اخلاق در حوزه - شماره 774
موانع پنهان قرب حق
شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی(ره)
از موانع پنهان قرب حق، «غَل» است؛ غل غیر از کینه و حقد است؛ غل یک نوع خودخواهی است و
اگر من برای اثبات شخصیت خود، وقوع حادثهای را که در آن دیگران ضرر میبینند، آرزو کنم، مصداق غل است؛[یعنی] توفیق خودم را بهبهای بیتوفیقی همکلاسیها و همکارانم بخواهم، [غل] است،
این امر را پوششهای بسیار و مصادیق فراوانی است که باید شناخت آنها را از خدا طلب کرد،
تنها، با نور عفو، گذشت و خدمت به دیگران است که میتوان این مرض را از قلب زدود، چنانچه از عدم اتقان کار افراد، یا از اشتباه آنان خوشحال شوم، غل در قلبم لانه دارد،
صحنه آزمایش، هنگامی است که بهعللی، کاری یا خدمتی بر عهده دیگری نهاده شده است، اگر من، آرزوی توفیق او را بکنم و او را در این راستا، یاری دهم، پاک نفسم،
ولی اگر شرمساری و ناموفقی او را آرزو کنم و یا از چنین پیشآمدی براو ناراحت و اندوهگین نشوم، میکروب غل، در وجودم لانه کرده است؛ در این راستاست که خداوند به ما دستور میدهد که با توسل به اسم [ربوبی] او، پیراستن دل را از این مرض طلب کنیم: [ربنا ولاتجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنو]،
بدان ای برادرم، دوست عزیز و بزرگوارم!
پس از فهم آنچه در این سطور آمد و بعد از آنکه به علوم عادی آگاه گردیدی و رسوم ظاهری را برپا داشتی، باید تلاشی بیامان را برای رسیدن به برترین مقصد، والاترین هدف، شیرینترین مسلک و دلپذیرترین شیوه پیشه کنی و آن، [جان جهان شدن] است.
رسیدن به این مقام والا و بلند، جز با دور کردن پستیها، تیرگیها و حجابهای ماده و مدت و جلب صفات کمال و برتر از راه عمل به دستور شرع انور و حرکت بر مقتضای ایمان و کوشش در اجرای فرامین الهی و احکام عملی، بدنی و قلبی نشاید!!
هرگاه دریافتی، خدا نعمتهای ظاهری و باطنی گرانقدری، به تو بخشوده و بهرههای آشکار و نهان بی-شماری نصیبت فرموده و با ارسال پیامآورانی از عالم ملکوت و ابلاغ کتابهای آسمانی، وسایل تکامل، ترقی و رسیدن به مقام امن[بقاء بالله] را برایت آماده کرده است و آنچه را برای بهزیستی در دنیا و قوام یافتن زندگی سعادتبخش، لازم مینمود، بهطور کامل و بی کم و کاست و حتی از کامل هم بیشتر، برای تو برقرار نمود.
بر توست که او را بر این نعمت سپاسگزاری، از غیر او روی گردانده و با تمام هستی محو او گردی؛ بهگونه-ای که لحظهها، حرکات، ساعات و آنات زندگیات خدانمای شود، با همه اعضاء و در تمام کارها ستایشگر، سپاسگزار، ثناگوی و نغمهخوان او باشی و در این بستر، همه حرکتهای خود را با نظام شریعت حضرت ختمی مرتبت(ص)همسو و همگون سازی!
شگفتا! آیا وجدانت اجازه میدهد، با توان و قدرتی که او ارزانیات داشته، بر خوان گستردهاش او را، نافرمانی و سرکشی کنی؟! آیا میپسندی توان، اراده و حکمت او را در آنچه ناروا شمرد، بهکار گیری و بی-حرمتی روا داری؟! پناه میبریم به خدای دانای شنوا از شیطان راندهشده از درگاه خدا!
پس ای عزیز! به این اصطلاحات خنک و خیالهایی که بیشتر آن بیهوده است، بسنده نکن. بایسته است عمر گرانمایهات را در ستایش او بهکار گیری؛ بهگونهای که زبان، قلب، کارها و همه احوال تو نمایشگاه حمد او گردد و قلبت سرشار از محبت او، خوشنود به دادههای او و تسلیم فرمان او و شیفته معروف باشد و بر منکرات کینه ورزد.
جهاد اکبر را پیشه کن تا الگویی حقنما گردی و مشمول پاداش شهیدان که در سخنان معصومین(ع) آمده است، گردی!!
وقتی چنین شد، و اهل حال گشتی و الهامهای قلبی به تو روی آورد، بهشتی را که بندگان صالح خدا با کار شایسته و پالایش دلهای سخت، بدان رسند، به ارث بری.
علامت آن، پیدایی عشق و علاقه به انابه و توبه است؛ چه پدیدار شدن پشیمانی و تضرع درانسان، اولین گامی است که بنده در ساحت قدس ربوبی میگذارد و شیرینی دلپذیر قرب او را، میچشد!!