
آیا برگزاری جشن و بزرگداشت پیامبر(ص) و اولیای الهی(ع) از امور دینی است؟
آیتاللهالعظمی سبحانی
مدتی است که از سوی وهابیت این شبهه القا میشود که کدام دلیل شرعی بر بزرگداشت و برگزاری جشن پیامبر(ص) و اولیای الهی(ع) دلالت دارد؟ آیتاللهالعظمی سبحانی در آثار مختلفی نظیر «سیمای حقیقت» و یا کتاب «وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی» و نیز در اثر ارزشمند «دلیل المرشدین» این شبهه را پاسخ گفته و بهتفصیل دلیل حجیت و شرعیت این امور دینی را به بحث نشسته است. اینک به پاسخ این شبهه میپردازیم.
دلیل دینی بزرگداشت اولیای الهی(ع) پرسش وهابیت از این قرار است که بزرگداشت اولیاى الهى در سالروز تولد و درگذشت آنها، امر نوظهورى است که در عصر صحابه نبوده و بعدها پیدا شده است. اکنون چگونه ما آن را انجام دهیم؟
پاسخ این شبهه
تاریخ گواهى مىدهد که از زمانهاى دور، مسلمانان جهان، روز ولادت پیامبر گرامى(ص) را در هر سال جشن مىگرفتند و خطیبان به ذکر مدایح آنحضرت مىپرداختند. مبدأ این نوع جشنها، دقیقاً روشن نیست؛ ولى صدها سال است که اینگونه جشنها در بلاد اسلامى رواج داشته و دارد.
احمدبن محمد، معروف به قسطلانى (متوفاى ۹۲3 ه)، از علماى مشهور قرن نهم، درباره جشنهایى که در ماه ولادت پیامبر(ص) انجام مىگیرد، چنین مىگوید:
مسلمانان، پیوسته در ماه میلاد پیامبر(ص) جشن مىگیرند. اطعام مىکنند. شبها به پخش انواع صدقات مىپردازند. اظهار شادمانى کرده و نیکىها را دو چندان مىکنند و به قرائت اشعارى در تهنیت ولادت آنحضرت مىپردازند. برکات آنحضرت در هر سال نمایان مىشود. رحمت خدا بر کسانى باد که شبهاى ماه، میلاد او را عید گرفته و دردى بر دردهاى کسى که در قلب او مرض هست، مىافزایند.1 حسینبن محمدبن حسن، معروف به «دیاربکرى» (متوفاى ۹۶۰ ه) نیز که از قضات مکه بهشمار مىرفت، در تاریخ خود مىنویسد: مسلمانان پیوسته ماه میلاد پیامبر(ص) را جشن مىگیرند. اطعام مىکنند. شبها صدقه مىدهند. اظهار سرور و شادمانى مىکنند. در نیکى به فقیران اصرار مىورزند. به خواندن مولودیه مىپردازند و کرامات آنحضرت در هر زمانى نمایان مىگردد.2 این دو نصّ تاریخى که مربوط به قرن دهم است، نشان مىدهد که بزرگداشت روز ولادت اولیاى الهى(ع) در تاریخ اسلام، ریشه دیرینه داشته و علما و دانشمندان مسلمان بر این عمل صحه مىنهادهاند و این عمل، مفهومى جز اظهار مودت به ساحت پیامبر(ص) ندارد.
با توجه به این اصل، دلیل شرعى این بزرگداشت را متذکر مىشویم:
مهرورزى و تکریم به پیامبر(ص) یکى از اصول اسلام است
مودّت و مهر به پیامبر(ص) دستور قرآنى است و هیچ فردى نمىتواند آن را انکار کند و بزرگداشت میلاد او تجسّم بخشیدن به این اصل است و ما در این مورد به ذکر دو آیه بسنده مىکنیم:
۱. [قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَأَبْناؤُکُمْ وَإِخْوانُکُمْ وَأَزْواجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَتِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَمَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَاللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لایَهْدِی اَلْقَوْمَ الْفاسِقِینَ].3
«بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى که گرد آوردهاید و تجارتى که از کسادى آن بیمناکید و سراهایى که مىپسندید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وى دوستداشتنىتر است، پس منتظر باشید که خدا خواسته خود را محقق مىسازد و خدا فاسقان را راهنمایى نمىکند».
