توطئههای آمریکا علیه ایران و واکاوی دلایل دشمنی با انقلاب اسلامی
تاریخ معاصر كشور ما سندی گویا بر توطئهها، اقدامات خصمانه و دخالتهای آمریكاست كه با نگاهی گذرا به آن فهرست كافی است تا خوی استكباری این كشور را به نمایش گذاشته و نقاب فریب از چهره آن كنار زند و صرفنظر از جنایاتهای این كشور در سایر كشورها، آن را بهعنوان كانون و محور شرارت در جهان معرفی نماید. هرچند پرداختن به جزئیات طومار بلند توطئهها و شرارتهای آمریكا علیه كشورمان، بسیار طولانی خواهد بود؛ اما نیمنگاهی به مهمترین این اقدامات خصمانه، گویای بسیاری از واقعیتهاست كه در این نوشتار به نمونههایی از توطئهها و شرارتهای آمریكا علیه كشورمان اشاره میكنیم و در شماره بعد دلایل دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد.
بخش اول
از مهمترین نمونههای شرارت و خصومت آمریکا علیه کشورمان میتوان موارد زیر را برشمرد:
1. کودتاى 28 مرداد 1332
پس از ملی شدن صنعت نفت، شاهد فشارها و محاصره اقتصادی کشور توسط آمریکا و انگلستان بودیم تا کشورمان را وادار به عقبنشینی در تصمیم خود نمایند و بهدنبال آن طرح کودتا پیریزی شد. کودتای 28 مرداد را باید سرآغاز تسلط آمریکا بر ایران و دخالت در امور کشورمان بهحساب آورد.
بنا بر اعتراف آمریکایىها که در اسناد منتشرشده توسط سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا در سال 1379 منعکس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتى انگلیس، موضوع براندازى دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملاً وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت آمریکایىها در فروردین سال 1332 روبهرو شدند.
طرح این کودتا پس از مطالعات فراوان توسط طراحان انگلیسى و آمریکایى در قالب طرح تىپى آژاکس (T.PAjaax ) در 21 تیرماه توسط رئیس سازمان سیا، وزیر خارجه آمریکا و رئیسجمهور آمریکا (آیزنهاور) به امضاى نهایى رسید و با اختصاص بودجهاى هنگفت، در 28 مرداد 1332 کودتا انجام پذیرفت که در نتیجه آن دکتر مصدق از پُست نخستوزیرى بر کنار شد و حکومت وى سقوط کرد. شاه که از بیم اعتراضات و شورشهاى مردمى، از قبل به ایتالیا گریخته بود، پس از کودتا مجدداً به ایران بازگشت و به این صورت، سلطه همهجانبه آمریکا بر کشور آغاز شد. (واعظی، 1379، ص57)
کرمیت روزولت از مقامات برجسته سیا که مجری این کودتا بود، چنین اعتراف میکند: «کودتای ایران نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که بهوسیله سیا در ماههای آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود.» (مدنی، 1369، ج1، ص515)
2. حمایت و تحکیم پایه هاى حکومت استبدادى شاه
حمایت دولت آمریکا از شاه پس از 28 مراد 1332 وارد مرحله جدیدى شد و آمریکایىها با تمام توان، از شاه حمایت کردند، حمایت مالى آمریکا پس از کودتا بهطرز شگفتانگیزى افزایش یافت؛ بهگونهای که دوازده روز پس از کودتاى 28 مرداد، آمریکا با پرداخت یک وام 45 میلیون دلارى به ایران موافقت نمود. در سال 1330 کمک مالى آمریکا به ایران بالغ بر 3/1 میلیون دلار بود؛ درحالیکه این رقم در سال پس از کودتا به 70 میلیون دلار یعنى 60 برابر رقم قبلى رسید.
همچنین درحالیکه تعداد مستشاران سازمان سیا در ایران در سال 1330 کمتر از 10 نفر بود، سه سال بعد به 308 نفر رسید. ( واعظی، 1379، ص6465)
نفوذ و سلطه آمریکا در دستگاه حاکمیت ایران تا جایی رسید که کارتر علاقه خود را نسبت به رژیم شاه اینگونه توصیف نمود: «هیچ کشور دیگرى در جهان براى برنامهریزى مشترک، از ایران به آمریکا و ما نزدیک نیست! هیچ کشور دیگرى براى بررسى مشکلات منطقهاى که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست، ارتباط نزدیکترى از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگرى نزد من، احترامى عمیقتر و رابطهاى دوستانهتر از شاه ندارد!» (واعظی، 1379، ص77)
آمریکاییها تا آخرین روزهاى حیات سیاسى شاه، دست از حمایت وى برنداشتند و در برابر همه جنایاتها از او حمایت میکردند.
3. تشکیل ساواک در ایران
تأسیس ساواک در ایران تحت نظارت آمریکا انجام گرفت که نهتنها سازمان سیا، بلکه سازمان FBI که آژانس داخلی آمریکاست، نیز، در این راه کمکهای فراوانی کرد. آموزش نیروهای ساواک توسط افسران سازمان سیا هم در داخل کشور و هم در آمریکا صورت میگرفت. ( سلیمیبنی، 1383، ص186185)
ارتشبد حسین فردوست در اینباره مینویسد: در نخستین قدم، شناخت سازمانی که مأمور راهاندازی آن بودم، ضرورت داشت که وضع سازمان را مطالعه کنم؛ بههمین جهت با تک تک مدیران کل بحث نمودم. بدین ترتیب مشخص شد که از سال 1335 ساواک توسط ده مستشار آمریکایی طبق قواره سازمان خودشان سازماندهی شده است؛ بنابراین ساواک دو وظیفه اطلاعاتی و امنیتی را بر عهده داشت و تلفیقی الهامگرفته از دو سازمان سیا و اف.بی.آی بود. (فردوست، 1371، ج1، ص409)
بدین وسیله آمریکا توانست با تأسیس ساواک در ایران، کانونی قوی از سازمان جاسوسی آمریکا را بدون هزینه خود تأسیس کند تا از یک طرف حافظ رژیم سلطنتی باشد که این رژیم با اطمینان خاطر منافع آمریکا در منطقه را تأمین نماید و از طرف دیگر با توجه به موقعیت ایران، از این طریق بتواند رقیب اصلی خود؛ یعنی شوروی سابق را زیر نظر بگیرد.
4. تحمیل قانون استعماری کاپیتولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران
یکى از اقدامات تحقیرآمیز دولت ایالات متحده آمریکا علیه ملت ایران، تحمیل لایحه اعطاى مصونیت قضایى به اتباع آمریکایى بود، دولت آمریکا از ابتدای نخستوزیری اسدالله علَم، ادامه حضور مستشاران نظامی آمریکا و خانواده آنها در ایران را، مشروط به معافیت از شمول قوانین قضایی ایران کرد، قبول این خواسته آمریکاییها، به مفهوم از بین رفتن صلاحیت رسیدگی دادگاههای ایران به جرایم اتباع آمریکایی در ایران بود که بهصورت لایحهای توسط حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت در مهرماه 1343 به مجلس ارائه شد و به تصویب رسید. امامخمینی(قد) در سخنرانی مشهور خود در چهارم آبان 1343 که به تبعید ایشان منجر شد، این قانون را سند بردگی ملت ایران دانسته و فرمودند: « عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت ... ما را جزء دوَل مستعمره حساب کرد؛ ملت مسلم ایران را پستتر از وحشیها در دنیا معرفى کرد... تمام گرفتارى ما از این آمریکاست! تمام گرفتارى ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از آمریکاست! این وکلا هم از آمریکا هستند! این وزرا هم از آمریکا هستند! همه تعیین{شده} آنهاست! اگر نیستند چرا نمىایستند در مقابلش داد بزنند؟...ما این قانونى که گذراندند به اصطلاح خودشان قانون نمىدانیم! ما این مجلس را مجلس نمىدانیم! ما این دولت را دولت نمىدانیم! اینها خائنند به مملکت ایران! خائنند.» (صحیفه نور، ج1، ص424415)
کویلر یانگ استاد دانشگاه پرینستون آمریکا معتقد است: «کاپیتولاسیون اشتباه فجیعی برای منافع آمریکا در ایران بود و این قانون سنگین، بهعنوان نشانه فاحش امپریالیسم تفسیر میشد. با این همه ما برای اجرای آن پافشاری کردیم.» (بیل، 1371، ص258)
5. حمایت همهجانبه از رژیم شاه
همزمان با اوجگیری تظاهرات مردمی، حمایت آمریکا از حکومت دیکتاتوری شاه افزایش مییافت؛ بهعنوان نمونه در تابستان 1357، پنج ماه قبل از فرار شاه از ایران، اردشیر زاهدی، سفیر ایران در آمریکا در کاخ سفید با رئیس جمهور، سایرونس وزیر خارجه، زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی و رئیس سیا ملاقات کرد. در پایان این گفتوگو رئیس جمهور آمریکا برای ابراز میزان حمایت خود از رژیم شاه، خطاب به اردشیر زاهدی گفت: «نگران واشنگتن نباشید! من سفیر شما در ایالات متحده خواهم بود!» ( لوین، لوئیس، 1363، ص59)
همچنین بهدنبال کشتار بیرحمانه در هفده شهریور 1357 که هزاران زن و مرد مسلمان بهدست مزدوران شاه به شهادت رسیدند، دولت آمریکا نهتنها سکوت پیشه کرد؛ بلکه کارتر یک روز پس از این فاجعه خونین، طی تماس تلفنی با شاه، حمایت کامل خود را از حکومت وی اعلام کرد.» (همان، ص39)
در دوازدهم آبان 1357 و با گسترده شدن مبارزات مردمی نیز، شاه که خطر انقلاب را بیش از هر زمان دیگر حس میکرد، در تماس تلفنی با برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا، پیام روشنی دریافت نمود. برژینسکی به شاه گفت: «هر اقدامی را که لازم میداند، انجام دهد و کاملاً مطمئن باشد که دولت آمریکا از او با تمام قوا حمایت خواهد کرد. وی تأکید کرد که این سخنان را مستقیماً از قول کارتر نقل میکند.» (همان، ص46)
شاه پس از این مکالمه تلفنی، دولت شریف امامی را بر کنار کرد و یک دولت نظامی به ریاست ارتشبد ازهاری روی کار آورد و در سایه حمایت آمریکا، واقعه سیزده آبان 1357 و کشتار دانشآموزان و دانشجویان توسط رژیم رخ داد.
6. تحرکات علیه انقلاب اسلامی در روزهای آغازین
آمریکا پس از ناکامی در جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی، از همان روزهای آغازین، تلاشهای فراوانی برای مقابله با آن به کار گرفت. بهدنبال دستگیری و محاکمه سران رژیم پهلوی از جمله هویدا، نخستوزیر اسبق و نصیری، رئیس اسبق ساواک که در کشتار، سرکوب، فساد و نابسامانیهای آن رژیم دخالت مؤثر داشتند، قطعنامهای در سنای آمریکا در محکومیت کشورمان، به ادعای نقض حقوق بشر تصویب رسید. این در حالی بود که این کشور پیش از آن از کشتار مردم توسط شاه در هفده شهریور و سیزده آبان 1357 حمایت کرده بود. علاوه براین قطعنامه، سنا از دولتهای دیگر هم میخواست که دولت انقلابی ایران را برای ترک این اعدامها زیر فشار بگذارند و به این ترتیب تلاش کرد تا یک فشار بینالمللی برای انزوای انقلاب اسلامی ایجاد کند.
از جمله اقدامات این کشور، حمایت از تحرکات تجزیهطلبانه برخی جریانها و گروههای ضد انقلاب بود.
تمایلات تجزیهطلبانه و خودمختارخواهانه در نواحی مرزی ایران؛ ازجمله بلوچستان، کردستان، آذربایجان، خوزستان و ترکمنصحرا که منجر به شورش و مبارزه مسلحانه شده بود و استقرار برخی از سران نظامی و امنیتی رژیم پهلوی از جمله اویسی در عراق و تجهیز آنها به تسلیحات، مشکلاتی را برای وضعیت تثبیت انقلاب اسلامی بهوجود آورده بود و همه این اقدامات با همکاری آمریکاییان با ضدانقلابیون و تجزیهطلبان صورت میگرفت و سفارتخانه آمریکا در تهران به ستاد ایجاد هماهنگی میان نیروهای مخالف انقلاب تبدیل شده بود. در یکی از اسناد بهدستآمده از سفارتخانه آمریکا در تهران، تمایل به استفاده از ظرفیت قومیتها جهت سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، بهخوبی بازتاب یافته است. در سندی به تاریخ ششم اوت 1979م (15/05/1358) که دارای طبقهبندی «سری» میباشد، چنین آمده است: «اگر کُردها، آذربایجانیها، اعراب و سایر گروههای قومی، تلاشهای خود را هماهنگ کنند، (اغتشاش همزمان) و در جهت مشترک سرنگونی دولت کنونی با یکدیگر همکاری و از یکدیگر حمایت کنند، بهعقیده ما آنها امکان موفقیت دارند.»
7. حمله نظامى به طبس
به دنبال اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی و تبدیل سفارت آمریکا به کانونی برای توطئه علیه ایران و تلاش برای هماهنگ ساختن فعالیتهای نیروهای لیبرال و ملیگرا علیه انقلاب اسلامی که بعدها در اسناد لانه جاسوسی منتشر گردید و نیز پذیرفتن شاه معدوم توسط این کشور و عدم استرداد وی، سفارت آمریکا در تهران به اشغال دانشجویان پیرو خط امام درآمد.
پس از ماجراى تسخیر لانه جاسوسى در تهران توسط دانشجویان، آمریکایىها براى حل بحران گروگانگیرى تلاش زیادی انجام دادند و فشارهای زیادی را علیه کشور ما ایجاد نمودند و همزمان با فعالیتهای گسترده تبلیغاتی و رسانهای علیه کشورمان، تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان توسط آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به مرحله اجرا درآمد و داراییهای ایران در این کشور مسدود گردید. آمریکاییها ابتدا خواهان مذاکره با کشورمان در این خصوص بودند؛ اما پیششرط امام براى مذاکره، تحویل شاه معدوم به ایران بود و آمریکایىها بهجاى پذیرفتن این خواست طبیعی ملت ایران، در فاز نظامى قدم نهادند.
برژینسکى در کتاب توطئه در ایران مىنویسد: « طرح عملیات نجات را من ابتدا بهعنوان آخرین چاره یا یک اقدام اضطرارى در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب مىکردم و به مؤثر بودن عملیات نظامى، نظیر محاصره دریایى ایران، تصرف جزیره خارک و حملات هوایى به هدفهایى در داخل خاک ایران، بیشتر اعتقاد داشتم.» (برژینسکی، 1362، ص 188)
آمریکایىها پس از مطالعات فراوان و با اتکا به عناصر ضد انقلاب و وابسته به رژیم منحوس شاه، مصمم به حمله به ایران شدند و در پنجم اردیبهشت1359 شبانه تعدادى از نیروهاى آموزشدیده و ویژه خود را توسط پنج فروند هواپیماى پیشرفته آمریکایى در یکى از فرودگاههاى متروکه، در صحراى طبس پیاده کردند تا از آنجا براساس برنامهریزى قبلى و در یک زمانبندى دقیق، عملیات نظامى خود را آغاز کنند؛ اما با عنایت خداوند و الطاف خفیه الهی، گرفتار طوفان شده و با انهدام هواپیماها، این عملیات نظامى به شکست مفتضحانهای برای آمریکا تبدیل شد.
8. کودتاى نقاب (نوژه)
این کودتا که پس از گذشت هفتاد و پنج روز از تهاجم آمریکا به طبس بهوقوع پیوست، بزرگترین حرکت ائتلافی گروههای ضد انقلاب و قدرتهای غربی جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی بهحساب میآید. کودتاى نقاب توسط یک ستاد از پاریس بهرهبرى شاهپور بختیار هدایت مىشد و صحنهگردان اصلی آن آمریکا بود. یکی از سران کودتا نقش آمریکا در این ماجرا را چنین بازگو کرد: «هماهنگی بین اسرائیل و کشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان، مصر، عراق توسط نماینده سازمان سیا مستقر در دفتر دکتر بختیار انجام میگرفت. تأمین هزینههای مادی چه بهصورت مستقیم و چه بهصورت غیرمستقیم نیز، توسط آمریکا صورت گرفته است... .» (کودتای نوژه، 1368، ص37)
سازمان سیا امید زیادی به کودتای نوژه بسته بود و آن را ضربه نهایی علیه نظام جمهوری اسلامی میپنداشت. تجهیزات نظامی که قرار بود در داخل و خارج کشور در این کودتا به کار گرفته شود، همچنین افراد برجسته کادر رهبری و اجرایی و برنامهریزی دقیق آن و... در تاریخ کودتاهای جهان بیسابقه بود. دقت طراحی کودتا در حدی بود که سیا موفقیت آن را قطعی میدانست؛ اما با عنایات خداوند، قبل از اینکه این کودتا وارد فاز اجرایى خود شود، طى یک عملیات بسیار دقیق کشف شد و تمامى عوامل آن در داخل کشور دستگیر شدند و این توطئه بزرگ نیز که میرفت تا ضربه جبرانناپذیری به نظام اسلامی بزند، خنثی و در نطفه خفه گردید.
9. تحریک صدام و تحمیل جنگ علیه ایران
آمریکایىها پس از شکست سنگین در کودتاى نقاب، تحرکات شدیدى را براى ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز کردند. برژینسکى مشاور امنیت ملى آمریکا، براى آمادهسازى عراق براى شروع جنگ سفرهاى محرمانه متعددى به بغداد کرد که مجله ژورنال استریت مورخ 8 فوریه 1980، یکى از این سفرهاى محرمانه را فاش ساخت. علاوه بر این، مطبوعات اروپایى نیز در همان زمان، از ملاقاتهاى متعدد برژینسکى با صدام خبر دادند. (واعظى، 1379، ص108)
مجله فیگارو بهنقل از طارق عزیز، وزیر امور خارجه وقت عراق در اینباره چنین گزارش داد: «جریان جنگ ایران و عراق در واقع از ژوئن گذشته (تیرماه 1359) زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر کرد و در مرز دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد و قول داد که از صدام حسین کاملاً حمایت نماید و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق در مورد شطالعرب و احتمالاً بر قراری یک جمهوری عربستان در این منطقه مخالفت نخواهد کرد و بالاخره کلیه این اقدامات، به کشاندن عراق به جنگ علیه ایران منجر شد و پیشبینیها چنین بود که اگر بغداد پیروز بشود، ایران بیثبات میشود و رژیم جمهوری اسلامی از میان میرود و یک دولت طرفدار غرب بهجای آن به قدرت میرسد و در صورتی که عراق با شکست مواجه گردد، آمریکا میتواند خود را بهعنوان حامی و مدافع ایران قلمداد نماید.» (روزنامه انقلاب اسلامی، 17/09/1359)
نماینده آمریکا در سازمان ملل در همان روزهای آغازین جنگ اعلام کرد: «اگر عراق از آمریکا کمک بخواهد، هرگونه امکانات نظامی را در اختیار عراق قرار خواهد داد.» (روزنامه اطلاعات، 7/7/1359)
هر چند آمریکایىها کوشیدهاند که نقش خود را در تحریک صدام براى حمله به ایران کتمان کنند؛ اما تجهیز صدام به انواع سلاحهاى جدید جنگى و کشتار جمعى و نیز حمایتهاى رسانهاى، سیاسى و بینالمللى از سوى آمریکا و همپیمانان وى، چیزى نیست که بتوان آن را کتمان یا انکار کرد.
روزنامه سوئدی تمپوس بهنقل از هنری کسینجر وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در این زمینه، نوشت: «واشنگتن در مورد ایران که هرگز اهداف خود را محرمانه نمیگذارد، به این نتیجه رسیده است که این کشور تهدیدی بزرگتر است. ایران در نظر دارد، بر عراق پیروز شده و دولتی اسلامی در این منطقه مستقر نماید.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی، 25/02/1365)
سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا در زمان کارتر نیز رسماً اعلام کرد: «ما در جنگ طولانى و پر خسارت ایران و عراق، علیه ایران بودیم.» (فرید، 1378، ص151)
10. رویارویی و دخالت نظامى مستقیم در جنگ
حمایت آمریکا در جنگ تحمیلی تنها به کمکهای نظامی به این کشور خلاصه نشد؛ بلکه آمریکا در شرایطی که جمهوری اسلامی به موفقیتها و برتری نسبی در جنگ دست یافت، مداخله مستقیم نظامی را در دستور کار قرار داد که میتوان به هدف قرار دادن سکوهای نفتی ایران، حمله به کشتی «ایران اجر» و ناوچه «جوشن» و «سهند» اشاره نمود. یکی از اقدامات وحشیانه این کشور در روزهای پایان جنگ، حمله ناو آمریکایى وینسنس به هواپیماى مسافربرى جمهورى اسلامى ایران در 12 تیر ماه 1367بود که در جریان این حمله ددمنشانه، تمامى 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما که 118 نفر از آنها زن و کودک بودند، به شهادت رسیدند. سران کاخ سفید نهتنها بابت این جنایت از ملت ایران عذرخواهى نکردند؛ بلکه در اقدامى بهتانگیز، به فرمانده این ناو بهخاطر ارتکاب این جنایت مدال افتخار دادند. (سلیمیبنی، 1383، ص285286)
11. فشارهای اقتصادى و اقدامات تحریمى علیه نظام جمهورى اسلامى
یکی از اقدامات دولت آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی، اعمال فشارها و تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان است که این تحریمها با دستور کارتر در 23 آبان 58 با مسدود نمودن اموال و داراییهای ایران در مؤسسات مالی و بانکهای آمریکایی آغاز گردید و تا به امروز ادامه داشته و همواره تمدید و تشدید شده است. دولت آمریکا با هدف تضعیف قدرت اقتصادى و مالى ایران و به زانو درآوردن نظام نوپاى اسلامى، بهاصطلاح سیاست مهار ایران را در پیش گرفت. در دوران ریاست جمهورى ریگان، مجازاتهاى سنگینى براى مؤسسات و شرکتهاى آمریکایى که قصد سرمایهگذارى در بخشهاى نفت و گاز ایران را داشتند، در نظر گرفته شد.
همچنین با تصویب و اجراى طرح «داماتو» در زمان ریاست جمهورى کلینتون، تحریم اقتصادى ایران وارد مرحله نوینى شد که بهموجب آن، شرکتهاى غیرآمریکایى که بیش از چهل میلیون دلار در سال در صنایع نفتى ایران سرمایهگذارى میکردند، مشمول تحریمهاى سنگین این کشور قرار مىگرفتند. کلینتون رئیسجمهور وقت آمریکا اعلام کرد: «ما از تمامی دوستانمان در جهان میخواهیم که از داشتن مناسبات اقتصادی با ایران اجتناب کنند و همانند آمریکا، ایران را تحت فشار و تحریم قرار دهند؛ زیرا ایران سرسختترین مخالف صلح خاورمیانه (اعراب و اسرائیل) است.» (واعظی، 1379، ص125)
امروز نیز آمریکا بهبهانه تلاش جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به انرژی هستهای، تحریمهای شدیدی را علیه کشور ما به کار گرفته و دامنه و گستره تحریمها را شامل مراودات بانکی و شرکتهای تجاری و بازرگانی و حتی دارو نموده است که با هدف ایجاد نارضایتی مردم و جدا نمودن آنان از نظام جمهوری اسلامی بهعنوان پشتوانه اصلی نظام صورت میگیرد؛ اما ایستادگی و صلابت مردم در برابر زیادهخواهیهای آمریکا موجب شد، با وجود همه سختیها، ایران اسلامی نهتنها در برابر همه تحریمها ایستادگی نماید که آنها را به فرصتی برای پیشرفت کشور تبدیل نماید.
12. حمایت، سازماندهى و هدایت مخالفان نظام
یکی دیگر از اقدامات مداخلانه جویانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی، حمایت، سازماندهی و هدایت مخالفان نظام برای مقابله با نظام اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز بوده است. این حمایت شامل حمایت مالی، تسلیحاتی، رسانهای و تبلیغاتی و... میباشد. حمایت این کشور از منافقان و تجهیز مادی و تسلیحاتی آنان برای عملیات تروریستی علیه نظام جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست. هدایت و حمایت آشکار سران این کشور از غائله هجده تیر سال 78 و فتنه سال 88 عمق کینهتوزی آنان را بهخوبی نشان میدهد. در جریان فتنه 88 مقامات آمریکایی بیپرده با دخالت در امور داخلی کشور ما، به حمایت از جریان فتنه پرداختند. هیلاری کلینتون که وزارت خارجه آمریکا را در آن زمان بر عهده داشت، اظهار داشت: «دولت آمریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش بر میآمد، از معترضان (جریان فتنه) کرد.» «همه ایرانیانی که در تلاش برای شنیده شدن صدایتان و دفاع از آزادیهای بنیادی و حقوق بشر هستید! بدانید تنها نیستید! ایالات متحده آمریکا و جامعه جهانی پشتیبان شماست!» (گزارش کمیسیون اصل90 مجلس درباره فتنه 88) همچنین باراک اوباما گستاخانه، ابزار داشت: «ایرانیها باید شجاعت لازم برای بیان آزادی را داشته باشند و به اعتراضات خود ادامه دهند. امیدواری و توقع من این است که همچنان شاهد این باشیم که مردم ایران شجاعت ابراز اشتیاق برای بهدست آوردن آزادی بیشتر و حکومتی مبتنی بر مردمسالاری بیشتر را داشته باشند.» (همان)
13. فضاسازى سیاسى و تبلیغاتى و جنگ روانی علیه نظام جمهورى اسلامى
از دیگر ابعاد اقدامات مداخلهجویانه آمریکا فضاسازی و جنجال تبلغاتی گسترده و جنگ رسانهای تمامعیار علیه نظام اسلامی و اتهامات و ادعاهای واهی و بیاساس به کشورمان با هدف تخریب چهره نظام است. اتهاماتی همچون «نقض حقوق بشر»، «حمایت از تروریسم و گروههاى تروریستى»، «تلاش براى دستیابى به سلاحهاى کشتار جمعى» و... که هر از گاهی در قالب سناریوهای مختلف و با ابعاد گسترده رسانهای اجرا میگردد، اتهاماتی که واقعیت آن در خود آمریکا و رفتار این کشور کاملاً آشکار است.
14. اختصاص بودجههای کلان برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی
از اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی، در نظر گرفتن بودجههای کلان برای مقابله و ضربهزدن به جمهوری اسلامی است. نگاهی به بودجههای مصوب سنای آمریکا در پنجسال گذشته گویای آن است که در سال 2007 مبلغ 66 میلیون دلار برای «گسترش دموکراسی در ایران»، سال 2009 مبلغ 55 میلیون دلار برای «جنگ نرم با ایران»، سال 2010 مبلغ 55 میلیون دلار برای «نفوذ در ایران، مقابله با فیلترینگ سایتهای ضد ایرانی، تحریک قربانیان سانسور در ایران، آموزش الکترونیکی ایرانیان مخالف نظام برای براندازی نرم و شبکهسازی اینترنتی برای اغتشاشگران بعد از انتخابات ریاست جمهوری، ارائه آموزشهای لازم رسانهای و کامپیوتری برای راهاندازی سایتها جهت اطلاع رسانی» و مبلغ 20 میلیون دلار بودجه تکمیلی برای «مبارزه با ایران از طریق فعالیتهای اینترنتی» و در سال 2011 مبلغ 25 میلیون دلار برای «حمایت از هکرها برای تخریب فضای سایبری ایران» تخصیص یافته است.
در گزارش عملکردهای بودجهای آمریکا چنین آمده که همهساله مبالغی به «صندوق دموکراسیخواهی در ایران» واریز شده، مبالغ دهها میلیون دلاری صرف برنامههای حقوق بشر در ایران شده و آنگونه که کاندولیزا رایس وزیر وقت امورخارجه آمریکا هم در گزارش سالانه خود اعلام کرد: مبالغی هم برای هیئت کارفرمایان پخش رادیو تلویزیونی (شامل هزینههای صدای آمریکا بهفارسی، رادیوفردا و رادیوآزادی) هزینه خواهد شد؛ البته در سالهای اخیر و در دولت اوباما بخش اعظمی از این بودجه، صرف برنامههای اینترنتی و اقدامات آموزشی و مراودات فرهنگی شده است؛ چنانکه هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا گفته بود: بودجه 25 میلیون دلاری پنتاگون علیه ایران را به مخالفان نظام سیاسی ایران اختصاص میدهد که بهاصطلاح او به «قاتلان، هکرها و سانسورچیان» حمله کنند. این اقدام در واقع گامی عملی در جهت آنچه که تحت عنوان «دستور کار آزادی اینترنت» از سوی وی مطرح گردیده، بهشمار میرود.
15. مقابله با دستیابی جمهوری اسلامی به فناوری هستهای
با وجود رعایت تمامی موازین و مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوی کشور ما، آمریکا تلاش نمود تا با استفاده از ابزارهای مختلف، مانع دستیابی جمهوری اسلامی به فناوری هستهای گردد و در این راه، از هیچ کوششی فروگذار ننموده است؛ از صدور قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گرفته تا فرستادن گزارش پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه برای اعمال فشار مضاعف علیه ایران و گسترش تحریمها در قالب اقدامهای رسمی و اقدامهای غیررسمی چون ترور دانشمندان هستهای ایران و استفاده از ویروس «استاکسنت» برای تخریب سیستم رایانه مرکزی تأسیسات هستهای بوشهر و... .(غریبآبادی، 1387، ص160268)
16. تهاجم فرهنگی و جنگ نرم
ابعاد توطئههای آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی تنها به جنگ سخت علیه نظام جمهوری اسلامی محدود نبوده؛ بلکه گستره آن ریشههای فرهنگی و فکری نظام جمهوری اسلامی را بهعنوان پایههای اصلی انقلاب اسلامی در برگرفته و شاهد تهاجم گسترده فرهنگی و جنگ نرم این کشور علیه نظام جمهوری اسلامی میباشیم.
ادوارد شرلی نظریهپرداز آمریکایی میگوید: «کلید اصلی برای ایجاد یک تغییر بنیادین در سیاستهای ایران از بین بردن خصوصیات انقلابی ایران است و باید عقاید انقلاب را از درون تهی کرد.» (طهماسبیپور، 1378، ص96)
دیوید کیو مأمور وقت سازمان سیا و رابط آن با برخی گروهها و عناصر ضد انقلاب میگوید: «مهمترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامیف تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.» ( نگارش، 1380، ص180)
ابعاد جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی بهگونهای است که بیش از شصت بنیاد و مؤسسه در زمینه جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی فعال هستند که از جمله میتوان به بنیاد سوروس یا بنیاد جامعه باز، مرکز وودرو ویلسون، خانه آزادی، صندوق اعانه ملی برای دموکراسی (N.E.D)، مؤسسه دموکراتیک ملی (N.D.I)، مؤسسه جمهوریخواه ملی (N.R.I)، بنیاد فورد، بنیاد برادران راکفلر، بنیاد کارنگی، مؤسسه آمریکن اینترپرایز، بنیاد دموکراسی در ایران، انستیتو آلبرت انیشتین، کمیته خطر حاضر، انستیتو بروکینگز، مرکز سابان وابسته به بروکینگز، دیدهبان حقوق بشر، مؤسسه کاتو، مرکز هیستینگز، مرکز بینالمللی تحقیقات بر روی زنان و... اشاره نمود. ( مرسلی، 1392، ص86)
فعالیت شبکههای فارسیزبان؛ از جمله VOA، BBC، رادیوفردا، رادیوزمانه، رادیو رژیم صهیونیستی، شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب مانند منافقین، گروههای سلطنتطلب، پارس، رنگارنگ، فیسبوک، توئیتر و...، بیانگر تلاش همهجانبه دنیای استکبار و بهویژه آمریکا و جنگ نرم این کشور بهمنظور براندازی نظام جمهوری اسلامی است.
اینها تنها نمونههایی از فهرست بلند توطئهها و اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی میباشد که بهخوبی بیانگر عمق کینه و دشمنی این کشور با نظام جمهوری اسلامی است.
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات (حوزههای علمیه)/ علی مجتبیزاده
- حمایت کامل حوزههای علمیه و روحانیت از اقدام غرورآفرین علیه رژیم صهیونیستی
- بیانیه جامعه مدرسین حوزه به مناسبت روز قدس / فریادهای خشم را نثار ستمگران کنید
- حوزه علمیه قم برگهای درخشانی به پرونده حوزههای علمیه اضافه کرد / نیاز عموم مردم و نخبگان تأمین شود
- سیزدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری به کار خود پایان داد/جمهوری اسلامی نشان داد یک الگوی تمام عیار مردمسالاری دینی است
- حمایت کامل حوزههای علمیه و روحانیت از اقدام غرورآفرین علیه رژیم صهیونیستی
- بیانیه جامعه مدرسین حوزه به مناسبت روز قدس / فریادهای خشم را نثار ستمگران کنید
- حوزه علمیه قم برگهای درخشانی به پرونده حوزههای علمیه اضافه کرد / نیاز عموم مردم و نخبگان تأمین شود
- سیزدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری به کار خود پایان داد/جمهوری اسلامی نشان داد یک الگوی تمام عیار مردمسالاری دینی است