حجتالاسلام والمسلمین مختاری تبیین کرد
مسئولیتهای برونمرزی حکومت اسلامی در اندیشه میرزای نائینی(ره)
نتیجه کاربردی اندیشه میرزای نائینی، تبدیل حکومت اسلامی به یک «قدرت مسئول و اثرگذار» در نظام بینالملل است که میتواند از کیان، منافع و ارزشهای امت اسلام بهشکل عقلانی و مؤثر دفاع کند. این مدل، پاسخی عملی به چالشهای جهان سنتی و مدرنیته در عصر استعمار بود و بسیاری از اصول آن، همچنان قابل تأمل است.
به گزارش خبرگزاری حوزه، نشست «مسئولیت فراملی حکومت اسلامی در اندیشه مرحوم میرزای نائینی(ره)» با حضور اندیشمندان حوزه و دانشگاه، بههمت پژوهشکده بینالمللی عروةالوثقی و با همکاری مرکز پژوهشهای بینالملل حوزههای علمیه برگزار شد. در این نشست حجتالاسلام محمدحسین مختاری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان، با موضوع «مسئولیتهای فراملی حکومت اسلامی در اندیشه سیاسی مرحوم نائینی» به ارائه بحث پرداخت که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
در اندیشه سیاسی آیتاللهالعظمی شیخ محمدحسین نائینی(ره)، مسئولیتهای برونمرزی حکومت اسلامی را میتوان در چارچوب کلی نظریه مشروطه او و با استناد به کتاب «تنبیهالامه و تنزیهالمله» تحلیل کرد. ایشان حکومت را بهعنوان «ولایت نوعیه» یا «نظارت و تولیت امور عامه» میدانست که از سوی مردم به حاکمان واگذار میشود تا از «ظلم» و «فساد» جلوگیری کنند.
مسئولیتهای برونمرزی این حکومت از این مبنا سرچشمه میگیرد و میتوان آن را در چند محور اصلی خلاصه کرد:
۱. دفاع از تمامیت ارضی و استقلال امت اسلامی (دفاع مشروع)
میرزای نائینی(ره) در دوران خود، شاهد تجاوزات خارجی (روس و انگلیس) و ناتوانی حکومت قاجار در دفاع از مملکت بود. از منظر او، یکی از اصلیترین وظایف حکومت، دفاع از مرزهای سرزمینهای اسلامی در برابر تجاوز بیگانگان است. این دفاع، نهتنها یک وظیفه ملی، بلکه یک تکلیف شرعی برای حفظ دارالاسلام است. حکومت مشروطه بهدلیل مشروعیت مردمی و کارآمدی نهادین، توانایی بیشتری برای سازماندهی این دفاع دارد.
۲. حفظ و تقویت وحدت اسلامی (وحدت جهان اسلام)
اگرچه محقق نائینی مستقیماً به مفهوم مدرن «امت بینالملل» نپرداخته، اما روح حاکم بر اندیشهاش و نیز شرایط تاریخی آن دوره (افول امپراتوری عثمانی و تهدید استعمار)، حفظ پیوندهای جهان اسلام را بهعنوان یک مسئولیت، استنتاج میکند. یک حکومت اسلامی کارآمد باید:
در جهت همبستگی با دیگر ملل مسلمان بکوشد؛ از طریق دیپلماسی، مانع تفرقهافکنی استعمارگران بین مسلمانان شود؛ بهعنوان الگویی موفق از حکومتداری در عصر جدید، برای دیگر کشورهای اسلامی عمل کند.
۳. تبلیغ و انتشار اسلام (ارشاد و دعوت)
این مسئولیت در اندیشه نائینی به شیوهای عقلانی و مبتنی بر جذب، نمود پیدا میکند. او حکومت را موظف میداند تا فضایی فراهم کند که حقانیت و تعالیم اسلام بهدرستی معرفی شود. این بهمعنای لشکرکشی و اجبار نیست؛ بلکه بهمعنای؛ تبیین عقلانی و منطقی احکام اسلام، نشان دادن تطابق اسلام با اصول عدالت، آزادی و مشروطیت و حمایت از علما و مبلغانی که بهشیوه مسالمتآمیز به تبلیغ دین میپردازند.
