هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نهضت تحریم تنباکو مقدمه‌ای برای انقلاب امام خمینی(ره) بود

نهضت تحریم تنباکو مقدمه‌ای برای انقلاب امام خمینی(ره) بود

گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

    تأثیر شرایط زمانه بر اعمال حکم فقهی
قبل از ورود به بحث فتوای میرزای شیرازی به‌عنوان یک «حکم فقهی» و نهضت تحریم تنباکو، اساساً باید فقه را نقطه مرکزی تعیین خط و مشی رفتار مسلمین دانست که از عصر غیبت به بعد؛ یعنی در برهه‌ای که فقه شیعه وجه استدلالی پیدا کرده و مدوّن شده، همواره زندگی و زیست افراد را متأثر کرده است.
 اگر از این منظر نگاه کنیم، شاهد آن هستیم که «فقها» به‌عنوان مبیّن فقه، هرگاه در تاریخ فرصتی پیدا کردند و شرایط برای آنها در باب نفوذ حکم فقهی فراهم آمد، سعی بر آن داشتند که دایره حکم فقهی را از محدوده فردی فراتر برده و به آن سابقه اجتماعی ببخشند. از آن سو هرگاه شیعه در دوران تقیه به سر می‌برده و چندان فراغت فضا و جو برایش فراهم نبوده است، دایره فقه بر محوریت احوال شخصیه مسلمین می‌چرخید؛ بنابراین، هرچند فقه برای اداره امور زندگی افراد است؛ اما محدوده اعمال حکم فقهی با توجه به شرایط و زمانه، از امور محدود شخصی تا مسائل کلان حکومتی متغیر خواهد بود.
مثلاً شیخ مفید(ره) در دوره سلطنت آل‌بویه که زمانه مناسبی برای شیعیان بود، فرصت را غنیمت می‌شمارد تا در باب «ولایت فقیه» اظهارنظر کند؛ اما بعد‌ها که اساساً حکومت‌های جور و مخالف شیعه سرکار آمدند، دوباره محدوده فقه به موضوعات حداقلی فردی تنزل یافت. این یک نکته مهم است که باید پیش‌زمینه بیان یک حکم را در باب مسائل مختلف در نظر بگیریم.

   تحریم تنباکو بهعنوان قدرتنمایی مرجعیت شیعه با پشتوانه حمایت مردمی رقم خورد
در مورد ماجرای تحریم تنباکو باید گفت، این فتوای فقهی که به‌نوعی قدرت‌نمایی مرجعیت شیعه را به رخ می‌کشد، در اصل با پشتوانه حمایت مردمی بوده‌ است؛ یعنی مردم در سطحی از تدین و تبعیت قرار دارند که اساساً حکم فقیه را هم‌رده و در تراز دستور سلطان قاجار قرار می‌دهند؛ بلکه مهمتر. نکته مهم در این است که فرض حکومت مبتنی بر اطاعت مردم از قانون است؛ اما وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، دستگاه سلطنت، قدرت اقدامی برای مهار حکم میرزا ندارد؛ چون به‌خوبی برایش نمایان شد که قبل از دستور سلطان، این حکم فقیه و مرجع است که محوریت دارد. گویی دستور سلطان به‌شکل ناگفته‌ای مشروط بر فتوا و نظر عالم دین که فقیه باشد، است.
در فرایند این اتفاق تاریخی باید بیان کرد که بی‌شک نشانه‌های اجتماعی برای مرحوم میرزاحسن شیرازی مسلم بوده است. بنابراین ایشان با استناد به قاعده «نفی سبیل»، چنین حکمی را صادر می‌کند که «الیوم استفاده از تنباکو در حکم محاربه با امام زمان(عج) است»؛ یعنی امروز با توجه به شرایطی که هست، استعمال تنباکو موجب قدرت‌گیری کمپانی‌های بیگانه انگلیسی و ضعف قدرت و سلطنت مسلمین خواهد شد. شاید تا چند روز پیش، چنین چیزی نبوده باشد؛ اما امروز استفاده از تنباکو، برابر با محاربه امام زمان(عج) است.

   فینفسه حکم سلطان مشروط به شریعت بوده است
تحریم تنباکو نقطه کشف و ظهور ماهیت مرجعیت و حکم فقهی بود. بعدها در زمان مظفرالدین شاه قاجار بار دیگر با چنین شرایطی، علما به‌پشتوانه مردم، علمداران و حاضران صف اول نهضت مشروطه می‌شوند و در پی آنان مردم به عرصه اجتماع می‌آیند و با اولویت قرار دادن حکم فقیه، عملاً دستور سلطان را نه‌تنها تمکین نمی‌کنند؛ بلکه در صدد زیر سؤال بردن او برمی‌آیند. از آنچه که گفته شد، بر می‌آید که فی‌نفسه حکم سلطان مشروط به شریعت بوده است؛ اما باید دید که شرایط و اوضاع اجتماعی، اجازه تنفیذ این مشروطه بودن را می‌دهد یا خیر.

   دنباله نهضت تنباکو در دوران ما، نهضت امام خمینی(قد) است
آنچه که در تحریم تنباکو و نهضت مشروطه اتفاق افتاد، این بود که عالمان شرایط را برای سلطه شریعت فراهم دیدند و سعی کردند، با درک واقعی و صحیح از حضور مردم، قشر همراه را با هدایتشان به سوی مرجعیت سوق داده و اصل مشروط بودن قوانین به شریعت را به منصه ظهور برسانند. دنباله نهضت تنباکو در دوران ما، نهضت امام خمینی(قد) است که بار دیگر سعی داشتند، با بهره‌گیری از پایگاه اجتماعی، خیل مردم را به سمت سلطنت شریعت هدایت کرده و قانون را به شرع مقید کنند.
البته کیفیت راهبری مردم و نوع اعمال قدرت از سوی علما در این بازه تاریخی، متفاوت بود که اوج و نقطه کمال آن را می‌توان در پیروزی انقلاب به رهبری امام خمینی(قد) جست؛ چراکه در آن برهه عاملیّت فقه، از محدوده نظارت به شرایط حکومت تغییر پیدا کرد. این روند از دوره میرزا به‌شکل جدی ظهور پیدا کرد و در انقلاب خمینی کبیر(قد) به اوج و کمال رسید.
منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه