بازخوانی سیره تبلیغی مقام معظم رهبری از آغاز تا امروز
گفتوگو با حجتالاسلام سعید صلحمیرزایی عضو مجلس خبرگان رهبری و مسئول دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب در قم
در طول تاریخ معاصر، تحولات گستردهای در عرصه تبلیغات و ترویج اندیشههای دینی و انقلابی شاهد بودهایم. یکی از شخصیتهای برجستهای که در این زمینه نقشی اساسی و بینظیر ایفا کرده، مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای است. سیره تبلیغی ایشان از آغاز تا امروز بهمثابه چراغی فروزان در مسیر تبیین و ترویج اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی همواره مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است.
در این گفتوگو، حجتالاسلام سعید صلحمیرزایی، عضو مجلس خبرگان رهبری و مسئول دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب در قم با نگاهی جامع و دقیق به فعالیتهای تبلیغی حضرت آقا از ابتدای فعالیتهای ایشان تا دوران کنونی، به واکاوی شیوهها
اقدامات و تأثیرات این فعالیتها بر جامعه اسلامی و جهانی میپردازد.
این گفتوگو به ما کمک میکند تا با درک عمیقتری از روشها و رویکردهای تبلیغی رهبر انقلاب اسلامی نقش و تأثیر این سیره در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی را بهتر بشناسیم.
سیره تبلیغی رهبر انقلاب؛ از آغاز تا امروز
سیره تبلیغی حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، یکی از مهمترین مباحثی است که درک و تحلیل آن میتواند به ما کمک کند تا عمق تأثیرگذاری ایشان در عرصه تبلیغات و فرهنگ را بهتر درک کنیم. بررسی فرمایشات ایشان که همواره مورد توجه قرار گرفته است، بهتنهایی کافی نیست. شناخت سبک زندگی و فعالیتهای ایشان، بهویژه در دوران پیش از انقلاب، نقش برجستهای در درک دقیقتر رویکرد تبلیغی حضرت آقا دارد. سیره تبلیغی ایشان نهتنها در تبیین معارف اسلامی بلکه در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز بهعنوان الگوی بیبدیلی برای طلاب و پژوهشگران مطرح است.
اولین نکتهای که باید به آن توجه کنیم، این است که رهبر معظم انقلاب چه هدفی را در طول زندگی خود دنبال کردهاند؟ حضرت آیتالله خامنهای در آثار مختلف خود، مانند طرح کلی اندیشه اسلامی، همرزمان حسین(ع) و در بررسی سیره اهلبیت(ع) بهوضوح نگرش قرآنی خود را به نمایش گذاشتهاند. این آثار، بهطور مشخص، نمایانگر هدفهای بلند حضرت آقا در راستای پیشبرد نهضت اسلامی و ترویج ارزشهای الهی است. علاوه بر این، دیدارهای ایشان با طلاب در سالهای ۹5 و ۹8 نیز نشان میدهد که دغدغه اصلی ایشان، دنبالکردن همان هدف مقدس نهضت انبیا(ع) بوده است؛ هدفی که در حقیقت طرح الهی برای سعادت انسانها در دنیا و آخرت بهشمار میرود.
در مطالعه سیره تبلیغی رهبر انقلاب، بهوضوح مشاهده میشود که تمام فعالیتهای ایشان، از تدریس و ترجمه و خطابه گرفته تا اقدامات جهادی، همگی در راستای یک هدف واحد انجام میشود. این هدف، در حقیقت، همان ایجاد یک انقلاب در جوامع است؛ انقلابی که انبیا(ع) نیز به دنبال آن بودهاند. رهبر انقلاب اسلامی، به این تلاشها نام «جهاد تبیین» میگذارند. از این دیدگاه، فعالیتهای انبیای الهی، همواره جنبهای جهادی داشته و درعینحال، با مردم ارتباطی تبیینی برقرار کردهاند.
الهام از سیره اهلبیت(ع) در مسیر تشکیل حکومت اسلامی
یکی از نکات برجستهای که رهبر انقلاب اسلامی به آن توجه ویژه دارند، تطبیق انقلاب اسلامی با بعثت پیامبر اکرم(ص) است. اولین سخنرانیهای موجود از حضرت آیتالله خامنهای در سال ۴۸ که در مسجد شیخ عبدالحسین تهران ایراد شده است، به «ابعاد مختلف انقلاب اسلامی پیامبر(ص)» پرداخته است. این موضوع نهتنها در آن زمان امری بدیع و نوین بود؛ بلکه نشاندهنده درک عمیق ایشان از مفاهیم انقلابی بعثت پیامبر(ص) نیز است.
رهبر انقلاب در سخنرانیهای مختلف خود، بر این مسأله تأکید داشتهاند که انقلاب اسلامی ایران، بهنوعی تجلی بعثت پیامبر(ص) در دوران معاصر است. ایشان در این سخنرانیها اشاره میکنند که همانطور که پیامبر اسلام(ص) در آغاز دعوت خود با مشکلات و سختیهای بسیاری روبهرو شد، انقلاب اسلامی نیز، با مقاومت و دشواریهایی مواجه گردید؛ اما در نهایت با تأسیس حکومت اسلامی و تحقق وعدههای الهی همراه بود.
یکی از سخنرانیهای برجسته دیگر رهبر انقلاب، مربوط به سال ۶۵ و همایش امام رضا(ع) است که در آن، به تحلیل و جمعبندی سیره اهلبیت(ع) پرداختهاند. ایشان تأکید میکنند که تمامی فعالیتهای ائمه(ع)، از جمله درس، حدیث، علم و کلام، در جهت مبارزه سیاسی و تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی بوده است. در این راستا، حضرت آیتالله خامنهای به درک درست و عمیق از فلسفه انقلابی اهلبیت(ع) اشاره دارند و میفرمایند که هرچند برخی از ائمه(ع) به دنبال دستیابی به حکومت در کوتاهمدت نبودهاند؛ اما هدف نهایی و غایی آنها برپایی حکومت اسلامی بوده است.
درنهایت، میتوان نتیجه گرفت که تمامی اقدامات حضرت آیتالله خامنهای، از دوران قبل از انقلاب تا به امروز، در راستای تشکیل حکومت اسلامی و از رهگذر آن، تحقق توحید و دین در جامعه بوده است. این هدف نهتنها با سیره اهلبیت(ع) و انبیای الهی همراستاست؛ بلکه بهعنوان هدف قرآن کریم نیز مطرح میشود. تطبیق انقلاب اسلامی با بعثت پیامبر(ص) و سیره اهلبیت(ع)، نهتنها بر انسجام و تداوم خط فکری رهبر انقلاب تأکید دارد؛ بلکه نشاندهنده عزم راسخ ایشان برای تحقق اهداف بلند الهی در دنیای معاصر است.
تبلیغ و نقش حیاتی آن در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی
در دیدار سال ۹۵ رهبر معظم انقلاب با طلاب تهرانی، ایشان به موضوع مهم «حاکمیت الله» و هدف انبیا(ع) اشاره کردند. حضرت آیتالله خامنهای از طلاب خواستند که همانطور که انبیا این مسیر را پیمودند، آنان نیز باید در این مسیر قدم بردارند. این تأکید بر اهمیت تبلیغ و وظیفه طلاب در ادامه این راه، نشانگر توجه ویژهای است که رهبر انقلاب به نقش تبلیغی طلاب دارند.
رهبر انقلاب در تبیین مفهوم تبلیغ، به نکتهای مهم اشاره دارند: ما مجموعهای از معارف ناب تحت عنوان «اسلام ناب محمدی» و «معارف انقلاب اسلامی» داریم. برخی از این معارف استخراج شده و برخی دیگر هنوز در حال بررسی هستند. مردم بهعنوان مخاطبان این معارف، نیازمند دریافت صحیح این آموزهها هستند. بههمین دلیل، حلقه ارتباطی بین این دو بخش، تبلیغ است. ایشان معتقدند که هیچکاری در جامعه به نتیجه نمیرسد؛ مگر آنکه مردم از جهت ذهنی و قلبی اقناع شوند و قانعکردن مردم نیز، تنها از طریق همراهی روحانیت ممکن است.
رهبر انقلاب در این راستا به طلاب تأکید میکنند که اگر آنها پیامهای انقلاب را به مردم برسانند و مردمپذیر شوند، با آگاهی و انگیزهمندی مردم، مسیر برای پیشرفت و توسعه جامعه هموار خواهد شد. بهعنوان مثال، ایشان در تاریخ ۲۵ اسفند ۹۴ بیان کردند که اگر طلاب، پیام امام خمینی(قد) را به شهرها و روستاها در اقصینقاط کشور نرسانده بودند، انقلاب اسلامی پیروز نمیشد. این تأکید نشاندهنده نقش حیاتی تبلیغ در پیروزی انقلاب اسلامی است.
ترکیب مقاومت و روشنگری
در کتاب «خوندلی که لعل شد»، رهبر معظم انقلاب به خاطرات خود و تحلیلهایی درباره روند نهضت اسلامی میپردازند. یکی از نکات برجستهای که ایشان در صفحات ۵۷ تا ۵۹ ذکر میکنند، تأکید بر دو خط اساسی در حرکت انقلاب اسلامی است: خط مقاومت و خط روشنگری یا «جهاد تبیین». حضرت آیتالله خامنهای یادآوری میکنند که از سالهای ۴۵ و ۴۶، در شرایط افزایش فشارهای رژیم، بسیاری از یاران انقلاب بهدلیل شدت فشارها، تنها به تبیین پرداخته و خط مقاومت را رها کردند؛ اما ایشان از معدود افرادی بودند که هر دو خط مقاومت و روشنگری را بهطور همزمان دنبال کردند و این دو مسیر را در کنار یکدیگر بهپیش بردند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید دارند که در طول زندگی خود، همواره تلاش کردهاند این دو خط را بهگونهای هماهنگ پیش ببرند و این ویژگی را بهعنوان ویژگی شخصی خود مطرح کنند. ایشان در ادامه، ضمن نقدی به جداسازی مبارزه از آگاهی دینی دارند و در صفحه ۵۸ کتاب میفرمایند که همواره سعی کردهاند، دین را بهشیوهای که خدای متعال خواسته است، بهعنوان روشی عملی برای زندگی و تغییر مستمر بهسوی کمال مطلوب درک کنند و به دیگران ارائه دهند. این گرایش به فهم عمیق اسلام، ایشان را به مطالعه آثار اسلامگرایان عرب نیز واداشته است.
