هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

ساحل قرار

عطر یار - شماره 824

ساحل قرار

قیصر امین‌پور

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری‌ام
گل کرد خارخار شب بی‌قراری‌ام
تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینه کاری‌ام
گر من به شوق دیدنت از خویش می‌روم
از خویش می‌روم که تو با خود بیاری‌ام
بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست برآری به یاری‌ام
کاری به کار غیر ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری‌ام
تا ساحل قرار تو چون موج بی‌قرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاری‌ام
با ناخنم به سنگ نوشتم: بیا، بیا
زان پیشتر که پاک شود یادگاری‌ام
 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه