رؤیت هلال در گذر تاریخ
رویدادهای مربوط به رؤیت هلال، در طول تاریخ، هم آموزنده و مایه عبرت و اندرز و گاهی تلخ است و هم تسکیندهنده و آرامشبخش؛ از این رو میبینیم، مشابه آنچه در روزگار ما اتفاق میافتد، در عهد پیشینیان رخ داده است. به هر حال مواردی از این رویدادها را حتیالامکان بهترتیب تاریخی یا بهتناسب موضوع در این مقاله نقل میکنیم:
1. شیخ طوسی(ره) در تهذیب نقل کرده است که در دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع)، مردم پس از بیست و هشت روز روزه، هلال عید فطر را مشاهده کردند. امام(ع) به منادی دستور داد به مردم اعلام کند که ماه رمضان 29 روزه است و یک روز روزه قضا بگیرند.
ظاهراً در آن سال اول ماه رمضان، هوا ابری بوده و ماه دیده نشده است؛ از این رو مردم، ماه شعبان را کامل و سی روزه حساب کردهاند و در پایان ماه رمضان با رؤیت هلال در شب 29 معلوم شده است که ماه شعبان نیز 29 روز بوده و مردم یک روز از آغاز آن را روزه نگرفتهاند. از این رو حضرت امیر(ع) دستور دادند یک روز روزه قضا شود.
این ماجرا را ابوریحان بیرونی(ره) نیز از کتابهای زیدیه نقل کرده است.
2. میرزای قمی(ره) نیز در غنائم گوید که مکرراً در زمان ما اتفاق افتاد که مردم 28 روز روزه و روز 29 را عید گرفتند. چند سال پیش در ایران نیز مردم 28 روز روزه گرفتند.
مرحوم کلینی(ره) در کافی و شیخ در تهذیب از امام صادق(ع) نقل کردهاند که آن حضرت فرمود:
در زمان ابیالعباس منصور عباسی، روزی در حیره بر او وارد شدم. آن روز یومالشک بود و مردم در شک بودند و قسم به خدا! من میدانستم که آن روز از ماه رمضان است. منصور گفت: یا اباعبدالله امروز روزهای؟ گفتم: ذاک الی الامام ان صمت صمنا و ان افطرت افطرنا این مربوط به امام است. اگر تو روزه بگیری، ما هم روزه میگیریم و اگر تو نگیری، ما هم نمیگیریم. منصور به غلامش گفت: سفره را بیاور و من با منصور غذا خوردم و قسم به خدا! میدانستم که آن روز از ماه رمضان است. راوی به امام صادق(ع) با شگفتی عرض کرد: روزی از ماه رمضان را روزه نگرفتی و افطار کردی؟ حضرت فرمود: آری قسم به خدا! افطار یک روز و گرفتن قضای آن روزه، برایم آسانتر از این است که گردنم را بزنند و خدای متعال عبادت نشود؛ «و کان افطاری یوماً و قضاؤه ایسر علی من ان یضرب عنقی و لایعبد الله».
3. شیخ صدوق(ره) در «من لایحضرهالفقیه» روایت کرده است: از عیسیبن منصور که وی گفت: در یومالشک خدمت حضرت صادق(ع) بودم. امام به غلامش فرمود: غلام برو ببین سلطان روزه گرفته است یا نه؟ غلام رفت و برگشت و گفت: سلطان روزه نگرفته است. امام غذا طلب کرد و با هم تناول کردیم.
4. ابنسعد در طبقات آورده است:
هنگامی که سعیدبن عاص از جانب عثمان والی کوفه بود، روزی در پایان ماه رمضان به مردم گفت: کدام یک از شما هلال را دیدهاید؟ مردم گفتند: ما ندیدیم؛ ولی هاشمبن عتبةبن ابیوقاص گفت من هلال را دیدهام. سعیدبن عاص به وی گفت: با یک چشم بینا تنها تو از بین مردم ماه را دیدی؟! هاشم به سعید گفت: مرا برای چشمم سرزنش میکنی درحالیکه چشمم در راه خدا چنین شده است؟! چشم وی در واقعه یرموک آسیب دیده بود. فردا صبح هاشم در منزلش افطار کرد و عید گرفت و مردم نیز نزد او غذا خوردند. این خبر به گوش سعیدبن عاص رسید. آنگاه کسی را به دنبال هاشم فرستاد و او را کتک و خانهاش را آتش زد.
پس از این ماجرا امالحکم دختر عتبةبن وقاص که از زنان مهاجر بود و نافعبن ابیوقاص از کوفه به مدینه آمدند و ماجرا را برای سعدبن ابیوقاص بازگو کردند. سعد نزد عثمان آمد و قضیه را به وی گفت: عثمان هم پاسخ داد: سعید در برابر هاشم در اختیار شماست. او را به تلافی کتک زدن به هاشم بزنید. خانه سعید هم در برابر خانه هاشم از آن شماست. به تلافی آتش زدن خانه هاشم آن را به آتش بکشید. در این هنگام عمربن سعدبن ابی-وقاص که کودک بود، به خانه سعید در مدینه آمد و آتشی در آن شعلهور ساخت. خبر به عایشه رسید و عایشه در پی سعدبن ابیوقاص فرستاد و از او خواست، دست نگه دارد و او دست نگه داشت...
5. ابنخلکان گوید:
گروهی از مردم استهلال میکردند. انسبن مالک خادم رسولالله(ص) که نزدیک به صد سال داشت و نیز ایاسبن معاویه که معروف به کیاست و زیرکی بود، در بین مردم بودند. در این حال ناگهان انسبن مالک گفت: من هلال را دیدم! آنجاست و با دستش به آن اشاره میکرد؛ ولی مردم هلال را نمیدیدند. ایاسبن معاویه آمد و دستی به چشمان انس کشید و گفت: اباحمزه! نگان کن ببین چیزی میبینی! انس گفت: الآن چیزی نمیبینم و مردم دانستند که انس تار موئی را جلو چشمش هلال پنداشته است.
6. یحییبن حسین شجری در امالیالخمسیه ج2، ص 42 از نافعبن سعید حکایت کرده است که وی گفت:
در سفر حج همراه هارونالرشید بودم که دو نفر آمدند و شهادت دادند که ما یک روز پیش از مردم هلال را دیدیم. هارون غمگین شد و گفت: این اولین حجی است که در خلافتم برگزار میکنم و آن هم بر خلاف شرع برگزار میشود!! آنگاه فقها را جمع کرد. فقها بین شهود جدایی انداختند و سخن شهود مختلف شد و یکسان از کار درنیامد. هارون از شهود پرسید: شما کی هستید؟ پاسخ دادند: از اهل کرمانیم از فلان روستا. هارون دستور داد، آنان را به زندان بیفکنند. آنگاه منادی بین مردم ندا داد تا اهل کرمان آمدند و از آنان از وضع روستای شهود پرسید. مردم گفتند: قسم به خدا ای امیر! همه اهل آن روستا زندیق و کافرند. ما با آنها نه آمیزشی داریم و نه رفت آمدی و هیچکس را از اهل آن روستا نمیشناسیم.
آنگاه هارون آن دو شاهد را احضار کرد و گفت: بگویید شما که هستید؟ قسم به خدا! جز با راستگویی از دست من نجات نمییابید. گفتند ما زندیقیم و آمدیم تا حج مردم را فاسد و تباه کنیم. هارون هم دستور داد، آنها را با شمشیر گردن زدند.
7. عبدالجلیل رازی در کتاب جاودانه، نقض سخنی از خصم را راجع به شیعه نقل میکند و به آن پاسخ میدهد. مجموع ایراد و پاسخ، برخی از زوایای مسئله را در آن روزگار روشن میسازد. آنجا که گفته است:
فضیحت سی و سیم: رافضی بر سنت مصریان رود و دو روز پیش نیت روزه ماه رمضان کند و چون دو روزه به عید مانده باشد، افطار کند و در مصر هم، چنین کنند و به جدل روزه دارند و عید یک روز بیشتر کنند، مخالفت آلعباس را.