در نهایت، در صفحه ۵۹ کتاب، رهبر معظم انقلاب به یک نکته مهم اشاره میکنند: «اگر فعالیتهای فکری آگاهانه از جنبش و مبارزه جدا شود، آن فعالیتها خشک و بیروح خواهند شد» و همچنین «اگر مبارزه دینی از اندیشه و آگاهی دینی جدا گردد، دچار تحجر و ارتجاع میشود». ایشان معتقدند که ترکیب مقاومت با آگاهیبخشی و رشد فکری، خط اصلی انقلاب اسلامی را شکل میدهد و این دو، از ارکان حیاتی هر حرکت انقلابی هستند.
آگاهی و عمل؛ رمز پیروزی انقلاب
رهبر معظم انقلاب همواره بر این باور بودهاند که تبلیغ و مبارزه دو روی یک سکهاند و برای درک صحیح فعالیتهای ایشان، باید هر دو جنبه را در نظر گرفت. منظور از مبارزه در اینجا، مبارزه سیاسی است نه نظامی؛ چراکه ایشان برای تقابل با رژیم ستمشاهی، هرگز وارد فعالیتهای نظامی نشدند. این رویکرد، همسو با نگاه امام خمینی(ره) است که بر جهاد تبیین و آگاهیبخشی تأکید داشتند و به اقداماتی که بر اساس خشونت و اقدامات فردی صورت میگرفت، انتقاد میکردند و معتقد بودند که مبارزه اصلی، مبارزه با طاغوت است و این مبارزه با آگاهیبخشی به مردم و حضورشان در صحنه به نتیجه میرسد. رهبر معظم انقلاب نیز همین مسیر را ادامه دادند.
از سال ۴۲ تا پیروزی انقلاب، ایشان بارها زندانی و تبعید شدند. در این مدت، درحالیکه برخی از روحانیون به دنبال نفوذ در رژیم و ایجاد تغییرات از درون بودند، ایشان بر استقلال و مبارزه مستمر تأکید داشتند. رهبر انقلاب معتقد بودند که تنها راه نجات کشور، مبارزه با ریشههای ظلم و فساد است و این مبارزه، تنها از طریق آگاهیبخشی به مردم و حضورشان در صحنه ممکن است.
مهمترین ویژگی مبارزات رهبر انقلاب، پیوستگی مبارزه و تبلیغ است. ایشان همواره با سخنرانی، نگارش مقالات و ارتباط با مردم، تلاش میکردند تا آگاهی مردم را نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی افزایش دهند و آنها را به مشارکت در مبارزه فراخوانند. این رویکرد، باعث شد تا انقلاب اسلامی به پیروزی برسد و پس از پیروزی نیز، نظام جمهوری اسلامی ایران بتواند، در برابر چالشهای مختلف مقاومت کند.
در نتیجه، میتوان گفت که مبارزات سیاسی و تبلیغی رهبر انقلاب، دو روی یک سکه هستند و هر دو برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی ضروری هستند. این رویکرد، نهتنها برای ایران بلکه برای سایر کشورهایی که به دنبال ایجاد تغییرات مثبت در جامعه خود هستند، الهامبخش است.
مبارزات فرهنگی آیتالله خامنهای؛ از زندان تا پیروزی انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای در طول مبارزات انقلاب اسلامی، رویکردی مشخص و متمایز از دیگر مبارزان داشتند. درحالیکه برخی از مبارزان بر فعالیتهای مسلحانه تمرکز داشتند، ایشان بر مبارزات فرهنگی و روشنگری تأکید میکردند.
یکی از بارزترین نمونههای این رویکرد، دستگیری ایشان در مسجد، هنگام تفسیر قرآن و نهجالبلاغه است. با وجود عدم فعالیت مسلحانه و نداشتن هیچگونه سلاح، ایشان بهدلیل فعالیتهای فرهنگی خود زندانی شدند. این نشاندهنده آن است که رژیم پهلوی، فعالیتهای فرهنگی و روشنگری را بهعنوان تهدیدی جدی برای خود میدید.
شهید مطهری، شهید مفتح و شهید بهشتی(ره) نیز، مانند آیتالله خامنهای بر فعالیتهای فرهنگی متمرکز بودند؛ اما فعالیتهای آنها در مقطعی از زمان و بهدلایلی مانند محدودیتهای امنیتی، بهنوعی به تقیّه منجر شد. در مقابل، آیتالله خامنهای باوجود تمام محدودیتها، همواره بر روشنگری و آگاهیبخشی به مردم تأکید داشتند.
یکی از ویژگیهای بارز آیتالله خامنهای در دوران مبارزات، حرفهای بودن در مواجهه با بازجوها بود. ایشان با هوشمندی و زیرکی، توانستند از بسیاری از تلههای بازجوها بگریزند. این امر نشاندهنده تسلط ایشان بر فنون مبارزه و آشنایی عمیق با روشهای رژیم بود.
در کنار فعالیتهای گسترده، آیتالله خامنهای زندگی بسیار ساده و حتی فقیرانهای داشتند. ایشان و خانوادهشان در شرایط سختی زندگی میکردند و از نظر مالی بسیار محدود بودند. این سادگی و فقر، نشاندهنده تعهد و فداکاری ایشان در راه مبارزه با رژیم پهلوی بود.
در مجموع، میتوان گفت که مبارزات آیتالله خامنهای، مبارزهای مبتنی بر فرهنگ، اندیشه و آگاهیبخشی بود. ایشان با استفاده از ابزارهای فرهنگی مانند تفسیر قرآن، سخنرانی و نگارش، توانستند افکار عمومی را نسبت به رژیم پهلوی حساس کرده و زمینه را برای پیروزی انقلاب اسلامی فراهم کنند.
از تحصیل تا آمادگی برای هدایت
برای درک بهتر روند تحول حضرت آقا از یک طلبه ساده به یکی از بزرگترین مراجع و رهبران دینی و سیاسی عصر، لازم است نگاهی به دوران تحصیل و آمادگی ایشان برای ورود به عرصه تبلیغ و هدایت جامعه داشته باشیم. حضرت آقا در سن ۱۲ سالگی وارد حوزه علمیه شدند و از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۷ دوران تحصیل جدی خود را آغاز کردند. پدرشان هیچگاه اجازه تعطیلی درسها را نمیداد و ایشان ۳۶۰ روز سال را مشغول تحصیل بودند. این تلاشها موجب شد که ایشان مراحل تحصیلی را بسیار سریع طی کرده و پس از ورود به قم، مستقیماً در درس خارج آیتاللهالعظمی بروجردی(قد) شرکت کنند. در این دوران، حضرت آقا علاوه بر تحصیل دروس دینی، مطالعه و تحقیق در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی را نیز بهصورت جدی دنبال میکردند.
از سن ۱۲ تا ۱۸ سالگی، حضرت آقا بیشتر به تحصیل و مطالعه مشغول بودند و هنوز فعالیت تبلیغی جدی نداشتند. نقل است که پیش از ورود به قم، ایشان هزار کتاب رمان خوانده بودند که این مطالعه گسترده، نشان از تکمیل اطلاعات و آمادگی فکری ایشان داشت. این دوره که به تحصیل در مدارس و کلاسهای مقدماتی علمی اختصاص داشت، بهنوعی مرحله تدارک و آمادهسازی ایشان برای ورود به عرصههای علمی و تبلیغی بود. با اینحال، در دورهای که از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۱ در قم به تحصیل پرداختند، فعالیت تبلیغی آشکاری از ایشان گزارش نشده است.
در این دوران، حضرت آقا آمادگیهای زیادی برای تبلیغ پیدا کردند. علم و دانش ایشان بهحدی رسید که میتوانستند، بهراحتی در مباحث تبلیغی وارد شوند و بیان خوبی نیز داشتند. هرچند که بهطور گسترده وارد عرصه تبلیغی نشده بودند؛ اما تدریسهای کوتاهی در مشهد و قم داشتند که نشان از عمق علمی و مهارتهای بیانی ایشان در این سنین دارد. این دوره از ۱۸ تا ۲۴ سالگی همچنین با تمرکز ایشان بر مباحث سلوکی همراه بود و از نظر فکری و بیانی، رشد بسیاری را تجربه کردند. تدریس و ارشادهای ایشان در این سالها گامهایی اولیه اما مهم برای انتقال مفاهیم دینی و مذهبی به دیگران بهشمار میرفت.
حضرت آقا بهدلیل برخورداری از علم و روحیهای پویا، توانستند بهتدریج با موضوعات مختلف تبلیغی آشنا شوند و آماده پذیرش مسئولیتهای بزرگتری در آینده شوند. این آمادگیها و تدریسها بهنوعی نقش یک زمینهساز در رشد تدریجی ایشان در عرصه تبلیغ و هدایت جامعه اسلامی بهشمار میروند.
حضور در مدرسه حجتیه و شجاعت در تبلیغ
یکی از جنبههای برجسته فعالیت تبلیغی رهبر معظم انقلاب که یکی از دوستانم برای من نقل کرده، به ماجرای حضور ایشان در مدرسه حجتیه برمیگردد. در آن زمان، آقا بههمراه برادرشان به این مدرسه وارد شدند؛ اما جا نداشتند. از فردی تقاضا کردند که اجازه دهد، در حجره او مستقر شوند؛ ولی آن شخص رضایت نداشت. او میگفت: اگر آقا سیدعلی خامنهای کنارم باشد، مدام به فکر کارهای انقلابی است و این موضوع حجره ما را به خطر میاندازد.
بهدلیل محدودیت جا، به آقا و برادرشان گفته شد که فقط در حدی که دوتا ساک بگذارند، جا دارند و هرکدام فقط یک کیف میتوانند به داخل بیاورند. در این دوران، آقا در فعالیتهای انقلابی و تبلیغی خود بسیار جدی بود و هنگام اذان به پشتبام میرفت و بهسبک شهید نواب صفوی(ره) اذان میگفت. حتی قرآن خواندن شهید نواب نیز سبک خاص و گوشنوازی داشت که آقا از آن تأثیر گرفته بود؛ اما بهمحض پایان اذان، سریعاً از دید مأموران ساواک پنهان میشد تا دستگیر نشود.
آغاز فعالیتهای تبلیغی و انقلابی
با شروع نهضت امام خمینی(ره)، فعالیتهای تبلیغی حضرت آقا جدیتر شد. از وظایف مهم ایشان در سال ۱۳۴۲، بیان و تبلیغ سخنان امام خمینی(ره) بود. آقا با سفر به شهرهایی مانند مشهد، پیام امام(ره) را در گفتوگو با علما و بزرگانی چون آیتالله میلانی منتقل کرده و مواضع امام(ره) را با استدلالهای محکم تبیین میکردند.
یکی از نقاط عطف تبلیغی ایشان، پس از حادثه فیضیه در فروردین ۱۳۴۲ تا عاشورای (۱۵ خرداد) همانسال بود. در این دوران، آقا با شاگردان خود درباره فجایع فیضیه سخن میگفتند که به دستگیری و زندانیشدن ایشان انجامید. این دوره، آقا را بهعنوان چهرهای برجسته در تبلیغ انقلاب معرفی کرد.
