
امام خمینی(قد) رهبری بینظیر
بیتردید رهبری یک حکومت و جامعه نیازمند شاخصهها و ویژگیهایی برجستهای همچون آگاهی، بصیرت، هوشمندی، درایت، اعتماد به نفس، قاطعیت، شجاعت، دوراندیشی و... است. رسالت و مسئولیت رهبری آن هم در سطح یک حکومت ایجاب میکند که یک رهبر سیاسی برخوردار از سطح قابل قبولی از این ویژگیها باشد.
نقد نگاه تکبعدی به رهبری
نگاه تکبعدی به وظایف و مسئولیتهای رهبری و نادیدهگرفتن ابعاد مختلف اداره حکومت، موجب شده تا برخی در سایه توهمات خود، بر رهبری شخصیت کمنظیری همچون امام خمینی(رض) که تحول بزرگی مانند انقلاب اسلامی را در عصر حاضر رقم زده و توانست، آن را از لابلای امواج سهمگین توطئهها، بحرانها و حوادث مختلف به سلامت عبور داده و معادلات سیاسی جهان را دستخوش تحولاتی شگرف نماید، خرده گرفته و ایشان را متهم به نادیدهگرفتن برخی اصول رهبری و فرماندهی نموده و شجاعت در برخی مسائل و برآورد ناصحیح از عواقب امور و عدم احتیاط را از خطاهای ایشان بینگارند.1 در اینکه دوراندیشی و احتیاط از اموری است که باید یک رهبر سیاسی از آن برخوردار بوده و به آن توجه داشته باشد، تردیدی وجود ندارد؛ اما رهبری جامعه نیازمند یک شخصیت جامع و ذوابعاد است؛ همانگونه که در رهبری توجه به عواقب امور و احتیاط لازم است، قاطعیت و شجاعت نیز ضروری است. در ابتدای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی که شاهد تحرکات برخی عناصر وابسته به رژیم پهلوی و گروههای تجزیهطلب و مخالف نظام و جولان آنها در سایه حمایت و هدایت آمریکا بودیم و سفارت آمریکا تبدیل به کانون اصلی توطئه علیه انقلاب اسلامی شده بود، احتیاط و هرگونه مسامحه در برخورد با این شرارتها، موجب به خطرافتادن موجودیت نظام نوپای جمهوری اسلامی میشد. در چنین شرایطی هوشمندی، صلابت و شجاعت لازم است نه مسامحه و احتیاط. در برابر دشمنان و بدخواهانی که از هیچ فرصتی برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی فروگذار نکرده و چنگالهای تیز آنان را آشکارا مشاهده میکنیم، احتیاط یعنی خالیکردن صحنه برای توطئهها و نقشههای خباثتآمیز آنان. احتیاط و مسامحه در برخورد با این مسائل، موجب آسیبدیدن جان و مال مردم و از بینرفتن زحمات طاقتفرسای ملت میشد. آیا رهبری در برابر توده مردم و صدمهدیدن جان و مال آنها و خدشهدارشدن امنیت کشور مسئولیت نداشته و احتیاط و دوراندیشی در این مورد از وظایف و مسئولیتهای او نیست؟
مواجهه قاطع با توطئههای دشمنان در ابتدای انقلاب
اگر در ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی با عناصر وابسته به رژیم ستمشاهی برخورد قاطع صورت نمیگرفت و لانه جاسوسی آمریکا بهعنوان مرکز محوری توطئه علیه نظام تسخیر نمیشد، انقلاب اسلامی همان سرنوشتی را پیدا میکرد که امروز در انقلاب مصر و لیبی شاهد آن بودیم که نظام سلطه این انقلابها را در راستای منافع خویش مصادره کرد.
