چرایی بزرگداشت اربعین امام حسین(ع)
اعتبار اربعین امام حسین(ع) از گذشته، میان شیعه و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین(ع) شناخته شده بوده است؛ سنتی که تا به امروز در کربلای عراق با قوت برپاست و هرساله شاهدیم که میلیونها شیعه، از همه جای دنیا در این روز بر سر مزار امام حسین(ع) گرد میآیند و به عزاداری میپردازند. سؤال این است که دلیل و یا دلایل بزرگداشت حضرت سیدالشهداء(ع) در این روز چیست؟ آیا «اربعین» ریشه در مستندات روایی و تاریخی ما دارد؟
دلیل بزرگداشت اربعین
از دلایل بزرگداشت اربعین امام حسین(ع) آن است که از شعائر مهم اسلامی است. «شعائر»، جمع شعار است و کلمه شعار از همان مادهای است که کلمه شعور از آن آمده است که مفهوم علم و درک در آن است. شعار، عبارت است از چیزی که نوعی اعلام وابستگی در آن وجود داشته باشد. هر کاری که انسان میکند که مفهوم و معنای آن کار این باشد ـ یا لااقل متضمن این جهت باشد ـ که وابستگی انسان را به یک گروه معین، به یک فرقه معین، به یک کشور معین، به یک حزب و جمعیت معین اعلام کند، به آن شعار میگویند. اسلام یک دین اجتماعی است. اسلام، هم دین است هم دنیا، هم آخرت است، هم مقررات معنوی و الهی و روحی دارد و هم مقررات اجتماعی. اسلام در جمیع شئون زندگی بشر مقررات دارد. ایدئولوژی اسلام همه چیز دارد؛ قانون اقتصادی دارد، قانون سیاسی دارد، قانون اجتماعی دارد، قانون قضایی دارد، فرهنگ دارد، اخلاق دارد، خداشناسی دارد. اسلام بهحکم اینکه یک دین اجتماعی است، به این مسئله قانع نیست که من و شما مسلمان باشیم برای خودمان. من خودم برای خودم که زندگی میکنم، شخصاً یک آدم مسلمان هستم؛ یعنی معتقداتم معتقدات اسلامی است و به مقررات اسلامی عمل میکنم. عبادات اسلامی را، نماز را، روزه را، در موقع خودش بجا میآورم. قوانین بهاصطلاح خانوادگی، ازدواج و طلاقم بر اساس موازین اسلام است. قوانین تجاری من بر اساس موازین اسلام است؛ پس من مسلمانم. اسلام گذشته از این مسائل بهحکم اینکه محتوای اجتماعی دارد و میخواهد، همیشه بهصورت یک واحد اجتماعی زندگی کند، یک سلسله شعائر و شعارهایی هم دارد؛ شعارهایی که یک مسلمان باید با این شعارها زندگی کند؛ یعنی باید زندگی خودش را با این شعارها توأم کند و همیشه با این شعارها اعلام کند: من مسلمانم؛ نه به زبان بگوید: من مسلمانم!
شما اگر در یک کشور خارجی حرکت میکنید و روی اتومبیل خودتان پرچم سهرنگ زدهاید، به زبان نمیگویید من ایرانی هستم؛ ولی با عملتان میخواهید به همه اعلام کنید، من ایرانیام، من وابسته به ایرانم، من ابایی و ننگی ندارم از اینکه ایرانی باشم، افتخار هم میکنم که ایرانی باشم. همان پرچم را که شما نصب میکنید ـ که در واقع شعار عملی شماست ـ وابستگی خودتان را به ایران اعلام می کنید.1
بر این اساس، از شعائر خاص شیعه که در هیچ مکتب و ملتی همانند ندارد، اربعین امام حسین(ع) است. زیارت مخصوصه آن حضرت در روز اربعین، شعاری است که فقط به شیعه اختصاص دارد. امام حسن عسکری(ع) میفرماید: «نشانههای مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز (اعم از واجب و نافله در طول شبانهروز)، زیارت اربعین سیدالشهدا(ع)، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاردن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم».2
در کتاب کامل الزیارات از امام صادق(ع) روایت شده است: «آسمان بهمدت چهل روز بر حسین(ع) خون گریست و زمین بهمدت چهل روز تیره و تار شد و خورشید بهمدت چهل روز با حالت خونرنگ به اندوه و ماتم نشست و فرشتگان تا چهل روز بر حسین(ع) گریستند.»3
از امام محمدباقر(ع) نیز روایت شده است: «آسمان پس از حضرت یحییبن زکریا جز بر حسینبن علی(ع) نگریست و بر حسین(ع) بهمدت چهل شبانهروز گریست.»4 استاد شهید مطهری(ره) درباره فلسفه «شعائر بودن» اربعین و عزاداری در آن مینویسد: «هیچ با خودتان فکر کردهاید که فلسفه اینکه باید عزاداری امام حسین(ع) هر سال [در عاشورا و اربعین] تجدید شود، چیست؟ اسلام میگوید: عزاداری معمولی برای افراد عادی، سه روز است؛ یعنی اگر کسی پدر یا برادرش مرد، سه روز بهعنوان فرد عزادار در خانه مینشیند. مسلمین هم وظیفه دارند، به تسلیت او بروند و بعد از سه روز، باید غائله را خاتمه بدهد. تنها موضوعی که گفتهاند، برای همیشه باید آن را احیا کنید و برایش بگریید، آن را زنده نگه دارید و نگذارید فراموش شود، مسئله عزاداری بر حسینبن علی(ع)[در عاشوراها و اربعینها] است. چرا؟ آیا حسینبن علی(ع) نیازی دارد که ما و شما بیاییم، بنشینیم برایش گریه کنیم. مثلاً تشفّی قلبی پیدا میکند، العیاذبالله عقدههای دلش خالی میشود؟ یا عقدههای دل فاطمه زهرا یا حضرت امیر(س) خالی میشود؟ اصلاً آنها عقده دارند که بخواهند خالی کنند؟ امام صادق(ع) فرمود: «سوره والفجر را بخوانید که سوره جد ما حسینبن علی(ع) است!» گفتند: آقا به چه مناسبت؟ فرمود: «به مناسبت آیات آخر سوره فجر: ای صاحب نفس آرام! به سوی پروردگارت بازگرد! تو از پروردگارت خشنودی». (فجر: 27 ـ 30)؛ عقدهای در روح تو وجود ندارد؛ تو آگاهانه کار خودت را انجام دادی، از کارت هم خوشحالی و خدا از تو راضی است. حالا برو در زمره بندگان خاص من، در زمره بندگان ما باش! حسین رفت نزد و جد، پدر، مادر و برادر بزرگوارش. آنها در یک سعادتی هستند که برای ما قابل تصور نیست. عقدهای ندارند که ما بخواهیم، برای تشفّی عقده آنها کاری کرده باشیم. پس مسئله چیست؟ تشفّی این است که اسلام، اصلی دارد بهنام اصل عدل، اسلام اصلی دارد بهنام مبارزه با ظلم و ستمگری، اصلی دارد بهنام حماسه شهادت. حسین(ع)، سمبل احیای عدالت اسلام است. حسین، سمبل مبارزه با ظلم در دنیای اسلام است. حسین، حماسه شهادت است. حسین، شعار عدالت اسلامی است؛ شعار عدالت است.
تا شما نام حسین را زنده نگه میدارید، تا شما اربعین را زنده نگه میدارید؛ یعنی ما طرفدار عدالت اسلامی هستیم. اینکه پرچم سیاه بالای خانهتان میزنید؛ یعنی من وابسته به حسینم. کدام حسین؟ همان حسینی که در راه عدالت شهید شده؛ پس من وابسته به عدالت اسلامیام. من وابسته به حسینم؛ حسینی که در راه خدا هر چه داشت داد؛ آن حسین پاکباخته در راه خدا. پس من طرفدار پاکباختگی در راه خدا هستم. همین خود، شعار است. این است که به ما گفتهاند: نگذارید این حادثه فراموش شود. سال به سال این خاطره را تجدید کنید. عاشورا را تجدید کنید، اربعین را تجدید کنید. وقتی که این خاطره را تجدید میکنید، متن وقایع را برای یکدیگر بازگو میکنید. وقتی متن وقایع را بازگو میکنید، میبینید چگونه است که حسین برای عدل اسلامی قیام کرد و در مقابل ظلم ایستادگی کرد؛ صحنهای و حماسهای میبینید که نظیرش در همه دنیا هرگز وجود ندارد. این هم خودش تعظیم شعائر است: «هر کسی که شعائر الهی را زنده کند و بزرگ بشمارد، این نشانه آن است که قلبی پاک و متقی و پرهیزکار دارد».5 (حج: 32)
..............................................
پی نوشتها
1. شهید مطهری، پانزده گفتار، صص 176 و 178؛
2. اربعین در فرهنگ شیعه، صص 75 و 76؛
3. بهنقل از: همان، ص 71؛ 4. بهنقل از: همان، ص 71؛
5. پانزده گفتار، صص 190 ـ 188.