در مهر ۱۳۴۳، بهدلیل وضعیت خاص پدرشان، به زادگاهشان بازگشتند و ازدواج کردند. این بازگشت، نقطه آغاز فصل جدیدی از فعالیتهای تبلیغی و انقلابی ایشان بود. در سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۰، حضرت آقا با تبلیغات گسترده در اقصینقاط کشور به ترویج نهضت پرداختند. فعالیتهای ایشان که بیشتر بهشکل مسجدمحور و شامل سخنرانیها و جلسات پرسشوپاسخ بود، تأثیر چشمگیری بر مردمی داشت که از رسانههای رسمی فاصله داشتند.
روایت رهبر انقلاب از شناختهشدن میان مردم
رهبر معظم انقلاب درباره یکی از این تجربیات چنین روایت میکنند:
«یکبار در سال ۱۳۵۳، به شمال رفته بودم. کنار یک نهر آب در جنگل نشسته بودم و مشغول وضوگرفتن بودم که چند جوان آمدند و پرسیدند: «آقای خامنهای شما هستید؟» گفتم: «بله.» گفتند: «ما از شما خیلی تعریف شنیدهایم و دوست داشتیم، شما را ببینیم.» این برای من تعجبآور بود. در آن زمان، تلویزیون و رسانههای انقلابی در اختیار ما نبود و فکر نمیکردم، مردم عادی بتوانند چنین شناختی از من داشته باشند.»
این روایت نشاندهنده تأثیر گسترده فعالیتهای تبلیغی ایشان بود که حتی بدون دسترسی به ابزارهای تبلیغاتی مدرن، مردم را بهسوی اهداف انقلابی جذب میکرد.
مشکلات مالی و فعالیتهای ترجمهای
حضرت آقا در این دوره با مشکلات مالی روبهرو بودند و خودشان در صحبتهایشان به این موضوع اشاره کردهاند. برای تأمین مخارج زندگی و رفع این مشکلات، به فعالیتهای ترجمهای روی آوردند. از جمله کتابهایی که ایشان در این دوره ترجمه کردند، میتوان به کتاب «فی ظلالالقرآن» و برخی از آثار سید قطب و همچنین کتاب «صلح امام حسن(ع)» اشاره کرد که در سال ۱۳۴۷ ترجمه شد و در سال ۱۳۴۸ منتشر گردید. ایشان همچنین هرگونه سفارش ترجمه یا تألیف را نیز بادقت انجام میدادند.
نوع تبلیغاتی که آقا در این سالها انجام دادند، بیشتر میدانی و در صحنههای مختلف بود. حضور فعال و مستقیم ایشان در میدانهای تبلیغاتی، نقش مهمی در شکلگیری و تقویت تفکرات انقلابی داشت. تمام این فعالیتها بخشی از پازل تفکرات انقلابی رهبر معظم انقلاب را تکمیل میکرد و ایشان از این طریق، به تبلیغ ارزشها و سیره اهلبیت(ع) میپرداختند.
تأکید بر سیره اهلبیت(ع) و دعوت به جهاد
رهبر معظم انقلاب تأکید زیادی بر بیان سیره اهلبیت(ع) داشتند. ایشان معتقد بودند که این سیره باید همانگونه که هست، بدون تغییر و تحریف، به مردم منتقل شود. هدف اصلی از بیان سیره اهلبیت(ع)، دعوت مردم و متدیّنین به جهاد و مبارزه بود. رهبر معظم انقلاب در کتاب «همرزمان حسین(ع)» بهخوبی نشان دادند که اهلبیت(ع) نهتنها گوشهنشین و منزوی نبودند؛ بلکه اهل مبارزه و کار تشکیلاتی بودند.
واژههای «مبارزه»، «جهاد» و «کار تشکیلاتی» از پرتکرارترین واژههایی بودند که در آثار تبلیغی رهبر معظم انقلاب پیش از انقلاب دیده میشدند و نشاندهنده عزم راسخ ایشان در این حوزهها بود.
ایشان در کتاب «حماسه امام سجاد(ع)»، آنحضرت را بهعنوان رئیس یک تشکیلات سرّی معرفی میکنند. این دیدگاه، در مقابل دیدگاه تعدادی از علما قرار دارد که امام سجاد(ع) را بیشتر بهعنوان کسی که فعالیتهای فرهنگی انجام میداد، میشناسند. رهبر معظم انقلاب وقتی از سیره اهلبیت(ع) صحبت میکنند، مخاطبان مذهبی خود را به قیام و عمل فرا میخوانند و بر این باورند که اهلبیت(ع) نهتنها اهل عبادت و تعلیم بودند؛ بلکه مبارزانی واقعی و رهبران حرکتهای انقلابی بودهاند.
تأکید رهبر معظم انقلاب بر جنبههای انقلابی اهلبیت(ع)
رهبر معظم انقلاب در تبیین شخصیت امام حسین(ع)، بر بُعد انقلابی ایشان تأکید ویژهای دارند و از ایشان بهعنوان رهبر یک انقلاب حقیقی در اسلام یاد میکنند. در سخنرانیهایی که آن زمان داشتند، معمولاً پیش از ورود به روضه، غالباً داستان «طوطی و بازرگان» را بیان میکنند تا به مخاطبان نشان دهند که امام حسین(ع) راه مبارزه و اقدام را به ما آموختهاند. ایشان بر این نکته تأکید دارند که پیروی از امام حسین(ع) نه فقط در سوگواری، بلکه در عمل و مبارزه باید متبلور شود.
رهبر انقلاب اسلامی، همچنین بر نقش انقلابی چهار امام، یعنی امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام کاظم(ع)، تأکید فراوان دارند. ایشان بهویژه به این موضوع میپردازند که برخی از افراد بهاشتباه، اهلبیت(ع) را تنها اهل عبادت یا کار فرهنگی یا کمک به مردم میدانستند و جنبههای جهادی و مبارزاتی آنها را نادیده میگرفتند. رهبر معظم انقلاب با برجستهسازی فعالیتهای انقلابی این امامان، تلاش میکنند، این نگاه نادرست را اصلاحکرده و اهلبیت(ع) را بهعنوان الگوهای کامل مبارزه و عمل معرفی کنند.
نقش رهبر معظم انقلاب در تربیت شاگردان مبارز
موضوعات تبلیغی رهبر معظم انقلاب، همواره بر بیداریبخشی و جهاد تمرکز داشته است. یکی از وجوه کار تبلیغی رهبر معظم انقلاب، تربیت شاگردانی بود که بسیاری از آنها به مبارزان برجستهای تبدیل شدند و در جامعه اثرگذاری داشتند. یکی از شاگردان حضرت آقا، شهید کامیاب بود. شهید کامیاب در جریان کارهای جهادی آقا در زلزله فردوس با ایشان آشنا شد و بعد از آن، با آقا همراه شد. او بهدلیل شباهت ظاهری و رفتاری به آقا، به «خامنهای دوم» معروف شد.
شهید کامیاب در سال ۱۳۵۶ برای تبلیغ به کرمان رفت و در آنجا با شهید قاسم سلیمانی آشنا شد. شهید سلیمانی درباره این آشنایی میگوید: «اولینبار از طریق شهید کامیاب با امام خمینی(ره) و انقلاب آشنا شدم.» درواقع، شهید سلیمانی از طریق واسطهای مانند شهید کامیاب، به مسیر انقلاب و رهبر آن متصل شد. بعدها شهید کامیاب ترور و شهید شد.
آقا بهنوعی در حال ایجاد شبکهای از افراد مبارز بود که بتوانند، پیام حضرت امام(ره) را در جامعه تکثیر کنند. ایشان از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۳ به تبلیغ در مساجد و منابر میپرداختند و این فعالیتها در دیماه سال ۵۳ با بازداشت و ممنوعالمنبر شدن ایشان پایان یافت؛ اما حتی پس از این محدودیتها، آقا به فعالیتهای تبلیغی و تدریس ادامه دادند. انتشار آثار قلمی ایشان نیز ممنوع شد؛ اما رهبر معظم انقلاب همچنان به کارهای تبلیغی و جهادی روی آوردند.
یکی دیگر از فعالیتهای رهبر معظم انقلاب، بحث تبیین مبانی دینی بود. ایشان در یکی از جلساتی که افراد مختلف از جمله شهید مطهری و شهید بهشتی(ره) حضور داشتند، طرحی ارائه دادند که موردپسند نخبگان حاضر، از جمله شهید مطهری، قرار گرفت. این نوع کارهای جهادی و تبلیغی آقا که نمونه بارز آن، فعالیتهای جهادی در زلزله فردوس بود، هم برای خود ایشان سودمند بود و هم نوعی از تبلیغ دین محسوب میشد.
فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره تبلیغ و خدمترسانی
در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۶۴، رهبر معظم انقلاب در دوران ریاستجمهوری خود، اشاره کردند که اگر روزی بتوانند ۱۰ طلبه را پرورش دهند، یکی از برنامههای آنها این خواهد بود که هر سال، یکی دو ماه در جهاد سازندگی کار و فعالیت کنند. ایشان توضیح دادند که تفاوت این کار با فعالیتهای گذشته در منبر و تبلیغ، این است که حالا باید تبلیغ را در قالب کارهای عمرانی مانند: گاوآهن، جاده، تراکتور و بولدوزر انجام داد. رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که این نوع تبلیغ، یادآور پای قنات رفتن امیرالمؤمنین(ع) است و بیان کردند که برکات کارهای امیرالمؤمنین(ع) و پیامبر اکرم(ص)، موجب زندهماندن اسلام در برابر مخالفان و مشکلات شده است.
رهبر معظم انقلاب، تجربهای جالب از حضور خود در فردوس دارند. ایشان در آنجا بهمدت دو ماه با مردم زندگی کردند؛ حتی در شرایطی که چهار سال از ازدواجشان گذشته بود و یک فرزند داشتند، باوجود سرمای شدید زمستان فردوس، رهبر معظم انقلاب به آنجا رفته و چادر تهیه کردند. پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که مردم نیاز به غذای گرم دارند. این نوع فعالیتهای رهبر معظم انقلاب در فردوس، بهطور خاص، بهیادماندنی و اثرگذار بود. مردم بهگونهای از فعالیتهای رهبر معظم انقلاب استقبال کردند که آنجا را بهنام خمینی(ره) شناخته و نام بردند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با طلاب فرمودهاند که خدمات اجتماعی نیز یکی از شئون روحانیت است و این نوع خدمات را نوعی جهاد میدانند. این نکته نشان میدهد که یکی از ابعاد تبلیغ رهبر معظم انقلاب، خدمترسانی بوده است. بهعنوان مثال، در حال حاضر نزدیک به ۱۷۰۰ گروه جهادی طلبگی فعالیت میکنند که بهغیر از گروههای تبلیغی هستند.
فعالیتهای مسجدی رهبر معظم انقلاب
یکی دیگر از جنبههای فعالیتهای حضرت آقا، کارهای مسجدی ایشان است. در کتاب «خوندلی که لعل شد»، رهبر معظم انقلاب اشاره میکنند که روزی خانم ایشان، تمام طلاهایشان را آوردند و پیشنهاد دادند که آنها را بفروشند و برای گرمایش منازل فقرا زغال بخرند؛ زیرا مردم مشهد در مضیقه بودند. این اشاره به اهتمام رهبر معظم انقلاب به مشکلات مردم و تلاش برای حل آنها دارد. همچنین در کتاب «مسجد رهبر»، خاطرات ایشان از دوران مسجد و اقدامات ایشان ذکر شده است.
ادامه تبلیغ در دوران تبعید
در دوران تبعید، رهبر معظم انقلاب همچنان فعالیتهای تبلیغاتی خود را ادامه دادند و برخی پیامها را منتشر کردند که در کتاب «شرح اسم» آمده است. شهید آیتالله صدوقی(ره) که ۳۰ سال از رهبر معظم انقلاب بزرگتر بودند، از رهبر معظم انقلاب خواستند تا شرایط را تحلیل کنند. رهبر معظم انقلاب نامهای نوشتند که عکس آن در کتاب «خوندلی که لعل شد»، منتشر شده و این نامه در نقاط مختلف کشور پخش شد. این اقدام موجب حساسیت مأموران ساواک شد و پس از آن، آیتالله صدوقی درخواست نامه دوم کردند.
در مهر سال ۵۷، هنگامی که تمام تبعیدیها آزاد شدند، رهبر معظم انقلاب بهمدت ۱۲۰ روز به مشهد رفتند و فعالیتهای تبلیغاتی ایشان بهشدت رنگوبوی مبارزات سیاسی به خود گرفت. یکی از اقدامهای برجسته ایشان در این دوره، خطبهخوانی در روز عاشورا در حرم حضرت امام رضا(ع) بود. در این مراسم، خطبهای که معمولاً بهنام شاه خوانده میشد، بهنام امام خمینی(ره) خوانده شد؛ درحالیکه شاه هنوز در قدرت بود. این اقدام با کمک آقای خجسته، برادرخانم حضرت آقا، صورت گرفت و صدای خطبه بهطور علنی در حرم پخش شد.
پس از این فعالیتها، وقایع ۹ و ۱۰ دی و همچنین وقایع بیمارستان امام رضا(ع) به وقوع پیوست که در همه این موارد، رهبر معظم انقلاب نقش محوری و برجستهای داشتند.
تبلیغ میان خواص
یکی از ابعاد مهم تبلیغ حضرت آقا، فعالیت تبلیغاتی میان خواص است. در این راستا، ایشان در بحث جهاد تبیین به تفاوتهای اغواگری در میان خواص و عموم مردم اشاره کرده و بیان کردند که در بسیاری از مواقع، باید سراغ خواص رفت و با ارائه تلنگرهایی آنها را از خواب غفلت بیدار کرد. رهبر معظم انقلاب در یکی از خاطرات خود بیان کردند که در دوران جوانی از برخی علمای برجسته انتقاد کرده بودند که چرا وارد مبارزات نمیشوند. آنها در پاسخ گفته بودند که با توجه به شرایط آن زمان، دیگر فایدهای ندارد. حضرت آقا تأکید کردند که حتی علمای روشنبین نیز در آن زمان معتقد بودند که مبارزه فایدهای ندارد. با اینحال، ایشان به این نکته اشاره کردند که کارهایی که در آن زمان به نظر محال میرسید، انجام شد و اگر علمای بارز میدانستند که پیروزی ممکن است، قطعاً در مبارزه وارد میشدند.
در برخوردهای دیگر، حضرت آقا با علمای مختلف نیز تعاملاتی داشتهاند. بهعنوانمثال، ایشان به یکی از علمایی که شاه را تکریم کرده بود، گفته بودند: چرا شاه را تکریم کردهای؛ درحالیکه او شاربالخمر است. همچنین در فردوس، رهبر معظم انقلاب با عالمی بهنام سخنور که نسبت به انقلاب نظر مثبتی نداشت، درگیر شدند و در کتاب «دوباره فردوس» به این موضوع پرداخته شده است. سخنور زمانی به استقبال شاه رفته بود و حضرت آقا از او پرسیده بودند که چرا از حضرت ابوالفضل(ع) خجالت نکشیدی.
فعالیتهای تبلیغی و انقلابی پس از پیروزی انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در شورای انقلاب فعالیتهای گستردهای داشتند و علاوه بر آن در هر کجا که نیاز بود، سخنرانی و تبیین میکردند. ایشان پس از شهادت شهید مطهری(ره) بهطور مستمر یک روز در هفته به دانشگاه تهران میرفتند و حتی در مواجهه با تهدیدات چریکهای فدایی، همچنان به فعالیتهای تبلیغی در دانشگاه تهران ادامه دادند. همچنین در زمان تسخیر لانه جاسوسی و در دوران تصویب قانون اساسی، نقش فعال و پیگیر ایشان و سخنرانیهای آتشین ایشان بسیار برجسته بود.
