«احمد الحسن» کیست؟
▪ احادیث مورد استناد احمدالحسن و مناقشه در دلالتشان بر مدعای وی چیست؟
وی برای اثبات مهمترین ادعایش، یعنی فرزند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودن، به برخی از احادیث استناد میکند. ما ابتدا این احادیث را ذکر و سپس نقدهایی را راجع به سند و دلالت آنها برمیشماریم.
روایت اول:
«عن ابیبصیر، قَالَ قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَر بْنِ مُحَمَّدٍ(ع): یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی سَمِعْتُ مِنْ أَبِیکَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ یَکُونُ بَعْدَ الْقَائِمِ اَثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً فَقَالَ علیه السلام إِنَّمَا قَالَ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً وَ لَمْ یَقُلْ اثْنَا عَشَرَ اِمَاماً وَ لَکِنَّهُمْ قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا یَدْعُونَ النَّاسَ إِلَی مُوَالَاتِنَا وَ مَعْرِفَهِ حَقَّنَا؛(1) ابیبصیر میگوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ای پسر رسول خدا! من از پدرت شنیدم که فرمود: بعد از قیام حضرت قائم علیه السلام دوازده نفر مهدی خواهند آمد. امام فرمود: بله، اما پدرم فرمود: دوازده نفر مهدی و نفرمود «دوازده امام». بلی، آنها قومی از شیعیان ما هستند که مردم را به ولایت ما و معرفت حقمان دعوت میکنند.»
براساس این روایت، «احمد الحسن» ادعا میکند که او اولین نفر از «مهدی»هایی است که بعد از امام زمان علیه السلام میآیند.
اما این روایت را از جوانب گوناگون میتوان مورد مناقشه قرار داد:
اولاً: این روایت از نظر سند ضعیف است؛ زیرا در سند این روایت، شخصی به نام علیبن احمدبن محمدبن عمران وجود دارد که از علمای رجال، توثیقی درباره او صادر نشده است. (2)
ثانیاً: شخص دیگری به نام «علیبن ابیحمزه» در سند روایت وجود دارد که در کتب رجال بهعنوان «کذاب» توصیف شده است. او پیرو مذهب انحرافی «واقفیه» بود و طمع دنیا او را واداشت تا منکر امامت امام رضا علیه السلام شده، از دین دست بکشد و بهسوی الحاد سوق یابد.
ثالثاً: این روایت از لحاظ دلالت، به هیچ وجه نمیتواند مورد استناد «احمد الحسن» قرار گیرد؛ زیرا هیچ ارتباطی به زمان ما که هنوز امام زمان علیه السلام ظهور نکرده، ندارد. (3)
روایت دوم:
روایتی است که امام علی علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند. ایشان فرمودند: پیامبر در شب وفاتش، به من فرمود: «یَا اَبَا ٱلْحَسَن ِ اَحْضِرْ صَحِیفَةً وَ دَوَاةً فَاَمْلَاَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم وَصِیَّتَهُ حَتَّی انْتَهَی إِلَی هَذَا الْمَوْضِعِ فَقَالَ: یَا عَلِیُّ إِنَّهُ سَیَکُونُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ اِمَاماً وَ مِنْ بَعْدِهِمْ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً... لَهُ ثَلَاثَةُ اَسَامِیَ اسْمٌ کَاسْمِی وَ اسْمِ اَبِی وَ هُوَ عَبْدُ اللهِ وَ أَحْمَدُ وَ الاِسْمُ الثَّالِثُ الْمَهْدِیُّ هُوَ اَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ؛(4) یعنی ای اباالحسن! قلم و کاغذی حاضر کن. سپس حضرت وصیتی را املا کرد تا آنجا که فرمود: یا علی! بعد از من، دوازده امام و بعد از آنها، دوازده مهدی خواهند آمد. [برای امام دوازدهم] سه اسم وجود دارد: اسمی همانند اسم خودم [که محمد است] و اسمی مانند اسم پدرم که «عبدالله» است و اسم سوم نیز «مهدی» است که او نخستین امام است.»
