هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

حضرت فاطمه زهرا(س) نسخه مطابق اصل پدر

یادداشتی از آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی به‌مناسبت ایام جانسوز فاطمیه

حضرت فاطمه زهرا(س) نسخه مطابق اصل پدر

عظمت حضرت صدیقه طاهره(س) باعث شد که در آن اجتماع تاریخی و محاکمه بزرگ نتوانستند مانع خطبه ‌خواندن ایشان شوند و چنان بود که شخص حضرت رسول‌اکرم(ص) حضور یافته‌اند و بسیاری از مردم حاضر، وقتی آن حقایق بیان می‌شد، گریه می‌کردند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی به‌مناسبت ایام جانسوز شهادت حضرت زهرا(س) یادداشتی را منتشر کرده‌اند که به شرح زیر است:

بسم‌الله ‌الرحمن ‌الرحیم
در مقام بیان عظمت حضرت فاطمه زهرا(س) و برکات وجودی آن بزرگواران چه می‌توان گفت و از کجا باید شروع کرد؟
فاطمه(س) از اهل‌بیتی است که خداوند متعال، عالم را به‌واسطه وجود ایشان خلق فرموده است. آنجا که رسول‌خدا(ص) فرمود: «لولا نحن ما‌خلق‏‌الله‏ آدم‏ و لا حواء و لاالجنة و لاالنار و لاالسماء و لا‌الأرض»۱ و یا حضرت امیرالمؤمنین(ع) در آن مرقومه‌ای که به معاویه مرقوم نمودند، می‌فرمایند: «فإنا صنائع ربنا و‌الناس‏ بعد صنائع لنا»2 این عبارت، از نظر معنا خیلی مهم است. بعضی می‌خواهند بگویند که معنای این روایت این است که مردم تربیت‌شده یا پرورش‌یافته مکتب ما هستند؛ ولی هیچ مانعی ندارد که به این معنا باشد که هدف غایی از خلقت، وجود محمد و آل‌‌محمد(ع) است و یا آن حدیث قدسی که خداوند می‌فرماید: «خلقتک لأجلی»3 و در حدیثی دیگر می‌فرماید: «لولاک ماخلقت‏ الأفلاک‏»4. اصلاً انسان نمی‌تواند بفهمد که خداوند متعال که می‌فرماید: تو را برای خودم خلق کردم و همه افلاک را برای تو خلق کردم، چه معنایی دارد؟
آنچه از همه این سخنان معلوم می‌شود، این است که ارتباط آن‌ها با خداوند متعال بسیار بالاست؛ چراکه خداوند متعال، بالا و والاست؛ البته خود پیغمبراکرم(ص) اظهار عجز می‌کند و اظهار می‌دارد: «ما عرفناک‏ حق‏ معرفتک»5
باید دانست که ما هرچه داریم، از اهل‌بیت(ع) داریم. غیر از آنها هرکس هرچه می‌گوید، وقتی انسان آنها را ملاحظه می‌کند، می‌بیند که به جایی متصل نیست و نمی‌شود به آن اعتماد کرد.
همه‌چیز در مکتب اهل‌بیت(ع) است که پیامبر(ص) فرمود: «إنی تارک فیکم‌الثقلین کتاب‌الله و عترتی»؛ یعنی همه‌چیز را از اهل‌بیت(ع) بگیرید و از غیر اینها نگیرید.
حضرت رسول(ص) فرمود: نه از اینها جلو بیفتید و نه عقب[بماند] که اگر جلو بروید، گمراه می‌شوید و اگر عقب بیفتید، هلاک می‌گردید و نیز می‌فرماید: «لاتعلموهم»؛ چیزی یادشان ندهید. «فإنهم أعلم منکم»؛[زیرا آنها] از تمام مردم، عالم‌تر هستند.
حال در میان اهل‌بیت(ع)، حضرت زهرا(س) یک محوریت خاصی دارند؛ ملاحظه کنید، وقتی اهل‌بیت(ع) معرفی می‌شوند، ایشان در صدر هستند؛ «هم ‏فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها»6
آن‌حضرت در بین اهل‌بیت(ع)، مقام و عظمت خاصی دارند که همه ائمه(ع) به وجود ایشان افتخار می‌کنند. در واقع، آن وجود مقدس برای همه اهل‌بیت(ع) حجت است؛ یعنی برای حقانیت خودشان و برای بطلان غاصبان و ستمگران به وجود آن بزرگوار احتجاج می‌کنند. همه اهل‌بیت(ع) حجتند؛ ولی حضرت فاطمه زهرا(س) از این جهات، حجیتش از همه بیشتر است.
فاطمه زهرا(س) سیدة نساء‌العالمین، بضعة‌الرسول و قرینة ولی‌الله، بانویی که در مباهله به‌حکم قرآن مجید، اختصاص شرکت داشت و از اهل‌بیت(ع) هم، یگانه بانویی بود که به مقام عصمت و طهارت چون پدر و همسر و فرزندانش آراسته بود و در آن اجتماع که حتی ام‌سلمه هم اجازه حضور نیافت و از پیامبر اکرم(ص) جواب «إنک علی‌الخیر» شنید، فقط یگانه بانویی که حضور داشت، آن‌حضرت بود.
او در غیرمقام نبوت، در اخلاق و علم و کمالات، نسبت به پدر نسخه‌ای مطابق اصل بود و مثل سایر ائمه(ع) سیره و رفتار و گفتارش، دین و شرع و دلیل احکام الهی است.
او امامت به‌معنای علم و هدایت را حائز بود و به‌عنوان بانوی اول اسلام، در عفاف و عصمت و کرامت و ستر، وجودش الگو و اسوه است. اشتغال به کارهای بیرون از منزل و همکاری با مردان نامحرم، دون شأن هر زن ذی‌شأن و ملتزم به ستر و عفاف است تا چه رسد، به بانویی که شأنش «إن‌الله تعالی یغضب لغضب فاطمة و یرضی لرضاها» باشد. اصلاً حضور در جاهایی که مختص به مردان است، برای بانویی مانند او، تنازل از مقام اجلّ و امنع و اقدس اوست.
 
   معجزه بزرگ حضرت
یکی از معجزات حضرت زهرا(س)، خطبه بالبدیهه آن‌حضرت بود. آن بزرگوار در آن جو اختناق و کودتای بزرگی که شده بود، با آن مصیبت جانکاه و عظمای ارتحال حضرت رسول(ص) و بعد مصایب دیگر، این خطبه را که در اوج فصاحت و بلاغت است، انشا کرد که امیرالمؤمنین(ع) هرچند امام‌البلغاء و امیر‌الفصحاء است و می‌فرمود: «إنا لأمراء‌الکلام‏ و فینا تنشبت عروقه و علینا تهدلت غصونه‏»7؛ ولی جو اجازه نمی‌داد که چنان سخنرانی جامع و گویا و کوبنده و ماندگاری ایراد نماید.
عظمت حضرت صدیقه طاهره(س) باعث شد که در آن اجتماع تاریخی و محاکمه بزرگ نتوانستند، مانع خطبه‌ خواندن ایشان شوند و چنان بود که شخص حضرت رسول‌اکرم(ص) حضور یافته‌اند و بسیاری از مردم حاضر وقتی آن حقایق بیان می‌شد، گریه می‌کردند.
به هر حال، این خطبه متضمن مطالب بسیار بالاست و از معجزات اهل‌بیت(ع) است و لذا در مثل کتاب بلاغات‌النساء که در قرن دوم هجری نوشته شده است، این خطبه را نقل می‌کند.
البته فضایل آن حضرت بسیار زیاد است؛ همین حدیث مشهور نبوی که «إن‌الله تعالی یغضب‏ لغضب‏ فاطمة و یرضی لرضاها»8 در عین اختصار، معنای والا و مهمی دارد. حقائق و مطالب مهم ولایی تا حضرت مهدی(ع) از این روایت استفاده می‌شود. یا این حدیث که پیغمبراکرم(ص) هنگامی که می‌خواهند، حضرت فاطمه(س) را دلداری و تسکین خاطر بدهند، می‌فرمایند: «أبشری یا فاطمة إن‌المهدی منک» 9؛ ‌ای فاطمه! بشارت بر تو باد که مهدی(عج) از توست؛ این بسیار مهم است که پیامبر اکرم(ص) شخص اول عالم امکان، برای آرامش روان و آماده‌ ساختن دختر عزیز و یگانه خود، برای تحمل مصایب و مسائلی که پیش می‌آید، این‌گونه دلداری می‌دهند که مهدی(عج) از توست؛ یعنی همه از تو و برای توست و سیر جهان به سوی تو و پیروزی حق بر باطل و نور بر ظلمت برای توست. به هر حال سخن در عظمت حضرت زهرا(س) بسیار زیاد است.
 