کسانی به رهبری حضرت امام(قد) خرده میگیرند که درک درستی از رهبری و مدیریت کلان جامعه نداشته و چنین مسائلی در حد و اندازه فهم آنها نیست. توانمندی و ویژگیهای ممتاز مدیریتی و هدایتگری حضرت امام، اعتراف سیاستمداران و اندیشمندان غربی را به دنبال داشته است؛ بهعنوان نمونه میخائیل گورباچف، آخرین رهبر شوروی سابق در مورد ایشان میگوید:«امام خمینی فراتر از زمان میاندیشید و در بعد مکان نمیگنجید. او توانست اثر بزرگی در تاریخ جهان به جای بگذارد.»2
هنری کیسینجر نظریهپرداز مشهور آمریکایی در مورد مدیریت امام چنین میگوید: «آیتالله خمینی غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه کرد. تصمیمات او آنچنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی میگرفت. هیچکس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند. او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناختهشده در دنیا سخن میگفت و عمل میکرد. گویی از جای دیگر الهام میگرفت.»3
یرواند آبراهامیان تاریخنگار و استاد دانشگاه آمریکا نیز در مورد شخصیت حضرت امام چنین میگوید: «آیتالله خمینی(قد) را غالباً یک روحانی سنتی توصیف کردهاند؛ اما ایشان درواقع، نوآور بزرگی در ایران بودند؛ هم بهلحاظ نظریه سیاسیشان و هم از نظر استراتژی مردمی که وجهه مذهبی داشت. ایشان رهبر انقلابی پرجاذبهای بودند، در زمانی که چنین رهبری بسیار کمیاب و سخت موردنیاز بود.»4
تحلیل ماهیت دشمنی نظام سلطه با جمهوری اسلامی
این تصور که اگر رهبری نظام با احتیاط بیشتری در قبال سفارت آمریکا یا برخی مسائل برخورد میکرد، امروز شاهد کاهش دشمنی از سوی آنها و مشکلات کمتری در کشور بودیم، ناشی از درکنکردن ماهیت نظام جمهوری اسلامی و دلایل دشمنی نظام سلطه با آن است. مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی، بر سر تسخیر سفارت او نبوده و به بنیانهای فکری و فرهنگی آن و ماهیت اسلامی، استقلالطلبانه و سلطهستیزانه آن باز میگردد که هویت نظام سلطه و مبانی فکری آن را نشانه رفته و به چالش کشیده است. دشمنی آمریکا با کشورما به قبل از تسخیر سفارت این کشور و کودتای بیست و هشت مرداد سال2 برمیگردد؛ همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «بعضیها تاریخ را تحریف میکنند؛ خود آمریکاییها این کار را میکنند؛ آن سالی که بنده رئیسجمهور بودم و رفتم سازمان ملل، یک خبرنگار معروفِ آن روزِ آمریکا، در سازمان ملل با بنده مصاحبه کرد و شروع اختلافات بین ایران و آمریکا را از ماجرای سفارت گفت: از وقتی که جوانهای شما رفتند سفارت را گرفتند، بین ایران و آمریکا اختلاف شد؛ این تحریفِ تاریخ است؛ قضیّه این نیست. اختلاف بین ملّت ایران و آمریکا از بیستوهشتم مرداد، حتّی قبل از بیستوهشتم مرداد شروع شد؛ بیستوهشتم مرداد سال ۳۲ به اوج رسید. آنها بودند که نامردی کردند، خباثت کردند، ملّت ایران را با کودتا دچار یک رژیم فاسدِ وابسته کردند؛ شوخی نیست؛ سالهای متمادی این کشور زیر فشار رژیمِ وابسته به آمریکا دست و پا زد.»5
همچنین فرمودند:« بعضی خیال میکنند دشمنیهایی که با ما میشود، بهخاطر این است که ما ستیزهگری کردهایم؛ ما دائماً انگشت در چشم اینها کردهایم؛ [لذا] اینها از این جهت با ما دشمنی میکنند؛ نه، این هم خیال غلطی است؛ تصوّر غلطی است. ما شروعکننده نبودهایم. اوّل انقلاب آمریکاییهایی که دستگیر شده بودند، چندروزی نگه داشته شده بودند. امام فرمود: با کمال مراقبت بروند به محلّ خودشان، سفارت خودشان؛ تا قبل از اینکه مسأله تسخیر سفارت پیش بیاید - که آن هم عواملی داشت، مقدّماتی داشت- [آمریکاییها] در کمال امنیّت اینجا زندگی میکردند؛ راحت میرفتند، میآمدند و البتّه بدجنسی میکردند. ما شروع نکردیم، آنها شروع کردند؛ آنها از همان اوّل شروع کردند: با بدگویی، با تحریم، با طلبکاری، با پناهدادن به دشمن ملّت ایران؛ شروعکننده آنها بودند. وانگهی فقط آمریکا که نیست؛ کشورهای دیگر [هم هستند]؛ حالا مثلاً فرض بفرمایید جمهوری اسلامی نسبت به فرانسه چه ستیزهگریای کرده؟ کشور فرانسه چون امام مدّتی در آنجا بود، حتّی مورد تمجید نیروهای انقلابی هم بود؛ امّا خب میبینید که چهکار میکنند... . در قضیّه هستهای بدترین موضع را فرانسویها [گرفتند]. ما با فرانسویها چهکار کرده بودیم؟ ستیزهگری کرده بودیم؟ حالا یک کشور کوچکی مثل هلند، مثلاً در هر قضیّهای که شما نگاه کنید از قضایایی که پای جمهوری اسلامی به میان است، در آن لیست و فهرست دشمنها، یکیاش هلند است! حالا ما با هلند چهکار داشتیم؟ چه ستیزهگریای؟ کشور کوچکی که در گوشه اروپا افتاده [است]. بحث این نیست که ما با آنها دشمنی و ستیزهگری کردیم؛ مثلاً فرض بفرمایید کانادا روابطش را با ما قطع کرد. ما با کانادا دشمنی کرده بودیم؟ ستیزهگری کرده بودیم؟ قضیّه این نیست، قضیّه چیز دیگری است. ما خودمان را نباید فریب بدهیم و بگوییم: «آقا، ما دشمنی نکنیم تا آنها دشمنی نکنند»؛ نه، انگیزههای دیگری وجود دارد؛ مسائل دیگری پشت پرده است.»6
