آیتاللهالعظمی جوادی آملی طی پیامی به همایش ریحانة النبی(س)
رسالة الحقوق امام سجاد(ع) تأسیسی و بنیادی است
حضرت آیتالله جوادی آملی گفتند: رسالة الحقوق وجود مبارک امام سجاد(ع) مانند رسالههای سایر ائمه(ع)، رسالههای تأسیسی و بنیادی است.
به گزارش خبرگزاری حوزه از شیراز، حضرت آیتالله جوادی آملی، پیامی به هفتمین دوره همایش ملی ریحانةالنبی(س) صادر کردند که در پیام معظمله آمده است:
جریان ریحانةالنبی(س) باعث شده که رسالة الحقوق وجود مبارک امام سجاد(ع) هم مطرح شود. آنچه از این اسوه طیب و طاهر مطرح میشود، برکات پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا و حسنین(ع) است.
رسالة الحقوق وجود مبارک امام سجاد(ع) مانند رسالههای سایر ائمه، رسالههای تأسیسی و بنیادی است. گذشته از این که حق را در مقابل تکلیف میدانند، اگر کسی حقی داشت، طرف مقابل مکلف است، در برابر این حق حرمت بنهد و هرگز حق یکجانبه نیست، دید اینها دید جهانی است.
حق بنده بر خدا و حق خدا بر بنده، مستحضر هستید، کسی بر خدا حق ندارد. تمام این بحثهایی که حق علیالله است یا حق علیالله در روایت است، اینها مربوط به فعل حق و فیض حق است، نه ذات حق.
ذات اقدس اله هم منزه از آن است که کسی او را بشناسد و بفهمد و هم برتر از آن است که مورد حق یا تکلیف قرار گیرد؛ فیض خدا، فعل خدا، تقابل دوجانبه دارد، حق بر خدا و حق از خدا، دوجانبه است.
اول وجود مبارک امام سجاد(ع) از اینجا شروع کردند که انسان باید بنده خدا باشد و ذات اقدس اله، خواجه خود روش بندهپروری داند و این ریشه تحقیقی در کلمات نورانی ائمه(ع)، فاطمه زهرا(س) هست که آنان ریشهای سخن گفتهاند.
اگر جامعه را خواستند تربیت کنند، تربیت جامعه در سایه تربیت افراد است و اگر فرد را خواستند تربیت کنند، با مسائل اخلاقی گفتن و موعظه، مشکل حل نمیشود؛ قسمت مهمش با مسئله معرفت نفس است؛ در معرف نفس ائمه(ع)، مخصوصا وجود امام سجاد(ع) به انسان میگوید: ای انسان! شما یک کشور جامعالشرایط هستید که معادن، درآمد، کسب، جلال و شکوه از خودت است، تو یک کشور، و نه یک فرد، هستی! اگر کشور هستی، امام و رهبر میخواهید. تو دهها قوه علمی و عملی داری! به تک تک ما فرمودند: تو ای انسان! یک کشوری، تو اگر بخواهی با موعظه و اخلاق آدم خوب بودن و پرهیزگار بودن، این یک آدم متوسط است. اگر بخواهی حکیم بزرگوار باشی، باید هم خودت و هم جامعه را تربیت کنید. بشوید شاگرد ریحانةالنبی(س) باید بفهمید که چطور کشور را اداره کنید! شما دستگاه ظاهری فراوان دارید: چشم دارید، گوش دارید. اینها که معلوم است که هم در دانشگاه و هم جای دیگر میخوانید. در درون خودتان واهمه و خیال دارید، اینها را تا حدودی میفهمید؛ اما خیال میکنید، علم، امام است. بدون امام نمیتوانید زندگی کنید! امام جامعه چه کسی است؟ علم و دانش، دانشگاه و حوزه علمیه است.
آیا امام جامعه حوزه علمیه است؟ آیا امام افراد درسخوانده دانشگاه است؟ نه، نه به این معنی که علم هیچکاره است. علم چه حوزوی و چه دانشگاهی، یک چراغی است؛ اما با چراغ کسی به مقصد نمیرسد! یک چراغبانی باید باشد این سراج را بهصراط منتهی کند، به این چراغ بفهماند تو نوری و از نور هیچچیز ساخته نیست. نور باید راه را نشان دهد تا راهی آن، راه برود و به مقصد برسد؛ آنکه راه را میبیند، بهوسیله نور حوزه و دانشگاه نیست. یک چیز دیگر است. تا نبیند، نمیرود و تا نرفته است، ابنالسبیل است، در راه مانده است. آن را امام مشخص کرد و فرمود: ما یک عقلی داریم که این عقل، فرمانروای مطلق در حوزه و دانشگاه است؛ هرجا علم، دانشگاه، فلسفه، حکمت، فقه و اصول است. کار عقل نظری است، عقل نظری به درد حوزه میخورد که این مرجع، عالم و استاد شده است. عقل نظری به درد دانشگاه میخورد که استاد شده است. از علم به هیچوجه کاری ساخته نیست! یک چیزی است بهنام عقل. امام فرمود: این عقل دست و پای علم را عقال میکند که بیراهه نرود و راه کسی را نبندد.