  لزوم گرامیداشت ایام فاطمیه
گرامی‌داشت فاطمیه و مواضع فاطمه، سیره فاطمه، زهد فاطمه، عبادت فاطمه، علم و حکمت فاطمه(س) باید همیشه جزء برنامه‌ها باشد و در سخنرانی‌ها، تألیفات و در هر فرصت مناسبی باید آن را بازگو کرد.
باید مصایبی که بر آن حضرت وارد شده است و آن‌قدر فاش و آشکار است که حتی در مثل کتاب النهایة ابن‌اثیر - با این‌که سنی است و کتابش لغت است- به‌مناسبتی از اشاره به این مصائب پس از رحلت رسول‌الله(ص) نتوانسته خودداری کند و آنها را برای همه بازگو می‌کند.
ابن‌اثیر در النهایة، لغت (هنبث) این دو شعر را از حضرت زهرا(س) استشهاد می‌آورد که اجمالی از آن مصایب و هتک حرمت‌ها به آن بانوی یگانه اسلام است که هرکس و هر شخص آگاهی، همه‌چیز را از آن می‌فهمد و شدت ناراحتی زهرا(س) و رنج و غم او و اعتراض او را به آنچه واقع شد، نشان می‌دهد. آنجا که خطاب به پدر بزرگوارش می‌فرماید:
قدکان بعدک أنباء و هنبثة
لو کنت شاهدها لم‌یکثر الخطب
إنا فقدناک فقدالأرض وابلها
فاختل قومک فاشهدهم و لاتغب
سپس می‌گوید: «الهنبثة واحدة الهنابث و هی‌الأمور الشدادالمختلفة و اشار إلی عتبها علی أبی‌بکر: إنها خرجت فی لمة من نسائها تتوطأ ذیلها إلی أبی‌بکر فعاتبته»
باید تاریخ را برای مردم بیان نمود. کلمات حضرت زهرا(س) مخصوصاً آن خطبه عظیمه و بلیغه را که از معجزات ایشان است، به گوش جهانیان رساند.
باید در این فاطمیه‌ها، شخصیت ملکوتی آن‌حضرت تجلیل و تعظیم شود و همه مردم در این ایام، ارادت و مودت خود را به یگانه بانوی اسلام دخت گرامی پیامبر رحمت(ص) حضرت فاطمه زهرا(س) اثبات نمایند. امروز ما به‌تأسی به آن‌حضرت احتیاج داریم.
جامعه ما به پیروی از روش همسرداری و تربیت فرزند - که آن‌حضرت بهترین طریقه و روش را داشتند- احتیاج دارد.
امروز کلمات آن‌حضرت باید سرمشق زندگی همه بانوان و بلکه مردان باشد. آن‌حضرت، مقام واقعی و کرامت حقیقی زن را به دنیا ابلاغ نمود و فرمود: بهترین زن آن است که نه او مرد نامحرمی را ببیند و نه مرد نامحرمی او را ببیند. این است که حضرت زهرا(س) را تا امروز و تا قیامت، در دل‌های مردم آگاه و خداپرست و حق‌جو زنده نگه داشته است.
فاطمیه یک تاریخ است. ‌فاطمیه یعنی فریاد بر سر ظالمان! فاطمیه یعنی جهاد برای پیروزی حق بر باطل و بالاخره فاطمیه یعنی روز حکومت جهانی و الهی حضرت مهدی(عج).
آری! فاطمیه عاشوراست! ‌فاطمیه شب قدر است! فاطمیه غدیر و نیمه شعبان است و فاطمیه یعنی روز پیروزی نور بر ظلمت.
در پرتو بیان فضائل آن‌حضرت، همه ابعاد دین و ولایت ائمه طاهرین(ع) و دعوت اسلام و قرآن و مکتب اهل‌بیت(ع) و در کل، رسالت رسول‌اکرم(ص) را باید تبلیغ نمود.
باید با بدعت‌ها، با بیگانه‌گرایی‌ها، با نابسامانی‌ها، با گناه، با شیوع مناهی و ملاهی، با فساد، با جهل و ضلالت مبارزه نمود.
مکتب اهل‌بیت(ع)، مکتب معرفت، مکتب علم و بیداری، مکتب آگاهی و عدالت و برابری و رشد عقلی و اندیشه‌های نورانی است که همه باید آن را در این فرصت‌ها بازگو کنیم و همه باید قدردان مجالس نورانی فاطمی باشیم و از برکات آن کمال استفاده را نموده و مهمترین وظیفه خود را دعا با تضرع و انابه به درگاه خداوند متعال برای تعجیل در فرج موفورالسرور فرزند عزیز فاطمه، حضرت مهدی(عج) قرار دهیم؛ اللهم عجل فرجه‌الشریف و اجعلنا من أعوانه و أنصاره و‌المستشهدین بین یدیه. »
..............................................
 
  پینوشتها
۱. عیون اخبار‌الرضا(ع)، ج۱، ب۲۶، ح۲۲؛
۲. نهج‌البلاغه، نامه۲۸؛
۳. الجواهرالانسیه، شیخ حر عاملی، ص۷۱۰؛
۴. بحار‌الانوار، ج۱۵، ب۱، ح۴۸؛
۵. همان، ج۶۸، ب۶۱، ح۱؛
۶. عوالم‌العلوم، ص۹۳۳؛
۷. نهج‌البلاغه، خ۲۳۳.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه