طرح هزار خنجر، در جایی طراحی و اجرا می‌شود که دشمنان از رویارویی تنها و مستقیم با حریف عاجز و ناتوان و هراسناک هستند و برای پایین آوردن هزینه و احتمال شکست، به‌شکل متحد و همزمان به چند جبهه حمله می‌کنند؛ مثل حمله همزمان جمع کفتاران و شغالان به بیشه شیر!! در حقیقت حمله هزار خنجر، اعتراف ضمنی و ناشیانه دشمنان به زبونی، عجز و ترس خود از قدرت حریف است.
به گزارش خبرگزاری حوزه، ‌حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالرسول‌ هاجری، دبیر انجمن‌های علمی حوزه‌های علمیه، در یادداشتی به وقایع اخیر واکنش نشان داد:
هنوز یک سال از زمانی که «نفتالی بنت» از استراتژی رژیم صهیونیستی برای طرح «هزار خنجر» و ضربه به جمهوری اسلامی ایران سخن گفت، نگذشته است.
در همین راستا، این روزها اسرائیل، آمریکا، اروپا، کشورهای مرتجع عرب و همه جریان‌های ایرانی ضدانقلاب و تجزیه‌طلب، در برنامه‌ای کاملاً هماهنگ و با هزینه‌های هنگفت و بسیج امکانات، به عملیات و هجومی «همزمان» و «چندجانبه» در مرکز و مرزهای کشور، مناطق قومی و خارج کشور اقدام نموده و هر روز برگ‌های جدیدی از این دفتر رونمایی کردند.
در این باره توجه به چند نکته ضروری است:
۱. طرح هزار خنجر، در جایی طراحی و اجرا می‌شود که دشمنان از رویارویی تنها و مستقیم با حریف عاجز و ناتوان و هراسناک هستند و برای پایین آوردن هزینه و احتمال شکست، به‌شکل متحد و همزمان به چند جبهه حمله می‌کنند؛ مثل حمله همزمان جمع کفتاران و شغالان به بیشه شیر!! در حقیقت حمله هزار خنجر، اعتراف ضمنی و ناشیانه دشمنان به زبونی، عجز و ترس خود از قدرت حریف است.
خدایا! تو را شکر که دشمنان ملت مؤمن، شریف، نجیب و صبور و مقاوم ایران عزیز را از «احمقان» قرار دادی.
۲. با یک غرش شیر جمع شغالان پراکنده و متواری می‌شوند؛ همچنان که با ضربه «هزاران» هزار خنجر به صخره‌های بلند و سترگ خنجرها، شکسته و متلاشی می‌شوند.
شما، همه که با وجود پیشرفته‌ترین آلات و ادوات جنگی و لشکر چند ده‌هزار نفری وحشی داعش و میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری، از چند هزار بسیجی رشید و شجاع در کشوری غریب، فقط با یک حکم «جهاد» شکست خوردید، چگونه به موج‌سواری بر اعتراض چند ده هزار جوان و شهروند معترض و چند لیدر منافق، در بیشه شیران امید بسته‌اید!!؟
هنوز رهبری و امیر قافله به هیچ حکم و فرمانی، لب نگشوده‌اند؛ فقط با تدبیر و صبوری و مدارای چند هزار طلایه‌دار جان‌برکف، غائله، جمع و مهار شده است؛ اگر او اما لب باز کند که دیگر نه از تاک، نشان ماند و نه از تاک‌نشان.
۳. در برابر هجوم همزمان هزارخنجر، هزار دست پرتوان نیاز است تا نوک‌تیزی، کمانه کند و تهدید، به فرصت تبدیل شود! چه‌باک از صدها خنجر و معبر دشمن، آنگاه که بر سر راه او یک فرمانده بصیر و کارآزموده و نیروهای زبده با اختیارات تام، قرار گیرند!؟ هر جبهه را باید در اسرع وقت به اهل و متخصص آن واگذار کرد.
۴. فرزندان معنوی امام، اسلام و انقلاب، حافظان و مدافعان حرم ایران عزیز، در برابر حمله وحشیانه لیدرهای منافق و همراهی جوانان خام و معترض، همچنان با «تدبیر» و «مدارا» مراقبت کنند، لگام صبر و شکیب از کف تدبیرشان ربوده نشود.
دشمن، با حملات خشن و ایذایی «همزمان» به «معترضان» و «حافظان امنیت»، تقابل و خشونت و خون‌ریزی میان فرزندان ایران‌زمین را نشانه رفته است.
۵. نصر خدا و حضور ملائکه و امدادهای غیبی نزدیک‌تر می‌شود، اگر مانند شب‌های عملیات در دفاع مقدس پیش و پس از هر حمله، سر به سجده بگذاریم و از «او» نصر و صبر و بندگی مسئلت نماییم:
«بلی إن‌تصبروا وتتقوا و یأتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة آلاف من‌الملائکة مسومین وما جعله الله إلا بشری لکم و لتطمئن قلوبکم به و ما النصر إلا من عندالله العزیز الحکیم».