تمام این حرفهای باطل از حوزه و دانشگاه است تمام این مذهبهای جعلی و مکتبهای جعلی در حوزه و دانشگاه است. امام فرمود: علم چموش است.
اینهمه اختلاسها محصول علم است؛ اینکه چطور غارت کند، چطور روی میز بگذارد، این علم است که کشور را به اینصورت درآورده است؛ حالا یا حوزه یا دانشگاه است.
با علم، انسان ممکن است، کالای بیشتری را سرقت کند. از علم بهتنهایی تا عقال نشود و دست و پایش بسته نشود، کاری ساخته نیست.
خداوند در قرآن کریم صریحاً فرمود که اینها یقین دارند که چی حق است؛ اما همینهایی که یقین دارند، به بیراهه میروند. چطور میشود که انسان میداند، صد درصد این یقین است؛ اما بیراهه میرود.
حضور مبارک موسی کلیم(ع) به فرعون فرمود: شما گفتید: مسابقه، مناظره و ساحران جمع شوند. گفتیم: بسیار خوب! برای تو مسلم شد که حق با من است؛ اما چرا بیراهه میروی؟!
بنابراین باید بدانیم، حوزه ممکن است، صد درصد یقین داشته باشد که چی حق است؛ ولی بیراهه میرود؛ دانشگاه نیز صد در صد یقین داشته باشد؛ اما به بیراهه میرود. آن سحر، نماز جماعت، ناله، گریه، اشک و دعاست که دست و پای علم را عقال میکند. این با عقل عملی ساخته است.
اعضای بدن ما از یکدیگر جداست؛ همانطور دست از پا، چشم از گوش و واهمه از خیال جداست؛ آنکه رهبری همه قوا را بر عهده دارد، امام این مملکت است. اگر کشور کوچک اصلاح نشود، دشمن درون است.
با چراغ نمیشود، کشور را اداره کرد؛ حوزه و دانشگاه کارش چراغ است. شما نیاز به صراط دارید، یک جزم داریم که محصول حوزه و دانشگاه است و یک عزم داریم که در حوزه و دانشگاه نیست! عزم برای عقل عملی است که در کنار سجاده و دعا وجود دارد. این عقل باید دست و پای علم را عقال کند.
کار حوزه و دانشگاه سراج است؛ اما کار سحر، ناله، گریه، نماز و روزه صراط است.
وجود مبارک امام سجاد(ع) آمده و توحید را در مرحله اول بررسی کرده است که باید به او معتقد باشیم و عهد ببندیم؛ سپس حقوق فراوانی را ذکر کرده است. فرمود: با جامعه و آشنا و بیگانه و کافر و مسلمان باید عقد اخوت ببندیم؛ کسانی که داخله اسلام هستند و در داخل کشور شما مسلمان هستند، علوی و حسینی هستند؛ کفاری که در مملکت هستند، اگر با اینها بد کردید، بر من بد کردید. اگر این فکر جهانی باشد که در شرایط کنونی غزه و تحریم را داریم، اینها آمدند قرآن متحرک شدهاند. برخی کافر هستند؛ با کسی که کافر است، میتوان زندگی کرد؛ اما با کسی که عهدشکن باشد، امضای خود را به رسمیت نشناسد، نمیشود و با کسی که برجام را پاره میکند، چطور میتوان زندگی کرد.
اگر مشاهده میکنید که ما حرم میرویم و در و دیوار را میبوسیم، برای اینکه حرفایش را زده است؛ نه قبل از هزار و 400 سال خبری بوده و نه اکنون خبری است! نگفت به عهدتان وفا کنید! فرمود: مؤمنی را میخواهید بشناسید؟ مؤمن کسی است که پای امضای خود ایستاده است.
دنیای بیآخرت لغو میشود. بعد از دنیا آخرت است که حساب و کتاب دارد. امام سجاد(ع) فرمود: با افراد جامعه مانند افراد خانواده خود رفتار کن، با کفار جامعه مانند برادر دینی خود عمل کن؛ چراکه در کشور شما زندگی میکند؛ بنابراین اولین وظیفه هرکسی چه در ریحانةالنبی(س) چه در جای دیگر، این است که برای خود امام را بشناسد.
جامعه وقتی طیب و طاهر است که آن را مانند اعضای خانواده بدانید! خواهران بدانند مواظب محرم و نامحرم و حجاب باشند! اینها بهنفع خود ماست. آنها که زمام را به دست عقل عملی دادهاند، گفتهاند: ما مشرف میشویم نه مکلف. تکلیف تشریف الهی است. اینگونه نیست که اگر کسی اختلاسی دیده است، دست از حجاب و جمال و شکوه بردارد.
از تمام بزرگواران که با مقاله خود، بر وزن علمی جشنوارهها میافزایند، تشکر میکنیم.