اما جواب آنچه گفته است که: دو روز پیشتر از ماه رمضان روزه میگیرند، به حساب کورتر است ک زهاد و عباد شیعه به دو ماه پیشتر از ماه رمضان روزه گیرند؛ اما نه به نیت ماه رمضان روزه دارند و کتب فقهای ایشان در احتیاط این مسئله و عدد رؤیت هلال و عدد شهود بر اختلاف احوال، اظهر منالشمس است و به جدول و نجوم و مانند این هرگز معترف نبودهاند و آن را منکر باشند و در روز عید روزه گشایند و در این معنی، تقیه نتوان کردن؛ بلی جماعتی اخباریه که خویشتن را شیعه خوانند، این معنی مذهب ایشان بوده است و از ایشان بسی نماندهاند و اگر جایی باشند، این معنی پنهان اصولیان کنند که علم-الهدی و شیخ موفق بوجعفر طوسی و علمای از متأخرین بر ایشان انکار کردهاند در مسائلی چند که این، یکی از آن است و ایشان را قمع و قهر کردهاند و تظاهر نیارند کردن و نیارند گفتن؛ مگر این انتقالی [کذا؟]. در جایی در کتب اخباریه دیده و معلوم است که نه مذهب اصولیان است والحمدلله ربالعالمین.
و اما آنچه گفته است که مخالفت آلعباس را یک روز پیشتر عید کنند، دگرباره به حساب کورتر است که این معنی، مخالفت شریعت مصطفی باشد. پس بایستی که عباسیان را بر مصطفی(ص) تقدیم و ترجیح ندادی که صاحب شریعت مصطفی(ص) است نه ایشان؛ اما خواسته که به تقیه باز نماید که دیگران را بهتر از رسول(ص) میداند و به همه حال، امامزاده بهتر از کافربچه باشد؛ علیرغم المصنف والسلام.
8. در تاریخ ابنقاضی شهبه، در ضمن حوادث ماه رمضان سال 796 آمده است:
در این ماه موضوع غریبی اتفاق افتاد و آن اینکه قاضی حنبلی اثبات و اعلام کرد که اول ماه رمضان سهشنبه است. مردم شب چهارشنبه به جستوجوی هلال رفتند؛ ولی دیده نشد. عصر روز چهارشنبه قضات هشتگانه برای مراسم سلام بر سلطان وارد شدند. سلطان از قاضی حنبلی درباره کیفیت اثبات ماه رمضان پرسید. قاضی گفت: دو نفر نزدم به رؤیت شهادت دادند. سلطان دچار شک و شبهه شد و پرسید: اگر شب پنج شنبه هم دیده نشود، تکلیف چیست؟ و سخن بالا گرفت. سلطان دستور داد که شب پنج شنبه نیز مردم ترائی کنند و به جستوجوی هلال بروند. گفته میشد که ماه قبلاً دیده نشده و شهود به دروغ شهادت دادهاند و طبلخانه سلطان اعلام عید نکرد و بشارت آن را نداد تا اینکه ماه رؤیت شود.
روز پنجشنبه قاضیان و شیخ در مسجد جامع گرد آمدند و مردم برای دیدن ماه، بالای منارهها رفتند. در این هنگام مردی هلال را دید و به رؤیت شهادت داد سپس دیگری تا شمارشان به هفت نفر رسید و شهادت دادند و هلال ثابت شد. قاضی حنبلی از این ماجرا ترسید
آنگاه سلطان در میدان نماز خواند و قاضی مصر خطبه ایراد کرد و نایب شام قبه را حمل کرد و قاضی شام در مسجد جامع خطبه خواند و به مصلای جمعه نرفت...
9. شیخ محمدجواد مغنیه گوید:
در سال 1939 م عید قربان در مصر دوشنبه بود و در عربستان سعودی سهشنبه و در بمبئی چهارشنبه
و در سال 1960م دولت پاکستان و تونس برای جلوگیری از هرج و مرج مقرر کردند که برای ثبوت هلال باید به سخن هیویان و منجمان اعتماد کرد.
10. وی همچنین میگوید: در سال 1964 م یکی از مراجع نجف و مقلدانش، روز جمعه را عید گرفتند و مرجع دیگری و مقلدانش نیز در نجف اشرف روز شنبه را!
11. در سال 1393 در قطر از یکی از شهرها خبر رسید که شب جمعه هلال رؤیت شده و روز جمعه عید است. رادیو هم مردم را به افطار روز جمعه دعوت کرد. مردم هم جمعه را عید گرفتند؛ ولی در شب دوم یعنی شب شنبه هم، قطعاً ماه دیده نشد و تنها در شب سوم یعنی شب یکشنبه عدهای تیزبین آن را بهشکلی ضعیف دیدند که 25 یا 30 دقیقه در افق پیدا بود؛ درحالیکه طبق این شهادت، شب سوم ماه بود. از این رو مردم مضطرب شدند و یقین پیدا کردند که روز جمعه و ترجیحاً شنبه نیز از ماه مبارک رمضان بوده است.
12. مرحوم آیتالله سید محمدحسین حسینی تهرانی در نامهای خطاب به مرحوم آیتالله خویی درباره عید فطر 1396 که بهدلیل اختلاف فتوای ایشان با مشهور فقها در ثبوت عید در ایران اختلاف و دو دستگی شد، مینویسد:
عید فطر امسال معرکه عجیبی در همه نواحی بود که باعث اختلاف شدید و ترک جماعات و سقوط ابهت و عظمت عید و مایه بروز نفاق و ظهور عوامل و ایادی شیطان بود. این تشتت و دو دستگی و آثار جانبی آن باعث شد، مرحوم آیتالله تهرانی طی سه نامه، مبنای آیتالله خویی را نقد کند و از ایشان بخواهد، از این نظر عدول یا حداقل احتیاط کند.
آیتالله خویی هم پاسخ دو نامه از این نامهها را دادند و بر نظر خود اصرار ورزیدند و پیشنهاد مرحوم آیتالله تهرانی مبنی بر عدول از فتوا به احتیاط را هم نپذیرفتند. این پنج نامه علمی در مجموعهای بهنام رساله حول مسئله رؤیةالهلال چاپ شده و با تجدید نظر مرحوم تهرانی و اضافات ایشان در جلد دوم رؤیت هلال نیز خواهد آمد.
13. مفتی قطر مینویسد:
عید فطر در سال 1400 بیجا و برخلاف واقع و بر اساس شهادت دروغ به رؤیت هلال در شب دوشنبه اعلام شد. درحالیکه شب دوشنبه و نیز شب سهشنبه کسی ماه را ندید و معلوم شد، این شهادت باطل بوده است و مردم تنها در شب چهارشنبه ماه را دیدند، مانند هلال شب اول ماه و برای همه معلوم شد که ادعای رؤیت شب دوشنبه دروغ محض بوده است.
14. دکتر یوسف قرضاوی از عالمان معاصر اهل سنت مینویسد:
آغاز ماه رمضان 1409 را برخی کشورها پنجشنبه برخی جمعه و برخی شنبه گرفتند.
نیز در گفتوگویی با شبکه الجزیره در روز یکشنبه پنجم ماه رمضان 1418 اظهار کرد: چند سال پیش آغاز ماه رمضان در کشورهای خلیج روز چهارشنبه در مصر و تونس و الجزایر روز پنجشنبه در مغرب، پاکستان و هند جمعه و در بنگلادش روز شنبه بود.
قرضاوی افزود: من در آمریکا دیدم، این اختلاف از کشورهای اسلامی به مسلمانان آمریکا بلکه حتی به یک خانواده سرایت کرده است؛ بهطوری که شوهر روزه نبود؛ ولی همسرش روزه بود. فرزند افطار میکرد؛ ولی پدرش روزهدار بود، یکی به پیروی از پاکستان و دیگری به پیروی از عربستان و سومی به پیروی از مصر روزه میگرفت. آیا این عاقلانه است؟
15. عید فطر سال 1412 هم حوالی ساعت 9 صبح از رسانهها اعلام شد؛ یعنی اعلام شد که ماه رمضان ناقص و 29 روزه بوده و همان روز عید فطر است و شب گذشته شهود هلال را رؤیت کردهاند
16. در عید فطر سال 1419 در لبنان اختلاف شدیدی در ثبوت عید بین شیعیان بروز کرد که بر اثر آن، غوغایی بر پا شد و لبنان معرکه عظمی گشت! عدهای از شیعیان به استناد شهادت شهود، روز دوشنبه را و عدهای به استناد سخن هیویان و منجمان که رؤیت هلال در عصر یکشنبه را غیرممکن میدانستند، سهشنبه را عید فطر اعلام کردند. در لبنان روزنامهها و نشریات متعددی به این موضوع پرداختند و با مقالات علمی و گاه غیرعلمی، هر یک از این دو گروه از نظر خود دفاع کردند. مقالاتی که گاهی بین آنها اظهار تأسف و تحسر هم دیده میشد. مانند مقالههایی با عنوان وحدةالمسلمین بین هلالین والعید اضائع! این طوفان تا مدتی در لبنان ادامه داشت.
عین همین اختلاف و درست بههمان دلیل در عید فطر سال 1424 در ایران نیز بروز کرد و توابعی ناخوشایند داشت.
17. سال 1383 نیز حادثه غریبی رخ داد. شورای عالی قضائی عربستان طبق تقویم ام-القری درست مانند تقویم رسمی ایران، روز چهارشنبه برابر با23دیماه 1383 را روز اول ذیالحجه 1425 اعلام کرد. روزنامهها و رادیو و تلویزیون عربستان نیز روز چهارشنبه را اول ماه دانستند؛ ولی ناگهان عصر جمعه برابر با سوم ماه، شورایعالی قضائی عربستان اعلام کرد که جمعه چهارم ماه و روز سهشنبه اول ماه بوده است. روزنامههای روز شنبه عربستان در توجیه این حکم نوشتند: سه نفر در شرق منطقه رین ماه را عصر دوشنبه 29 ذیقعده دیدهاند؛ بنابراین روز سهشنبه اول ماه بوده است. در این زمینه شورای عالی قضایی عربستان بیانیه صادر کرد:
فان مجلس القضا الاعلی قد اصدر بیاناً بأن یوم الاربعاء هو اول شهر ذیالحجة رغم ان الناس روا القمر مساء یوم الثلاثاء 30 ذیالقعده حسب تقویم امالقری فی عامة المدن و رأوه عالیاً و لأن مجرد ذلک لایکفی لاعتبار الشهر داخلاً یومالثلاثاء و لانه لمیتقدم احد برویة الهلال مساء الاثنین 29 من ذیالقعدة فقد اعتمد المجلس اکمال العدة و نظراً لانه تقدم فی مساء یومالجمعه الموافق 3 ذیالحجه حسب تقویم امالقری عدة شهود برویةالهلال لیلة الثلاثاء و هم من السیح شرق محافظة الرین... فطلبهم فضیلة قاضی الرین و حضر منهم اثنان شهدا برویة هلال ذیالحجه بعد مغر یوم الاثنین ...
در زمان مرحوم آیتاللهالعظمی حاجآقا حسین بروجردی(ره) نیز روزی هلال برای آیتالله سیداحمد خوانساری(ره) در تهران اثبات شد و ایشان اعلام عید کرد؛ ولی برای آیتالله بروجردی(ره) ثابت نشده بود. عدهای از بزرگان علمای تهران برای رعایت حرمت مرحوم خوانساری(ره) و اینکه اگر آیتالله بروجردی اعلام عید نکند، شخصیت ایشان مخدوش میشود نزد آیتالله بروجردی آمدند و ایشان هم به اعتماد آیتالله خوانساری و برای حفظ حرمت وی، بعد از ظهر اعلام عید کردند.
مرحوم آیتالله سیدمرتضی موحد ابطحی درباره استادش عالم بزرگ آیتالله آقا سیدعلی نجفآبادی میگوید:
سالی برای ایشان هلال ماه رمضان ثابت شده بود و حکم به اول ماه کرد. عدهای از آقایان مخالفت کردند و حتی روی منابر به آن مرحوم ناسزا گفتند. عاقبت همین بیاعتناییها و ناسزاگوییها سبب مرگ ایشان شد.
18. محمدحسنخان اعتمادالسلطنة(صنیعالدوله) وزیر انطباعات دوره ناصری در خاطرات خود، پارهای از حوادث رؤیت هلال شوّال را در برخی سالها به قلم آورده است و مینویسد:
شنبه غره شوّال عید فطر است... بنابراین مدلول دستخط ماها عمله خلوت همایونی باید در عمارت شمسالعماره حضور به هم برسانیم. قرائت دستخط اصغا نماییم...
یکشنبه 2 شوّال[1298] صبح برخاسته و شنیدم دیروز حاجی ملاعلی کنی مجتهد(ره) تنها افطار نکرده است.
پنجشنبه غره شوّال[1301] امروز یقین اول ماه بود. با وجودی که در دو سه تقویم نوشته بودند که امروز غره است و تلگراف از تبریز و عراق و قم و قزوین رسید که رؤیت هلال شد، باز شاه محض التفات به حاجی ملاعلی کنی مجتهد(ره) به او تلگراف فرمودند که تکلیف چه است؟ حاجی مجتهد هم جواب عرض کرده بودند که باید در افق تهران رؤیت شود، آنوقت افطار کنند. من در خانه بودم. بعد از ناهار شاه، بهواسطه کسالت به خانه آمدم. چهار ساعت به غروب مانده، صدای توپ شنیده شد و معلوم شد که حاجی میرزاحسن آشتیانی(ره) که از مجتهدین دیگر تهران است، افطار کرده. علمای دین مخالفت در رؤیت هلال هم میکنند!
سهشنبه غره شوّال[1310]... با اینکه دیشب ابر بود و رؤیت هلال در تهران نشده بود؛ اما در سایر بلاد ایران ماه را دیده بودند. نقارهخانه عید را زدند. من احتیاطاً آدمی را هم نزد میرزاحسن آشتیانی فرستادم. گفته بود: عید است و باید افطار کرد.
19. پرفسور یوسف مروه یکی از کارشناسان مسائل هیوی و نجومی رؤیت هلال در سال 1998م گفته است:
انقضی علی وجودی فی هذا المهجر کندا مدة 27 سنه و انا الاحظ فی کل عام عند بدایة شهر رمضانالمبارک و نهایة بروز الخلاف بینالمسلمین علی تحدید اول الشهر و نهایته.
و تتجلی ماساة الخلاف فی ان ابناء الحیّ الواحد والشارع الواحد والمبنی الواحد یعیدون عیدهم فی ایام مختلفه و تقع ادارات المدارس الکندیة فی مأزق عند ما تطلب کل عائلة اذن العطلة لاطفالها للاحتفال بالعید فی ایام مختلفة و یظهر المسلمون امام الکندیین بمظهر الاختلاف والفرقه حول مسئلة اصحبت بدیهیة فی هذاالعصر الذی وصل التقدم العلمی والتقنی فیه الی القمة والاوج من حیث الدقة فیالرصد والتصویر والقیاس فی رصد و تعیین بدایة الشهر القمری...
