سیماى پیامبر اسلام(ص) در قرآن
استاد محسن قرائتی
قرآن کریم در آیات متعددی به توصیف پیامبر اسلام(ص) روی آورده و مفسر گرانقدر استاد قرائتی در اثر ارزشمند خود «سیره پیامبر(ص) با نگاهی به قرآن کریم»، با نظمی مثالزدنی این آیات را کنار یکدیگر گزینش کرده و سیمای آخرین فرستاده الهی را در آینه کلام وحی، به تصویر کشیده است. اینک به بیان چند نمونه از این آیات بسنده میکنیم.
نمونهای از آیات قرآن پیرامون پیامبر اسلام(ص)
الف) وجود پیامبر(ص) منّتى بود بر بشریّت: [منّ اللّه على المؤمنین] (آلعمران:164):
-رحمتى بود براى هستى: [رحمةً للعالمین] (انبیاء:107)؛
-الگوى ابدى بود براى نسل بشر: [فى رسولاللّه اسوة حسنة] (احزاب:21)؛
-گواه و شاهدى بود بر همه انبیاء: [جئنا بک على هؤلاء شهیدا] (نساء:41).
ب) خداوند دو وصف رأفت و رحمت را که از اوصاف الهى است، براى پیامبرش نیز آورده است: [رئوفٌ رحیم] (توبه:128):
-اگر به مکه سوگند مىخورد، بهخاطر حضور پیامبر(ص) در آنجاست: [لا اقسم بهذا البلد وانت حلّ بهذا البلد] (بلد:1-2)؛
-اگر ما براى یک لحظه بر او صلوات مىفرستیم، آفریدگار هستى و فرشتگان معصوم، دائماً بر پیامبر صلوات مىفرستند: [انّ اللّه وملائکته یصلون على النبّى] (احزاب:56).
ج) خداوندى که دنیا را اندک و قلیل مىشمرد: [متاع الدنیا قلیل] (نساء:77)، خُلق پیامبر(ص) را عظیم مىداند: [انّک لعلى خلق عظیم] (قلم:4):
-ما فراموشکاریم؛ اما خداوند وعده داده که آنچه بر پیامبرش نازل کرده، هرگز آن را فراموش نکند: [سنقرئک فلا تنسى] (اعلی:6).
د) گاهى در یک آیه کمالات پیامبرگرامی(ص) را پى در پى رقم زده است: [شاهداً ومبشراً ونذیراً وداعیاً الى اللّه باذنه وسراجاً منیراً] (احزاب:46-45).
هـ) نزدیکترین فرد هستى به ذات مقدس خداوند، پیامبر اسلام(ص) است. تنها درباره او این آیه نازل شد: [ثم دنى فتدلّى] (نجم: 8)؛ یعنى نزدیکتر و نزدیکتر شد.
و) پیامبر(ص)، در گفتار معصوم است و هرگز از روى هوى و هوس، سخنى نگفته است: [ماینطق عن الهوى] (نجم:3):
- در نگاه، معصوم است و چشم او به انحراف نرفته است: [ما زاغ البصر] (نجم:17)؛
- قلب و روح او معصوم است و هرگز به خطا نرفته است: [ما کذب الفؤاد ما رأى] (نجم:11).
ز) در قرآن، بارها نام پیامبر(ص) در کنار نام خداوند آمده است. به چند نمونه توجه کنید:
-عزّت، براى خدا و رسول است. [وللّه العزّة ولرسوله] (منافقین: 8)؛
-از خدا و رسول اطاعت کنید. [اطیعوا اللّه واطیعوا الرسول] (نساء: 59)؛
-دعوت خدا و رسول را اجابت کنید. [استجیبوا لله وللرسول] (انفال:24)؛
-خدا و رسول را یارى کنید. [ینصرون الله ورسوله] (حشر:9)؛
-از معصیت و اذیت خدا و رسول دورى کنید. [ومن یعصالله ورسوله ...] (نساء:14/ مائده:56/ احزاب:57)، [الذین یؤذون الله و رسوله ...] (احزاب:57).
ح) کلمه «ربّ» بهمعناى پروردگار، در قرآن صدها بار آمده است و هربار به چیزى نسبت داده شده است؛ مانند «ربّ الناس»؛ یعنى پروردگار مردم و «ربّ العالمین»؛ یعنى پروردگار جهانیان؛ولى کلمه «ربّک» که به پیامبر اسلام(ص) خطاب مىکند، بیش از دویست بار آمده است؛ یعنى شخص پیامبر مورد عنایت ویژه خداوند است.
ط) خداوند به پیامبرش مىفرماید: من قبله را از بیتالمقدّس به کعبه تغییر دادم تا تو راضى شوى (و یهودیان نگویند که به سوى قبله ما نماز مىخوانى) [قبلةً ترضاها] (بقره: 144):
- و در آینده آنقدر به تو عطا کنم که راضى شوى. [ولسوف یعطیک ربّک فترضى] (ضحی: 5)؛
- به تو کوثر عطا کردم. [انّا اعطیناک الکوثر] (کوثر:1)؛
- تو را از شرّ مردم حفظ مىکنم. [واللّه یعصمک من الناس] (مائده: 67)؛
- از حالات مختلف تو آگاهم. [یا ایّها المزّمل] (مزمّل: 1)، [یا ایّها المدّثر] (مدّثر: 1)؛
- از دلتنگی تو بهخاطر سخنان نارواى مخالفان آگاهم. [لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون] (حجر:97)؛
- اراده کردهام که اهلبیت تو را از هر نوع پلیدى و آلودگى پاک نگه دارم. [انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهلالبیت] (احزاب:33)؛
تو را براى جهانیان مایه رحمت فرستادم: [وما ارسلناک الّا رحمة للعالمین] (انبیاء:107).
ی) هر کجا مخالفان بهنحوى پیامبر(ص) را تضعیف مىکردند، خداوند از او دفاع مىکرد:
آنها مىگفتند: [یعلّمه بشر] (نحل:103)؛ این مطالب را کسى به او مىآموزد، خداوند در پاسخ مىفرماید: [علّمه شدید القوى] (نجم:6)؛ وحى را خداوند قوى قدرت به او آموخت.
آنجا که مىگفتند: پیامبر شاعر است، خداوند مىفرماید: [وما علّمناه الشعر] (یس:69)؛ به او شعر نیاموختیم.
آنجا که نسبت جنون مىدادند، خداوند مىفرماید: [ما انت بنعمة ربک بمجنون] (قلم:2)؛ تو در سایه نعمت الهى مجنون نیستى.
آنجا که نسبت ساحر و کاهن مىدادند، خداوند این نسبتها را بهشدت رد مىکرد.
و هر کجا هر نوع تهمت و جسارتى بر پیامبر اسلام(ص) وارد مىکردند، خداوند با قاطعیت آن را رد مىفرمود.