بررسی عملکرد امام خمینی(قد) در جنگ تحمیلی
کسانی که عملکرد حضرت امام در جریان جنگ تحمیلی و دفاع از شعار جنگ تا رفع فتنه از عالم را بهعنوان نمونه دیگری از تندرویی ایشان برمیشمارند که درصورت رعایت احتیاط به نتیجه بهتری برای کشور منجر میشد، چشمان خود را بر واقعیات تاریخی بستهاند؛ مگر نه اینکه در جریان جنگ تحمیلی کشور ما مورد تجاوز قرار گرفت و جمهوری اسلامی به دفاع از خود پرداخت و ادامه جنگ برای احقاق حقوق و اعلام متجاوز بود که سازمان ملل بهدلیل فشارهای قدرتهای بزرگ از آن تا سال 67 طرفه میرفت؟ چگونه میتوان در برابر دشمنی که مورد حمایت همهجانبه قدرتهای بزرگ بوده و سازمانهای بینالمللی که حاضر به عمل به وظایف خود نیستند، در قبال منافع ملی کشور کوتاه آمد و با احتیاط برخورد کرد؟ شعار جنگ تا رفع فتنه از عالم، بیانگر مقصد نهایی حکومت اسلامی است که به دنبال حاکمیت صلح و عدالت و ارزشهای انسانی در سراسر جهان و برچیدهشدن ظلم و سلطه است؛ نه آنکه حکومت اسلامی خواهان جنگ با همه کشورها باشد. ایران ما در طول بیش از دویست سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده است و همواره مورد حمله دشمنان خارجی قرار داشته است. حضرت امام و جمهوری اسلامی بهصراحت اعلام کرده بود که خواهان برقراری روابط مسالمتآمیز بر اساس حقوق متقابل با همه کشورهاست و زیر بار سلطه و ظلم نرفته و از مظلومان و محرومان در برابر سلطهگران حمایت میکند و این سیاست و هدف، برآمده از ندای فطرت و عقلانیت و آموزههای اسلامی است.
نتیجهگیری
در اینکه دوراندیشی و احتیاط از اموری است که باید یک رهبر سیاسی از آن برخوردار بوده و به آن توجه داشته باشد، تردیدی وجود ندارد؛ اما رهبری جامعه نیازمند یک شخصیت جامع و ذوابعاد است؛ همانگونه که در رهبری توجه به عواقب امور و احتیاط لازم است، قاطعیت و شجاعت نیز ضروری است. در ابتدای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی که شاهد تحرکات برخی عناصر وابسته به رژیم پهلوی و گروههای تجزیهطلب و مخالف نظام و جولان آنها در سایه حمایت و هدایت آمریکا بودیم و سفارت آمریکا تبدیل به کانون اصلی توطئه علیه انقلاب اسلامی شده بود، احتیاط و هرگونه مسامحه در برخورد با این شرارتها، موجب به خطرافتادن موجودیت نظام نوپای جمهوری اسلامی میشد. احتیاط و مسامحه در برخورد با این مسائل، موجب آسیبدیدن جان و مال مردم و از بینرفتن زحمات طاقتفرسای ملت میشد. آیا رهبری در برابر توده مردم و صدمهدیدن جان و مال آنها و خدشهدارشدن امنیت کشور مسئولیت نداشته و احتیاط و دوراندیشی در این مورد، از وظایف و مسئولیتهای او نیست.؟
اگر در ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی با عناصر وابسته به رژیم ستمشاهی برخورد قاطع صورت نمیگرفت و لانه جاسوسی آمریکا بهعنوان مرکز محوری توطئه علیه نظام تسخیر نمیشد، انقلاب اسلامی همان سرنوشتی را پیدا میکرد که امروز در انقلاب مصر و لیبی شاهد آن بودیم که نظام سلطه این انقلابها را در راستای منافع خویش مصادره کرد.
..............................................
پی نوشتها
1. حائری شیرازی، شهابالدین، شجاعانه برخورد نکردیم؛ کانال ویرایش ذهن: t.me/virayeshe_zehn
2. امام خمینی(ره) از دید چهرههای سرشناس جهان؛ www.mashreghnews.ir؛ تاریخ انتشار:12 خرداد 1395؛
3. انقلاب اسلامی؛ «انقلابی که جهان را لرزاند»؛ www.mizanonline.com؛ تاریخ انتشار:22 بهمن 1398؛
4. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه کاظم فیروزمند، حسن شمسآوری و محسن مدیر شانهچی، تهران: نشر مرکز، 1381، ص 490 و 491؛
5. بیانات در دیدار دانشجویان و دانشآموزان در آستانه ۱۳ آبان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی:12/8/1398؛
6. بیانات در دیدار مسئولان نظام: 25/3/1395.
علی مجتبیزاده