20. در آغاز ماه رمضان 1426 لیبی، روز سهشنبه 12/7/1384شمسی جمهوری اسلامی ایران و عربستان روز چهارشنبه و پاکستان روز پنجشنبه را اول ماه اعلام کردند.
21. در پایان ماه رمضان سال 1426 درست مانند سال 1424 در ایران اختلاف شدیدی در ثبوت عید بین شیعیان بروز و شیرینی عید را در ذائقهها به تلخی مبدل کرد و بر اثر آن غوغایی بهپا شد. عدهای به استناد شهادت شهود روز پنجشنبه 12/8/1384ش را عید اعلام کردند و عدهای دیگر به استناد قطعیات و مسلمات هیئت و نجوم که رؤیت هلال در عصر چهارشنبه را غیرممکن میدانست، روز جمعه را عید فطر دانستند. پارهای از نشریات و روزنامهها هم بدین موضوع پرداختند. هر یک از این دو گروه، با مقالات علمی و گاه غیرعلمی، از نظر خود دفاع کردند و طوفان مجادله و منازعه تا مدتی ادامه داشت و عید را به عزا تبدیل کرد.
در این سال لیبی روز چهارشنبه 11/8/1384شمسی، عربستان روز پنجشنبه و جمهوری اسلامی ایران، روز جمعه را روز عید فطر دانستند.
22. در آغاز ماه رمضان سال 1426 هم، اندک اختلافی در ایران پیش آمد؛ ولی از آنجا که اختلاف در آغاز ماه چندان محذور و انعکاسی ندارد، بروز و ظهوری نیافت. جناب آقای سیدمحسن قاضی میرسعید یکی از کارشناسان خبره رؤیت هلال و رکورددار جهانی رؤیت جوانترین هلال گزارش تلاش رصدگران ایرانی برای شکار هلال ماه رمضان سال 1426 را طی مقالهای با عنوان «جویندگان هلال شامگاهی[ماه] رمضان» نوشت و در ماهنامه نجوم منتشر شد که طالبان میتوانند بدان مراجعه کنند.
23. در آغاز ماه رمضان سال 1427 هم، اختلاف شدیدی بین کشورهای اسلامی بروز کرد: کشورهای عربستان، امارات، قطر، بحرین، کویت، لیبی، سودان، یمن، فلسطین و اهل سنت لبنان و عراق روز شنبه 1/7/1385شمسی را اول ماه رمضان دانستند. در الجزایر، اردن، مصر، تونس، عمان، سومالی، آلبانی، روسیه، ترکیه، آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان روز یکشنبه اول ماه اعلام شد. ایران و پاکستان و هندوستان هم روز دوشنبه را اول ماه مبارک اعلام کردند.
منبع
رؤیت هلال، ج1، ص38 و ج5، ص 27 بهکوشش رضا مختاری و محسن نوروزی، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی واحد احیای آثار اسلامی.
- حمایت کامل حوزههای علمیه و روحانیت از اقدام غرورآفرین علیه رژیم صهیونیستی
- بیانیه جامعه مدرسین حوزه به مناسبت روز قدس / فریادهای خشم را نثار ستمگران کنید
- حوزه علمیه قم برگهای درخشانی به پرونده حوزههای علمیه اضافه کرد / نیاز عموم مردم و نخبگان تأمین شود
- سیزدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری به کار خود پایان داد/جمهوری اسلامی نشان داد یک الگوی تمام عیار مردمسالاری دینی است
- حمایت کامل حوزههای علمیه و روحانیت از اقدام غرورآفرین علیه رژیم صهیونیستی
- بیانیه جامعه مدرسین حوزه به مناسبت روز قدس / فریادهای خشم را نثار ستمگران کنید
- حوزه علمیه قم برگهای درخشانی به پرونده حوزههای علمیه اضافه کرد / نیاز عموم مردم و نخبگان تأمین شود
- سیزدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری به کار خود پایان داد/جمهوری اسلامی نشان داد یک الگوی تمام عیار مردمسالاری دینی است