۴. دفاع از حقوق و منافع مسلمانان در خارج از مرزها
حکومت اسلامی بهعنوان یک نماینده قدرتمند برای امت اسلام، مسئولیت دارد تا از حقوق مسلمانان ساکن در دیگر کشورها در صورت ظلم و ستم دفاع کند. این دفاع، میتواند از طریق ابزارهای دیپلماتیک، سیاسی و در موارد ضروری، حتی نظامی (در چارچوب دفاع مشروع) صورت گیرد. آیتالله نائینی، این را بخشی از مسئولیت «ولایت نوعیه» بر امت میداند.
۵. تعامل فعال و عزتمند با جامعه بینالملل
میرزای نائینی حکومت مشروطه را جایگزینی برای استبداد میداند که منجر به «ذلت» ملت میشود. در مقابل، یک حکومت مشروطه اسلامی باید:
-با حفظ عزت و استقلال با دیگر کشورها رابطه برقرار کند؛
-از وابستگی و نفوذ بیگانگان (استعمار) بهشدت پرهیز کند؛
-در عرصه بینالملل بهعنوان یک بازیگر عاقل، قدرتمند و قابل احترام حاضر شود.
جمعبندی و تمایز کلیدی
مسئولیتهای برونمرزی در اندیشه میرزای نائینی(ره)، بر مبنای عقلانیت، دفاع از خود، وحدتگرایی و دعوت مسالمتآمیز استوار است، نه توسعهطلبی و امپریالیسم. او حکومت اسلامی را نه برای گسترش قلمرو، بلکه برای اجرای عدالت، دفع ظلم و حفظ کیان امت اسلام در یک جهان پرآشوب و استعماری میخواهد.
این نگاه، با قرائتهای انقلابی- ایدئولوژیک بعدی از حکومت اسلامی (مانند نظریه صدور انقلاب) تفاوت ماهوی دارد. تمرکز محقق نائینی، بیشتر بر «دفاع، حفظ و ارشاد» است تا «تهاجم و توسعه قلمرو.»
بنابراین، میتوان گفت مسئولیتهای برونمرزی حکومت از منظر آیتالله نائینی، در راستای تکمیل مسئولیتهای درونمرزی آن (استقرار عدالت و جلوگیری از استبداد) و با هدف تحقق یک امت اسلامی قدرتمند، مستقل و الهامبخش در صحنه جهانی تعریف میشود.
مسئولیتهای برونمرزی در اندیشه میرزای نائینی(ره) با واکاوی مبانی استدلالی او
مبنای کلان: حکومت بهمثابه «ولایت نوعیه» او در «تنبیهالامه» با تمایزی انقلابی، استبداد را «ولایت علیالانام» (حاکمیت بر مردم) و حکومت مشروطه را «ولایت نوعیه» یا «نظارت و تولیت امور عامه» میخواند.
استدلال: «ولایت نوعیه» یک وظیفه و امانت است، نه یک حق الهیِ تفویضشده به پادشاه. این ولایت، از سوی مردم (الامه) به حاکمان واگذار میشود تا از «غیر» (یعنی استبداد داخلی و تجاوز خارجی) جلوگیری کنند. بنابراین، دفاع در برابر تجاوز خارجی، ذاتیِ تعریف حکومت از منظر محقق نائینی است. این یک قرارداد اجتماعی- شرعی است که دفاع از تمامیت ارضی را اولین و بدیهیترین مسئولیت حکومت میکند.
تبیین استدلالی مسئولیتهای برونمرزی1. دفاع از تمامیت ارضی، یک ضرورت شرعی- عقلی
استدلال فقهی: از دید مرحوم نائینی یکی از مصادیق بارز «دفع افسد به فاسد»، مقابله با استعمار خارجی (افسد) حتی با تشکیل حکومت مشروطه (فاسد؛ زیرا ممکن است با برخی احکام اولیه شریعت تضاد داشته باشد) است. استعمارگران نهتنها به دارالاسلام حمله میکنند، بلکه استقلال، اقتصاد و فرهنگ مسلمین را نابود میسازند. بنابراین، دفاع، یک تکلیف جمعی (واجب کفایی) است که بدون یک حکومت مقتدر (مشروطه) تحقق نمییابد.
استدلال عقلی: عقل هر انسانی حکم میکند که اولین وظیفه هر نهاد سیاسی، حفظ خود است. از بینرفتن حاکمیت بهمعنای از بینرفتن امکان اجرای شریعت یا قانونی است؛ بنابراین، دفاع برونمرزی (در برابر مهاجم) پیشنیاز هرگونه اقدام درونمرزی است.
۲. حفظ وحدت جهان اسلام، استدلال مبتنی بر «مصلحت امت»
استدلال فقهی- سیاسی: آیتالله نائینی(ره) در دوران انحطاط عثمانی و توطئههای استعمار برای تفرقهاندازی میزیست. او با استناد به مفهوم «مصلحت نظام الاسلام» استدلال میکند که حفظ وحدت و همبستگی مسلمانان در برابر دشمن مشترک (استعمار)، یک مصلحت عالیه است. یک حکومت اسلامی نباید در انزوا باشد؛ بلکه باید از طریق دیپلماسی و روابط حسنه، قدرت چانهزنی امت اسلام را در سطح جهانی افزایش دهد. این کار از مصادیق «امر به معروف و نهی از منکر» در سطح بینالملل است.
۳. تبلیغ اسلام، از جهاد ابتدایی به ارشاد حکیمانه
این نقطه، یکی از ظریفترین تفاوتهای نگاه میرزای نائینی با برخی قرائتهای سنتی است.
استدلال: نائینی بهطور مستقیم به «جهاد ابتدایی» برای گسترش قلمرو اسلامی نمیپردازد. تمرکز او بر این است که حکومت مشروطه اسلامی با الگوسازی موفق و تبیین عقلانی دین، خود به خود باعث جذب غیرمسلمانان میشود. استدلال او این است: «استبداد، بزرگترین مانع برای شناختهشدن حقیقت اسلام است؛ زیرا اسلام را در نظر دیگران، دین ستم و فساد جلوه میدهد. یک حکومت عادلانه و مشروطه که مبتنی بر شورا و عدالت اداره میشود، آینه تمامنمای ارزشهای اصیل اسلامی است.»
بنابراین، مسئولیت برونمرزی حکومت، حکومتداری خوب در داخل است تا جهانیان حقیقت اسلام را ببینند. این، قدرتمندترین و مشروعترین شکل تبلیغ است.
۴. دفاع از مسلمانان دیگر کشورها؛
استدلال مبتنی بر «اخوت اسلامی»
استدلال اخلاقی- شرعی: میرزای نائینی بر اساس آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (حجرات: ۱۰) و حدیث «مثل المؤمنین فی توادهم و تراحمهم کمثل الجسد...» استدلال میکند که امت اسلام یک پیکره واحد هستند. اگر به بخشی از این پیکره در هر نقطه از جهان ظلم شود، وظیفه بخش دیگر (که دارای حکومت مقتدر است) یاریرسانی است. این یک مسئولیت اخلاقی و انسانی است که در قالب دیپلماسی، فشار اقتصادی و در نهایت کمک نظامی (در چارچوب دفاع از مظلوم) تجلی مییابد.
جمعبندی استدلالیمسئولیتهای برونمرزی در اندیشه محقق نائینی را میتوان بر یک زنجیره استدلالی مبتنی کرد:1. مبدأ: حکومت، «ولایت نوعیه» (یک امانت و وظیفه) است.
2. هدف اصلی: دفع «غیر» (استبداد داخلی و تجاوز خارجی) و تحقق عدالت.
3. ضرورت اول: دفاع از خود (تمامیت ارضی) بهعنوان پیششرط بقای حکومت (هم بر اساس عقل و هم شرع).
4. ضرورت ثانویه: تقویت جایگاه امت اسلام در جهان از طریق: وحدت (برای افزایش قدرت)، الگوسازی (برای تبلیغ غیرمستقیم) و دفاع از برادران مسلمان (برای عمل به اخوت اسلامی).
5. روش: تعامل عزتمندانه، عقلانی و مبتنی بر مصلحت امت و پرهیز از انزوا یا وابستگی.
میرزای نائینی(ره) یک فقیه سیاستورز است. او به دنبال طراحی حکومتی است که در جهان واقعی و در برابر تهدیدات استعماری عصرش، بتواند کیان اسلام و مسلمین را حفظ کند. مسئولیتهای برونمرزی او نه رویایی و توسعهطلبانه، بلکه کاملاً دفاعی، واقعبینانه و مبتنی بر عقلانیت سیاسی است.
