هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

حضرت امام(قد) با همتی بسیار بلند فقه را به سطح جامعه آورد

آیت‌الله محسن اراکی

حضرت امام(قد) با همتی بسیار بلند فقه را به سطح جامعه آورد

عضو شورای‌عالی حوزه‌های علمیه، با تأکید بر اینکه فقه ما، باید طرح نظم مدیریتی جامعه را ارائه بدهد، اظهار کرد: فقه خرد ما و فقه‌های فردی ما، مقدمه آن عدالت‌الاجتماع کلانی است که قرآن، اسلام و انبیا آمدند تا یک جامعه عدل الهی را بر روی زمین برقرار کنند. به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت‌الله محسن اراکی، در بازدید از مجتمع عالی تربیت مجتهد مدیر محمدیه، ضمن تقدیر از این طرح و ضروری دانستن آن برای دوران کنونی، اظهار کرد: همت بسیار بلند حضرت امام(قد) فقه را در سطح جامعه آورد و جایگاه درست را برای فقه فراهم کرد. فقه خرد و فقه‌های فردی ما، مقدمه آن عدالت‌الاجتماع کلانی است که قرآن، اسلام و انبیا آمدند تا یک جامعه عدل الهی را بر روی زمین برقرار کنند.

  ما برای عدالت الاجتماع احتیاج به یک نظام داریم
این استاد حوزه علمیه قم در ادامه، با اشاره به ضرورت طرح و برنامه توسط فقه برای برپایی جامعه عدل الهی، افزود: ما برای عدالت‌الاجتماع یا عدالت‌المجتمع، احتیاج به یک نظام داریم و این نظام را فقها ارائه می‌دهند؛ استنباط این نظام هم، بر عهده فقیه مجتهد کارآشناست، یعنی باید جامعه را بشناسد؛ روابط و سازمان‌های اجتماعی را بشناسد و کلان جامعه را بشناسد.
عضو شورای‌عالی حوزه‌های علمیه، اساس شکل‌گیری جامعه را وجود رهبری واحد دانست و عنوان کرد: از آیات و روایات هم همین مطلب استنباط می‌شود. هویت اجتماعی را امام به جامعه می‌دهد؛ این هویت هم، نشأت‌گرفته از عمل به فرمان امام است. وقتی مجموعه‌ای تحت نظم مدیریتی امام واحد قرار بگیرد، به‌تدریج تحت یک هویت واحدی قرار می‌گیرند و این هویت واحد، هویت تابع امام است.

  فقه ما باید طرح نظم مدیریتی جامعه را ارائه بدهد
عضو خبرگان رهبری در ادامه افزود: فقهی را که باید امروز تولید کنیم، نیاز ضروری همیشه بوده است؛ اما چون امروز بحمدالله این زمینه و امکان فراهم شده و جامعه در اختیار فقه قرار گرفته؛ لذاست که فقه ما باید طرح نظم مدیریتی جامعه را ارائه بدهد.
آیت‌الله اراکی محقق شدن چنین طرحی را مشروط بر فعالیت تخصصی در دو حیطه استنباط فقهی و مسأله‌شناسی دانسته و اظهار کرد: باید بدانیم، روابط اقتصادی اجتماعی به چه معناست. روابط اقتصادی یک مجموعه واحد است؛ جعاله و مضاربه و شرکت و بیع و مابقی عناوین فقهی، باید جایگاه‌شان در این نظم کلان اقتصاد معلوم بشود و الاّ این به جامعه نظم نمی‌دهد و نظام درست نمی‌کند.

  فقه مدیریت جامعه، همان فقه مدیریت کلان جامعه است
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: وقتی اداره جامعه به دست حکومت‌هاست، فردی که در این جامعه زندگی می‌کند، مجبور می‌شود، در گردانه‌ای که حکومت برای او تعیین کرده است، بچرخد. پس وقتی می‌گوییم، فقه اداره جامعه یا فقه مدیریت جامعه، منظور فقه مدیریت کلان جامعه است.
وی با برشمردن خمس و زکات و مسائل این‌چنینی اسلامی، به‌عنوان برترین منابع تأمین هزینه‌های مدیریت جامعه، بیان کرد: من از همه عزیزان خواهش می‌کنم که در طرح مسائل فقهی شرم نکنید و خجالت نکشید؛ فقه خودمان را کم نشماریم؛ ما اصلا نیازی به نظام مالیاتی غرب نداریم؛ لذاست می‌فرماید: «واعلموا أنما غنمتم من شیء فأن لله خمسه» آیا خدا نیاز به خمس من و شما دارد؟ پس لله یعنی چه کسی؟
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس خبرگان رهبری افزود: یکی از مباحث زیرساختی که باید قبل از فقه مدیریت به آن برسیم، این است که خدا چه مفهومی دارد. مفهومی که گاهی ارائه می‌شود، مفهوم تحریف‌شده مسیحیت است که با منشأ نفوذ یهود در آن شکل گرفت؛ خدائی است که این جهان را آفرید و رها کرد. خلق خدا، خلق استمراری‌است، خلق گذشته زمانی نیست و خدا، خدای حاکم و ملک است. بنابراین ما اگر بخواهیم، جامعه را اداره کنیم، باید به‌گونه‌ای باشد که فرمانروایی خدا شکل بگیرد.

  حکومت هزینه خودش را از مردم نمیگیرد
​​​​​​​
آیت‌الله اراکی، با اشاره به خمس و زکات به عنوان منابع مالی نظام مالیاتی اسلام، تصریح کرد: حکومت هزینه خودش را از مردم نمی‌گیرد؛ فرق بین خمس و زکات این است. آیه خمس اشاره به این است که اساساً مردم از ابتدا بر چهار پنجم آنچه که به‌دست می‌آورند، اجازه تملک دارند و آن یک پنجم، از اول در ملک کسی وارد نمی‌شود؛ مال خداست و به دست حاکم می‌رسد. لذا خمس، برخلاف زکات که زکات منبع تأمین نیاز‌های خود مردم است و حاکم جز در شرایط ضرورت تأمین منابع حق بهره‌برداری از آن را ندارد، اموال‌الناس نیست. نظام مالی ما به این حد دقیق است؛ آن وقت آن آقا می‌گوید ما نظام اقتصادی نداریم!
عضو شورای‌عالی حوزه‌های علمیه در پایان ضمن تقدیر از فعالیت‌های مجتمع عالی تربیت مجتهد مدیر محمدیه اظهار کرد: اجتهاد باید فقه روابط اجتماعی را استنباط کند، نه فقه رفتار‌های خرد اجتماعی؛ لذا مجتهدی که می‌خواهد، مجتهد مدیر شود، باید همین فقه جواهری و مکاسبی و همین فقه تحریرالوسیله‌ای را به‌خوبی مسلط باشد؛ و گرنه نمی‌تواند استنباط فقه کلان را انجام دهد و اگر هم انجام بدهد، یک فقه سلیقه‌ای خارج از موازین خواهد شد.

ارسال دیدگاه