این آیه بهروشنى بیان مىکند که دوستى پیامبر(ص) در کنار دوستى خدا از واجبات الهى است؛ هرچند این دوستى مقدمهاى است براى عمل به شریعت و احکام او؛ ولى در عین حال، عمل به شریعت از گذرگاه مهر پیامبر(ص) مىگذرد.
۲. در آیه دیگر مؤمنان را چنین توصیف مىکند:
[فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ].4
«آنان که به پیامبر(ص) ایمان آورده و به تکریم او پرداخته و او را یارى مىرسانند و از نورى که همراه وى فرود آمده پیروى مىکنند، آنان همان رستگارانند».
این آیه به مسلمانان، چهار دستور مىدهد:
۱. [آمَنُوا بِهِ]: به پیامبر(ص) ایمان بیاورند.
۲. [عَزَّرُوهُ]: به تکریم و تعظیم او بپردازند.
۳. [وَنَصَرُوهُ]: در سختىها او را یارى کنند.
۴. [وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ]: از قرآنى که با او فرستاده شده، پیروى کنند.
با توجه به این دو آیه که مهر پیامبر(ص) و تکریم او را از فرائض مىداند، اکنون سؤال مىشود، آیا گردهمایى مسلمانان در روز تولد پیامبر(ص) تحقق بخشیدن به این دو آیه هست یا خیر؟ بهطور مسلم، آرى و هر فردى که از این مجالس دیدن کند، آن را نوعى اظهار مهر و مودّت و تکریم و تعزیز مىداند. بنابراین، عمل مسلمانان ریشه قرآنى و اصل آسمانى دارد. در این صورت طبعاً بدعت نخواهد بود. بدعت آن کار نوظهورى است که در قرآن و سنت براى آن اصل و اساسى نباشد.
٭ ٭ ٭
خدا در سوره «انشراح» یادآور مىشود که ما پیامبر(ص) را بلندآوازه کردیم؛ چنانکه مىفرماید:
[وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ].5
«آیا ما نامت را بلندآوازه نساختیم؟».
این آیه حاکى است که ترفیع پیامبر(ص) و بلندآوازه کردن ایشان، یکى از نعمتهاى الهى بر پیامبر خدا(ص) است. یکى از ابزار «ترفیع پیامبر(ص)»، نکوداشت میلاد اوست و شادمانى بهدور از هر نوع لهو و گناه در روز ولادت، همگى نوعى ترفیع نبى(ص) و بلندآوازه کردن اوست.
حضرت مسیح(ع) روز نزول مائده سماوى را براى یارانش عید معرفى مىکند و مىفرماید:
[رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عِیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَةً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرّازِقِینَ].6
«پروردگارا! از آسمان خوانى براى ما فرود آر تا عیدى براى اول و آخر ما و نشانهاى از جانب تو باشد و به ما روزى ده که تو بهترین روزىدهندگانى».
بهراستى اگر روز نزول مائده (که نعمتى محدود و زودگذر است)، استحقاق جشن گرفتن آن روز در تمام سالها را دارد، چرا و چگونه ولادت پیامبر(ص) یا روز مبعث او (که نعمت بزرگ و جاویدان الهى براى بشریت است)، استحقاق چنین جشن و سرورى را نداشته باشد؟!
بنابراین، هرگاه مسلمانان در هر روز و شبى و هر ماه و سالى مجلسى تشکیل دهند و در آن، فضائل و مناقب پیامبر(ص) را یادآور شوند و آیاتى که در حق او وارد شده، تلاوت کنند و اشعارى را در مدح او بسرایند، در حقیقت فرمان خدا را در زمینه مهرورزى و تکریم و ترفیع وى به اجرا درآوردهاند و علّت اینکه تنها روز ولادت را براى این کار اختصاص مىدهند، این است که وجود او و تولّد او نعمت بزرگى بود. بههمین مناسبت در این روز به آن کار مىپردازند، بدون اینکه جشن در خصوص آن روز را به شرع مقدس نسبت بدهند؛ بلکه انتخاب آن روز، نوعى گزینش است و ارتباطى به شرع ندارد.
..............................................

1. المواهب اللدنیه: ۲۷/۱؛
2. تاریخ الخمیس: ۳۲۳/۱؛
3. توبه/ ۲۴؛
4. اعراف/ ۱۵۷؛
5. انشراح/ ۴؛
6. مائده/ ۱۱۴.