آیتاللهالعظمی جوادی آملی
اگر بخواهیم حوزه پایا و مانا داشته باشیم قرآن باید درس اصلیاش باشد
این مرجع تقلید با تأکید بر اینکه اگر ما بخواهیم یک حوزه پایا و مانا داشته باشیم، قرآن باید درس اصلیاش باشد، افزودند: برای طلاب اگر همان درسی که صدسال قبل در حوزهها میخواندند، همان درس را با همان سبک بخواهید، الآن در حوزها بگویید، این روا نیست. بالأخره علم ترقی کرده، صنایع ترقی کرده، جهانشناسی تغییر کرده؛ هرچند خطوط کلی و اصول اصلی ما لایتغیر است؛ اما کیفیتش، خصوصیاتش، نحوهاش باید بهسبکی باشد که مشکلات جامعه را حل کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء، در آستانه شروع سال جدید تحصیلی حوزههای علمیه استان مازندران، امام جمعه و نماینده ولیفقیه این استان، با جمعی از اساتید، مسئولان حوزوی و جمعی از طلاب حوزههای علمیه مازندران، در جلسه هفتگی درس اخلاق حضرت آیتالله جوادی آملی حضور پیدا کردند.
معظمله در این جلسه که 9 شهریور برگزار گردید، اظهار کردند: مکتب سالار شهیدان(صلواتالله وسلامه علیه)، یک بیانی درباره سیره آنحضرت و یک دستوری هم به خود ما دارد. آن جمله أولایش «أعظم الله أجورنا [واجورکم] بمصابنا بالحسین(ع)» است و این ختم قائله نیست. این در هر عزا و مصیبتی هم هست. به هر مصیبتزدهای انسان تسلیت میگوید؛ اما پیام عاشورا آن عنصر دوم و وظیفه دوم است: «وجعلنا وإیاکم من الطالبین بثاره(علیه الصلاة وعلیه السلام)». این دستور محرم که یک جمله نیست، این جمله أولی را بدون جمله دوم گفتن ابتر است. کربلا از آن جهت که آموزنده است، عنصر دوم را هم بههمراه دارد «وجعلنا وإیاکم من الطالبین بثاره (علیه الصلاة وعلیه السلام)»؛ چون پدر ما را شهید کردند، ما خونبها میخواهیم.
ایشان بیان کردند: اگر وجود مبارک حضرت فرمود: «أنا وانت ابوا هذه الأمة»، کسی نمیتواند بگوید که شما چرا طلب ثار میکنید، به شما چه؟ ما میگوییم: پدر ما را شهید کردند. وقتی فرزند اینها شدیم، راه اینها را باید طی کنیم. برای پیمودن این راه الآن که ما در آستانه شروع به تحصیل در سال جدید هستیم، باید ببینیم، اینها حوزهها را چگونه اداره کردند؟ جامعه فرهنگی را اینها چگونه اداره میکنند؟ قطب فرهنگی یک ملت به چیست؟ اینها وظیفه ماست.
حضرت آیتالله جوادی آملی اظهار کردند: در بیانات نورانی حضرت امیر(ع) چند تا فصل و چند تا اصل است که برای مراکز علمی بهخصوص حوزههای علمیه، بعد دانشگاهها و سایر مراکز است. اصل اول این است که علم و حقیقت علم چیست؟ اصل دوم این است که تحصیل این علم، آیا با مزاحمت و مشکلات و فقر و اینها همراه است؟ یا آنها مانع تحصیل علماند؟ اصل سوم، خودکفایی در علم است؛ یعنی جامعه علوی پیروان حضرت امیر(ع) در علم مستقلاند؛ یعنی مجتهدند. علم عاریتی و وارداتی مشکلی را حل نمیکند. علم باید از درون بجوشد و انسان در علم مستقل باشد. آنگاه اصل چهارم و پنجم، بهتدریج وظیفه خود عالم نسبت به خودش چیست؟ منابع اصلی علم چیست؟ و حوزهها را چگونه باید اداره کرد؟
ایشان سپس گفتند: اصل اول این است که علم جای چیزی را تنگ نمیکند، برای خودش جا باز میکند و به دیگران هم جا میدهد؛ خاصیت علم این است. علم مزاحم هیچ کسی نیست. یک بیان نورانی حضرت امیر دارد که «کل وعاءٍ یضیق بما جعل فیه إلا وعاء العلم»؛ یعنی علم اگرچه در ظرف جان آدم قرار میگیرد؛ اما با تمام مظروفهای عالم فرق میکند؛ زیرا هر مظروفی وقتی وارد ظرف شد، جا میگیرد و جا را تنگ میکند؛ اما آن طلبه یا دانشجویی که میتواند ده تا مطلب علمی بفهمد، همین که پنج مطلب علمی فهمید، الآن پانزده مطلب میفهمد. فرمود: بدانید! یعنی بدانید که علم ظرفیت میآورد نه ظرفیت کم بکند. آنکه با دیگری نمیسازد، عالم نیست.
