در نشست «ضرورت تبیین اندیشههای سلفیگری ایرانی» عنوان شد
خطر سلفیگری درونشیعی از وهابیت بیشتر است
نشست علمی «ضرورت تبیین اندیشههای سلفیگری ایرانی» با ارائه استاد سیدمحمد حسینی قزوینی، استاد و کارشناس حوزه نقد وهابیت و حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی رئیس بنیاد بینالمللی امامت، 21خرداد در این بنیاد برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری حوزه، استاد حسینی قزوینی در این نشست، اظهار کرد: خطر سلفیگری درون شیعی که - در حقیقت توأم با روشنفکری جدید و سکولار شده است- از وهابیت خیلی بیشتر است؛ چون اینها در لباس روحانیت و اساتید دانشگاه، مطالبی را مطرح میکنند و جوانان ما بر این باورند که عقاید شیعه همین است.
این استاد حوزه نقد وهابیت در ادامه به بیان سخنانی از افراد دارای این اندیشه پرداخت.
وی در پایان گفت: ما نسبت به کسانی که در لباس روحانیت در حوزه و دانشگاه، تفکرات ضدشیعی را ترویج میکنند و حتی از نفوذ در مراکز نظامی و فرهنگی ابا ندارند، باید روشنگری کنیم تا هم جوانان ما آگاه شوند و هم جلسات نقد با این اندیشه گذاشته شود و در رسانههای بینالمللی منتشر شود تا جوانان، اطلاعات دقیقی از اینها داشته باشند.
بررسی و نقد سلفیگری ایرانی، از اهتمامهای اصلی حوزههای علمیه باشد
حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس بنیاد بینالمللی امامت هم در این نشست گفت: در مقابل اندیشه امامت، دو دسته از گرایشهای فکری و اجتماعی صف کشیدند؛ گروهی که اساساً با امامت اهلبیت(ع) ستیز داشتند، امامت را نپذیرفتند یا به نقد و درگیری با تفکر امامت پرداختند یا با تسامح و نادیده گرفتن جایگاه امامت، عملاً این اصل اساسی اسلامی را از منظومه معرفت دینی خارج کردند. از جریان «ناصبه» که در تقابل جدی با اندیشه امامت شکل گرفت تا کسانی که بهظاهر بحث امامت و خلافت را میپذیرند و آن را از فروع اسلام میدانند.
رئیس بنیاد بینالمللی امامت ادامه داد: در مقابل گروههای جریانهای برونشیعی درگیر با امامت، گروههای دیگری هستند که اندیشه امامت شیعی را میپذیرند؛ اما در تفسیر امامت و تقریری که از امامت ارائه میکنند، از چارچوب اندیشه اهلبیت(ع) خارج میشوند و مسیری را میگشایند که در مقابل مسیرهای حقیقی شیعه اهلبیت(ع) به مسیری میروند که مورد رضایت ائمه اطهار(ع) نیست. هرچند اینها در تاریخ گروههای فراوانی هستند؛ اما دو جریان «غالیان» و «مقصره» از همه مهمترند. این دو گروه، حرکتهای انحرافی درونشیعی را در مقابل خط امامت میگشایند.
وی با بیان اینکه جریان «غلو» از همان دوران نخست در تاریخ تشیع پدید آمد، گفت: این جریان ریشههای واضحی داشت؛ پارهای از عوامل آن، به جایگاه متعالی ائمه(ع) برمیگشت؛ به این صورت که کسانی که درک درستی از این مقامات نداشتند، به بیراهه میرفتند و تفسیری نادرست از امامت ارائه میکردند؛ البته اندیشههای بیگانه و خارجی و نیز انگیزههای سیاسی در شکلگیری غلو نقش داشت.
حجتالاسلام والمسلمین سبحانی تصریح کرد: جریان دیگر هم بسیار مهم بود و مسیری را گشود که بهتدریج بسیاری از شیعیان را به بیراههای کشاند که گاه بهکلی از اندیشه امامت تهی کرد. اینها بهظاهر از اصحاب ائمه(ع) بهویژه امام باقر(ع) بودند و کمکم بابی را در تاریخ تفکر شیعه گشودند. اینها کسانی بودند که تشیع را ابتر معرفی میکردند و ظاهراً امام باقر(ع) بر آنها نام «بتریه» را نهاد. این جریان، در طول تاریخ وجود داشته؛ اما در دوران معاصر شکل جدیدی پیدا کرده است.
وی بیان کرد: گروهی حدود ۱۵۰ سال پیش در جهان تشیع به وجود آمدند که بهظاهر شیعه و مدعی فقه و فقاهت هستند؛ اما در معرفی و جایگاه امامت، آنچنان مسیری را در پیش میگیرند که عملاً از امامت چیزی نمیماند.
رئیس بنیاد بینالمللی امامت تصریح کرد: این جریان قبل از مشروطه آغاز شد، بهتدریج ادبیات و آثار آنها وارد شد و در حوزه علمیه قم طرفدارانی پیدا کرد. پارهای در قم تأثیر مهمی از اندیشه غربگرایی مدرن گرفتند و جریان کسروی روی این دسته تأثیر گذاشت و در حدود ۶۰ سال قبل، این فکر در حوزه علمیه بهصورتهای مختلفی نمود پیدا کرد.
وی اظهار کرد: منظور از «سلفیگری» کسانیاند که اندیشههای خود را بسیار کهن و اصیل و مربوط به دوران نخستین تشیع میدانند؛ اینها مدعی ارائه معرفت صحیحی از امام هستند. هرچند این اندیشه در امتداد اندیشه امامت مطرح است، از جهاتی قابل توجه و نیازمند رسیدگی و تحقیق بیشتر است. این اندیشه در حوزههای علمیه شیعه جا پیدا کرده است. کسانی با عنوان عالم شیعی گرفتار شده و این اندیشه را منتشر کردند و هنوز از سوی برخی ملبسین روحانیت، این مباحث ارائه میشود و این، خطر این گروه را فزونتر میکند.
حجتالاسلام والمسلمین سبحانی ادامه داد: ناآگاهی جامعه شیعه و حتی حوزههای علمیه از زوایای مخفی این اندیشهها، ضرورت تبیین این جریان را بیشتر میکند. این جریان، امروز خود را مسلح به ادبیاتی کرده که بهظاهر برای بسیاری از محققان جذاب است. بحثهای تفسیری و قرآنی برای این اندیشه بسیار اهمیت دارد. بسیاری از کتب حدیثی ما، مستمسک این جریان فکری انحرافی است. تاریخ اسلامی و منابع تاریخی، پارهای از اقوال و گفتارهای علما در تاریخ، گاهی بهصورت مشوّه مورد استناد این گروه انحرافی قرار میگیرد. یکی از ویژگیهای این جریان این است که در رشتههای مختلف علوم اسلامی، کسانی هستند که حتی خود نمیدانند، اسیر این جریان هستند و در دانشگاهها این افکار را ترویج میکنند.
وی عنوان کرد: یکی از مخاطرات جدی این جریان، حضور در رشتههای مختلف علوم اسلامی و در لابلای سخنان و کتابهاست. عامل بعدی حساسیت این نوع از سلفیگری، همراهی این اندیشه با تفکر روشنفکری جدید و سکولار است. این اندیشه در بسیاری از شخصیتهای روشنفکر معاصر و حتی خوشنام در جامعه ایرانی وجود دارد.
رئیس بنیاد بینالمللی امامت «تقدسزدایی» و «عرفیسازی فرهنگ دینی» در جامعه را طرح روشنفکری سکولار دینی معاصر دانست و گفت: جریان مطالعات «شیعهپژوهی» و «استشراق جدید»، یکی از مجموعههایی است که آب به آسیاب اینها میریزد.
وی گفت: مسأله سلفیگری ایرانی در طول سالیان اخیر نهتنها خاموش نشده؛ بلکه جایگاه فزونتر و گستردهتری پیدا کرده است. حوزههای علمیه و محققان و خصوصاً امامتپژوهان، یکی از اهتمامهای اصلی خود را باید در این زمینه صرف کنند.
حجتالاسلام والمسلمین سبحانی تصریح کرد: از حدود ۱۰ سال قبل، این بحث مطرح شد و در آن زمان، آثار اندکی در نقد این جریان نوشته شده بود و پیشنهاد شد، محققان، ۷ جلد کتاب در نقد این جریان بنویسند و ابعاد مختلف این فکر را مورد نقادی قرار دهند. امروز این ۷ جلد به اتمام رسیده است. ۶ جلد تکنگاریهایی است که به موضوعات مختلفی میپردازد. یک جلد هم، اختصاری از مقالات است که با عنوان ریشهها و اندیشههاست.
وی در پایان تأکید کرد: جریان سلفیگری ایرانی، مهمترین رویکردی است که باید در سالهای آینده به نقد و بررسی آنها بپردازیم.
گفتنی است، در این مراسم، از مجموعه آثار «نقد اندیشه سلفیگری ایرانی» رونمایی شد.