نتیجهگیری کاربردی نظرات میرزای نائینی در حوزه برونمرزی را میتوان در قالب یک «الگوی عملگرایانه دفاعی- تمدنی» خلاصه کرد که دارای پیامدهای عینی و استراتژیک زیر است:
1. در عرصه سیاست خارجی: استراتژی «تعامل فعال بدون وابستگی»
کاربرد عملی: تشکیل یک دولت- ملت کارآمد و دارای حاکمیت قانون که با تمام کشورها حتی غیرمسلمان روابط دیپلماتیک و اقتصادی برقرار میکند؛ اما هرگونه قرارداد یا تعاملی را با «شرط حفظ استقلال» و عدم ورود به حوزه نفوذ قدرتهای خارجی (استعمار) منعقد میکند. در سازمانهای بینالمللی حاضر میشود تا از حقوق مسلمانان دفاع کند؛ اما همواره موضعی مستقل و مبتنی بر منافع ملی و اسلامی دارد.
۲. در عرصه امنیت ملی: استراتژی «بازدارندگی از طریق قدرت داخلی»
کاربرد عملی: تقویت بنیه دفاعی نه برای حمله به دیگران، بلکه برای چنان قویشدن که هیچ کشوری جرأت تجاوز به حریم سرزمینی را نداشته باشد. اولویتدادن به توسعه علمی، اقتصادی و صنعتی بهعنوان پایههای قدرت ملی که باعث افزایش توان دفاعی و قدرت چانهزنی بینالمللی میشود.
۳. در عرصه جهان اسلام: استراتژی «وحدت عملیاتی در برابر تهدیدات مشترک»
کاربرد عملی: تشکیل اتحادیهها یا پیمانهای دفاعی- اقتصادی با کشورهای اسلامی همسو، بهویژه در برابر تهدیدات مشترک (مانند استعمار یا صهیونیسم در زمان نائینی) و استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای میانجیگری و حل اختلافات بین کشورهای اسلامی بهجای تشدید تنشها. آیتالله نائینی حکومت اسلامی را «صلحساز» و «وحدتآفرین» در جهان اسلام میخواهد.
۴. در عرصه تبلیغ دین: استراتژی «الگوسازی تمدنی»
کاربرد عملی: مهمترین مأموریت برونمرزی حکومت، ساخت یک جامعه نمونه اسلامی در داخل است. یک جامعه عادل، آزاد، پیشرفته و اخلاقی که خود بهصورت زنده، بهترین تبلیغ برای اسلام محسوب میشود.
حمایت از نهادهای فرهنگی و علمی بینالمللی برای معرفی اسلام راستین و مقابله با تبلیغات دشمنان. این کار نه با شعار، بلکه با ارائه آثار علمی و فرهنگی متقن انجام میشود.
۵. در قبال مسلمانان جهان: استراتژی «پشتیبانی هوشمند»
کاربرد عملی: دفاع از حقوق مسلمانان تحت ستم (مانند فلسطین، کشمیر و غیره) در مجامع بینالمللی از طریق ابزارهای حقوقی و دیپلماتیک و ارائه کمکهای بشردوستانه و حمایت سیاسی از این جوامع، بدون ورود بیمحابا به درگیریهای نظامی که به ضرر کلیت امت اسلام تمام شود. این استراتژی، «حمایت حسابشده» است.
جمعبندی نهایی در یک نگاهالگوی کاربردی میرزای نائینی(ره)، حکومتی مدرن، مقتدر و عاقل است که در صحنه بینالملل حاضر میشود؛ اما هویت اسلامی و استقلال خود را حفظ میکند. این مدل در عمل به این معناست:
-دیپلماسی بهجای تهاجم: گفتوگو و تعامل، ابزار اصلی است؛
-قدرت بهجای ضعف: توانمندی داخلی، پشتوانه هر اقدام خارجی است؛
-وحدت بهجای تفرقه: همبستگی اسلامی، یک اولویت استراتژیک است؛
-الگوسازی بهجای شعار: کارآمدی و عدالت داخلی، مؤثرترین ابزار نفوذ خارجی است.
در یک کلام، نتیجه کاربردی اندیشه نائینی، تبدیل حکومت اسلامی به یک «قدرت مسئول و اثرگذار» در نظام بینالملل است که میتواند از کیان، منافع و ارزشهای امت اسلام بهشکل عقلانی و مؤثر دفاع کند. این مدل، پاسخی عملی به چالشهای جهان سنتی و مدرنیته در عصر استعمار بود و بسیاری از اصول آن، همچنان قابل تأمل است.