معظمله ادامه دادند: به ما فرمودند: حالا که معلوم شد، «العلم ما هو»، بکوشید عالم بشوید. جای خالی نداشته باشید، نگویید بس است. اولین لحظه جهل طلبه یا دانشجو این است که بگوید: من فارغالتحصیل شدم. تا نفس میکشیم، درس و بحث باید باشد. فرمود: «کونوا اوعیة العلم»؛ بکوشید که ظرف دانش باشید، محدودیت ندارد. هرچه علم آمد، ظرفیت عالم بیشتر میشود وسیعتر میشود.
این مرجع تقلید اظهار کردند: ما یک استخر داریم که ظرف آب است، یک چشمه داریم که ظرف آب است. حضرت فرمود: اینکه من گفتم، شما ظرف علم باشید، «کونوا ینابیع العلم»؛ یعنی بکوشید، چشمه باشید که علم از خود شما بجوشد. فرمود: شما دانشجو هستید، دانشگاه دارید. بکوشید که خودتان چشمه علم باشید که کسی نتواند تحریم بکند.
حضرت آیتالله جوادی آملی بیان کردند: کسی که وارد حوزه علمیه شد، باید بکوشد که لااقل یک مجتهد متجزی باشد بعد با بقیه کارها - إنشاءالله الرحمن - مجتهد مطلق بشود. سفره الهی و نعمت الهی باز است؛ منتها راههایش روشن است. این راهها را حضرت روشن کرد و فرمود: حرفی که میزنید، غذایی که وارد دهان شما میشود، حرفی که از دهان شما خارج میشود، این مسیر باید طیب و طاهر باشد: «طهروا افواهکم فانها طرق القرآن»؛ پس این دهان را خدا برای قرآن آفریده است.
معظمله تصریح کردند: اساس کار، قرآن کریم است. اگر ما بخواهیم یک حوزه پایا و مانا داشته باشیم، الّا و لابد قرآن باید درس اصلیاش باشد. بنابراین اولین درس و مهمترین درس ما - انشاءالله - باید قرآن باشد و بدانیم که هیچ نگران نباشیم! ببینیم با چه کسی داریم، معامله میکنیم؟ چون با او داریم معامله میکنیم، او هم حوزهها را گرم نگه میدارد، هم خروجیها را برمیگرداند، هم مهاجران- إنشاءالله- سعی میکنند، رابطهشان را با مراکز خودشان حفظ بکنند.
این مرجع تقلید در بخش دیگری خاطرنشان کردند: حضرت امیر(ع) در نهجالبلاغه فرمود: شما بچههایتان را فشار نیاورید که مثل خودتان تربیت کنید: «لا تقسروا أولادکم على آدابکم»؛ همان آداب و سنن و روشی که خودتان داشتید، همان روش را بخواهید برای فرزندانتان رعایت کنید. این درست نیست؛ برای اینکه او برای نسل امروز خلق شده. در حوزهها و دانشگاهها همینطور است. همان درسی که صد سال قبل در حوزهها میخواندند، همان درس را با همان سبک بخواهید، الآن در حوزها بگویید، این روا نیست. همان درس و بحثی که صد سال قبل در دانشگاهها داشتند، همان سبک را بخواهید، در دانشگاههای فعلی عمل بکنید، درست نیست. بالأخره علم ترقی کرده، صنایع ترقی کرده جهانشناسی تغییر کرده؛ هرچند خطوط کلی و اصول اصلی ما لایتغیر است؛ اما کیفیتش، خصوصیاتش، نحوهاش باید بهسبکی باشد که مشکلات جامعه را حل کند.