قصهگویی، خلاصهنویسی و جادوی یادگیری
تجربهای متفاوت در کتابخوانی دانشآموزان
اشاره: صفحهای که ورق میزنند، یک قدم به دنیای آگاهی نزدیکتر میشوند و در خلال شنیدن داستانها، نه تنها سرگرم میشوند، بلکه مهارتهای مهمی را نیز میآموزند. در دنیای پرهیاهوی امروز، جایی که تکنولوژی گاهی کودکان را از کتابها دور میکند، یک ابتکار ساده اما تاثیرگذار میتواند مسیر یادگیری و رشد آنان را تغییر دهد. این متن، تجربهای زیبا و الهامبخش در کتابخوانی دانشآموزان را بازگو میکند؛ تجربهای که نشان میدهد چگونه میتوان با علاقه و خلاقیت، کودکان را به مطالعه، نوشتن، و تفکر وا داشت. به دنیای این تجربه شیرین خوش آمدید!
تأثیر داستان و قصه گویی بر یادگیری و رشد کودکان
کتابخوانی و قصهگویی از جمله فعالیتهایی است که فواید بیشماری برای کودکان به همراه دارد و تأثیرات شگرفی در تقویت حافظه و یادگیری آنان میگذارد. این فعالیتها، نه تنها باعث تقویت مهارتهای شنیداری، کلامی و نوشتاری دانشآموزان میشوند، بلکه آنها را در مسیری از رشد و خلاقیت سوق میدهند.
یکی از دلایل اصلی قصهگویی برای دانشآموزان ابتدایی، تقویت مهارت شنیداری آنهاست. شنیدن داستانها به کودکان میآموزد که صبورانه گوش دهند و مفاهیم را بهتر درک کنند؛ این مهارت، تأثیر مستقیمی بر دقت و تمرکز آنها در فرآیند آموزش دارد.
علاوه بر این، داستانها با استفاده از واژگان جدید، دایره لغات کودکان را گسترش داده و مهارت کلامی آنها را تقویت میکنند. همچنین، زمانی که دانشآموزان ملزم به نوشتن خلاصه داستانها میشوند، حافظه خود را به کار میگیرند و از آن برای بازآفرینی مفاهیم استفاده میکنند. این فرآیند در نهایت مهارت نوشتاری آنها را نیز ارتقا میدهد.
تجربهای از اجرای برنامه کتابخوانی
با توجه به این نکات، تصمیم گرفتم برنامهای را در یکی از کلاسهای مدرسه که خود مسئول کتابخانه آن بودم اجرا کنم. با ورود دخترم به کلاس اول و تشویق معلم به برگزاری جلسات ماهانه کتابخوانی والدین برای کودکان، مسئولیت کتابخانه کلاس را پذیرفتم. در این برنامه، علاوه بر امانت دادن کتاب به دانشآموزان، برایشان قصه میخواندم. استقبال گرم بچهها از این برنامه، من را ترغیب کرد که این فعالیت را در سالهای آینده نیز ادامه دهم.
در سال دوم، زمانی که دانشآموزان خواندن و نوشتن را آموخته بودند، از آنها خواستم علاوه بر شنیدن داستانها، خلاصهای از آنها را نیز بنویسند. برای تشویق بیشتر، جوایزی برای بهترین خلاصهها در نظر گرفتم. این کار باعث شد دانشآموزان نه تنها مفهوم داستانها را بهتر درک کنند، بلکه تواناییهای نوشتاری خود را نیز تقویت نمایند.
در ابتدا، تعداد کمی از دانشآموزان در این فعالیت شرکت میکردند. برای افزایش مشارکت، تصمیم گرفتم به هر دانشآموزی که خلاصهای از داستان ارائه میداد، برچسبی اهدا کنم و در پایان سال، به کسی که بیشترین برچسب را جمعآوری کرده بود، جایزهای ویژه بدهم. همچنین، در هر جلسه، جایزهای به بهترین خلاصه داستان اهدا میشد.
برای افزایش جذابیت برنامه، از دانشآموزان خواستم به خلاصههای همکلاسیهایشان گوش دهند و بهترین خلاصه را که مفهوم داستان را بهتر منتقل کرده بود، انتخاب کنند. این روش باعث شد استقبال از برنامه بیشتر شود؛ بهطوریکه دانشآموزان با اشتیاق منتظر داستانهای جدید بودند.
چالشها و روشهای خلاقانه
در سال سوم، دانشآموزانی که با روند برنامه آشنا بودند، با علاقه بیشتری شرکت کردند. با این حال، متوجه شدم برخی از دانشآموزان به جای توجه به متن خلاصهها، به نام دوستانشان توجه میکنند و به آنها رأی میدهند. برای رفع این مشکل، تصمیم گرفتم نام نویسندگان خلاصهها را پس از رأیگیری اعلام کنم. این تغییر باعث شد دانشآموزان بیشتر به محتوای متن توجه کنند.
این تجربه را با سایر مسئولین کتابخانه کلاسها به اشتراک گذاشتم تا آنها نیز بتوانند با الهام از این روشها، به تقویت حافظه و مهارتهای شنیداری و نوشتاری دانشآموزان کمک کنند.
امروز، این تجربه را با دوستان دیگری در شهرهای مختلف به اشتراک میگذارم، به امید آنکه بتواند گامی کوچک در راستای رشد و پیشرفت دانشآموزان ایران عزیز باشد.
معصومه مختاری/ عضو انجمن اولیاء مدرسه شاطریان 2 استان قم