«احمد الحسن» بر اساس این حدیث نیز، خودش را اولین نفر از دوازده مهدی میداند.
اما این روایت نیز نمیتواند مورد استناد این شخص قرار گیرد؛ زیرا اولاً: این حدیث از نظر سند ضعیف است، چون در سند آن «علیبن سنان موصلی» قرار دارد که توثیق نشده و عامی مذهب است.(5)
علاوه بر این، افراد دیگری چون «علیبن الحسین» یا «احمدبن محمدبن خلیل» در میان راویان قرار دارند که یا شناخته نشدهاند و یا در کتب رجالی و تراجم با این عناوین توصیف شدهاند: کذاب، وضاع للحدیث، فاسد، ضعیف جداً، لا یلتفت الیه.(6)
از نظر دلالت نیز این حدیث آشکارا دلالت دارد بر اینکه بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دوازده امام معصوم میآیند که اولین آنها امیرالمؤمنین علیه السلام و آخرین آنها امام زمان علیه السلام است.
همچنین طبق این روایت، بعد از وفات امام زمان علیه السلام، دوازده انسان هدایت یافته (مهدی) میآیند که اولین آنها فرزند امام زمان علیه السلام خواهد بود. وی دارای سه نام است: احمد، عبدالله و مهدی.
در هر حال، این حدیث نیز مانند حدیث قبل مربوط به زمان بعد از ظهور حضرت حجت علیه السلام است و ربطی به دوران غیبت ندارد.(7)
روایت سوم:
عن اَبِیعَبْدِاللهِ علیه السلام - فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ - قَالَ یَا اَبَا حَمْزَهَ إِنَّ مِنَّا بَعْدَ الْقَائِمِ اَحَدَ عَشَرَ مَهْدِیّاً مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْن؛(8) از امام صادق علیه السلام نقل شده که به ابوحمزه ثمالی فرمود: ای ابوحمزه! بعد از قائم، ما، یازده مهدی از فرزندان حسین علیه السلام خواهد بود.
این حدیث نیز از نظر سند ضعیف است؛ زیرا محمدبن عبدالحمید که نامش در سلسله راویان حدیث وجود دارد، مجهول است. محمدبن عیسی، راوی دیگر حدیث نیز مشترک بین ثقه و مجهول است که تشخیص آن دو مشکل است. محمدبن فضیل نیز بهعنوان راوی دیگر، مجهول است.(9)
ابنحمزه هم مشترک بین ابیحمزه ثمالی و ابیحمزه بطائنی است که اولی ثقه و دومی ضعیف، کذاب و فتنهگر است.
از آن گذشته این حدیث دلالت دارد که بعد از امام زمان علیه السلام یازده انسان هدایت یافته (مهدی) میآیند که همگی از فرزندان امام حسین علیه السلام میباشند. این حدیث با دو حدیث قبلی از نظر تعداد آنها تعارض دارد؛ زیرا آن دو حدیث بر دوازده نفر و این حدیث بر یازده نفر تأکید دارد و در هر صورت با زمان کنونی ارتباط ندارد، زیرا به دوران پس از ظهور امام زمان علیه السلام و وفات آن حضرت مربوط است.(10)
روایت چهارم:
در این روایت از امام صادق علیه السلام درباره «دوازده مهدی بعد از حضرت قائم علیه السلام میخوانیم که فرمود: «إِنَّ مِنَّا بَعْدَ الْقَائِمِ علیه السلام اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً مِنْ وُلْدِ الْحُسِیْن علیه السلام؛(11) بعد از قائم، از ما دوازده مهدی از فرزندان حسین علیه السلام خواهند بود.»
این حدیث نیز با همان توضیحاتی که ذیل حدیث قبل گفتیم، مورد سوءاستفاده «احمد الحسن» قرار گرفته. اما اشکال مهمی که متوجه حدیث است، این است که سند آن معلوم نیست؛ زیرا این حدیث در کتاب «مختصرالبصائر» ذکر شده و مؤلف، آن را از سیدعلیبن عبدالحمید به اسنادی که او نقل کرده، آورده است و اسناد مذکور، در دسترس ما نیست تا بدانیم همه راویانش ثقه هستند یا نه؟ بنابراین سخن قطعی درباره سند حدیث ممکن نیست. علاوه بر آن از نظر دلالت نیز مانند روایات قبلی، ناظر به زمان غیبت نیست.(12)
با این توضیحات مشخص شد که مبنای حدیثی ادعا شده توسط «احمد الحسن» تا چه اندازه سست و بیاساس است. البته غیر از این احادیث، طرفداران او برای اندیشه باطل خود، به احادیث و بیانات دیگری از معصومین علیهم السلام استناد کردهاند که ما برای رعایت اختصار ناچار به گذشتن از آنها هستیم، اما آن استنادات نیز به هیچوجه مطابق مبانی علمی نیستند و از معضلات علمی فراوانی رنج میبرند؛ معضلاتی چون تقطیع روایات، تحریف نظر دانشمندان شیعه، ناتوانی در فهم معنای حدیث، استناد به نقلهای شاذ، استناد به نسخه بدلهای ثابت نشده، برداشتهای سطحی از روایات، حذف روایات مخالف، ترجیح سخن دیگران بر فرمایش امام معصوم علیه السلام، تعارض درونی و بیرونی روایات، مخالفت با اجماع شیعه و اهلسنت و... (١3)
«ادعای احمد الحسن، ادعایی خلاف قول علما در مسئله رجعت»
صرفنظر از وضعیت سندی روایات مورد استناد «احمد الحسن»، باید این نکته را مدنظر داشت که این احادیث از نظر دلالت نیز بهعنوان احادیثی شاذ و غیرقابل قبول نزد علما تلقی میشوند؛ زیرا طبق احادیث مسلم شیعه، بعد از شهادت امام زمان علیه السلام آغاز دوران رجعت است، لذا علمای شیعه، احادیث مزبور را بر فرض صحت، بر زمان رجعت حمل کردهاند. پس مقصود از دوازده یا یازده مهدی، همان ائمه هدی علیهم السلام هستند که پس از ظهور امام زمان علیه السلام و شهادت آن حضرت، برای انتقام گرفتن از قاتلان خود، قیام میکنند.
شیخ مفید رحمه الله علیه در کتاب «ارشاد»، درباره این احادیث مینویسد: «بعد از دولت حضرت قائم علیه السلام برای کسی دولتی تشکیل نمیشود، مگر آنچه این روایت بر آن دلالت دارد که فرزند (یا فرزندان) حضرت اگر خدا بخواهد، قیام میکنند. البته این روایت بهطور قطع، ثابت نیست. (١4)
علامه مجلسی رحمه الله علیه نیز پس از نقل احادیث در کتاب «بحارالانوار»، مینویسد: «این اخبار، مخالف مشهور است و راه تأویل آن به دو صورت است»:
راه اول: اینکه مراد از دوازده مهدی (یعنی هدایتشدگان)، همان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و سایر امامان علیهم السلام به استثنای امام زمان علیه السلام باشد؛ به این معنا که مُلک آنها (در هنگام رجعت) بعد از امام زمان علیه السلام خواهد بود.
راه دوم: این است که بگوییم دوازده مهدی از اوصیا امام زمان علیه السلام، هدایتگران خلق در زمان ائمه علیهم السلام در هنگام رجعتاند. زیرا زمان نمیتواند خالی از حجت باشد. گرچه اوصیای انبیا علیهم السلام نیز حجج هستند. (١5)
به هر حال تمسک به این احادیث، شاذ و نزد علما متروک بوده و چنین برداشتهای خلاف ظاهر و تأویلهای بیدلیل از آنها برای کسانی که کوچکترین آشنایی با علوم اسلامی داشته باشند، عمق بیپایگی ادعاهای «احمد الحسن» را نشان میدهد.
▪ نتیجه
احادیث مذکور، چه صحیح باشند و چه ضعیف و از نظر دلالت چه قابل قبول باشند و چه غیرقابل قبول، چه قابل تأویل به رجعت باشند و چه غیرقابل تأویل، با مدعای جریان یمانی هیچ ارتباطی ندارند؛ زیرا همه آن احادیث بر این مطلب اجماع دارند که قیام مهدیین دوازدهگانه یا یازدهگانه بعد از ظهور و وفات امام زمان علیه السلام خواهد بود و هیچ یک از احادیث بر این معنا دلالت نمیکند که آنها یا برخی از آنها قبل از ظهور امام زمان علیه السلام میآیند.
«احمد اسماعیل گاطع الصیمری (احمد الحسن)»، در حالی به دروغ مدعی فرزندی و وصایت امام زمان علیه السلام است و ادعای قیام کرده و خود را اولین نفر از مهدیین مینامد که هنوز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نفرمودند.
▪ «اخبار یمانی، چه مقدار قابل اعتمادند؟»
حدود ١٨ روایت در باب یمانی وجود دارد که همه آنها ضعف سند دارند و نمیتوان به این راحتی به آنها استناد کرد. از طرفی باید دانست که در باب اعتقادات، روایات باید قویتر از روایات فقهی باشند تا بتوان آنها را بهعنوان اعتقاد شیعه پذیرفت. آنچه اجمالاً میتوان پذیرفت این است که یمانی میآید، اما در همان سال خراسانی و سفیانی نیز خروج میکنند. اما یمانی قصه ما یا بهتر بگوییم «احمد الحسن»، فراموش کرده سفیانی و خراسانی را هم با خود همراه سازد، تا تنها نباشد.
خروج یمانی از یمن، نه از بصره عراق از علائم حتمیه ظهور است (الیمانی من الیمن). پس قطعاً احمد الحسن آن یمانی موعود نیست. اما دیگر خصوصیات یمانی، در روایات مطرح نشده و در ابهام باقی مانده است.
▪ پینوشتها
1- کمالالدین و تمامالنعمة، ابن بابویه، ج٢، ص٣٨۵.
2- معجم رجال حدیث، خویی، ابوالقاسم، مرکز نشر آثار شیعه، قم، ١٣٩٩ه.ق، ج١٣، ص١۶٩.
3- ، نشریه علمی تخصصی انتظار موعود، شماره بهار ١٣٩٠ه.ش، ص١٨۵.
4- الغیبة، طوسی، دار المعارف الإسلامیة، قم، ١۴١١ه.ق، چاپ اول، ص١۵۶.
5- معجم رجال حدیث، خویی، ابوالقاسم ، ج١٢، ص۴۶.
6- همان، ج٢، ص٢٢۴.
7- نشریه علمی تخصصی انتظار موعود، شماره بهار ١٣٩٠ه.ش، همان، ص١٨٨.
8- الغیبة، طوسی، محمدبن الحسن، دارالمعارف الإسلامیة، قم، ١۴١١ه.ق، چاپ اول، ص۴٧٨.
9- قاموس الرجال، شوشتری، محمدتقی، دارالمعارف الإسلامیة، قم، ١۴١١ه.ق، چاپ اول، ص۴٧٨
10 نشریه علمی تخصصی انتظار موعود، شماره بهار ١٣٩٠ه.ش، ص١٨٨.
11 مختصرالبصائر، حلی، حسنبن سلیمانبن محمد، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، ١۴٢١ه.ق، چاپ اول، ص١۶۶
12 نشریه علمی تخصصی انتظار موعود، شماره بهار ١٣٩٠ه.ش، ص١٨٩.
١3 فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، بهار ١٣٩٢ه.ش، شماره ٢۵.
١4 الإرشاد، مفید، محمدبن نعمان، نشر بصیرتی، قم، ١۴١٢ه.ق، ص٣٣۶.
١5 بحارالأنوار، ج٨٣، ص١۴٨.
......................................................................................
منبع: مجله منتظران، شماره ٧٣.
تحقیق و تنظیم: حجتالاسلام ابوطالب کاظمی
محقق و پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه