسته به اخلاق حسنه، مال حلال، عطر، تمیزی لباس و... کنی که همین اینها زینت محسوب میشود.
دومین آداب مساجد در قرآن این است که مسجد، محل عبادت و پرستش است و کسی که وارد مسجد میشود، باید خداوند را بپرستد و عبادت کند. قرآن میفرماید: [اِنَّ مساجد لله فلا تدعوا مع الهاً واحداً؛ مساجد مال خدا است و غیر از خدا را در انجام نخوانید]. کسی که وارد مسجد میشود، طبق سنت حسنهای که هست، باید دو رکعت نماز تحیت بخواند؛ بهخاطر اینکه انسان باید قبل از هر چیز و هر کاری خدا را عبادت کند و بعد منتظر نماز واجب بماند.
سومین ویژگی که قرآن میفرماید: کسی که میخواهد مسجد بسازد، باید اهل تقوا و پرهیزگاری باشد. در سوره توبه میفرماید: [لمسجد اُسَّس علی التقوی من اوّل یوم احق ان تقوم فیه؛ مسجدی که بر اساس تقوا ساخته شده، ای پیامبر سزاوارتر است که در آن نماز بخوانید]. سازندگان مساجد باید آراسته به تقوا، اهل دین و ایمان باشند؛ اینگونه نیست که یک جباری مسجدی بسازد و یا شخصی برای شهرت مسجدی بسازد. اولین پایه برای مسجدسازی، تقواست؛ یعنی باید صاحب تقوا باشد.
چهارمین آداب در مسجد و در حال اعتکاف، دوری کردن از مباشرت با زنان است که آیه۱۸۷ سوره بقره [ولا تباشروهن وانتم عاکفون فی المساجد]. یکی از آداب معتکفین، مباشرت نداشتن با زنان است و این بهمعنای دقیقتر؛ یعنی از امور دنیوی و از زن و بچه دست کشیدن است. فقط در مسجد عبادت کنید! انسان در ماههایی از سال مانند رمضان، رجب و برخی از ایام سال، چند روزی خودش را در مسجد معتکف کند و به عبادت خدا بپردازد.
بحث بعدی در این خصوص، درباره کارکردهای مسجد است که اگر در سخنان امام خمینی(قد) و مقام معظم رهبری نگاه کنیم، میبینیم که برای مساجد کارکردهایی را بیان کردهاند که به ۱۲ مورد آن اشاره میکنیم:
۱. آموزشی: یکی از کارکردهای مسجد باید آموزشی باشد؛ یعنی درس، مباحثه، تدریس، تلمذ و... باید در مسجد باشد.
۲. فرهنگی: کارکرد فرهنگی جامعه باید در مسجد رقم بخورد؛
۳. تبلیغی: در بعد تبلیغی باید دین، اسلام و قرآن در مسجد تبلیغ شود؛
۴. کارکرد اجتماعی؛
۵. کارکرد سیاسی؛
۶. کارگرد جهادی؛
۷. کارکرد رسانهای: کارکرد مسجد میتواند رسانهای باشد. اخبار مسجد با اخبار بیرون فرق دارد. کار رسانه در مسجد، اولویت با دین اسلام و خدا و قرآن است؛
۸. کارکرد روحی و روانی: از آنجا که مسجد محل عبادت و ذکر و یاد خداست، انسان آرامش پیدا میکند: «اَلا به ذکرالله تطمئن القلوب»؛ ذکر خدا باعث آرامش روح و قلب انسان است؛
۹. کارکرد قضایی: مسجد جایی بود که پیامبر و ائمه(ع) کلیه امورات قضاوت را در مسجد انجام میدادند؛
۱۰. کارکرد اقتصادی و تجاری؛
۱۱. کارکرد درمانی: مسجد میتواند، محور کارهای درمانی باشد و کارهای درمانی در مسجد انجام گیرد تا مردم به سوی آن بیایند؛
۱۲. کارکرد تربیتی: مسجد نقش بسیار مهمی در تربیت جوانان سالم و فداکار جهادی دارد. محوریت مسجد در سیره نبوی این است که مسجد فقط کارکرد عبادی نداشته باشد؛ بلکه محل قضاوت، تجارت، جهاد، خطابه و وعظ و تبلیغ پیامبر(ص) بوده است. چند منظوره بودن مسجد، در سیره پیامبر و عصر پیامبر محوریت داشت؛ مثل انقلاب اسلامی ما که از مسجد شروع شد، مسجد محور بود و مسجدیها انقلاب کردند. مسجد محل دعوت مردم به سوی جهاد و فداکاری بوده است؛ به هر حال مسجد در عصر پیامبر(ص) چندمنظوره بوده و به ما یاد میدهد که ما هم از مسجد اهداف مهمتری را دنبال کنیم. مسجد میتواند پایگاه مردمی برای اهداف بالاتر باشد.
بحث دیگر اینکه چه روشهایی پیدا کنیم تا مردم به مسجد جذب شوند. راهها و روشهای جذب مردم به مسجد چیست؟ راههای مختلفی است که عبارتند از:
۱. نظافت مسجد: نظافت مسجد خیلی مهم است؛ چون شخصی که میخواهد وارد مسجد شود، نظافت و پاکیزگی مسجد، باعث جذب آن به مسجد میشود و این با مسجدی که کثیف باشد، فرق دارد. نظافت مسجد از نظافت فردی که در اسلام به آن سفارش شده و مهم است، مهمتر خواهد بود.
۲. راه جاذبه مسجد، نظم و قانون در مسجد است. ما باید در مسجد نظم ایجاد کنیم. ساعات باز بودن درِ مسجد، ساعت سخنرانی، ساعت جلسات درسی، نظامی، درمانی و... باید مشخص شود که خود باعث جذب مردم میشود.
۳. عدم مزاحمت: مسجد نباید محل مزاحمت مردم قرار گیرد. کسانیکه همسایه مسجد هستند، نباید احساس پشیمانی کنند که چرا همسایه مسجد شدند؛ بلکه افتخار کنند که همسایه مسجد شدهاند.
۴. مدیریت صحیح: اگر مساجد دارای مدیریت صحیح باشند، باعث جذب مردم میشوند.
۵. خوشرفتاری اهل مسجد نسبت به مردم: اگر اهل مسجد، امام جماعت و هیأت امنای مسجد، با کسی که تازه وارد مسجد شده است، خوشرفتاری نکنند، شخص زده میشود و مسجد را ترک خواهد کرد.
۶. پرهیز از افراط و تفریط در برنامهها: نباید برنامهها، سخنرانیها و.. بهقدری طولانی شود که مردم خسته شوند و دیگر به مسجد باز نگردند؛ بلکه برنامهها باید فشرده، کوتاه و مفید باشد تا مردم جذب برنامهها شوند.
۷. رفتار تعاملی مسجد: اگر هیأت امناء و امام جماعت با مردم تعامل داشته باشند، این نقش بسیار زیادی در جذب مردم به مسجد خواهد داشت. رفتار تعاملی مسجد با مردم، باعث جذب مردم به سوی مسجد خواهد شد. در اینجا باید راهبردهای کاربردی تعامل را کشف کنیم و باید بدانیم، چه زمینهها و مؤلفههایی برای این کار وجود دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد. مبلغان و فضلا باید در این زمینهها بحث کنند و نقش تعاملی مسجد را مورد بررسی قرار دهند.
بحثمان را با یک حدیث از مولای امیرالمؤمنین(ع) به پایان میرسانیم که آن حضرت منافع مسجد رفتن را بیان نموده است. حضرت میفرمایند: «من اختلف الی المساجد أصاب اجدی الثمان».
۱. اخاً مستفاداً فیالله عزوجل؛ ۲. او علماً مستطرفاً؛ ۳. او آیة محکمةً؛ ۴. او رحمة منتظرة؛ ۵. او کلمة تَرُّدُ عن ردی؛ ۶. او یسمع کلمة تدلة على هدى؛ ۷. او یترک ذنباً حسنةً؛ ۸. اوحیاءً.
آن حضرت در این حدیث زیبا، منافع مسجد رفتن را برای کسانی که به مسجد میروند، بیان فرموده است. ایشان هشت منفعت برشمرده است که قطعاً یکی از هشت منفعت، نصیبشان خواهد شد. اختلاف منظور یک بار رفتن نیست؛ بلکه رفت و آمد مدام به مسجد است و در اوقات نماز به مسجد برود. امیرالمؤمنین(ع) آن هشت منفعت را اینگونه فرمودند: ۱. در مسجد رفیقی پیدا خواهد کرد که یک روزی آن رفیق برایش فایدهای داشته باشد. ۲. صاحب علم و دانش شده و سخن و کلام جدید نصیبشان خواهد شد. ۳. نشانه محکمی برایش قرار داده خواهد شد. ۴. اگر منتظر رحمتی است، آن رحمت در مسجد نصیبش خواهد شد. از افرادی که به مسجد رفت و آمد میکنند، آن رحمت نصیب او خواهد شد. ۵. کلمه یا سخنی که او را از بدی باز دارد؛ قطعاً آنجا سخنرانی واعظ یا نمازگزاری مطلبی میگویند که او را از بدی باز خواهد داشت. ۶. کلمه یا سخنی را خواهد شنید که او را به سوی حق هدایت میکند. وقتی در مسجد و در نماز، [اهدنا صراط المستقیم] گفته میشود، یکی از فوایدش این است که او را هدایت میکند. ۷. کسی که به مسجد رفت و آمد میکند، گناهی را بهخاطر ترس خداوند ترک کند. ۸. گناهی را بهخاطر شرم و حیا را ترک کند. انسانی که به مسجد رفت و آمد میکند، قطعاً نسبت به مسجد حیاء پیدا میکند و به خودش اجازه نمیدهد که دست به گناه بزند.