پس از رحلت آیتالله طالقانی(ره) و استعفای آقای منتظری از نمازجمعه، رهبر معظم انقلاب مسئولیت برگزاری نمازجمعه را بر عهده گرفتند. با تأسیس حزب جمهوری اسلامی، ایشان فعالیتهای تبلیغاتی خود را در این حزب آغاز کردند و مسئولیتهای مختلفی را بر عهده گرفتند. در تابستان ۵۹، در شاخه دانشجویی حزب، به تدریس نهجالبلاغه پرداخته و نوارها و کتابهای ایشان در سراسر کشور پخش شد.
پس از آغاز جنگ تحمیلی، رهبر معظم انقلاب با کسب اذن از امام(ره) به جبهه رفتند و در چندین برهه از جنگ حضور داشتند.
پس از آتشبس و نیاز رزمندگان به تبیین چرایی پذیرش قطعنامه ۵۹۸، رهبر معظم انقلاب بهطور فعال به لشکرهای مختلف رفتند و ۵۴ سخنرانی انجام دادند. حتی انفجار مسجد ابوذر و مجروحیت ایشان، در حین یکی از جلسات تبلیغاتی ایشان رخ داد؛ درحالیکه ایشان در حال پاسخ به سؤالات بودند.
تفسیر و تبلیغ انقلابی در دوره ریاستجمهوری
در مهرماه ۱۳۶۰، رهبر معظم انقلاب بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شدند. اولین نمازجمعه پس از انفجار در اسفند ۱۳۶۰ برگزار شد و از آن زمان، بهدلیل مشکلات جسمی، حضور ایشان در نمازجمعه کاهش یافت. در روزهایی که به نمازجمعه نمیرفتند، تفسیر سورههای جزء بیست و هشتم قرآن را آغاز کردند که از تلویزیون نیز پخش میشد. در دوره اول ریاستجمهوری، ایشان تفسیر جزء ۲۸ و سوره ملک را به پایان رساندند.
رهبر معظم انقلاب خطبههای نمازجمعه را بادقت و صرف زمان زیادی آماده میکردند و این خطبهها بهدلیل عمق معارف دینی و استفاده از منابع متعدد، بسیار جذاب و غنی بودند. خطبههای ایشان بهطور گسترده منتشر میشد و در تبیین مسائلی مانند آزادی در دین اسلام، اختیارات حاکم اسلامی، حکومت اسلامی، حقوق زنان و سیره اهلبیت(ع) مورد توجه قرار گرفتند.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند که در زمان امام(ره)، آنان نقش بالوپر امام(ره) را ایفا میکردند و بیان امام(ره) را در سراسر کشور منتشر میکردند. فعالیتهای ایشان در عرصه تبلیغ جهادی و بینالمللی بسیار مؤثر بود و خطبههای عربی غنیای نیز داشتند.
در مصاحبهای بهمناسبت سالگرد شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی(ره)، رهبر معظم انقلاب بیان کردند که این شهدا و امثال آنها، در انقلاب بسیار مؤثر بودند و پیام امام(ره) و انقلاب را به عمق جامعه منتقل کردند. همچنین، ایشان در مورد شهید آیتالله دستغیب(ره) نیز اظهار داشتند که ائمه جمعه، در حقیقت، بالوپرهای امام و امت هستند.
در سال ۱۳۶۷، پس از تصویب قطعنامه توسط امام(ره)، فضای متلاطمی در کشور حاکم بود و رهبر معظم انقلاب به جبهههای مختلف، از جمله جبهه غرب، رفتند. این حضور و سخنرانیهای ایشان در پادگانها، با لباس سپاهی و ارتشی، نقش تبلیغی مهمی داشت و نیازهای انقلاب را برآورده میکرد.
فعالیتهای تبلیغی و رهبری پس از امام(ره)
پس از رحلت امام(ره) و آغاز رهبری حضرت آقا، ایشان ارتباطات گستردهای با اقشار مختلف جامعه برقرار کردند که نشاندهنده شناخت عمیق ایشان از مشکلات جامعه بود. رهبر معظم انقلاب با تجربیات گسترده خود در زمینههای نظامی، جهادی، فرهنگی و ادبی، مدلهای تبلیغی موفقی ارائه دادند؛ از جمله مشاوره به نلسون ماندلا و نامه به جوانان غربی. همچنین، ایشان با تأسیس مجمعها و نهادهایی مانند: مجمع جهانی اهلبیت(ع) و المصطفی(ص)، تلاشهای زیادی در جهت تبلیغ اسلام انجام دادند.
رهبر معظم انقلاب همچنین در هدایت نهادها و سازمانهای تبلیغی همچون سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، آموزشوپرورش و دانشگاهها و در راستای جهاد تبیین، به تقویت جبهه انقلاب و مقابله با اغتشاشات پرداختهاند. این فعالیتهای تبلیغی و مدیریتی باعث شد که نسلهای جدید مانند جوانان دهه نودی، در کنار رهبری با قوّت بیشتری در برابر دشمنان ایستادگی کنند.
تأثیر تبلیغات و سخنرانیهای ایشان که از سال ۴۱ آغاز شده، به ایجاد رویشهای جدید در فضای عمومی و سیاسی منجر شد و ادامه سخنرانیهای انقلابی با استفاده از قرآن و نهجالبلاغه، موجب تقویت جنبشهای مردمی شد.
گفتوگو و تنظیم: حمید کرمی